جنگ در اوکراین به آوردگاهی بحرانآفرین در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. موجودیتی نامشروع و ذرهبینی که در گیرودار بحرانهای داخلی و تهدیدات بزرگ خارجی، بیش از هر زمان دیگری حیات و ممات خود را در گرو حمایتهای بینالمللی بویژه از سوی قدرتهای جهانی میبیند اکنون در جریان جنگ اوکراین به واسطه همراهی با مواضع غرب، امکان حفظ همزمان دو جبهه روسیه و غربیها را از دست داده است و شدیداً به دنبال راه چارهای است که بتواند از خشم و عصبانیت روسها بکاهد.
در ماههای اخیر مواضع رژیم صهیونیستی در مورد جنگ اوکراین به موضوعی تنش آفرین در روابط مسکو و تل آویو تبدیل شده است و کرملین در هفتههای گذشته اقدامات گام به گام تنبیهی را نسبت به صهیونیستها اتخاذ کردهاند. پس از آنکه دولت روسیه در خرداد ماه مسکو پیشنویس قطعنامهای را در شورای امنیت سازمان ملل در محکوم کردن حمله اسرائیل به فرودگاه دمشق ارائه کرد و مواضع دفاعی سوریه در برابر تهاجمات هوایی گاه و بیگاه رژیم صهیونیستی تقویت نمود ، در تیرماه فعالیتهای آژانس یهود در خاک این کشور را ممنوع اعلام کرد. اندکی بعد در شهریور ماه، سفارت روسیه در مصر، تل آویو را به دلیل "بی اعتنایی کامل به جان فلسطینی ها" مورد انتقاد قرار داد و از هیئت کرملین نیز از رهبران حماس برای سفر به مسکو دعوت به عمل آورد. همچنین در اقدام دیگری ولادمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در اواخر مهر ماه با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین دیدار کرد تا نشان دهد مسکو به افزایش نقشآفرینی در تحولات فلسطین در پی بیاعتمادی روزافزون اعراب منطقه بویژه جریان سازشکار فلسطینی به آمریکا چشم دوخته است و این امر به معنای پیام هشداری برای صهیونیستها بود.
این هشدارهای روسیه موجب شده تا اکنون سران صهیونیستی نسبت به اقدامات حمایتی از اوکراین که خشم بیشتر کرملین را در پی داشته باشد محتاطانهتر عمل کنند و به همین دلیل در برابر درخواستهای کیف برای گرفتن سلاح و تجهیزات نظامی سنگین و پیشرفته مخالفت میکنند.
در حالی که پنجشنبه گذشته وزیر خارجه اوکراین در گفتگو با یائیر لاپید، نخست وزیر رژیم صهیونیستی خواهان سامانه دفاع هوایی و موشکی و تکنولوژی شده بود، به گفته رسانهها بنی گانتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در مکالمه تلفنی سه شنبه با الکسی رزنیکوف، وزیر دفاع اوکراین تأکید کرده که با توجه به محدودیتهای عملیاتی که رژیم صهیونیستی با آن مواجه است نمیتواند به اوکراین سلاح بدهد. موضوعی که موجب ابراز نارضایتی کیف از تل آویو شده، آن هم در شرایطی که رژیم صهیونیستی در کوران جنگ اوکراین به شدت برای جذب و ترغیب یهودیان اوکراینی برای مهاجرت به سرزمینهای اشغالی میکوشد و برای این منظور به همراهی دولت اوکراین نیازمند است.
البته در این میان شبهات موجود کم نیستند. از یک طرف راستی آزمایی عدم کمکهای تسلیحاتی رژیم صهیونیستی به اوکراین در حالی که تداوم جنگ امکان جذب یهودیان آواره بیشتری به سرزمین های اشغالی را میدهد، چندان میسر نیست. و از طرف دیگر برخی بر این اعتقادند که ترس صهیونیستها از عدم ارسال سامانههای پدافندی ناشی از برملا شدن ضعف این سامانه ها در جنگ و در نتیحه از دست رفتن بخش مهمی از درآمدهای صادرات تسلیحاتی رژیم به کشورهای عربی و در نتیجه کاهش جذابیتهای نمایشی عادیسازی در بخش دفاعی- امنیتی برای اعراب است.
تعارض تقویت حضور روسیه در تحولات غربآسیا با منافع رژیم صهیونیستی
بدون تردید یکی از نگرانیهای عمده رژیم صهیونیستی از در پیش گرفتن احتیاط برای حمایت از مواضع اوکراین و همراهی با سیاستهای غرب در این بحران، موضوع تقویت جای پا و تأثیرگذاری روسیه در تحولات غرب آسیا و شمال آفریقا در سالهای اخیر میباشد.
تحولات بهار عربی که با تلاش برای غرب برای سرنگون کردن حکومتهایی که به طور سنتی روابط خوبی با مسکو داشته اند (بویژه سوریه و لیبی) همراه بود، و پس از آن تحول در دکترین سیاست خارجی روسیه برای نقش آفرینی بیشتر در حوزههای نفوذ سنتی شوروی سابق در خاورمیانه عربی، و در نهایت تحریمهای گسترده ای که غرب به واسطه الحاق شبه جزیره کریمه در سال 2014 و سپس جنگ اوکراین در سال 2022 بر علیه مسکو اعمال کرده است، سه مولفه اصلی گرایش روسیه برای گسترش روابط با کشورهای عربی و اسلامی بوده است.
در همین راستا سرگئی لاوروف وزیرخارجه روسیه امروز در دیدار حسین ابراهیم طه، دبیرکل سازمان همکاری اسلامی گفت: «مشارکت روسیه و تمدن اسلامی در زمینه امنیت، ثبات و مسائل اقتصادی قدیمی و قابل اعتماد است. ما متعهد هستیم با توجه به نظام اجتماعی و سیاسی و ارزشهای معنوی و اخلاقی شما، همکاریها را در همه جهات با سازمان همکاریهای اسلامی تقویت کنیم».
برای این منظور مسکو علاوه بر اینکه روابط خود با ایران و مجموعه محور مقاومت به شکل قابل توجهی تقویت کرده است به شکل همزمان نزدیکی بیشتر با کشورهای عربی متحد آمریکا را نیز پیش برده است که نمود آشکار آن همراهی عربستان و امارات متحده با منافع مسکو در اوپک پلاس برای کاهش دومیلیون بشکه ای نفت بود که خشم آمریکا را از عربستان در پی داشته است. تداوم این رویکرد آن چیزی است که روسها را وامیدارد تا ورود هرچه بیشتر و جدی تری به موضوع فلسطین، به عنوان موضوع محوری جهان اسلام و منطقه غرب آسیا، داشته باشد. رویکردی که به هیچ وجه با منافع رژیم صهیونیستی انطباق ندارد. اگرچه مسکو مخالفتی با روند عادی سازی روابط کشورهای عربی و اسرائیل نداشته است اما تلاش برای ثبات بخشیدن به منطقه از طریق ایفای نقش موازنهآمیز میان ایران و عربستان سعودی و کاهش بار تنش میان این دو قدرت منطقهای، کاملا در تعارض با منافع امنیتی رژیم صهیونیستی قرار میگیرد که پیشبرد عادی سازی در گرو گسل منطقه ای حاصل از رقابت تهران و ریاض میبیند. همچنین روسیه در پرونده فلسطین دیدگاه متوازنی نسبت به حمایتهای بیدریغ آمریکا و غرب از رژیم صهیونیستی دارد و صهیونیستها نیز برخلاف فلسطینیان به هیچ عنوان تمایلی برای نقشآفرینی مسکو در این منازعه تاریخی را ندارند.
نتیجهگیری
بنابراین به طور کلی میتوان اینگونه جمع بندی کرد که علی رغم تلاشهای سران رژیم صهیونیستی برای تداوم بندبازی در جدال روسیه و غرب بر سر مسئله اوکراین، اما این سیاست نه تنها منجر به جلوگیری از تنش روابط با مسکو نشده است بلکه اساساً رویکرد سیاست خارجی پوتین به تحولات منطقه غرب آسیا و جهان عرب به تحول در ماهیت روابط تل آویو و مسکو انجامیده است.
ارسال نظرات