روزنامه کیهان **
امنیت تصویر یا تصویر امنیتی
صبح دوم جولای 1961 جسد «ارنست همینگوی» داستاننویس پرآوازه آمریکایی و برنده نوبل ادبیات 1954 در حالی توسط همسرش در طبقه دوم خانهشان پیدا شد که او با محبوبترین تفنگش مغز خود را متلاشی کرده بود. سالها بعد با آشکار شدن اسناد دولتی آمریکا مشخص شد علت خودکشی او نه بیماری روانی پارانویا یا نوعی توهم توطئه آزارنده در همینگوی که ناشی از آزار واقعی او توسط نهادهای امنیتی آمریکا بوده است. در واقع همینگوی برای مدتها و تا آخر عمر تحت نظر و تعقیب FBI و CIA در داخل و خارج آمریکا قرار داشت. «هوچنر» دوست و نویسنده زندگینامه شخصی همینگوی پنجاه سال بعد گفت:
«معتقدم که او به درستی به تعقیب خود آگاه بود و همین موضوع به شدت بر نگرانی و اندوه و در نهایت خودکشیاش تأثیر گذاشته است.» شاید اگر همینگوی میدانست «جورج پلیمبتون» یکی از نزدیکترین دوستانش که با او ارتباط صمیمانه پدر و فرزندی داشت، یکی از عوامل CIA بود که به صورت هدفدار در مسیر او قرار گرفته تا با ایجاد رابطهای دوستانه او را به مهرهای قابل کنترل برای مقامات آمریکایی تبدیل کند، خیلی زودتر از این، خودکشی میکرد! مشکل مقامات فرهنگی و امنیتی آمریکا با خالق رمان «پیرمرد و دریا» یک چیز بود: همینگوی به عنوان یک نویسنده نامدار آمریکایی در آثار، مصاحبهها و موضعگیریهایش، تصویرمطلوبی از آمریکا و ارزشهای آمریکایی ارائه نمیکرد.
این مشکل برای «چارلی چاپلین»، اسطوره سینمای صامت جهان نیز وجود داشت. او نیز برای سالها تحت نظر دستگاههای امنیتی آمریکا بود. سال 1952 وقتی چاپلین برای اولین نمایش فیلم «روشنیهای صحنه» به لندن رفت مقامات آمریکایی، دیگر به او اجازه بازگشت به آمریکا را ندادند. دو سال بعد «آرتور شلزینگر»، یکی از عوامل کمیته فرهنگی CIA از مجبور کردن چاپلین به ترک آمریکا ابراز نارضایتی کرد و به دوستانش گفت: «فکر نمیکنم سیاست ما در مورد او را بتوان یک پیروزی آمریکایی به شمار آورد.» با این حال حتی تا سالهای بعد CIA با اعمال نفوذ بر سازمان اطلاعات داخلی انگلستان(MI5) آنها را نیز مجبور کرد
تا «چارلی چالین» را تحت تعقیب و نظارت قرار دهند. مهمترین آثار چاپلین یا نتوانستند در جشنوارههای اروپایی و آمریکایی جایزه بگیرند و یا سالها پس از تولیدشان توانستند در این جشنوارهها نمایش داده شده و مورد ارزیابی قرار بگیرند. فیلم «عصر جدید» او که نگاهی انتقادی به جریان کار و کارگری در آمریکای زمان خود داشت، 53 سال پس از تولید(12 سال پس از مرگ چاپلین) و با تغییر شرایط زمانه، توسط کتابخانه کنگره آمریکا از لحاظ فرهنگی قابل توجه ارزیابی شد و در فهرست ملی ثبت فیلم آمریکا قرار گرفت و 67 سال پس از تولید در سال 2003 توانست در بخش خارج از مسابقه «جشنواره فیلم کن» به نمایش دربیاید و البته هرگز جایزهای سینمایی دریافت نکرد.
مخابره تصویری مطلوب از آمریکا به جهان، دغدغه مدیران سیاست خارجی ایالات متحده چه در وزارت خارجه و چه در CIA بود. به همین علت «سرویس موشن پیکچر» (Motion Picture Service)
راهاندازی شد تا حضور سینمای آمریکا را در جشنوارههای جهانی فیلم از جمله «جشنواره فیلم کن» ساماندهی کند و آنطور که «جوئل ویتنی» پژوهشگر آمریکایی حوزه فرهنگ و هنر میگوید: «به شدت فعالیت کرد تا تهیهکنندگان و فیلمهای آمریکایی را که از سیاست خارجی آمریکا حمایت نمیکردند، کنار بگذارد.» بر این اساس اصول اولیه سانسور فیلمها تصویب و اجرا شد. یکی از این موارد عدم نمایش بدمستی برای نقشهای مهم و نه نقشهای جانبی در فیلمهای آمریکایی بود، از نظر سياستگذاران آمريكايي مستي بيش از حد در شخصيتهاي كليدي فيلمها، چهره آمريكا را در افكار عمومي جهان مخدوش ميكرد. طبق گزارشهای عوامل فرهنگی CIA در شرکت پارامونت(Paramount Pictures) که بعدها از طبقهبندی محرمانه خارج شدند. در فیلم «هودینی»(جورج مارشال-1953) صحنه گزارشگر مست آمریکایی کاملا حذف شد و حتی عوامل مجبور شدند تا آن صحنه را دوباره فیلمبرداری کنند. در «افسانه اینکاها»(جری هوپر-1954) تمام بخشهای مربوط به بدمستی نقش اول، از فیلمنامه حذف شد. این اتفاق برای «لینینگر و مورچهها»(بایرون هسکین-1954-
این فیلمنامه با نام «جنگل عریان» ساخته شد) هم رخ داد و تمام بخشهای بدمستی نقش اول آمریکایی از فیلمنامه حذف شد. در «ردپای فیل»
(ویلیام دیترل-1954) صحنههای مستی فقط در بخشهایی که برای اهداف فیلمنامه لازم بود، حذف نشد. یکی دیگر از ممنوعیتها، نمایش واقعیتهای نژادپرستی و تبعیض در آمریکا بود. کار حتی از این هم بالاتر رفت و به تصویر کشیدن زندگی در ايالتهاي جنوبي و سياهپوست نشين آمريكا که اغلب از فقر رنج میبردند به فهرست ممنوعهها اضافه شد. «اریک جانستون» مدیر آکادمی موشن پیکچر آمریکا در این باره به کنایه گفت: «ما دیگر خوشههای خشم(جان فورد-1940) نخواهیم داشت، ما جادههای تنباکو(جان فورد-1941) نخواهیم داشت. ما دیگر فیلمی درباره ابعاد ناخوشایند زندگی آمریکایی نخواهیم داشت.» اما عدم نمايش سياهان كه عمدتا در فقر به سر ميبردند در فيلمهاي آمريكايي امري غيرممكن بود؛ پس براي اين موضوع هم شيوهنامهاي در نظر گرفته شد. در گزارشي كه عوامل شركت پارامونت براي مقامات مافوق خود در CIA نوشتهاند آمده است: «تفاهمنامه را با چند مدير انتخاب بازيگر در ميان گذاشته و آنها قول همكاري دادهاند تا در چند صحنه از فيلمها سياهپوستاني با
سر و وضع مناسب نشان داده شوند... اين مسئله[نمايش فقر سياهپوستان] تا حد زيادي با قرار دادن يك سر پيشخدمت سياهپوست موقر در منزل يكي از هنرپيشههاي اصلي فيلم به تعادل ميرسيد.»
ارائه هر تصوير سينمايي از آمريكا كه منجر به تبليغات عليه اين كشور شود فارغ از حقيقي بودنش با حذف روبهرو ميشد. با همين منطق فيلمي از «بيلي وايلدر» كه در مورد فرزند نامشروع يك ژاپني از يك سرباز آمريكايي بود نامطلوب تشخيص داده شد. علت آن واضح بود؛ تجاوز سربازان آمريكايي به زنان هرگز نبايد روايت میشد. فيلمنامهاي كه بر اساس رمان «غول» اثر «ادنا فربر» نوشته شده بود بارها مورد جرح و تعديل قرار گرفت چون در آن آمريكاييهاي ثروتمند، بيرحم و بيفرهنگ نشان داده شده و اشاراتي مبني بر استثمار نيروي كار مكزيكي توسط تگزاسيهاي ثروتمند داشت. شاید چندان خلاف نباشد اگر بگوییم آمريكا با مديريت تصوير و تصويرسازيهاي هدفمند از خود، بهشت غربگرايان در سراسر دنيا شد نه با واقعيتهاي سياسي، اجتماعي و حتي اقتصادياش.
همه اینها گفته شد و موارد بسیار دیگری هم ناگفته ماند تا نشان دهیم ایالات متحده برای تأمین منافع و تثبیت جایگاهش در جهان از رهگذر استیلای فرهنگی، پروژه تصویرسازی از خود را همتراز پروژههای امنیت ملیاش رتبهبندی کرد و به اعمال چارچوبی سختگیرانه در این زمینه پرداخت تا جایی که برخی از شاخصترین چهرههای فرهنگی و هنری خودش را به تبعید و خودکشی سوق داد. البته ما با بیان این شواهد نمیخواهیم چنین سیاستی را برای کشورمان تجویز کنیم اما قطعا دنبال این هستیم تا دستاندرکاران فرهنگ و هنر کشور به مقایسه عملکرد و سیاستگذاری خود در این زمینه با نسخه آمریکاییاش بپردازند و بدانند در تمام این سالها چقدر نسبت به ارائه تصویری واقعنما از ایران غیرمسئولانه عمل کردهاند.
مهر ١٣٩٢ وقتي وندي شرمن گفت فريب بخشي از ژن ايرانيان است باعث رنجش و عصبانيت مردم و مسئولان ايراني شد اما ما اصلا توجه نكرديم كمتر از دو سال قبلش خودمان چنين تصويري به دنيا مخابره كرده بوديم؛ وقتي مسئولان دولتی فيلمي را به جشنوارههاي جهاني فرستادند كه تمام شخصيتهاي آن به جز يك نفر دروغ ميگفتند و آن فرد نيز از قضا معتقد بود ايران مكان مناسبي براي زندگي نيست و بايد مهاجرت كرد. تعجبي نداشت كه آمريكاييها به اين فيلم جايزه اسكار دادند و البته كاملا تعجبآور بود كه اين فيلم از برگزيدگان بیست و نهمین جشنواره فجر انقلاب اسلامي بود! این روزها رقابت نفسگیر عوامل فارسیزبان حاضر در هفتاد و پنجمین جشنواره فیلم کن با یکدیگر برای بدبخت نمایاندن ملت ایران یک بار دیگر نشان داد در نبود سیاستگذاری منسجم برای مواجهه با جشنوارههای جهانی و حضور در آنها، همچنان با شلختگی در ارائه تصویری بینالمللی از ایران مواجهیم.
در حمله نظامي به يك كشور پيش از آنكه تانكها، جنگندهها و ساير ادوات نظامي شروع به حركت كنند بايد ذهنها را به حركت انداخت و براي اشغال آن كشور در افكار عمومي زمينهسازي كرد. همينطور تجاوز در قالب اعمال تحریمهای اقتصادی نیز احتیاج به دستگاهی مشروعیتساز برای ابزار تحریم دارد. ارائه تصویری معوج از ایران همسو با اهداف سیاست خارجی کشورهای بیگانه، قسمتی از این دستگاه مشروعیتساز است که مسیر مداخله خارجی را هموار میکند. بر اين اساس است كه ميتوان گفت دستاندرکاران فرهنگ و هنر یک کشور ميتوانند با ارائه تصويري مناسب براي آن كشور امنيت بسازند و يا با ارائه تصويري امنيتي و رعبآور از آن امنيتزدايي كند.
سید محمدعماد اعرابی
***************************************
روزنامه خراسان**
بهت و نگرانی بازنشستگان تامین اجتماعی!
نویسنده : سید جلال فیاضی
بعدازظهر پانزدهم خرداد وزیر جوان رفاه با اعلام مصوبه هیئت وزیران در خصوص حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی چند میلیون سالمند منتظر را در بهت فرو برد و انتظار چند ماهه آنها را به نگرانی جدی تبدیل کرد. او در حالی افزایش حقوق حداقل بگیران بازنشسته را ۵۷ درصد اعلام کرد که برای سایر سطوح از افزایش ۱۰ درصدی خبر داد.
در این مورد چند نکته را یادآور میشود:
۱- پایگاه اطلاع رسانی دولت با استناد به مصوبه مورخه ۱۹/ ۱۲/ ۱۴۰۰ شورای عالی کار در خصوص حداقل دریافتی کارگران، افزایش ۵۷ درصدی حداقل حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی را اعلام کرده است، در حالی که در همین مصوبه برای دریافتی سایر سطوح افزایش ۳۸ درصد به علاوه ۵۱۵ هزار تومان مصوب شده است و دولت برخلاف رویه چندین دهه با نادیده گرفتن بخش دوم مصوبه شورای عالی کار و با کاهش فاحش، افزایش ۱۰ درصدی را برای سایر سطوح تصویب کرده است.اگر مصوبه شورای عالی کار مستند به تصمیم هیئت وزیران است چرا بخش دوم آن نادیده گرفته شده است؟
۲- وزیر رفاه در مصاحبه خود به مصوبه لایحه بودجه ۱۴۰۱ در خصوص افزایش ۱۰درصدی حقوق بازنشستگان استناد کرده و یک بار دیگر داستان «ویرگول اشتباهی» را زنده کرده است. این در حالی است که معاون قوانین مجلس طی نامه شماره۳۸۰۵ مورخه 23/۱/۱۴۰۱ در پاسخ به نامه شماره ۱۰۰۰/۱۴۰۱/۳۳۵ مورخ 18/۱/۱۴۰۱ مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی تصریح کرده است که این ویرگول اشتباهی تایپ شده و در نسخه ارسالی به شورای نگهبان و دولت اصلاح شده است. در همین نامه با استناد به ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی تصریح شده است؛ سازمان تامین اجتماعی مشمول جزء ۴ بند الف تبصره ۱۲ قانون بودجه ۱۴۰۱ نیست.
۳- حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی از محل حق بیمه ۳۰ ساله بازنشستگان پرداخت میشود و بازنشستگان سایر سطوح حق بیمه بیشتری پرداختهاند که حقوق بیشتری دریافت میکنند بنابراین نمیتوان آنها را به جرم پرداخت حق بیمه بیشتر به صندوق تامین اجتماعی جریمه کرد و افزایش حقوق آنها را بیش از ۲۸ درصد کمتر از مصوبه شورای عالی کار و هیئت امنای سازمان تامین اجتماعی تصویب کرد. این مصداق کامل بیعدالتی است. از سوی دیگر میزان تورم اعلام شده رسمی حدود ۴۰ درصد است در حالی که پس از جراحی اقتصادی هزاران قلم کالا از ۵۰ تا بیش از ۳۰۰ درصد افزایش قیمت داشته و این گرانیها همچنان ادامه دارد.استمرار و افسار گسیختگی گرانی ها، نگرانی بازنشستگان تامین اجتماعی باز مانده از حقوق قانونی خویش را مضاعف کرده است.
۵- با توجه به خلاف رویه بودن نادیده گرفتن مصوبه شورای عالی کار و هیئت امنای تامین اجتماعی در خصوص سایر سطوح حقوقی و نیز غیر قانونی بودن استناد به قانون بودجه ۱۴۰۱ کشور انتظار میرود؛ دولت در مصوبه خود تجدید نظر و وفق رویه همه ساله مصوبه را اصلاح کند یا مجلس شورای اسلامی به عنوان ناظر بر اجرای قوانین در خصوص اجرای ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی نسبت به لغو این مصوبه اقدام کند یا دیوان عدالت اداری مصوبه را ابطال و دولت را موظف به اجرای قانون کند.
اکنون چند میلیون بازنشسته تامین اجتماعی و خانوادههای نگران آنها منتظر تصمیم قوای کشور برای لغو مصوبه غیر عادلانه هیئت وزیران و اصلاح آن هستند تا چشمان آنها به سفرههای بیشتر کوچک شده خود با بهت و نگرانی خیره نماند.
***************************************
روزنامه وطن امروز**
امید به آینده میراث مکتب امام
محمد سلحشور
تصمیمات سیاسی مردم در هر برههای از تاریخ نسبتی جداییناپذیر با فهم آن مردم از آینده خویش دارد. مردمی که مسیر آینده را برای خود روشن میبینند، با عزم و انگیزه بیشتری سعی میکنند از فرصتهای کنونی برای رقم زدن آن آینده بهره ببرند و متقابلا مردمی که امید به آینده را از دست داده باشند، بیش از پیش تصمیمات سیاسی خود را با اکنونزدگی پیش میبرند. بر همین اساس یکی از پیششرطهای ضروری برای مهار قدرت مردم در هر زمان و مکانی، حمله به آینده آنان و ناامید کردنشان از این آینده است؛ آنچنان که خط ثابت رسانههای ضدانقلاب در سالهای اخیر همواره معطوف به ناامید کردن نسل جوان از آینده کشور است. به همین خاطر امروز انقلابیگری نسبتی مستقیم با امید به آینده دارد.
بیانات حکیمانه رهبر انقلاب در سیوسومین سالگرد ارتحال بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی را میتوان از جهات مختلف مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. با این حال یکی از محوریترین مواضع ایشان در سخنرانی مذکور را باید امیدواری به آینده به عنوان میراثی از مکتب امام خمینی(ره) دانست. ایشان در این سخنرانی با اشاره به ابعاد همچنان ناشناخته شخصیت امام خمینی گفتند: با وجود حرفها و نوشتههای فراوان درباره آن حکیم هدایتگر، ناگفتهها درباره عظمت و قدرت شخصیتی و رهبری او بسیار است و نسل جوان که امام را بدرستی نمیشناسد، برای ایفای مسؤولیت ملی و انقلابی و برداشتن گام دوم انقلاب و اداره بهینه کشور، باید درسهای پیشبرنده و تعیینکننده مکتب امام را بیاموزد تا با اطمینان به سوی آینده درخشان کشور گام بردارد. رهبر انقلاب در ادامه «پاکی و پرهیزکاری»، «معنویت و حالات عرفانی»، «شجاعت»، «حکمت و عقلانیت»، «محاسبهگری»، «امید به آینده»، «صداقت»، «وقتشناسی و نظم»، «توکل و اطمینان به وعده الهی» و «اهل مبارزه بودن» را به عنوان برخی صفات شخصی امام خمینی(ره) برای جوانان تبیین کردند.
تاکید بر «امید به آینده» به عنوان خصیصهای مهم از مکتب انسانساز امام خمینی(ره) را باید یکی از شاخصهای جریان انقلابی در گام دوم انقلاب دانست امروز دفاع از امید و امکانپذیر دانستن تغییر، پادزهری بر جوسازی مسموم رسانههای غربی علیه افکار عمومی مردم کشورمان است. در این میان هر قرائتی از انقلاب و انقلابیگری که مروج ناامیدی و منادی انسداد برای تغییر شرایط باشد، یقینا قرائتی انحرافی از مسیر انقلاب به حساب میآید.
***************************************
روزنامه ایران**
بازی صهیونیستها با کارت آژانس
امریکا و سه کشور اروپایی پیشنویس قطعنامه ضدایرانی را به شورای حکام ارائه دادند
گروه سیاسی/ کشورهای منظومه غرب در شرایطی در حال تدارک تصویب قطعنامهای علیه ایران در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی هستند که تهران «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس را نسبت به روند جاری همکاری دوسویه این نهاد بینالمللی بیاعتنا میداند. «گروسی» دو روز پیش در آغاز نشست شورای حکام مدعی شد تا زمانی که ایران از لحاظ فنی توضیحات معتبری برای وجود ذرات اورانیوم با منشأ انسانی در تورقوزآباد، ورامین و مریوان ارائه نکند و آژانس را از همه مکانهای فعلی مواد هستهای یا تجهیزات آلوده مطلع نکند، این سازمان نمیتواند صحت و کامل بودن اعلامیههای ایران ذیل موافقتنامه جامع پادمان را تأیید کند. بنابراین موضوعات پادمانی مربوط به این سه مکان باقی مانده است. در پی طرح همین ادعا خبرگزاری فرانسه اعلام کرده امریکا و تروئیکای اروپا پیشنویس قطعنامهای را برای ارائه به نشست آتی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تهیه کردهاند که از ایران میخواهد به سؤالات پادمانی آژانس درباره سه مکان هستهای فوراً پاسخ دهد.
ماجرای سه نشست فنی ایران و آژانس
درخواست از ایران برای شفافسازی درباره مکانهای ادعایی در حالی مطرح شده که این موضوع یکی از اصلیترین دلایل سفر اسفندماه سال گذشته مدیرکل آژانس به تهران بود. در پی همین سفر بود که قرار شد روند شفافسازی برای حل این موضوعات اختلافی تا آخر خردادماه جاری طی شود. ایران نیز با هدف همکاری مسالمتآمیز در مسیر راستیآزمایی، در سه نشست فنی تفصیلی جداگانه با مسئولان ذیربط آژانس طی دو ماه گذشته، توضیحات و مستندات فنی لازم را دراختیار مقامهای مسئول آژانس قرار داد؛ اما این در حالی است که مدیرکل آژانس بیاعتنا به روندی که برای حلوفصل موضوعات اختلافی به جریان افتاده، همچنان نسبت به فعالیتهای ایران در مکانهای ادعایی اظهار بیاطلاعی میکند.
کاظم غریبآبادی، سفیر و نماینده سابق کشورمان در سازمانهای بینالمللی در وین، معتقد است اگر فشار سیاسی به آژانس وارد نمیشد، امکان حلوفصل موضوع میان ایران و آژانس بسیار بالا بود. پیشتر محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی نیز تأکید کرده بود «گروسی» ارادهای برای تأیید جوابهای قانعکننده ایران پیرامون موضوعات ادعایی ندارد. اسلامی همچنین یادآور شد که «دسترسی آژانس به تصاویر ضبط شده دوربینها در مکانهای تحت نظارت آژانس، وابسته به سرنوشت توافق هستهای بوده است.»
اصرار آژانس بر تصاویر نامعتبر
سخنگوی سازمان انرژی اتمی هم در تأیید سیاسیکاری آژانس درباره ادعاهایی که درباره سه مکان ادعایی در ایران مطرح شده است، اعلام کرد که آژانس بر تصاویر ماهوارهای نامعتبر تأکید میکند که با وضعیت فعلی مکانهای یادشده مغایرت دارد. وی گفته است: «مدیرکل آژانس به جای آنکه عدم مطابقت عکسهای ماهوارهای را با وضعیت جغرافیایی فعلی دلیلی بر تردید به گزارشهای عوامل صهیونیستی تلقی نماید، به استدلالهای خرابکاری انسانی احتمالی در آن محل که توسط طرف ایرانی مطرح شده است شک میکند.» به اعتقاد سخنگوی سازمان انرژی اتمی، «گروسی» واضحترین دلایل چنین توطئهای را نادیده انگاشته و از ایران میخواهد دلایل قانعکنندهتری برای مغایرت موردنظر ایشان ارائه نماید؛ حال آنکه مدیرکل آژانس با اندکی توسل به اصول و اسلوب منطق میتواند تصور کند کشور پهناوری همانند ایران با داشتن تنوع جغرافیایی، مستعد آن است که در نقاطی دور افتاده از آن، با انجام خرابکاری انسانی آلودگی به وجود آید و اگر مقرر شود قرائن دیگر را فقط با همین استدلال نادیده بگیرد، این بازی طراحی شده از سوی رژیم فاسد صهیونیستی هردم به طریقی ادامه یافته و کشور باید مدام در حال پاسخ به گزارشهای ساختگی دشمنانش باشد.
مخالفت قاطعانه روسیه و چین
با بالا گرفتن احتمالات درباره صدور قطعنامهای علیه ایران؛ چین و روسیه دو عضو دیگر برجام مخالفت خود را با این قطعنامه پیشنهادی اعلام کردند. در همین زمینه سخنگوی وزارت خارجه چین ضمن اعلام مخالفت کشورش با این اقدام، از امریکا خواست در اسرع وقت تصمیمات سیاسی اتخاذ کند و به نگرانیهای مشروع ایران پاسخ دهد. «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه نیز در تماس تلفنی با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه بر مخالفت قطعی کشورش با این قطعنامه تأکید کرد و گفت: موضوعات در دستورکار همکاری ایران و آژانس باید در مسیر فنی حلوفصل شود. «میخائیل اولیانوف»، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین نیز با بیان اینکه قصد شرکتکنندگان غربی در مذاکرات وین برای تصویب قطعنامهای علیه ایران در اجلاس فعلی شورای حکام آژانس، برای برجام بسیار مخرب است، تأکید کرد: «روسیه به هیچوجه خود را با چنین قطعنامهای همراه نخواهد کرد.»
رد پای صهیونیستها
تردیدی وجود ندارد که قطعنامه احتمالی شورای حکام تحتتأثیر تلاش مقامهای صهیونیستی برای ایجاد جبهه جدید فشار علیه ایران در دستور کار قرار گرفته است. «نفتالی بنت»، نخستوزیر رژیمصهیونیستی همزمان با برگزاری نشست شورای حکام با بیان اینکه این رژیم در تلاش برای مقابله با ایران است، از آژانس خواست که هشداری آشکار درباره برنامه هستهای به ایران بدهد.
این در حالی است که آژانس در سالهای اخیر همواره بر مبنای ادعاهای رژیمصهیونیستی، اتهامهایی علیه روند صلحآمیز هستهای کشورمان مطرح کرده است. گشوده شدن مجدد پرونده بستهشده و ابعاد احتمالی نظامی بهواسطه ادعاهای غیرمستند رژیمصهیونیستی امری است که از آسیبپذیری و سیاسیکاری آژانس در زمینه انجام راستیآزماییهای مستقل حکایت میکند.
از اینرو با وجود پیشینه مثبت تعامل ایران با آژانس و تأکید کلیه گزارشهای 18گانه آژانس مبنی بر صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران، رژیمصهیونیستی و کشورهای غربی در حال هدایت پرونده ایران از فاز فنی-حقوقی به فاز سیاسی هستند. حال آنکه ایران طرح هرگونه درخواست و سؤال از سوی آژانس مبتنی بر مدارک ادعایی و جعلی را در مغایرت با اساسنامه آژانس و نظام راستیآزمایی میداند و معتقد است این ادعاهای موهوم تعهدی برای کشورمان مبنی بر پاسخگویی به چنین درخواستهایی ایجاد نمیکند.
ایالاتمتحده، انگلیس، فرانسه و آلمان در حالی پیشنویس قطعنامه را به آژانس ارائه کردهاند که خبرنگار رسانه امریکایی «فارین پالیسی» در توئیتی به نقل از منابع آگاه خبر داده است این قطعنامه ضدایرانی احتمالاً امروز (چهارشنبه) یا صبح فردا پنجشنبه به رأی گذاشته خواهد شد. او در ادامه نوشته که لحن این پیشنویس ملایم است و در آن هیچ اشارهای به ارجاع این موضوع به شورای امنیت سازمان ملل نشده است.
تهران، آماده پاسخ به ماجراجوییها
همزمان با شتاب گرفتن تحولات آژانس، وحید جلالزاده رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اعلام کرد که اگر «قطعنامه صادر شود، در مذاکرات هستهای تجدیدنظر میکنیم»
محمود عباس زاده مشکینی نیز در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت، از برگزاری نشست فوقالعاده کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی درخصوص نشست شورای حکام و مذاکرات وین خبر داد و گفت: این نشست با حضور همه اعضای کمیسیون و مسئولان وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی فردا (چهارشنبه 18 خردادماه) برگزار خواهد شد. سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: در این نشست تحولات مربوط به مذاکرات وین، مباحث مربوط به موضعگیری اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همچنین تلاش سه کشور اروپایی در نشست فصلی شورای حکام درباره ایران مورد بحث و تبادل نظر قرار خواهد گرفت.
***************************************
روزنامه رسالت **
عاقبت وطنفروشی جریان ارتجاع
محمدكاظم انبارلویی
آرایش جنگی و توپخانه دشمن در جنگ شناختی، سه حوزه را دربرمیگیرد.
حوزه نظام، حوزه انقلاب و حوزه دین!
پیامهای طراحی شده علیه اسلام و انقلاب در اتاق فرمان جریان فتنه به پیشتازی سلبریتیها مختص این سه حوزه است.برخی سلبریتیها در این سه حوزه، هنر خود را به حراج گذاشتهاند ابایی ندارند با گروههای تجزیهطلب، منافقین، سلطنتطلبها و روسیاهترین عناصر ضد دین و ضدانقلاب همصدایی کنند!نمیخواستم قلم را به سمت نقد پدیده «اسم رمز عنکبوت مقدس» ببرم چون به اندازه کافی در این مورد نخبگان جامعه هنری و دلسوزان جامعه روشنگری کردهاند.اما دیدم چند کلمه صحبت با کسانی که در این بازی خطرناک وارد شدهاند خالی از فایده نیست.
1- کار کردن روی یک سوژه اجتماعی به سفارش رئیس یهودی کمپانی متروپولیتن و آوردن این فیلم در معرکه خیمهشببازی «کن» و از همه مهمتر تحریف حادثه و طراحی یک پیام علیه نظام و یک اهانت غیرقابل بخشش به ساحت مقدس امام رضا (ع) که جان ملت ایران است، یک بازی خطرناک می باشد.
اگر بازیكنان این معركه از خدا نمیترسند و به فكر قیامت نیستند به فكر جان خود و عمر چند روزه خود باشند! چرا؟
2- در كشور فرانسه نظیر این سوژه زیاد بوده، ازجمله یك افسر پلیس 35 سال عامل اصلی قتلهای زنجیرهای فجیعتر از آن سوژهای كه آقایان روی آن كار كردند وجود داشته اما هرگز در فرانسه آزاد، اجازه چنین پردازش در حوزه هنر و سینما به آن داده نشده است!
3- فرانسویها در ایام جنگ جهانی دوم 5 سال كشورشان تحت اشغال دولت نازی آلمان بود در این 5 سال زنهایی برای تأمین معاش خود مجبور به تنفروشی شدند و به قوای اشغالگر نازی به عنوان یك كارگر جنسی خدمات میدادند.وقتی ارتش فرانسه پس از 5 سال اشغال، نازیها را از خاك خود بیرون كردند اولین حادثهای كه در پاریس اتفاق افتاد این بود كه مردم راه افتادند در خیابانها و بیش از 20 هزار زن كه در سالهای اشغال مشغول تنفروشی بودند گرفتند بدون محاكمه در خیابانها به اتهام وطنفروشی دار زدند. سر آنها را تراشیدند و در حالی كه علامت نازیها را در روی بدن آنها حك كرده بودند دسته دسته تیرباران كردند.میگفتند جرم اینها علاوه بر تنفروشی، وطنفروشی است!
میگویند فرانسویها در علم حقوق سرآمد دولتهای اروپا هستند. در ایام پس از پیروزی در جنگ هیچ محكمه و دادگاهی در فرانسه برگزار نشد تا هزاران زن كه دسته دسته به جوخههای اعدام سپرده می شدند از خود دفاع كنند. گویی مردم و حقوقدانها از پیش حكم خود را در مجازات این جماعت نگونبخت صادر كرده بودند.دولت فرانسه در طی 80 سالی كه از جنگ جهانی دوم میگذرد نه خودشان از این فاجعه فیلم درست كردند و نه اجازه دادند كسی به این سوژه بپردازد!
ذكر این قطعه در تاریخ فرانسه برای سلبریتیها هم یك عبرت است و یك پیام هم دارد!
آن اینكه كسانی كه در مسیر تنفروشی به ایستگاه وطنفروشی رسیدهاند ممكن است این حكم حقوقی مردم فرانسه كه در سكوت حقوقدانان و قضات فرانسه اجرا شد روزی درباره آنها از سوی مردم ما هم اجرا شود. البته كارگران جنسی حرمسرای مسعود رجوی قبل از برخی سلبریتیها از مسیر تنفروشی به وطنفروشی رسیدند و در ارتش بعث عراق در كنار صدام همراه قوای متجاوز با ملت ایران و جوانان پاكباخته جنگیدند. شرف آن 20 هزار زن فرانسوی تنفروش كه متهم به وطنفروشی شدند صدها برابر بیشتر از منافقین است!
سلبریتیهای وطنفروش آیا فكر كردهاند مزد چه كار بزرگی را از غربیها بهویژه فرانسویها میگیرند. آنها نان خود را در كاسه خون ملت ایران میزنند و میخورند و این خونخواری، كار دست آنها میدهد. یك موقع بحث اهانت به انقلاب ، مردم ونظام است یك موقع اهانت به ساحت نورانی امام رضا (ع) است.این دو موقع به لحاظ حقوقی خیلی با هم فرق میكند آنها چه به ایران برگردند چه هرجای جهان باشند از عقوبت چنین جنایت و اهانتی در امان نیستند.اینكه كارگردان فیلم عنكبوت مقدس در كنفرانس خبری فستیوال كن اعلام كند، «فیلم در مورد یك قتل زنجیرهای نیست بلكه در مورد یك «جامعه» «قاتل زنجیرهای است» باید مسئولیت حقوقی این كلام خود را بپذیرد. این بیان در حقیقت توجیهكننده خصومت آمریكا ، فرانسه و انگلیس با ملت ایران و مشروع نشان دادن فشار تحریمهای اقتصادی از سوی اشرار جهان است. مفهوم این سخن جز «وطنفروشی» نیست.
مردم طی 4 دهه گذشته با سر انگشت هدایت امامین انقلاب ، مختصات حضور خود در میدان را میدانند. اجازه نمی دهند جریان ارتجاع هر طور خواست آرایش میدان را تغییر دهد.
شبكه سیاسی و رسانهای غربگرا و یگان ویژه سلبریتیها یك جبهه در درون و بیرون درست كردهاند كه با برخی احزاب به اصطلاح اصلاحطلب فكر و ذهنشان حفظ منافع غرب، بازگشت سلطه آمریكا و خنجر زدن از پشت به ملت ایران است.
كار این جماعت، ضعیف نمایی قدرت ملت ایران و وارونهنمایی حقایق امروز ایران و قوینمایی آمریكا است.
دكان وطنفروشی باز كردند و جنس دروغ، تهمت، تحریف، بیغیرتی و فریب میفروشند.
ریختشناسی «ارتجاع در ایران»كه دستشان در دست «ارتجاع عرب» است ، خیلی مهم است.
كسانی كه دستاندركار جهاد تبیین هستند باید لایهبندی این جریان را در داخل و خارج افشا كنند.
اكنون هزاران نفر از نخبگان عالم و روشنفكران مبارز از 134 كشور جهان از 5 قاره جهان در ایران بهویژه تهران و قم در دانشگاهها و حوزههای علمیه مشغول مطالعه و علمآموزی پیرامون علم مبارزه با امپریالیسم هستند. از دیدگاه این خوبان عالم قرآن و فرهنگ
اهل بیت (ع) علم مبارزه با ظلم و ستم و استبداد جهانی است. همان علمی كه پرچم آن به دوش انبیا و اولیای الهی در طول تاریخ بوده و اكنون در عصر ما امامین انقلاب با قدرت و صلابت به دوش دارند. طی 43 سال گذشته انقلاب از میان اقیانوسی از توطئه و مقابله امپریالیسم جهانی و ضربات پیدرپی آنها و گرد وخاك طوفانهای سهمگین سیاسی اقتصادی و فرهنگی سالم و قدرتمندانه عبور كرده است. انقلاب اسلامی در آستانه جهانی شدن است. وطنفروشی مشتی مزدور بیخاصیت نمیتواند آسیبی به مشروعیت الهی و مردمی نظام وارد كند آنها عرض خود میبرند بدون اینكه زحمتی برای ملت ما باشند.
ارسال نظرات