همزمان با رسیدن سیاهه ارتش روسیه به کییف، زلنسکی رئیسجمهور اوکراین با بایدن تماس گرفته و از او درخواست میکند تا ارتش آمریکا و نیروهای ناتو برای کمک به او وارد عمل شوند. پاسخ کاخ سفید به درخواست اوکراینیها جالبتوجه است! رئیسجمهور آمریکا به مقام اوکراینی میگوید که برای او دعا کرده و مقداری تسلیحات ارسال خواهد کرد، اما آمریکاییها نمیتوانند از او در این جنگ حمایت کنند. این اولین بار نیست که ناتو آب روی دست متحدانش ریخته و آنها را در معرکه رها میکند. همزمان با روزی که طالبان (نیروهای خط مقدم) به فرودگاه کابل نزدیک میشدند؛ اشرف غنی با ژنرال مکنزی فرمانده نیروهای سنتکام تماس گرفته و از او میخواهد از بالا راه را برای پیش روی طالبان ببندد. اشاره رئیسجمهور افغانستان به آن بود که نیروی هوایی ارتش آمریکا با بمباران، نیروهای طالبان را قلعوقمع کند. یک ساعت پس از درخواست اشرف غنی؛ آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا به CNN میگوید که تا به امروز به نیروهای ارتش افغانستان آموزش و اسلحه دادهایم، حالا وقتش رسیده است تا آنها خودشان از افغانستان دفاع کنند. دو پاسخ مشابه از سوی آمریکاییها به دو شریک نظامی و سیاسی در کمتر از شش ماه در خود عبرتهای مهم و قابلتأملی دارد.
درحالیکه ناتو سالهاست به خود میبالد که بازدارندگی در برابر رقبای خود ایجاد کرده و حتی پرندههای کوچک در آسمان را شکار میکند؛ چهار دهه است که در برابر مقاومت منطقه زانوزده و حتی برای عبور ناوهای هواپیمابر خود از خلیجفارس باید از نیروی دریایی سپاه پاسداران اجازه بگیرد! این ابهت از اقتدار جمهوری اسلامی ایران در میدان، تناقضهای نظامی دشمن را در برابر چشم آگاهان به نمایش میگذارد.
موسسه واشنگتن در گزارشی پیرامون سطح تواناییهای بازدارندگی کشورمان مینویسد: «باید در برابر ایرانیها کلاه به نشانه احترام برداشته و آن را به رسمیت بشناسیم. تهران زیر بار تحریمهای نظامی و تسلیحاتی نهتنها امنیت را بومی کرده است، بلکه سطح آن را در منطقه ضریب داده است. آریل شارون نخستوزیر اسرائیل، سال 2001 ادعا کرد کار فلسطینیها را 100 روزه تمام میکند. صهیونیستها، قصاب صبرا و شتیلا که 3500 فلسطینی را قتلعام کرده بود، بولدوزر میخواندند اما همین جنایتکار مجبور شد تابستان 2005 دستور عقبنشینی از غزه را صادر کند. شارون در سخنرانی تلویزیونی گفت «عقبنشینی از غزه، اقدامی دردناک اما اجتنابناپذیر برای تأمین آینده اسرائیل است. ما نمیتوانیم برای همیشه غزه را نگاهداریم». صهیونیستها پس از عقبنشینی از جنوب لبنان و نوار غزه، همه جنگها را با سرشکستگی پشت سر گذاشتهاند و این در حالی است که پنجمین ارتش قدرتمند دنیا معرفی میشدند.» در ادامه این گزارش قابلتأمل آمده است که قرار بود با افزایش فشار به ایران آنها را منزوی کرده و از درون له و نابود کنیم؛ اما حالا وضعیت بهگونهای است که آنها در پروسه تصمیم سازیهای امنیتی در منطقه حرف اول را میزنند.
اعتراف یکی از مهمترین اندیشکده های امنیتی در غرب به تواناییهای بازدارنده جمهوری اسلامی ایران علاوه بر نشان دادن سطح آمادگیها، عمق سرگیجه دشمن را نیز نمایش میدهد. درحالیکه محاسبات غربیها بر آن بود که انقلاب اسلامی ایران از درون دچار کمبود شده و فروپاشی تنها مسیر باقیمانده برای ایران است؛ معادلات بههمخورده و تهران پیروز جنگ امنیتی، نظامی و اطلاعاتی بوده است. درحالیکه غربیها با تکبر خود را قدرت برتر در میدان میدانستند؛ ایمان متعالی و انقلابی چنان مقدر کرد که بزرگترین قدرتها حالا در برابر ما زانو زده و برای سربازان خود در منطقه درخواست ضمانت میکنند. این تعارف نیست که اخیراً یکی از مقامات دخیل در ترور شهید سلیمانی به پنتاگون پناه برده و از رابرت مالی خواسته است به ایرانیها التماس کند تا نام او از لیست انتقام حذف شود!
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) تیرماه سال گذشته در تحلیلی دقیق از روحیه دشمن میفرمایند: «آفت بزرگ دولتهای غربی، تکبر آنها است. اگر دولتِ مقابل آنها دولت ضعیفی باشد، این تکبر کار خود را میکند؛ اما اگر کشوری باشد که واقعیت آنها را دید و شناخت و ایستاد، آنها زمین میخورند. الآن در قضایای بین ما و اروپاییها، علت اینکه مشکلات باقی میماند، تکبر آنهاست.» این جمله حکیمانه و راهبردی سندی مهم در سپهر سیاست خارجه جمهوری اسلامی است. تجربه نشان داده است که هرگاه دشمن تصور کند که رقیبش ضعیف است با غرور و نخوت او را از صحنه حذف کرده و هرگاه احساس کرده است که توانایی هماوردی ندارد به خاک افتاده و قدرت تصمیمگیری و ادراک خود را ازدستداده است. این وضعیت بخشی از توانایی بازدارندگی است. «برنارد برودی»، اولین و مهمترین نظریهپرداز بازدارندگی در دوران جنگ سرد درباره مؤلفههای آن میگوید: تهدید اعلامشده در بازدارندگی باید از تأثیری تعیینکننده برخوردار باشد، هیچ خللی در آن راه نیابد و حداقل ضمانت اجرای آن مبهم نباشد. به اعتقاد برنوی، تهدید بازدارنده موجب میشود تا هزینههای اقدام نخست بیش از منافع آن جلوه کند، درنتیجه از هرگونه اقدام خطرناک خودداری خواهد شد. به عقیده برودی، یک کشور برای اطمینان از سیاست بازدارندگی باید از توان ضربه دوم برای تضمین بقای خود و شکست دادن طرف مقابل آسودهخاطر باشد.
ایجاد قدرت بازدارندگی از سوی نیروهای مسلح ایران باعث شده است که امروز هیچ قدرتی حتی با داشتن ناوها و شناورهای جنگی و اسکادران های هوایی نمیتواند با ایجاد رعب و وحشت، پا روی حقوق ملت ایران بگذارد. تواناییهای بازدارنده باعث شده است که قدرتهایی چون آمریکا که روزگاری در خلیجفارس یکهتازی میکردند و به دیگر نیروها توجهی نمی کردند، به جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک نیروی مؤثر احترام گذاشته و فاصلههای خود را با جای ممکن حفظ کند. دشمن بهخوبی میداند که اگر بهاندازه چند سانتیمتر حریم را حفظ نکند یا پهپادهای گرانقیمتش در آسمان پودر شده و یا آنکه باید تماشاگر خرد شدن استخوان های تروریستهای سنتکام در جزیره فارسی باشد.
اقتدار نظامی چقدر اهمیت دارد؟
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در سخنرانی مهمی در مراسم دانشآموختگی افسران ارتش در سال 1393 مسئله اقتدار نظامی را مورداشاره قرار داده و میفرمایند: «نیروهای مسلح در هر کشوری یکی از پایههای اقتدار آن کشورند. یقیناً پایه اقتدار نظامی هر کشور، میتواند نمایشگر تواناییهای عمومی و بینالمللی آن کشور باشد. ولی معنای اقتدار در خود نیروهای مسلّح، نباید با سهلانگاری و سادهاندیشی نگریسته بشود.» ایشان در بخشی دیگر از سخنان خود شاخصهای ادراکی و اقتدار آفرین در نیروی مسلح را بیان فرموده و ادامه میدهند: «نیروهای مسلّح توانمند، آن نیروهایی هستند که انگیزه و معنویت و عزم راسخ در آنان بتواند روشهای آنها، رفتارهای آنها و حرکت آنها را در عرصههای مسئولیت شکل بدهد، جهت بدهد و هدایت کند. اگر ایمان نباشد، بصیرت نباشد، عزم راسخ نباشد، نگاه بلند مدّت به انتهای صفوف دشمن نباشد، تعداد جمعیت یا کثرت عِدّه و عُدّه نظامی و تجهیزات، سرنوشتساز نخواهد بود. جمعیت زیاد در نیروهای مسلّح یا حتّی تجهیزات پیشرفته یا حتی آموزشهای روزآمد بهتنهایی کافی نیستند که نیروهای مسلّح متعلّق به یک کشور و ملّت را موجب توانایی و اقتدار آن ملت قرار بدهند؛ لازم است ایمان باشد، عزم باشد، احساس مسئولیت باشد، فهم حقیقتِ مسئولیت نیروهای مسلح وجود داشته باشد».
امروز به مشیت الهی و پایمردی نیروهای نظامی و انقلابی، روحیه نا امیدی از دشمن و اعتقاد به دریایی از ظرفیتهای داخلی در وضعیتی قرار داریم که برای حراست از مرزها، دست خود را بهسوی بیگانه دراز نکرده و امنیت را گدایی نمیکنیم. برخلاف چند شیخنشین سادهلوح که برای چند صباحی پای مار هفتخطی چون رژیم صهیونیستی را به خلیجفارس بازکردهاند. ما در کلاسی بالاتر از منطقه بازی کرده و نقشآفرینی میکنیم. رهبر معظم انقلاب اخیراً به استناد انبوه واقعیتها فرمودند: «زمان جنگ، به ما نه سلاح میدادند، نه حتی امکانات سطح پایین. چون چنین وضعیتی پیش آمد، عناصر توانا در داخل کشور به فکر نجات افتادند و به خودشان فشار آوردند و به اینجا رسید که کشور امروز ازلحاظ امکانات تسلیحاتی به جایگاه خوبی رسیده است. امروز به برکت بریدن مسئولین و ملت از بیگانگان، کشور درحال جوشیدن از درون است».
دشمن بهخوبی میداند که مؤلفههای قدرت در ساختار جمهوری اسلامی ایران نهادینهشده و انبوهی از جوانان مؤمن و کارآمد در مسیر اقتدار و پیشرفت کشور قرار دارند. درحالیکه دشمن حاضر نیست حتی به وعدههای خود دربرداشتن تحریمهای تسلیحاتی عمل کند؛ جوانان انقلابی زیر سایه خداوند قادر به دانش ساخت پیشرفتهترین تجهیزات بازدارنده ازجمله جنگندههای مدرن (قاهر) دستیافته است. اکنون در روزگار رخنمایی قدرت جمهوری اسلامی ایران قرار داریم. انتقال جنگ امنیتی به لانه حریف و ساخت موشکهای نقطه زن تنها نشانهای از استراتژیهای بازدارنده در برابر دشمن است. قوه عاقله دشمن درک بهتری از واقعیتهای روی صحنه دارد!
ارسال نظرات