12 تير 1401 - 16:21
چگونه نقشه دشمن را نقش بر آب کنیم؟

امیدآفرینی انقلابی

مسیر حرکت هر جامعه­ ی برای نیل به وضعیت مطلوب و در نهایت پیشرفت همه­ جانبه نیازمند بسترسازی اجتماعی آن است
نویسنده :
سید علی محمدی ایوریق
کد خبر : 12138

پایگاه رهنما:

مسیر حرکت هر جامعه­ ی برای نیل به وضعیت مطلوب و در نهایت پیشرفت همه­ جانبه نیازمند بسترسازی اجتماعی آن است. ساخت اجتماعی برای پیشبرد اهداف اعلامی و اعمالی نیازمند کاتالیزگر است؛ این شتاب­دهنده باید جنبه اقناعی داشته باشد تا وضعیت و شرایط مطلوب را مهیا کند تا در نهایت نگرش جمعی به سمت چشم انداز ترسیمی رخ بدهد. در وضعیت فعلی، انقلاب اسلامی الگوی اصلی تصویرپردازی از آینده مبتنی بر پیشرفت براساس مولفه­های اسلامی- ایرانی است. در این میان برای دستیابی به این ایده باید همبستگی اجتماعی در بالاترین سطح متبلور شود و کلیدواژه اساسی آن صورت بندی امید در عرصه عمومی است. این مختصات امید در سیاست ورزی کارگزاران جمهوری اسلامی امری راهبردی است. در این یادداشت ابتدا به عیارسنجی کارگزاران با سنگ محک امید و سپس به چگونگی برساخت امید در لایه­های اجتماعی می­پردازیم.

  1. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتی در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای جامعه عشایری کشور فرمودند:«امروز سعی دشمن این است که ایمان دینی را تضعیف کند، امید را تضعیف کند، خوش‌بینی به آینده و به مدیریّت کشور را تضعیف کند؛ اینها چیزهایی است که روی آن دارند برنامه‌ریزی می کنند، روی آن برنامه‌ریزی می شود. [مثلاً] چه کار کنند که عقیده‌ی مردم این بشود که آینده‌ای ندارند، آینده بن‌بست است و در کوچه‌ی بن‌بست قرار دارد؛ روی این برنامه‌ریزی می کنند، برنامه‌سازی می کنند، در فضای مجازی و گاهی متأسّفانه در فضاهای رسمیِ خودِ ما اینها را بین مردم جوری پخش می کنند که مردم به این نتیجه برسند که راه‌ها بن‌بست است، راه‌ها خطا است یا به این نتیجه برسند که مسئولین کشور، مدیریّت کشور، بلد نیستند کشور را اداره کنند. این همه زحمت دارد کشیده می شود، این همه تلاش می شود، در مقابلِ این تلاش ها این جوری برخورد می شود....این غفلت ها به سود دشمن تمام می شود. هر کسی که مردم را از آینده ناامید کند برای دشمن دارد کار می کند؛ چه بداند، چه نداند. هر کسی ایمان های مردم را تضعیف کند به سود دشمن دارد کار می کند؛ چه بداند، چه نداند. هر کسی مردم را نسبت به فعالیّت و تلاش و برنامه‌ریزی‌های مسئولین کشور بی‌اعتقاد و بدبین بکند، دارد به سود دشمن کار می کند؛ چه بداند، چه نداند.» سخنان رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دو سطح قابلیت ارزیابی دارد؛ سطح اول رفتارشناسی دشمنان انقلاب اسلامی برای جلوگیری از پیشرفت جامعه ایرانی هست. در این سطح رهبر معظم انقلاب اسلامی با شناخت دقیق از نقشه راه دشمن، میسر حرکت آنان را بازگو می­کنند. از منظر ایشان طراحی عملیات روانی دشمن معطوف به آینده جامعه ایرانی است. دشمنان در همین راستا قلب حرکت جامعه یعنی امید را نشانه رفتند زیرا امید توانایی ادارک‌شده برای درپیش گرفتن راه‌هایی برای اهداف مطلوب است که تحقق آنها ممکن تلقی می‌شود هرچند دشوار و با احتمال نه چندان زیاد باشد. این تعریف سه جزء دارد یعنی توانایی ادارک‌شده که فرد به میزانی آن را در خود می‌یابد، دوم اهداف مطلوب ا‌ست که هم ذهنی‌ است و هم عینی و سوم ممکن‌تلقی‌کردن تحقق آن‌هاست. امید با یک اراده ذهنی و عینی همراه است یعنی هم نوعی جهت‌گیری ذهنی است و هم در کنش و رفتار افراد جامعه به سمت اهداف واقع‌بینانه نمود پیدا می‌کند. امید تصور و اراده برای حصول امر ممکن است. امید حتماً با درجه‌ای از تخیل ارتباط دارد ولی تخیلی که برای امر ممکن است. امید شیوه‌ای از زندگی هدف‌محور است یعنی ما نمی‌توانیم به طور کلی امیدوار یا به طور کلی ناامید باشیم؛ هدفی وجود دارد که امید در رابطه با آن به وجود می‌آید. امید حتماً با راهکار همراه است یعنی امید وقتی به وجود می‌آید که راهکار رسیدن به چیزی را بدانیم و این راهکار به اضافه اجماع خِرد جمعی، شدنی تلقی شود. اگر راهکار نباشد، صرفاً خوش‌خیالی یا خوش‌بینی نامیده می‌شود. امید همراه با عاملیت است یعنی کسی که امیدوار است عاملیت را چه به عنوان نیروی فردی و چه به عنوان نیروی جمعی، امکان‌پذیر می‌کند. درواقع نوعی کاربست معطوف به تغییر در آن نهفته است. امید همچنین محصول خطرپذیری است و کسی که امیدوار است، سطحی از خطرپذیری را تجربه می‌کند. امید محصول کار گروهی است یعنی امید در گروه خلق می‌شود. حتی در حیطه فردی نیز امید، به جامعه‌ای که آن هدف را ارزش‌ نهد، وصل ‌می‌شود و دوم اینکه افراد انتظار و امید دارند که جامعه آن‌ها را در مسیر اهداف خود همراهی کند. امید محصول به رسمیت شناخته‌شدن نیز است. هرچقدر گروه‌هایی به رسمیت شناخته می‌شوند، اراده معطوف به یک هدف در آن‌ها افزایش می‌یابد که این مسأله باعث تلاش برای پیدا کردن راهکار می‌شود که در نهایت عاملیت آن‌ها را افزایش می‌دهد. بنابراین اقدام دشمنان معطوف به «تصویرسازی» معیوب و غیرواقعی از «آینده» ایران عزیز است و خواهان شرایط «بن بست» برای خروج از مشکلات است. در گام بعدی دشمنان عامل اصلی تصویر نامطلوب از وضعیت کشور را کارگزاران نظام معرفی می کنند و نامدیریتی را علت اصلی برساخت می­کنند تا نوک پیکان انتقادات به سمت مسئولین نشانه گرفته شود. در سطح دوم رفتارشناسی نیروهای انقلاب اسلامی است. کارزار جهاد نیازمند شناخت دقیق صحنه صف­آرایی است؛ در وضعیت فعلی کارویژه هر عنصر دلسوز به آینده کشور باید معطوف به ایجاد امید مبتنی بر واقعیت و تکاپو برای ساخت حقیقی آینده مطلوب باشد و هرگونه رفتاری که موجب ایجاد یاس و ناامیدی در بخشی از شهروندان ایرانی شود؛ حرکتی ضدانقلابی و غیروطن پرستانه خواهد بود.
  2. در گام اساسی برای امیدآفرینی انقلابی باید از رویکرد «جهاد تبیین» بهره جست. به تعبیر رهبرمعظم انقلاب اسلامی که «در این جهادی که وجود دارد، در این جنگ بی‌امانی که وجود دارد بین اسلام و کفر، بین حق و باطل، بین روایت دروغ و حقیقت -این جنگی است بین اینها- ما در کجای این جبهه قرار داریم و حضور داریم؟» «جهاد تبیین» موضوعی است که ماه‌های اخیر در بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بارها مورد تأکید و اشاره قرار گرفته است و رهبر انقلاب اسلامی ابعاد مختلف آن را توصیف کرده‌اند. ««جهاد تبیین» یک فریضه است. «جهاد تبیین» یک فریضه‌ی قطعی و یک فریضه‌ی فوری است و هر کسی که میتواند[باید اقدام کند].» خطابی عمومی که همه افراد جامعه در جنگ رسانه‌ای دشمن علیه حقایق انقلاب اسلامی مردم ایران، مخاطب آن هستند و می توانند ایفای نقش کنند؛ اگرچه مسئولین در این زمینه وظایف سنگین‌تری بر دوش دارند. با این اوصاف در «جهاد تبیین» نوعی تکلیف‌گرایی الهی را شاهد هستیم و در شرایط کنونی باید جهاد تبیین در عرصه اجتماعی معطوف بر «بیانیه گام دوم» باشد؛ زیرا این بیانیه دارای دلالت های حکمرانی در سطوح هفت گانه است و به تصویرپردازی از آینده با نگرش اسلامی می پردازد و خط مش نظام اسلامی را در چهل سال آینده روشن می­کند.

ارسال نظرات