25 تير 1397 - 08:53

۱۸ تیر‌هایی که در انتظار ماست

سنجش اصالت و ماهیت برخی از دسته‌های سیاسی که امروز سنگ مردم به سینه می‌زنند را باید در دل رخداد‌های مهم ۴ دهه اخیر جستجو کرد، رخداد‌هایی که دائما در طول سال‌ها و ماه‌های اخیر به شکل متفاوت تری ظهور و بروز پیدا کرده است، به طوری که غائله ۱۸ تیرماه سال ۷۸ به شکل گسترده تری در فتنه ۸۸ و حتی در غائله دی ماه سال ۹۶ تکرار شد.
نویسنده :
امیر عباس رسولی
کد خبر : 1115

پایگاه رهنما :

مردم به سینه می‌زنند را باید در دل رخداد‌های مهم ۴ دهه اخیر جستجو کرد، رخداد‌هایی که دائما در طول سال‌ها و ماه‌های اخیر به شکل متفاوت تری ظهور و بروز پیدا کرده است، به طوری که غائله ۱۸ تیرماه سال ۷۸ به شکل گسترده تری در فتنه ۸۸ و حتی در غائله دی ماه سال ۹۶ تکرار شد. در شرایطی رهبران اصلی غائله سال ۷۸ امروز «بازگشت بدون هزینه به نظام» ذیل تاکتیک «فریب افکار عمومی» را با هدف تسخیر مجلس یازدهم – نه با مهره‌های دسته دوم بلکه با عناصر رادیکال – و همچنین استیلا بر قوه مجریه با نامزد اختصاصی – و نه عاریتی-در نظر دارند؛ باید با مرور اتفاقاتی نظیر غائله ۱۸ تیر آن سال ضمن «بازشناسی چهره واقعی رهبران فتنه» نسبت به تاکتیک‌ها و سناریو‌های آن‌ها برای براندازی نظام در شرایط فعلی آگاهی کسب کرد. ۳ درس مهم غائله آن که امروز نیز باید مورد توجه قرار بگیرد را می‌توان اینگونه احصاء کرد:
۱- جریان دگراندیش و رهبران فتنه، امروز هم «دانشگاه» را به عنوان یکی از پایگاه‌های اصلی خود در نظر دارند و برنامه‌های چندلایه‌ای با هدف آشوب آفرینی و التهاب‌زایی درمراکز عملی-آموزشی و تزریق آن به جامعه را همچنان در دستور کار قرار دارند. ۲۰ سال پیش در چنین ایامی فتنه ۱۸ تیرسال ۷۸ شکل گرفت، که در ظاهر با اعتراض چند تن از دانشجویان در کوی دانشگاه تهران و با تعطیلی روزنامه سلام، ارگان رسمی مجمع روحانیون مبارز - که در پی انتشار نامه‌ای طبقه بندی شده با دستور وزارت اطلاعات دولت اصلاحات فعالیت آن متوقف شد – خودنمایی کردبه طوری که پس از تعطیلی «سلام» روزنامه‌هایی چون «توس» و «جامعه» نوشتند که با تعطیلی سلام، سیاست‌ورزی به پایان رسیده و با هدایتگری این دسته از مطبوعات، فضای اعتراضی به دانشگاه و نهایتا به کف خیابان‌های تهران کشیده شد.
۲- سهم ویژه مطبوعات آن روز در ایجاد فتنه و دامنه دار کردن آن بسیار مهم و حائز اهمیت است کمااینکه روزنامه‌هایی مثل سلام، توس و جامعه نه تنها در «حمله به مبانی اعتقادی» و ایجاد تغییر نگرش در مردم نسبت به دین و حوزه کارکردی آن پیشگام بودند بلکه در غائله ۱۸ تیر و تهییج دانشجویان نیز نقش محوری داشتند. به عبارت بهتر دو وظیفه مهم مطبوعات زنجیره‌ای آن روز، ۱- «تخطئه مبانی اعتقادی-انقلابی جامعه» و «کشاندن اعتراضات حزبی به محیط دانشگاه و پس از آن کف خیابان» بود. حمله به مبانی دینی توسط روزنامه‌های آن روز در عباراتی مانند، «مظاهر دینی، چون حجاب و حیای زنان، نماد عقب افتادگی است» (نوشین احمدی، تیر ۷۷، ماهنامه جامعه سالم) و «تفکر شیعه‌گری موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است» (سالار بهزادی، ۲۳ آبان ۷۸ صبح امروز) معنا پیدا می‌کند. فضاسازی‌های روزنامه‌های زنجیره‌ای آن روز با پخش یک تراکت تبلیغاتی در کوی دانشگاه در اعتراض به تعطیلی روزنامه سلام آغاز شد. نکته قابل توجه آنکه شخص توزیع کننده این برگه‌ها، نه یک دانشجو بلکه شخصی به نام «شفیعی» از کارمندان جهاد کوی دانشگاه بود و جالب‌تر آنکه همین فرد بعد‌ها از سوی تاج‌زاده به سمت دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در وزارت کشور منصوب شد. با آغاز حادثه کوی بسیاری از دولتی‌ها در ظاهر برای جلوگیری از افزایش ناآرامی‌ها، در دانشگاه حضور پیدا کردند به همین منظور افرادی، چون موسوی لاری (وزیر کشور وقت)، مصطفی معین، مجید انصاری و فاطمه کروبی در محل حادثه حاضر شدند و نتیجه این حضور‌ها جز به زمین انداختن عمامه وزیر کشور و افزایش منازعات نبود. مصطفی تاج‌زاده به عنوان معاون سیاسی وزیر کشور در آن چند روز دائماً بین وزارت کشور و کوی در حال رفت و آمد بود و سخنرانی‌های بحث‌برانگیزش موجب شد بعد‌ها تعدادی از صاحبنظران و نمایندگان مجلس بیان کردند: «حوادث کوی دانشگاه از داخل وزارت کشور هدایت می‌شد.»
۳- همانطور که پیداست برخی از سیاستمداران نقش اساسی و حتی لیدری را برای هدایت آشوب‌های دانشگاهی – خیابانی ایفا کرده اندکمااینکه در غائله‌های پس از سال ۷۸ نیز بسیاری از سیاستمداران برجسته – که بخش قابل توجهی از آن سابقه حضور در وزارت اطلاعات را داشته اند – سهم ویژه‌ای از اردوکشی خیابانی و کشاندن مردم به صحنه تقابل با نظام را بر عهده داشته اند. سهم سیاستمدارانی مانند مصطفی تاج زاده را می‌توان از مصاحبه سید احسان قاضی‌زاده هاشمی، عضو شورای مرکزی و دبیرکل وقت «جامعه اسلامی دانشجویان» به خوبی درک کرد؛ وی می‌گوید: «تاج‌زاده به این جماعت که حدوداً ۵۰۰ الی ۶۰۰ نفری می‌شدند گفت: «شما چرا آمده‌اید اینجا؟ شما چرا در وزارت کشور را از جا می‌کنید؟ اینجا که مال شماست. شما باید جای دیگری بروید و در آنجا را بکنید.» و پای بلندگوی دستی مدام می‌گفت: «اینجا متعلق به خود شماست و شما اشتباهی آمده‌اید.» بخوبی می‌توان دریافت که مسیر دلخواه همفکران تاج زاده و مسئولان آن روز قوه مجریه مکانی جز خیابان فاطمی بوده است. تلاش‌های مستمر و هزینه سازی‌های پیاپی از سال ۷۸ تا به امروز نشان می‌دهد که هدف راهبردی «استحاله نظام»، (طی ۷۳۰۰ روزی که پس از جمع شدن بساط فتنه گری در ۲۳ تیر ۷۸ سپری کرده ایم) هیچ گاه از دستور کار خارج نشده و طیف وسیعی از روزنامه‌های و سیاستمداران امروز تلاش می‌کنند تا با بهره کشی از فضا‌های مانند دانشگاه، نظام اسلامی را دچار استحاله کنند.
برچسب ها: سیاسی امنیتی فتنه

ارسال نظرات