روزنامه کیهان**
مقاومت، روح امام در کالبد ملت/ دکتر محمدحسین محترم
۱-آمریکا و انگلیس و فرانسه باردیگر با جلوانداختن مدیرکل آژانس اتمی
بهعنوان عروسک خیمه شب بازی خود، ادعا کردند یک قطعنامه ضدایرانی به شورای حکام ارائه میدهند و بایدن هم ادعا کرد همه گزینهها را روی میز نگه داشته و رسانههای آمریکایی و غربی نیز در یک خط خبری جدید تلاش دارند با فضاسازی از این دو موضع چماقی برای ترساندن مردم
و زیر سؤال بردن دولت جدید ایران بسازند.اما هم خود آنها و هم افکارعمومی به خوبی میدانند که آنچه در طول مذاکرات وین مطرح بود عمل به تعهدات آمریکا و اروپاییها برای برگشت بایدن به برجام است. لذا بحث آژانس و گزارش مدیرکل آن و ورود وی به موضوع میزان غنی سازی و مکانهای ادعایی جدید در این دوره بسیار بیمعنی و حربهای بیاثرو یک طنز سیاسی و اتهام زنیهای جدید نیز در ادامه همان شُوی تبلیغاتی و فضاسازی نخ نمای گذشته آنهاست که با سفر رافائل گروسی به اسرائیل قبل از نشست شورای حکام، سیاسی کاری و خیمه شب بازی آنها آشکارتر شد!
۲- نکته تاسف بار این که جماعتی هم در داخل همچون گذشته با تکرار حرفهای تکراری غربیها تلاش دارند در پازل سیاسی-رسانهای سیا و موساد ملت ایران را بترسانند و ناامیدی را به جامعه و مقاومت هوشیارانه تیم ایرانی را به شکست القا کنند.
کسانی که به عنوان کارشناس برجام در دولت روحانی نفوذ کرده بودند و نتیجه کارشناسیهای دلاریشان نتوانست در طول هشت سال عایدیای برای مردم ایران به ارمغان بیاورد و عزت و اقتصاد ملت را به باد داد، حالا زبان باز کردند و ادعا میکنند «امکان احیای آبرومندانه برجام را از دست دادیم»!
این جماعت در حالی که از «آبروریزیهای برجام» سخن نمیگویند و از یک طرف خباثتهای آمریکا و از طرف دیگر انفعال و ضعفها و وادادگی روحانی و ظریف و تیمش را که عامل آبروریزیهای موجود برجام هستند، به روی خود نمیآورند، القای «اجماع سازی علیه ایران» میکنند و ادعا دارند«چنانکه توافق نکنیم و هرچه سریعتر به میز مذاکره باز نگردیم اینبار اتفاقات تلخی در انتظار کشور خواهد بود و پرونده ایران به شورای امنیت میرود»!
۳-در این خصوص چند نکته مهم: اولا چنین قطعنامهای با ارجاع پرونده به شورای امنیت فاصله بسیاری دارد و هدفش فقط از یک سو داغ کردن فضای گره زدن اقتصاد و معیشت مردم به برجام و فراهم کردن دستاویزی برای همین جماعت سرسپرده آمریکا درجهت خروج از انزوا و از سوی دیگر تحتالشعاع قرار دادن شکست خود در مذاکرات وین و در دیپلماسی فریبکارانهشان است.
ثانیا در شرایط کنونی که موضع آمریکا با روسیه و چین هر روز متخاصمتر شده و مسکو و پکن از آمریکا فاصله گرفته و به ایران نزدیک شدهاند، تصور تصویب قطعنامهای علیه ایران در شورای امنیت بسیار بعید و غیرقابل ارزیابی است، چراکه علاوه بر این که در روابط راهبردی با جمهوری اسلامی از آن پرهیز میکنند، تن دادن به هرگونه تصویب قطعنامهای علیه ایران در حقیقت تن دادن به مضاعف شدن فشارها و تهدیدات علیه خودشان است.
چنان که دو روز قبل وزیرخارجه روسیه در گفت وگوی تلفنی با همتای ایرانی اش صریحا با هرگونه قطعنامهای علیه ایران مخالفت کرد.
ثالثا ادعای اجماع سازی در حالی نزد ملت ایران بیمعنا و تمسخرانگیز شده که از یک طرف چند کشور آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان جامعه جهانی نیستند و ۱۹۰ کشور دیگر هم وجود دارد و از طرف دیگر دولت سیزدهم نیز اکنون برخلاف دولت قبل در حال گسترش روابط اقتصادی ومبادلات تجاری خود با این ۱۹۰ کشور بخصوص همسایگان از جمله قراردادهای راهبردی ۲۵ ساله با چین و روسیه و هند و اوراسیا و شانگهای و تاجیکستان و ترکمنستان و آذربایجان و ارمنستان و عراق و... برزیل و ونزوئلا و بقیه کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا و... است که این خود نشان میدهد ادعای اجماع سازی چه قدر فریبکارانه است.
رابعا واقعیت ماجرا را از زبان خود آمریکاییها بشنویم که اذعان دارند آمریکا چارهای جز فضاسازی و ترساندن و تحریک مردم به آشوب ندارد.
سناتور آمریکایی با کشاندن نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امورایران به جلسه سنا به او هشدار میدهد که«تمام گزینههای آمریکا عملا ناکارآمد و ناقصاند و هزینههای سنگینی برای آمریکا داشتهاند و خواهند داشت و موجب بدتر شدن منافع و امنیت آمریکا در منطقه شده است».
کریس مورفی درخصوص گزینه نظامی تصریح میکند «ما میدانیم گزینه نظامی با ایران چه هزینههای سیاسی-اقتصادی و چه محدودیتهای خطرناک و شدید نظامی و چه معنای وحشتناکی برای نظامیان و مردم ما دارد.به علاوه اولا دانش را نمیتوان با بمباران محو کرد و ثانیا درگیر یک جنگ ویرانگر و فراگیر منطقهای خواهیم شد که یک نسل آمریکا را درگیر آن خواهد کرد».
وی گزینه تحریم و فشار اقتصادی بر ایران و دیپلماسی را نیز شکست خورده عنوان و تاکید میکند«فشار حداکثری اقتصادی را با صدها تحریم آزموده ایم، اما در ایران هیچ اتفاقی نیفتاده و نتیجه نداده و گزینه دیپلماسی هم با خروج از برجام جواب نمیدهد».
نکته بسیار مهم در این جلسه که سناتور آمریکایی مطرح کرد و میتوان آن را ختم کلام دانست چراکه فضاسازیهای فریبکارانه آنها را برای مردم آشکارتر میکند این است که مورفی صریحا و بیپرده خطاب به رابرت مالی گفت«ما میدانیم که شما در جلسه خصوصی چه میگویید و در نشست علنی برای افکارعمومی چیز دیگری میگویید»!
سپس از وی سؤال میکند«آیا یک گزینه نظامی تمیز روی میز وجود دارد؟». رابرت مالی هم با تایید کامل سخنان مورفی پاسخ میدهد«هیچ پاسخ نظامی در دستور کار نیست، پس بهتر است درباره آن سخن نگوییم و فقط مسئله را دیپلماتیک بدانیم و از گزینه دیپلماتیک سخن بگوییم»!.
سناتور آمریکایی در پایان از مالی سؤال میکند «پس چرا بایدن از روی میز بودن همه گزینهها سخن میگوید؟»، که مالی با سکوت فقط به این جمله بسنده میکند «بهتر است نشست خصوصی برگزار کنیم»!
۴-آنچه که تاکنون از مواضع آمریکاییها برداشت شده این است که بایدن برخلاف شعارهایش به دنبال احیای مذاکرات برای توافقی جدید بوده نه احیای برجام به منظور لغو تحریمها.
این که برخی میخواهند دولت سیزدهم و ایران را متهم و ادعا کنند که بایدن مشتاق به برگشت به برجام بود، باید گفت ترامپ هم مشتاقتر بود، اما نه برای لغو تحریمها بلکه برای گسترش دامنه محدودیتها علیه ایران! اکنون آنچه آشکار شده نفاق و فریبکاری بایدن در همسو بودن با ترامپ است نه اشتیاقش! لذا از همان ابتدا هم تاکید کرده بودیم که نباید به مذاکرات وین به عنوان
«عجیب ترین گفتوگوها در دیپلماسی نوین» و «دیپلماسی عجیب و غریب» از نظر نماینده روسیه و آمریکا، همچون دیگر وعدههای آمریکاییها خوشبین بود، چراکه از درون چنین گفت وگوهایی فریبکارانه هیچگاه چیزی نصیب ملت ایران نخواهد شد، همانگونه که از مذاکرات برجام نشد.
۵-حال با این تفاسیر به خوبی میتوان هدف آمریکاییها از تحریک به آشوبها، از فضاسازی علیه دولت تا موج سواری بر مشکلات مردم و آلام آبادان و سیاهنمایی در جشنوارههای خارجی و ایجاد ابهام و تردید در روابط جمهوری اسلامی با کشورهای همسایه و دوست را فهم کرد.
امروز بدنبال سیاست و مقاومت منطقی و مدبرانه جمهوری اسلامی که بایدن را در بن بست عجیبی قرار داده که نه میتواند نان تهدید گزینه نظامیاش را بخورد و نه حربه اقتصادی اش دیگر فشاری برای اثرگذاری دارد و نه دیپلماسی فریبکارانه اش توانسته ملت ایران را فریب دهد، به فرمایش رهبرمعظم انقلاب در مرقد امام ره، آمریکا با کمک «مشاورین خیانتکار دوجانبهاش»،«به اعتراضات مردمی از طریق کار روانی و فضای مجازی و مزدورپروری امید بسته» و با تعمیم دادن برخی مشکلات جزئی به کل، به دنبال طراحی فتنه دیگری همچون فتنه ۸۸ است، ولی با این تفاوت که اکنون مردم آگاهتر و هوشیارتر شدهاند و «آمریکا نخواهد توانست ملت را در مقابل نظام اسلامی قرار دهد».
اما نکته مهم که نشان میدهد این بار نیز در عمل «محاسبات آمریکاییها صدرصد غلط» از کار درآمده، اذعان به برخی واقعیتها در لابلای شیطنتها و مشاورههای غلط و فضاسازیهای ذهنی برای رئیسجمهور آمریکا در جمعبندی گزارشهای اندیشکدههای سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکاست که روی میز بایدن قرار میگیرد.
۶- حال اولا چرا ملت ایران باید از «گزارش فریبکارانه مدیرکل آژانس» و «نشست سیاسی شورای حکام» و «قطعنامه منافقانه آمریکا» و «القای دروغین اجماع بینالمللی از سوی جریان نفوذیها و مشاورین خیانتکارِ دوجانبه آمریکا» بترسد؟
ثانیا ایران به توافق ۲۰۱۵ پایبند بود اما اوباما تحریمها را تشدید و برجام را نقض کرد و در سال ۲۰۱۸ نیز که آمریکا از برجام خارج شد و دوباره برجام را نقض کرد، باز ایران به برجام پایبند بود.
لذا اکنون آمریکاییها دیگر نمیتوانند ملت ایران را دوباره فریب دهند و دولت ایران دیگر تن به توافقی نمیدهد که به دست خودش مکانیسم ماشه را علیه ملت فعال کند تا مجبور شود برجامهای ۲و۳ موشکی و منطقهای را بر کشور تحمیل کند!.یاد امام بزرگوار در این ایام به خیر که«روح ایستادگی و مقاومت را در ملت ایران تزریق کردند».
ایشان در سال ۶۱ برای اولینبار قطعنامههای آمریکایی را کاغذ پاره توصیف و فرمودند«ملت ایران تمام توطئهها را با هدایت الهی در نطفه خفه میکند و تصمیمات شورای امنیت و سازمانهای بیارزش را جز«ورقپارههایی در خدمت وتوکنندگان » نمیداند و از طبلهای تو خالی سازمانهای ساخته آنها نمیترسد».
***************
روزنامه وطن امروز**
احیای سرود جمعی، احیای موسیقی انقلاب/ مهدی حاجی
دهههای 60 و 70 در ایران اسلامی شاهد جریان بسیار قوی و فرهنگی گروههای جمعخوانی تواشیح و سرود بودیم که وام گرفته از موج شورآفرین سرودهای ابتدای انقلاب اسلامی، در ایجاد تهییج و شورآفرینی اجتماعی ایفای نقش میکردند.
این حرکت با تغییر سیاستهای اصحاب فرهنگ و هنر از نیمه دهه 70 رو به افول رفت و هر روز به هنرهای انقلابی، دینی و قرآنی کمتر توجه شد تا اینکه تقریبا هیچ خبری از گروههای جمعخوانی و سرود در کشور نبود.
۹ دی 13۹۳ (روز بصیرت) برای نخستینبار بزرگترین گروه جمعخوانی و تواشیح کشور به برکت شهدای قرآنی تهران متشکل از ۶۳ نفر از اعضای ۱۴ گروه همخوانی و تواشیح ممتاز و بینالمللی شکل گرفت و نخستین اجرای ۶۳ نفری گروه مورد اقبال مخاطبان قرار گرفت.
ابتدای مسیر، خیلی از اصحاب فرهنگ و هنر با توجه به شرایط فرهنگی کشور، تصور نمیکردند فعالیت این گروه بزرگ ادامه یابد اما فعالیت این گروه جهادی با ورود به عرصه تولیدات تصویری و برای نخستینبار در اعتاب مقدسه ایران، عراق و سوریه ادامه پیدا کرد و جریانساز و الگوآفرین شد و مثل همیشه امام خامنهای دامتبرکاته با نگاهی تمدنی و آیندهنگر، چندین نوبت تولیدات و اجراهای مختلف این گروه را مورد تفقد قرار دادند.
عنایات معظمله کمکم در سایر گروهها نیز اثر گذاشت. کانونهای فرهنگی- هنری مساجد و بسیج به میدان آمدند و پویش هر مسجد و پایگاه بسیج یک گروه سرود ایجاد شد.
آن سالها کسی فکر نمیکرد اعضای بااخلاص گروه بزرگ محمدرسولالله صلیالله علیه و آله اینچنین متواضعانه و بیچشمداشت پای این کار خواهند ایستاد تا این جریان به بلوغ برسد اما با دلگرمیهای امام عزیزمان و مجاهدت انسانهای شریفی که عهد و پیمان برای حضور جهادی و با نذر قرآن و فرهنگ انقلابی داشتند، امروز شاهد بلوغ و نبوغ این جریان در کشور هستیم و الحمدلله صدها گروه بزرگ سرود در سطح استانی، ملی و حتی بینالمللی شکل گرفته که در سرود زیبا و تمدنساز «سلام فرمانده» به بهترین شکل ممکن خود را نشان داد.
از این بابت باید شاکر الطاف الهی باشیم و ضمن تبریک به سازندگان این اثر به یادماندنی و عنایت شده، برایشان آرزوی سربلندی و توفیق ثبات قدم را دارم.
اکنون باید قدردان زحمات شبانهروزی گروه محمدرسولالله باشیم که سالها بدون هیچ تمنایی از نهادهای فرهنگی، جریانساز و الگوآفرین این فرآیند پرخیر و برکت بودهاند و امیدوارم همواره در این مسیر ثابت قدم بمانند.
والعاقبه للمتقین
**************
روزنامه خراسان**
پیش نیازهای غیراقتصادی مهار تورم/ مهدی حسن زاده
این روزها فشار تورم به ویژه در زمینه مواد غذایی خانوارها را تحت تاثیر قرار داده است و مردم در خریدهای عادی و روزمره خود با تعجب و نگرانی با قیمت هایی مواجه می شوند که آرامش روانی آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد.
به این ترتیب و با توجه به ثبت چهار سال پیاپی تورم بالا از 97 تا 1400، تورم را باید اساسی ترین معضل امروز اقتصاد کشور دانست. معضلی که توفیق در مواجهه با آن، در سرنوشت دولت مستقر و قضاوت مردم درباره این دولت کاملا موثر است.
در این میان فراتر از واقعیت های اقتصادی، از منظر اجتماعی و رسانه ای نیاز به ترسیم چشم اندازی در مسیر مهار تورم داریم. مردم با گذر از چهار سال تورم بالا، برای پنجمین سال متوالی با تورم بالا مواجه اند. پیش بینی ها نشان می دهد در کنار برخی اقدامات مثبت برای مهار تورم، برخی دغدغه ها درباره تداوم تورم بالا نیز وجود دارد.
تغییر محسوس در روند رشد نقدینگی به ویژه از مسیر انضباط بخشی به بانک ها و مهار نسبی کسری بودجه، اتفاقات مثبتی است که می تواند ما را به کاهش تورم امیدوار کند اما در نقطه مقابل تورم جهانی و افزایش نرخ ارز، نگرانی هایی را در مسیر مهار تورم ایجاد کرده است.
با توجه به این که مهار تورم مهم ترین دستور کار پیش روی دولت است، تقویت عوامل موثر بر مهار تورم و مواجهه اثرگذار با عوامل تشدید کننده تورم ضروری است. به این ترتیب تداوم انضباط بخشی به بانک ها و جلوگیری از اضافه برداشت های آن ها و سیاست درست محدودیت رشد تسهیلات بانکی اقداماتی است که باید ادامه یابد.
در نقطه مقابل اگرچه تورم جهانی به عنوان یک عامل بیرونی، غیرقابل اجتناب است اما مهم ترین دغدغه تورمی فعلی، حرکت نرخ ارز به سمت کانال های بالا در روزهای اخیر است. باید منتظر ماند و دید تصمیمات جدید اتخاذ شده در نشست شورای هماهنگی اقتصادی قوا چه تاثیری بر بازار ارز خواهد داشت.
با این حال فراتر از عوامل اقتصادی پیش رو و موثر بر نرخ تورم، از یک سو ذهنیت جامعه در مواجهه با تورم همچنان بالای فعلی، نقش مهمی در مهار تورم خواهد داشت چرا که بخشی از تورم ناشی از انتظارات تورمی است و مهار این انتظارات موضوعی سیاسی - اجتماعی است و از سوی دیگر انتظارات مثبت در زمینه مهار تورم، فرصت کافی را نیز برای مهار تورم به دولت خواهد داد. سوال این جاست چه چیزهایی می تواند این انتظارات مثبت را ایجاد کند:
1 - القای کارآمدی و توان کارشناسی دولت: این عامل می تواند با وجود سختی شرایط فعلی، چشم انداز مثبتی از آینده و امکان مهار تورم را در سال بعد و سال های بعد فراهم کند و از منظر اجتماعی فرصت مناسبی را به دولت برای به نتیجه رساندن اقدامات خویش بدهد.
در این میان هرگونه ناهماهنگی و اقدامات یک سویه در بخش هایی از دولت می تواند تصویر کارشناسی دولت را مخدوش کند.
یک نمونه آن، نحوه افزایش دستمزد کارگران بود که علاوه بر آثار منفی آن بر تورم و توان واحدهای اقتصادی در ادامه همکاری با نیروی کار، نحوه افزایش حقوق بازنشستگان را نیز تحت تاثیر قرار داد و دولت در نهایت مجبور شد نحوه افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی را به گونه ای رقم بزند که فاصله بسیار زیادی در رشد حقوق سطوح دریافتی ایجاد کرده و اعتراض بسیاری از حقوق بگیران متوسط تامین اجتماعی را در پی داشته است.
تکرار چنین تصمیماتی می تواند ذهنیت مردم درباره توان کارشناسی دولت برای اصلاح وضعیت اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد.
2 - چشم انداز مثبت در روابط خارجی: بسیاری از افراد چشم انداز مثبت را صرفا در احیای برجام و توافق مجدد هسته ای با غرب می دانند. فارغ از تاثیر مثبت رفع کامل تحریم ها بر اقتصاد، اقتصاد ایران نیاز به طراحی چشم اندازی مثبت از روابط خارجی دارد که نباید فقط از مسیر رویکردهای قبلی دنبال شود بلکه باید از مسیرهای دیگر، چه سایر قدرت های جهانی و چه کشورهای منطقه پیگیری شود.
در این مسیر به عنوان مهم ترین دستور کار، نهایی کردن هر چه سریع تر جزئیات توافق 25 ساله با چین و تعریف نقش اقتصاد ایران در ابرپروژه یک کمربند، یک راه ضروری است.
3 - تغییر فاز از دولت تلاشگر به دولت برنامه ریز: به دلیل کم کاری شدید دولت قبل در ارتباط با بدنه اجتماع و دوری از مردم، به درستی دولت جدید حضور میدانی پررنگی در بین مردم داشته و تلاش شخص رئیس جمهور در این زمینه قابل تقدیر است اما این نگرانی وجود دارد که افراط در این مسئله و غافل شدن از برنامه ریزی برای تصمیمات بزرگ، پاشنه آشیل دولت سیزدهم شود.
نگارنده در یادداشت همین صفحه روزنامه در تاریخ 5 خرداد با تیتر «آقای میرکاظمی، اصلاحات ساختاری بودجه چه شد؟!» به سکوت و کم کاری در قبال موضوع مهم اصلاحات ساختاری بودجه اشاره کرد. اگرچه چند روز بعد رئیس سازمان برنامه از بررسی این موضوع در جلسات شورای هماهنگی اقتصادی قوا خبر داد اما همچنان هیچ جزئیات قابل رصد و راستی آزمایی در این باره از سوی آن سازمان منتشر نشده است.
در برخی دیگر از بخش های اقتصادی دولت نیز همچنان با خلأ نرم افزاری و اندیشه ورزی در زمینه اقدامات کلان و تصمیمات اثرگذار مواجه هستیم و احساس می شود که دولت بیش از برنامه ریزی و اقدامات اثرگذار، تلاش میدانی دارد. چنین وضعیتی امکان اقدامات مهم و اثرگذار اقتصادی را کم رنگ می کند.
حتما می توان به این فهرست، موارد دیگری از جمله ضرورت ارتباط رسانه ای بیشتر با نخبگان و مواردی از این دست را اضافه کرد. کوتاه سخن این که مهار تورم به عنوان چالش اصلی دولت سیزدهم به موازات اقدامات اقتصادی به اقدامات روانی در سطح جامعه نیز نیاز دارد.
این اقدامات باید منجر به فرستادن پالس های اطمینان بخش بیشتری به نخبگان و بدنه کارشناسی باشد که دولت از توان کارشناسی لازم برای حل معضلات اقتصادی برخوردار است، در چنین صورتی می توان انتظار همراهی بیشتری را از مردم برای صبر در مسیر کاهش نرخ تورم داشت.
**************
روزنامه ایران**
هبر معظم انقلاب در سیوسومین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) تأکید کردند
قیام لله زیربنای مکتب امام(ره)/ گروه سیاسی
حضرت آیتالله خامنهای صبح شنبه 14 خرداد در اجتماع پرشور اقشار مختلف مردم از سراسر کشور، در مرقد مطهر رهبر کبیر انقلاب به مناسبت سیوسومین سالگرد عروج ملکوتی ایشان، امام خمینی را روح جمهوری اسلامی، شخصیتی حقیقتاً استثنایی وامامِ «دیروز و امروز و فردای ملت ایران» خواندند و تأکید کردند: نسل جوان و هوشمند کنونی برای اداره آینده کشور و رساندن ملت به قلههای پرشکوه به نرمافزاری مطمئن، جامع، شتابدهنده و تحولآفرین یعنی درسها و گفتار و رفتار امام نیاز دارد.
ایشان همچنین با بیان توصیههایی مهم، مردم و فعالان انقلابی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را به جلوگیری از هویتزدایی از انقلاب و تحریف امام، افشای دروغ و جنگ روانی دشمن، جلوگیری از نفوذ رگههای ارتجاع و سبک زندگی غربی و قدرشناسی از مسئولان انقلابی سفارش کردند.
تکیه مستمر انقلاب به مردم رهبر انقلاب در این مراسم که بعد از دو سال بهصورت حضوری برگزار شد، با اشاره به ابعاد همچنان ناشناخته شخصیت امام خمینی گفتند: با وجود حرفها و نوشتههای فراوان درباره آن حکیم هدایتگر، ناگفتهها درباره عظمت و قدرت شخصیتی و رهبری او بسیار است و نسل جوان که امام را بهدرستی نمیشناسد، برای ایفای مسئولیت ملی و انقلابی و برداشتن گام دوم انقلاب و اداره بهینه کشور، باید درسهای پیشبرنده و تعیینکننده مکتب امام را بیاموزد تا با اطمینان بهسوی آینده درخشان کشور گام بردارد.
ایشان، انقلاب اسلامی را بزرگترین انقلابِ تاریخ انقلابها خواندند و با مقایسه روند دو انقلاب مشهور معاصر یعنی انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب شوروی با انقلاب اسلامی گفتند: در این انقلابها معنویت مغفول بود و هر دو انقلاب بعد از مدتی کوتاه منحرف شدند و مردم را که باعث پیروزی آنها بودند به کنار زدند و عملاً به دوران گذشته برگشتند اما انقلاب اسلامی بعد از پیروزی هم با انتخابات پی در پی، تکیه مستمر بر مردم و توجه همزمان به جنبههای مادی و معنوی انسان جلو رفته است که این واقعیات از جمله دلایل برجسته برتری انقلاب اسلامی بر همه انقلابهای تاریخ و نشاندهنده عظمت رهبری امام است.
ایشان حضور ملت را عامل قطعی پیروزی انقلاب برشمردند، اما گفتند: آن دست قدرتمند، شخصیت فولادین، دل مطمئن و زبان ذوالفقارگونه که توانست اقیانوس عظیم ملت را به میدان بکشاند و به تلاطم بیاورد و بدون یأس و ناامیدی در میدان نگهدارد و جهت حرکت را به آنها تعلیم دهد، امام بزرگوار و خمینی عظیم بود.
قیام برای خدا، زیربنای مکتب امام
حضرت آیتالله خامنهای در تشریح جلوههایی از رهبری پُر مغز و پُر معنای امام خمینی و قدرت نافذ ایشان در تعیین و تعلیم میدان مبارزه، به حوادث خطیر دوران نهضت و جمهوری اسلامی اشاره کردند و افزودند: امام در بیانیههای سال آخر حیاتشان و وصیتنامه خود، میدان مبارزه را حتی برای دوران بعد از خود نیز تعیین و مشخص کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه امام(ره) از نظر خصوصیات شخصی به معنی واقعی کلمه ممتاز بود، به بیان برخی ویژگیهای ایشان پرداختند و گفتند: «پاکی و پرهیزکاری»، «معنویت و حالات عرفانی»، «شجاعت»، «حکمت و عقلانیت»، «محاسبهگری»، «امید به آینده»، «صداقت»، «وقتشناسی و نظم»، «توکل و اطمینان به وعده الهی» و «اهل مبارزه بودن» از جمله خصوصیات بارز امام راحل بود.
حضرت آیتالله خامنهای بعد از بیان برخی ویژگیهای ممتاز امام، به تبیین مبانی و اصول مکتب امام پرداختند و افزودند: زیربنای مکتب امام چه در دوران مبارزه و چه در دوران انقلاب «قیام لله» بود و این زیربنا مبنای قرآنی داشت.
ایشان هدف قیام برای خدا در همه مراحل را «اقامه حق»، «اقامه عدل و قسط» و «ترویج معنویت» برشمردند و خاطرنشان کردند: امام یک مبارز واقعی بود و در میدان قیام لله حضور دائمی داشت.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: حرکت امام در دوران مبارزه چند نقطه برجسته داشت که عبارتند از نترسیدن، صراحت با مردم، اعتماد به مردم، قدردان مجاهدت مردم بودن و دمیدن امید به دلها.
انکار پیشرفتها بیانصافی است
حضرت آیتالله خامنهای سپس به بیان نکات برجسته حرکت امام در دوران ایجاد جمهوری اسلامی پرداختند و خاطرنشان کردند: مهمترین دغدغه و نقشه راه امام در این دوران، فاصلهگذاری میان طرح «جمهوری اسلامی» با «فرهنگ و قاموس غربی» بود.
بر همین اساس امام اصرار داشت که جمهوری اسلامی وام گرفته از «جمهوری» و «مردم سالاری» غربی نیست بلکه برگرفته از اصل اسلام است.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از ویژگیهای بارز الگوی جدید امام را، هماهنگسازی دوگانههای بهظاهر متناقض دانستند و گفتند: در الگو و نظام سیاسی جدیدی که امام ارائه کرد، «هم معنویت است هم رأی مردم»، «هم اجرای احکام الهی است هم رعایت اقتضائات و مصلحتهای عمومی»، «هم اصرار بر عدالت اقتصادی و رعایت حال ضعفا است هم اصرار بر تولید ثروت»، «هم نفی ظلم است هم نفی ظلمپذیری»، «هم تقویت علم و اقتصاد است هم تقویت بنیه دفاعی کشور»، «هم انسجام و وحدت ملی است هم پذیرفتن تنوع آرا و گرایشهای مختلف سیاسی»، «هم تأکید بر تقوا و طهارت مسئولان است هم تأکید بر کارشناسی و کاربلدی مسئولان».
حضرت آیتالله خامنهای سپس سؤال مهمی را مطرح کردند و گفتند: این مکتب و الگویی که امام طراحی و پایهگذاری کردند تا چه میزان در زمان امام و بعد از ایشان تحقق پیدا کرده است؟
ایشان افزودند: پاسخ من با اطلاع از حقایق کشور این است که «جمهوری اسلامی در همه سرفصلها همچون مردمسالاری، پیشرفتهای علمی، امور دیپلماسی، اقتصادی و خدمات عمومی موفقیتهای بزرگی بهدست آورده که انکار آنها بیانصافی است البته ناکامیها نیز کم نبوده است یعنی هم پیشرفت داشتیم و هم ضعف و ناکامی.
رهبر انقلاب اسلامی در بیان علت ضعفها و ناکامیها افزودند: برای یافتن علت، امام ما را راهنمایی کرده و میگویند «کارنامه شما در گرو تلاش و مجاهدت است»، یعنی هر جا ملت و مسئولان با اراده قوی وارد میدان شوند، آنجا عرصه پیشرفتها است و هر جا سستی در ارادهها بهوجود آید، موجب عقبماندگی میشود.
امام، «مقاومت» را وارد ادبیات سیاسی دنیا کرد
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند، البته نقش جبهه گسترده دشمنان از ابتدای پیروزی انقلاب تا به امروز نیز نباید نادیده گرفته شود.
ایشان افزودند: این دشمنی را جمهوری اسلامی بهوجود نیاورد بلکه چون ذات جمهوری اسلامی، مخالف ظلم و استکبار و منکرات و موافق معنویت است، طبیعتاً ظالمان و مستکبران و عاملان به منکر و مخالفان معنویت با آن دشمنی میکنند.
رهبر انقلاب یکی دیگر از عوامل دشمنی با جمهوری اسلامی را فاصلهگذاری جدی امام با غربیها دانستند و گفتند: حمایت از فلسطین و دادن سفارت رژیم غاصب به ملت فلسطین، انتقاد از ریاکاریها و جنایتهای کشورهای اروپایی و امریکا نمونههای مهمی از فاصلهگذاری امام میان تمدن و تفکر و نظام اسلامی با تمدن و تفکر غربی است. رهبر انقلاب همچنین امتیاز بزرگ امام را آشنا کردن مردم با مفهوم مقاومت و تزریق روح ایستادگی در ملت خواندند و گفتند: به برکت امام امروز ملت ایران ملتی کاملاً مقاوم و مستحکم است و مقاومت به یکی از واژههای برجسته در ادبیات سیاسی دنیا تبدیل شده است.
دکتر محمدحسین محترم
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه از دو توطئه و خواب آشفته دشمنان برای ملت ایران پرده برداشتند و گفتند: جزء اول این نقشه، امید بستن دشمنان به اعتراضات مردمی برای ضربه زدن به کشور است که از طریق کار روانی و فعالیت در فضای مجازی و با پول، مزدورپروری و انواع حیلهها بهدنبال قرار دادن مردم در مقابل نظام اسلامی هستند.
ایشان جزء دوم از این توطئه را القای محاسبات غلط درباره رو به سقوط بودن جمهوری اسلامی دانستند و افزودند: بدخواهان، ابتدای انقلاب میگفتند شش ماه دیگر انقلاب سقوط خواهد کرد و بعد که محاسبه آنها غلط از آب درمیآمد وعده شش ماه دیگر را میدادند در حالیکه امروز بیش از هشتاد تا از این شش ماهها از انقلاب گذشته و آن نهال باریک به درختی تناور و مقتدر تبدیل شده است و محاسبات امروز آنها نیز همچون گذشته کاملاً غلط است.
رهبر انقلاب تأکید کردند: در جمهوری اسلامی، عاملِ مردم عامل بسیار مهمی است و دشمنان نخواهند توانست ملت را در مقابل نظام اسلامی قرار دهند.
علت محاسبات غلط دشمن
ایشان در تحلیل علت محاسبات پی در پی غلط دشمنان ایران، به نقش تعدادی از مشاوران ایرانی خائن در شکل دادن به این محاسبات اشاره کردند و گفتند: این مشاوران خیانتکار نه تنها به کشور خود بلکه حتی به امریکاییها هم خیانت میکنند چرا که با این مشورتهای غلط موجب شکست خوردن آنها میشوند.
«رویگردان شدن مردم ایران از دین و روحانیت و نظام اسلامی» نمونهای از مشورتها و محاسبات غلطی بود که حضرت آیتالله خامنهای به آن اشاره و خاطرنشان کردند: علاوهبر بیان این حرفها از جانب امریکاییها که تحت تأثیر مشاوران ناآگاه و خائن است، معدود افراد سادهلوحی نیز در داخل کشور این سخنان غلط را در رسانهها بیان میکنند.
تشییع میلیونی حاج قاسم، گواه گرایش مردم
ایشان با تأکید بر اینکه امروز گرایش مردم به دین و انقلاب یقیناً بیش از ابتدای انقلاب است، به نمونههایی برجسته از حضور شکوهمند مردم در تجلیل از مقاومت و روحانیت اشاره کردند و گفتند: تشییع میلیونی بدن قطعهقطعه شهید سلیمانی و بزرگداشت آن مرد انقلابی، مبارز و مجاهد و تشییع جنازه و ابراز احساسات مردم به درگذشت مراجع و فقهای عالیقدری همچون آیتالله صافیگلپایگانی و آیتالله بهجت با گرامیداشت هیچ شخصیت سیاسی و هنری دیگر در کشور قابل مقایسه نیست و نشاندهنده اعتقاد مردم به روحانیت، دین، جهاد و مقاومت است.
رهبر انقلاب اسلامی، حضور مشتاقانه جوانان در مراکز اعتکاف و اجتماعات عظیم معنوی و همچنین راهپیماییهای با شکوه ۲۲ بهمن و روز قدس را نشانههای دیگری از وفاداری ملت به راه امام بزرگوار دانستند و افزودند: نمونه دیگری از ارادت دینی مردم، اظهار شوق و ارادت آحاد مردم از پیر و جوان و کودک در سراسر کشور به ساحت حضرت ولیعصر(عج) در قالب سرودی است که این روزها پخش شده است.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان هفت توصیه مهم خطاب به فعالان عرصههای انقلابی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بیان کردند.
7 توصیه اکید خطاب به جوانان
رهبر انقلاب در توصیه اول به جوانان هوشمند و فرزانه تأکید کردند: نگذارید دشمن و ضدانقلاب از انقلاب شما هویتزدایی و حقیقت آن را وارونهنمایی کند.
ایشان با توصیه به اینکه «نگذارید یاد امام که روح انقلاب است در جامعه کمرنگ شود و امام را تحریف کنند»، توصیه سوم خود را به «جلوگیری از نفوذ ارتجاع» اختصاص دادند و گفتند: ارتجاع به معنی بازگشت به سیاست و سبک زندگی غربی است و نباید گذاشت با نفوذ سبک زندگی غربی که در دوران فاسد پهلوی موجود بود، کشور به سمت ارتجاع برود.
ایشان در توصیه چهارم بر «افشای دروغ و فریب و جنگ روانی دشمن» تأکید و با اشاره به نمونهای تازه از این جنگ روانی خاطرنشان کردند: چندی قبل دولت یونان با دستور امریکاییها نفت کشورمان را دزدید اما وقتی دلاوران از جانگذشته جمهوری اسلامی، کشتی نفتی دشمن را ضبط کردند، در تبلیغات فراگیر خود ایران را به دزدی متهم کردند، در حالیکه آنها بودند که نفت ما را دزدیدند و پس گرفتن مال دزدی، دزدی نیست.
حضرت آیتالله خامنهای با توصیه به «استفاده از سرمایه ایمان مردم برای تولید عمل صالح»، توصیه ششم خود را به «جلوگیری از القای بنبست در کشور» اختصاص دادند و گفتند: در فضای مجازی عدهای یا از روی غفلت یا به خاطر پول، کارشان القای به بنبست رسیدن کشور است البته در زمان امام هم عدهای در روزنامهها نوشتند کشور به بنبست رسیده است که امام فرمودند این شما هستید که به بنبست رسیدهاید نه جمهوری اسلامی.
ایشان در توصیه آخر، «وظیفه قدرشناسی از مسئولان انقلابی» را یادآور شدند و خاطرنشان کردند: امام بزرگوار همچنانکه به مجریان نهیب میزدند در مواردی نیز صریحاً از آنها قدردانی میکردند، بنابراین امروز که دشمن در صدد تخریب مسئولان انقلابی است، وظیفه سنگین قدرشناسی باید ادا شود.
قدردانی از اقدام اخیر وزیر کشور
رهبر انقلاب با اشاره به جلوههایی از فعالیتهای ارزشمند مسئولان در روزهای اخیر، گفتند: چند شبانهروز حضور مستقیم یک وزیر در آبادان و ملاقات رئیسجمهور و معاون او با آسیبدیدگان حادثه و آرامش دادن به آنها، نمونههایی با ارزش و درخور قدرشناسی است، البته باید عاملان خرابکاریها در قضیه آبادان و در قضایای دیگر نیز مجازات شوند.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان با اشاره به برخی حواشی در زمان سخنرانی حجتالاسلام سیدحسن خمینی تأکید کردند: شنیدم در زمان سخنرانی جناب آقای حاج سیدحسن خمینی، کسانی سر و صدا کردند.
همه بدانند که من با این کارها و سر و صداها مخالف هستم. در ابتدای این مراسم، حجتالاسلام سیدحسن خمینی در سخنانی، امام بزرگوار را منادی استقلال و عزت ملت ایران خواند و گفت: امام یک حقیقت ناب و روح مطهر و نماد و مظهر آرمانهای درخشان اسلامی و مردمی بود.
**************
روزنامه شرق**
جنگل انبوه دکلهای مخابراتی در تهران/ نورا حسینی
به آسمان تهران که نگاه کنیم یا دکل مخابراتی میبینیم یا جرثقیلهای غولپیکر ساختمانی. روزگاری تهران را به جنگل دکلهای مخابراتی تشبیه کرده بودند و برنامهریزیهایی هم برای ساماندهی و تجمیع این دکلها انجام شده بود؛ اما بهتازگی دوباره نصب دکلهای مخابراتی افزایش یافته است.
یکی از شهروندان تهرانی که در غرب تهران زندگی میکند، از نصب دکلهای مخابراتی در لابهلای درختان محل زندگیاش میگوید. او که در حاشیه غربی جنگل چیتگر در شهرکی به نام آزادشهر زندگی میکند، میگوید: ساکنان این محله با دغدغهمندی، حاشیه غربی سبز شهرک که ما را از باغ گیاهشناسی جدا میکند، آبیاری کرده، نهالهای کوچک کاشته و مانع خشکشدن درختان میشوند.
بهتازگی یکی از شرکتهای مخابراتی، درست در لابهلای درختان، دکل بسیار بلندی نصب کرده و قابل تصور است که بهزودی راهاندازی خواهد کرد. در سطح شهرک باز هم دکل و تأسیسات مشابهی نصب شدهاند.
او ادامه میدهد: این تأسیسات و امواج برای سلامتی انسان بسیار مضر و خطرناک است و نصب آنها در محیطهای مسکونی مجاز نیست. اهالی شهرک به این موضوع معترض بوده و به شهرداری ناحیه هم مراجعه کرده؛ اما نتیجهای نداشته است.
ماده هجدهم برنامه پنجساله سوم شهر تهران شهرداری تهران را موظف کرده نسبت به ساماندهی و رعایت حریم دکلهای رادیویی و مخابراتی اقداماتی مانند همکاری در تکمیل و اجرای پروژه شبکه ایستگاههای پایدار برای ارتباطات رادیویی، بهروزرسانی طرح مکانیابی به منظور کاهش آلودگی الکترومغناطیسی و بصری را در دستور کار قرار دهند؛ اما مشخص نیست این بخش از برنامه پنجساله سوم مانند سایر فصلهای آن اجرائی شده است یا خیر؟
اعضای شورای شهر تهران نسبت به افزایش این دکلها واکنشهای مشابهی دارند. آنها این اطمینان را به شهروندان میدهند که دکلهای نصبشده از نظر سلامتی آنها را تهدید نمیکند.
علیاصغر قائمی، عضو کمیسیون عمران شورای شهر تهران، درباره افزایش نصب دکلهای مخابراتی در برخی مناطق تهران بهویژه در منطقه 22 میگوید: آنتنهایی که در حوزه مخابرات وارد کشور میشوند، از دو مرجع اجازه استفاده و نصب میگیرند که نخست سازمان تنظیم مقررات رادیویی کشور و دیگری سازمان انرژی اتمی که موضوع اندازهگیری میزان تشعشعات با این سازمان است.
او ادامه میدهد: وظیفه کارگروه ساماندهی دکلها و آنتنها در شهر تهران کنترل همین مسئله است. اینکه برخی شهروندان از نصب دکلهای مخابراتی در محل سکونتشان نگران شده، میتوان گفت این نگرانی اندکی بیش از حد است؛ چون نصب این دکلها بدون درنظرگرفتن رویههای تعیینشده نیست.
ممکن است اعتراض به سیما و منظر شهری باشد و ظاهر منطقه بد شده باشد که حرف درستی است؛ اما اگر نگرانی از جهت آلودگی فرکانسی و میزان تشعشع وجود داشته باشد، باید از مراجع قانونی و ذیصلاح کسب تکلیف شود و تا جایی که خبر دارم این مسیر طی شده است.
این عضو شورای شهر تهران درباره اینکه به نظر میآید ساماندهی نصب دکلها رها شده و تهران دوباره به جنگل دکلهای مخابراتی تبدیل شده است، هم میگوید: اینکه گفته میشود مدتی است رها شده و بیتوجهی میشود، اطلاعی ندارم. مدیریت شهری عوض شده و مدیران لایه یک و دو همگی عوض شدند و افراد جدیدی آمدند و شاید به حساب این بگذاریم که هنوز به این مسائل چندان آگاه نیستند که توجیهی پذیرفتنی نیست و باید کسی مسئولیت قبول کند که به این قضایا آگاه باشد و امیدواریم این نقص وجود نداشته باشد.
قائمی درخصوص اینکه آیا نصب بیرویه دکلها بر سلامت شهروندانی که در مجاورت این دکلها زندگی میکنند، تأثیر دارد یا خیر، هم توضیح میدهد: این دکلها از بُعد سلامت خیلی نگرانکننده نیست؛ چون هم سازمان تنظیم مقررات و هم سازمان انرژی اتمی این کنترل را انجام میدهد و سپس به اپراتورها اجازه استفاده از آن نوع خاص از BTS را میدهد.
اگر این نگرانی از جهت سیما و منظر شهر باشد، این اشکال وارد است و وظیفه شهرداری بوده که شرکتی تأسیس کرده تا دکلها را ساماندهی کند و در دکلها و زیرساختهایشان، امکانات فنی مانند برق و تجهیزات مشترک و هزینههای کلی صرفهجویی شود که این اتفاق در تهران چندان رقم نخورده؛ ولی در برخی شهرهای دیگر بهتر عمل شده و شهرداری این شهرها بضاعت بهتری داشتند و توانستند بیشتر از جهت مسئله زیباشناختی و سیما و منظر شهری دکلها را ساماندهی کنند.
مهدی بابایی، نایبرئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران هم افزایش دکلهای مخابراتی در تهران را تأیید میکند و میگوید: مجوز برای نصب دکلها براساس میزان درخواستهایی که از اپراتورها میآید، مورد بررسی قرار میگیرند و چند آیتم در صدور مجوز برای ما بسیار مهم است و اصلیترین موضوع که سلامت است، بحث میزان فاصله دکلها از ساختمانهای مسکونی است و موضوع سیما و منظر شهری هم یکی دیگر از اولویتهای مهم در صدور مجوز است.
او اضافه میکند: یک کمیته این موضوع را بررسی میکند که نماینده سازمان محیط زیست و نماینده سازمان ارتباطات رادیویی در آن حضور دارند و در هر مورد که نیاز به تشعشعسنجی است، آنها را برای تشعشعسنجی میفرستیم و گزارشی که سازمان انرژی هستهای از تشعشعسنجی میدهد، معیار میشود که مجوز بدهیم یا ندهیم.
به گفته بابایی دلیل اصلی افزایش دکلها این است که زیرساخت فیبر نوری در تهران ضعیف است و فشار بار بر روی دکلها وارد میشود. الان از لحاظ آنتندهی در تهران مشکل نداریم و نقاط کور نزدیک به صفر است؛ ولی چون کاربران اینترنت خود را روی تلفن همراه استفاده میکنند، باعث میشود تعداد دکلها در تهران افزایش یابد.
اگر زیرساخت فیبر نوری را توسعه دهیم که دچار عقبماندگی شده، مشکل حل میشود. جزء اولویتهاست که فیبر نوری توسعه پیدا کند و به تبع آن اینترنت روی اینترنت خانگی بیاید و فشار از روی تلفن همراه برداشته شود.
برخی کارشناسان سلامت نگرانی مردم از حضور این آنتنها در محیط زندگی خود را یکی از مهمترین عوارض دکلهای مخابراتی میدانند. به اعتقاد آنها آسیب روانی یکی از مهمترین مواردی است که این دکلها در تمام دنیا ازجمله ایران ایجاد میکنند که در نهایت میتواند باعث آسیب جسمی شود. مردم از این آنتنها که نزدیک خانههایشان نصب میشود، میترسند.
با توجه به این موضوع باید تا جایی که امکان دارد، شیوههایی را به کار گرفت که مردم این دکلها را نبینند. تجمیع و استتار آنتنهای تلفن همراه یکی از اقداماتی است که میتواند در کاهش نگرانی مردم در این زمینه مؤثر باشد و باید به سمتی رفت که آنتنها و دکلهای کوچکمقیاس استفاده شود.
ترسی که مردم از یک مودم اینترنتی ساده و کوچک در خانههایشان دارند، به مراتب کمتر از ترسی است که نسبت به دکلهای مخابراتی بزرگ و بلندمرتبه دارند.
موضوع اثرات دکلهای مخابراتی برای سلامت انسانها مدتهاست که مطرح است و اظهار نظرها دراینمیان بعضا ضدونقیض است.
برخی در حالی از مضرات احتمالی اشعهها و پرتوهای ساطعشده از دکلهای مخابراتی سخن میگویند که مسئولان شرکتهای مخابراتی بهشدت این احتمالات را رد کرده و مدعی میشوند در هیچ موردی شدت پرتو رادیویی ناشی از آنتنهای BTS اندازهگیریشده نهفقط از حد پرتوگیری مردم براساس استاندارد ملی بیشتر نبوده است؛ بلکه در اغلب موارد از یکصدم این حد نیز کمتر بوده است.
ارسال نظرات