ماجرای حمله روسیه به اوکراین اولین جنگ در دنیا نیست؛ آخرین جنگ هم نخواهد بود، اما مسئله بر سر واکنشهای مجازی مردم و سلبریتیها به این حنگ و البته مقایسه واکنشهای قبلی آنها به جنگ و کشتارهای دیگر است.....
پایگاه رهنما:
ماجرای حمله روسیه به اوکراین اولین جنگ در دنیا نیست؛ آخرین جنگ هم نخواهد بود، اما مسئله بر سر واکنشهای مجازی مردم و سلبریتیها به این حنگ و البته مقایسه واکنشهای قبلی آنها به جنگ و کشتارهای دیگر است. سوال اینجاست که این تفاوت از کجا سرچشمه میگیرد؟ رنگ پوست، رنگ چشم یا رنگ و لعاب رسانههای غربی!
شروع حمله روسیه به اوکراین اگرچه برای بسیاریها قابل پیشبینی بود، اما نوع واکنشی که نهادهای دولتی و غیردولتی در دنیا، به این حمله داشتند، شاید تا این اندازه قابل پیشبینی نبود. جنگ روسیه و اوکراین، اولین جنگ در دنیا نیست و حداقل در مقایسه با جنگهایی مثل حمله آمریکا به افغانستان، حمله آمریکا به عراق، ماجرای داعش در سوریه و عراق و حمله عربستان سعودی به یمن که در دو دهه گذشته رخ داده است؛ آنچنان وسیع و با کشتار زیاد نبوده است. اما علیرغم این موضوع، واکنشهایی که دولتهای غربی، نهادهای غیردولتی مثل فدراسیونهای ورزشی و حتی سلبریتیها در سراسر دنیا داشتند، بسیار متفاوتتر از جنگهای گفته شده بود؛ البته از همه متفاوتتر، واکنشهای مردم در فضای مجازی بود.
مردم خاورمیانه نظاره گر جنگ
چند دهه اخیر همیشه جنگ در خاورمیانه بوده و جنگ در اوکراین، اولین جنگی است که هر دو طرف خارج از خاورمیانه حضور دارند. این موضوع مورد توجه کاربران فضای مجازی هم قرار گرفته بود و در فضای مجازی نوشته بودند که «این اولین باری است که مردم خاورمیانه به جای گرفتن تفنگ در دست میتوانند نظاره گر جنگ باشند.»
تفاوت در برخوردها
این واقعیت که خاورمیانه سالهاست درگیر ناامنی شده، قابل کتمان نیست، اما این سوال وجود دارد که چرا خاورمیانه به اندازه اوکراین برای مردم غرب مهم نبوده است؟ چرا یوفا و فیفا که سالها شعار میدادند که ورزش از سیاست جداست، حالا روسیه را از حضور مسابقات ورزشی محروم کردهاند و حتی تا جایی پیش رفتهاند که اهتزاز پرچم روسیه را در مسابقات بینالمللی ممنوع کردهاند. چرا همین برخورد مشابه با رژیم صهیونیستی که سالهاست در حال کودک کشی در فلسطین است یا رژیم سعودی که دهها هزار یمنی مظلوم را به خاک و خون کشیده، وجود نداشته است؟
جنگ یمن در حالی وارد ششمین سال شده است که صدها هزاران نفر در این جنگ کشته، مجروح یا آواره شدند؛ کودکان بسیاری به واسطه وبا و قحطی جان خود را از دست دادند و یک کشور با تمام زیرساختها آن نابود شد. با همه این مصیبتها، اما صدایی نه از مدعیان همیشگی حقوق بشر درآمد، نه از بوقچیهای رسانههای غربی! حالا در شرایطی که جنگ اوکراین در مقایسه با بحران یمن، یا اتفاقات رخ داده در افغانستان یا حتی درگیری آذربایجان و ارمنستان، سطح کمتری دارد؛ اما سطح واکنش سلبریتیها، افراد مشهور و حتی مردم عادی در کشورهای مختلف به آن طبیعی نیست. در شش سال گذشته، هیچ اعتراضی به نسل کشی در یمن نبود، اما حالا، همه داغدار اوکراین شدهاند و این تفاوت در برخوردها، چیزی جز جادوی رسانهها غربی و کنترل آنها بر افکار عمومی نیست که توانسته با مظلوم نمایی از مردم اوکراین و بیتفاوتی نسبت به مردم یمن، چنین واکنشی را رقم بزند.
چه کسی مقصر جنگ بود؟
اولین واکنشهایی که در فضای مجازی به شروع جنگ روسیه صورت گرفت، موضوع تعیین مقصر جنگ بود. رسانههای غربی و شبکههای مجازی مثل توئیتر و فیسبوک با داغ کردن هشتگهای #روسیه_اوکراین، و البته بالا آوردن صفحات پربازدید، همه نگاهها را به سمت روسیه معطوف کردند که روسیه، با حمله به مراکز غیرنظامی اوکراین در حال جنایت است و نکته جالب اینجا بود که ردپای ناتو و آمریکا کجای کار است؟
فضای مجازی ابزار هدایت افکار عمومی
جنگ اوکراین فرصت خوبی برای مطالعه کارکردهای شبکههای اجتماعی در تمام دنیاست؛ حساس کردن مردم به امور غیرواقعی و بیتفاوتی به جنایتهای واقعی در دنیا، به بخشی از کارکرد شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بدل شده است. شبکههای پرطرفدار مثل فیس بوک و توئیتر با طراحی الگوریتمهای خاص میتوانند محتواهای اصلی را از دید مخاطبان پنهان کنند و در عوض به مطالبی که خودشان میخواهند ضریب بیشتری بدهند. برای نمونه در جنگ اوکراین، کار تا جایی پیش رفته است که فضای مجازی به بخشی از ارتش مقابله با روسیه بدل شده و نقش مهمی در جلوگیری از انتشار اطلاعات توسط رسانههای دولتی روسیه داشته است. شبکههای اجتماعی آنچه را که زیر پوست اخبار رسمی میگذرد، منعکس میکنند و روی پستهای مربوط به نهادهای دولتی روسیه برچسب هشدار میزنند. در این شرایط آیا میشود به اطلاعات رد و بدل شده در این شبکهها اعتماد کرد. همین رویهها باعث شد تا روسیه هم تصمیم به محدودسازی این شبکهها در روزهای اخیر بگیرد.
ارسال نظرات