درحالی که تنها یکسال از تشکیل کابینه جدید رژیم صهیونیستی میگذرد اما این کابینه هم مثل کابینههای قبلی به دلیل اختلاات رهبران احزاب نتوانست بیش از یکسال دوام بیاورد و سبب میشود تا بن بست سیاسی در داخل سرزمینهای اشغالی کماکان تداوم داشته باشد. نفتالی بنت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و یائیر لاپید، وزیر خارجه این رژیم به دلیل بحران در کابینه ائتلافی، بر سر انحلال پارلمان به توافق رسیدند و قرار است برای برگزاری انتخابات زودهنگام رای گیری شود. فروپاشی کابینه تلآویو نشان داد که وضعیت سیاسی در سرزمینهای اشغالی همچون شرایط امنیتی بیثبات است. برای بررسی تحولات سیاسی اسرائیل، الوقت، با مجید صفاتاج، کارشناس مسائل غرب آسیا گفتگو کرده است.
کابینه اسرائیل بار دیگر فروپاشیده و قرار است انتخابات زودهنگام در سرزمینهای اشغالی برگزار شود، از ددیگاه شما چشمانداز تشکیل کابینه پایدار و گذار از بحران سیاسی در انتخابات آتی تا چه حد محتمل است؟
علیرغم اینکه تصور میشود صهیونیستها از یک موضع مشترک و برای منافع مشترک یک هدف و راه مشترکی دارند اما در عمل چنین چیزی وجود ندارد. برخلاف تصور، اینکه صهیونیستها در مقابل حوادث پیرامون و به ویژه در مورد دشمنان خود همواره متحد و یکپارچه بودهاند و سعی کردند در ظاهر اینگونه القا کنند اما در واقعیت اینگونه نیست و صهیونیستها یک نقطه ضعفی دارند که از ابتدا در میانشان وجود داشته و در آینده هم وجود خواهد داشت و همین نقطه ضعف سبب فروپاشی این رژیم خواهد شد. این نقطه ضعف که به تدریج چهره خودش را نمایان کرده، همان منفعت طلبی شخصی صهیونیستها است. در این زمینه آیه قرآن هم وجود دارد که میفرماید اینکه شما ممکن است دشمن خود را منسجم، مستحکم و قدرتمند تصور کنید اما آنها در اصل پراکنده هستند و مصداق این آیه درباره رژیم صهیونیستی صدق میکند. هر چند صهیونیستها در برخی حوزهها موضع واحدی دارند اما در جاهایی که لایه خبری وجود ندارد برخلاف تصورات بایکدیگر اختلاف نظر دارند و آن چیزی که سبب شده تا این اختلافات شکل بگیرد همان منافع شخصی تک تک صهیونیستها است. اگر اسرائیل را به عنوان شکل مخروطی تصور کنیم به نظر میرسد که از کف تا بدنه آن که لایههای خبری وجود دارد به نظر میرسد که آنها باهم متحد هستند اما وقتی پشت آن پرده آن قرار بگیریم متوجه تشتت و پراکندگی بین اسرائیلیها میشویم و دلیل آن هم این است که همه صهیونیستها به دنبال تامین منافع خودشان هستند و همواره یک نگاه منفعت طلبانه برای خود دارند و در همین مسیر هم حرکت کردهاند.
برای سه دهه است که صهیونیستها نتوانستهاند به اتحاد و انسجام در بین خودشان برسند و بتوانند کابینه واحد تشکیل دهند و تضاد منافع اجازه چنین اقدامی را نداده است، حتی خود مقامات صهیونیستی هم به آن اشاره کرده و اعلام کردهاند آن چه سبب فروپاشی اسرائیل خواهد شد جمهوری اسلامی نیست بلکه خود صهیونیستها هستند. اکثر مقامات اسرائیلی پروندههای فساد مالی دارند که برخی از آنها توسط دادگاه محکوم شدهاند و برخی نیز همچنان درگیر پروندههای فساد هستند و همین مسئله سبب شده تا احزاب مختلف در اسرائیل به لحاظ تعداد بیشتر باشند ولی به لحاظ همسویی و اتحاد، کمتر در کنار یکدیگر هستند. تا چندی پیش فقط دو حزب لیکود و حزب کارگر در اسرائیل قدرت داشتند که قدرت سیاسی بین دو حزب دست به دست میشد اما اکنون احزاب زیادی وجود دارند که بخشی از ساختار قدرتی را در دست دارند و این مسئله سبب شده تا احزاب نتوانند کابینه متحد و قوی تشکیل دهند. حتی نتوانستهاند یک کابینهای تشکیل دهند ه تا مرحله آخر عمر پارلمان اسرائیل به کار خودش ادامه دهد.
الان هم که کابینه فروپاشیده و پارلمان منحل شده است نباید انتظار داشته داش که با برگزاری انتخابات جدید احزاب بتوانند ائتلاف قوی در آینده تشکیل دهند و کابینه آتی نسبت به گذشته شکننده خواهد بود. اکنون رژیم صهیونیستی در مسیر سراشیبی سقوط قرار گرفته است و اینکه مقام معظم رهبری گفتهاند رژیم صهیونیستی 25 سال آینده را نخواهد دید، در حال وقوع است و این رژیم به سرعت در حال فروپاشی است و احتمال دارد در کمتر از این مدت نیز فروپاشی رخ دهد. بنابراین، وضعیت بیثباتی سیاسی در تلآویو همچنان ادامه خواهد یافت و اختلافات تشدید خواهد شد و انتخابات آینده هم نمیتواند بحران فعلی اسرائیل را حل کند.
علت بحران در کابینه کنونی اسرائیل چیست؟
همانطور که گفتم منافع شخصی صهیونیستها دلیل عمده فروپاشی کابینهها است. صهیونیستها وقتی در کابینه کنار یکدیگر قرار میگیرند، آن موقع دیگر چیزی به نام موجودیت اسرائیل معنا و مفهومی ندارد و تنها چیزی که اهمیت دارد منافع شخصی رهبران سیاسی است و عمدتا تصاحب منافع و دسترسی به کرسیهای بیشتر در پارلمان برای مقابله با احزاب رقیب در الویت قرار میگیرد. حتی حاضر هستند با برخی احزاب عربی داخل سرزمینهای اشغالی که در گذشته به آنها توجهی نمیکردند، به سمت آنها دست دراز میکنند تا بتوانند کابینه ائتلافی تشکیل دهند تا در مقابل رقیب خودشان کفه ترازو را به نفع خودشان سنگینتر کنند اما این ائتلاف هم شکننده است و پس از مدتی از هم فرو میپاشد. چرا که همه صهیونیستها دنبال سهم خواهی بیشتر هستند و همین جاه طلبیهای فردی پس از چند ماه منجر به سقوط کابینهها میشود و همین مسئله سبب میشود تا روال برگزاری انتخابات مجدد و تلاش برای ائتلاف سازیهای جدید همچنان تکرار میشود.
باتوجه به فروپاشی کابینه گفته میشود بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر سابق اسرائیل بار دیگر برای رسیدن به مسند نخست وزیری خود را آماده میکند، آیا با برگزاری انتخابات زودهنگام احتمال بازگشت مجدد او به قدرت وجود دارد؟
اینکه نتانیاهو از فروپاشی کابینه و انحلال پارلمان حمایت میکند امری طبیعی است. اگر نتانیاهو دوباره به قدرت برگردد و کابینه تشکیل دهد پروندههای فساد مالی اش به حالت تعلیق در میآید. باتوجه به شرایط کنونی در اسرائیل امکان دارد که نتانیاهو دوباره به قدرت بازگردد و اگر این اتفاق بیفتد مسیر فروپاشی اسرائیل تسریع میشود. الان اسرائیلیها گرفتار باتلاق سهم خواهی و منفعت طلبی شدهاند و هر چه بیشتر دست و پا میزنند بدتر در این باتلاق فرو میروند. نتانیاهو هم باتوجه به اینکه سال گذشته نتوانست ائتلاف تشکیل دهد رقبایش توانستند به قدرت برسند و همیشه بر علیه ائتلاف جدید در کابینه تلاش میکرد و تحرکاتی هم در سطح اجتماعی و در بین رهبران سیاسی صورت گرفت و با فروپاشی کابینه الان اسرائیل به نقطه اول بازگشته است. نتانیاهو اکنون بر ایرانهراسی تاکید دارد و بر روی نقطه ضعف صهیونیستها دست گذاشته و بر همین اساس موفق بوده است، زیرا اسرائیلیها از طرف محور مقاومت به شدت نگران هستند. نتانیاهو میتواند در انتخابات جدید آرای بیشتری را نسبت به دور قبلی کسب کند و با موج سواری روی ایران هراسی، سعی دارد صهیونیستها را به مسئله تهدیدات امنیتیشان متوجه کند و با این کار افکار عمومی اسرائیل را به سمت خود بکشاند. نتانیاهو و حزب لیکود و همچنین دیگر احزابی که با نتانیاهو ائتلاف میکنند دنبال سهم خواهی در قدرت در کابینه آینده هستند و اگر هم ائتلافی شکل بگیرد مجددا همین وضعیت بیثباتی سیاسی ادامه خواهد داشت و شاید چند ماه ائتلاف به کار خود ادامه دهد اما پس از مدت کوتاهی گسستگیها از حزب پیروز در انتخابات علنی میشود و این رژیم در بحران سیاسی داخلی خود فرو میرود.
چرخه انتخابات و سقوط پی در پی کابینهها در سرزمینهای اشغالی نشانه چیست؟
اصلاح قانون در هر کشوری به هر حال به صورت دورهای انجام میشود و در رژیم صهیونیستی هم ممکن است این طرز تفکری وجود داشته باشد که منشأ همه بحرانهای سیاسی داخلی و یا اختلافات احزاب قوانین داخلی است، اما به نظر نمیرسد این مسئله عامل موثری باشد. هر چند قانون داخلی ممکن است چند درصد در بروز این اختلافات و عدم تشکیل کابینه یکپارچه تاثیر داشته باشد اما به میزانی نیست که همه بحرانها را به آن ارتباط داد. اصل قضیه این است که هیچ کدام از اسرائیلیها حاضر نیستند با هم ائتلاف تشکیل دهند و همه آنها به ویروس سهم خواهی و منفعت طلبی آلوده هستند و مشکلات قانونی در این میان خیلی تاثیرگذار نیست. حتی اگر قوانین را هم اصلاح کنند باز هم این رژیم دچار چالش داخلی خواهد بود و اختلافات کماکان ادامه پیدا خواهد کرد و سرعت فروپاشی اسرئیل را افزایش خواهد داد.
چشم انداز تحولات سیاسی در سرزمینهای اشغالی را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظرم، بعد از این وضعیت سیاسی اسرائیل بدتر از قبل خواهد شد و مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی به خارج افزایش خواهد یافت، الآن اسرائیلیها از مهاجرت معکوس جلوگیری میکنند و اجازه نمیدهند که یهودیان به سرزمینهای اصلی خودشان بازگردند اما در آینده نمیتوانند مانع آن شوند و موج مهاجرتها گسترش خواهد یافت. همچنین، اعتراضات داخلی علیه فساد طبقه حاکم و رهبران سیاسی همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند و فساد هم لایههای عمیقتری را در درون هیئت حاکمه اسرائیل ایجاد خواهد کرد. به نظرم، آینده اسرائیل تاریک است و خود صهیونیستها هم با تلاشهایی که انجام میدهند سرعت فروپاشی این رژیم را افزایش میدهند.
ارسال نظرات