06 بهمن 1400 - 09:34

مذاکره مستقیم هسته ای ؛ چرا عجله ؟

بحث مذاکره مستقیم خیلی وقت است که مطرح بوده و همیشه موافقان و مخالفانی داشته است. عده ای معتقد بودند مذاکره با آمریکا یک ضرورت اجتناب ناپذیر است و ایران برای حل مسائل خود یا جامعه جهانی باید با آمریکا مستقیم مذاکره کند.
نویسنده :
دکترحامد رحیم‌پور
کد خبر : 10892

پایگاه رهنما:

بحث مذاکره مستقیم خیلی وقت است که مطرح بوده و همیشه موافقان و مخالفانی داشته است. عده‌ای معتقد بودند مذاکره با آمریکا یک ضرورت اجتناب ناپذیر است و ایران برای حل مسائل خود یا جامعه جهانی باید با آمریکا مستقیم مذاکره کند. از طرف دیگر گروهی تاکید دارند که مذاکره با آمریکا بطور کلی امری نادرست است چرا که نمی‌توان به آمریکا اعتماد کرد. نظر تیم فعلی مذاکره کننده تا پیش از این به گروه دوم نزدیک‌تر بود، اما به نظر می‌رسد که وضعیت تا حدی تغییر کرده است، اما ما در روزنامه خراسان همیشه بر یک مبنا که مبنای رهبرانقلاب هم است، قرار داشتیم و معتقدیم که مذاکره کلی مطابق با منافع ملی ما نیست، اما مذاکره در مصداق و موضوع مشخص مانند صنعت هسته‌ای و رفع تحریم، ممنوع نیست البته مشروط بر اینکه از موضع برابر، با هدف نتیجه گیری عملی بوده و دورنمایی از کسب منافع ملی وجود داشته باشد. بر همین مبنا با مذاکره‌ای که وزیرخارجه ایران از آن سخن گفته است، بطور اصولی مخالف نیستیم، اما معتقدیم هنوز در مذاکرات تا رسیدن به مرحله‌ای که توافق در دسترس باشد فاصله است و بر همین اساس به نظر می‌رسد اعلام امکان مذاکرات مستقیم با طرف آمریکایی در زمان فعلی با توجه به آنکه در دورنمای مذاکرات تا شرایط مطلوب فاصله داریم، به مصلحت نبود آقای امیرعبدالهیان باید صبر می‌کرد و اگر مذاکرات بجایی می‌رسید که احتمال رسیدن به نتیجه مطلوب در دسترس بود و از مذاکره مستقیم می‌شد، منافع ملی را بدست آورد، از آن سخن می‌گفت و اگر رسیدن به نتیجه دور از دسترس بود، بی دلیل باعث فضاسازی هزینه زا نمی‌شد. در همین زمینه در ادامه به نکاتی اشاره می‌شود:
اول اینکه مذاکره با آمریکا برای جمهوری اسلامی هیچگاه تابو نبوده، اما تابعی از رفتار آمریکا بوده است. هرگاه رفتار آمریکا با ایران بیشتر خصمانه بوده، زمینه برای مذاکره از بین رفته است و هرگاه رفتار آمریکا کمتر خصمانه بوده و زمینه برای مذاکره درست و منطقی فراهم بوده، مذاکره میان تهران و واشنگتن شکل گرفته است. رهبر انقلاب نیز هیچگاه موضوع مذاکره با آمریکا را بطور مطلق نفی و نهی نکردند بلکه هرگاه در هر زمینه‌ای امید به حصول نتایج مثبت و کسب منفعت ایران بوده است، جمهوری اسلامی ایران از موضع عزت، حکمت و مصلحت مذاکره را دنبال کرده است، همچنان که ایران پیش از این در جریان مذاکرات منتهی به توافق برجام نیز در قالب ۱+۵ و یا مستقلا با آمریکا مذاکره داشته و نشان داده در زمانی که منافع کشور ایجاب کند از مذاکره با دشمن نیز ابایی ندارد.

دوم اینکه تا زمانی که این اطمینان وجود نداشته باشد که دیدار مستقیم با آمریکایی‌ها دستاوردی به همراه خواهد داشت و به دستیابی به توافقی خوب کمک خواهد کرد، نیاز یا ضرورتی برای انجام گفت‌وگوی مستقیم وجود نخواهد داشت. موضع جمهوری اسلامی ایران از ابتدا این بوده است که ایران حاضر نیست صرفا برای گرفتن یک عکس یادگاری یا مانور تبلیغاتی دیداری انجام دهد. تاکتیک‌ها یا فرمت‌های مذاکراتی زمانی برای ایران دارای ارزش و موضوعیت خواهند بود که این اطمینان وجود داشته باشد که به حصول نتیجه مطلوب کمک می‌کنند؛ از این رو با توجه به رصد شرایط و روند مذاکرات وین به نظر می‌رسد طرح امکان مذاکره مستقیم با آمریکا توسط وزیر محترم خارجه کشورمان در زمان مناسب و به هنگامی مطرح نشده است چرا که هنوز نیز بحث مذاکره مستقیم موضوعیت خود را پیدا نکرده است. در حالی که ایالات متحده هدف خود را بصورت آشکار محدودسازی ایران اعلام می‌کند، طرح بحث مذاکره مستقیم می‌تواند تصور سازش وضعف دربرابر خواسته‌های جاه‌طلبانه طرف مقابل را ایجاد کند آن هم در شرایط کنونی که بصورت نسبی زمان به ضرر ایالات متحده است؛ لذا طبیعتا طرح نابه هنگام موضوع مذاکره مستقیم در حالی که چشم اندازی برای یک نتیجه مطلوب متصور نیست صرفا می‌تواند به داخل و خارج ایالات متحده پیام اقتدار و پیروزی بایدن را ارسال کند.
در هر صورت با توجه به صحبت‌های وزیر خارجه کشورمان در مورد پیشنهاد طرف آمریکایی برای گفت‌وگو‌های مستقیم، اگر بنا بر مذاکره مستقیم با طرف آمریکایی قرار گرفت باید نکاتی مدنظر دستگاه دیپلماسی کشورمان قرار بگیرد:
یک: آنچه در وین درحال انجام است، در قالب «برنامه جامع اقدام مشترک» یا همان برجام درحال اجرائی‌شدن است. از این‌رو فقط کشور‌هایی که عضو برجام هستند، در آن می‌توانند با یکدیگر مذاکره کنند؛ بنابراین اگر قرار است مذاکره مستقیمی نیز صورت گیرد نباید در قالب ۵ +۱ بلکه باید دوجانبه باشد. حضور آمریکا در کشور‌های عضو برجام به معنی بازگشت به به برجام بدون تضمین عمل به آن است

دو:هیئت مذاکره کننده ایرانی باید مراقبت و دقت لازم را داشته باشد که درصورت انجام مذاکرات مستقیم، صرفا مسائل هسته‌ای در دستور کار مذاکرات قرار بگیرد. آمریکایی‌ها در پی آن هستند که بعد از بازگشت به برجام، زمینه برای مذاکرات جدید در باره متن‌های فرابرجام و موضوعات غیر هسته‌ای نظیر برنامه‌های موشکی و منطقه‌ای ایران فراهم شود. موضوعاتی که به تعبیر رهبرانقلاب مسائل ناموسی انقلاب نامیده شده و مذاکره بردار نیست.
سه: هیئت مذاکره کننده ایرانی همواره بر اصلی اساسی تاکید داشته و درصورت مذاکره مستقیم نیز باید بر آن بازهم تاکید کند وآن انتفاع اقتصادی ایران به شیوه سنجش‌پذیر توسط مذاکره‌کنندگان و دریک کلام رفع تحریم هاست بطوری که در معیشت وسفره مردم موثر باشد، فقط تحقق چنین صورتی باید باعث شود که آمریکا به برجام بازگردد.
چهار: قطعا مطرح شدن بحث مذاکره مستقیم و حتی توافق احتمالی به معنی منتفی شدن یا به حاشیه رفتن انتقام خون سردار سلیمانی نیست. چرا که "انتقام سخت"، ترامپ و بایدن نمی‌شناسد. از منظر هدفگذاری راهبردی، نقطه پایانی انتقام سخت اخراج آمریکا از منطقه غرب آسیاست. برای آمریکایی‌ها در دومین سالگرد حاج قاسم نیز دوباره یادآوری شد که انتقام سخت در ایران از یک پشتوانه ملی برخوردار است و آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که وقتی ملتی تا این سطح خواهان انتقام است، اجرای عملیات انتقام از قاتلین حاج قاسم نیز پشتوانه اجرایی و سیاسی بزرگی در پشت سر خود دارد، بنابراین موضوع مذاکره احتمالی مستقیم با آمریکا رفع تحریم هاست وموضوع انتقام سخت، مطالبه‌ای ملی است که مسیر خاص وجداگانه خود را دارد.
منبع : روزنامه خراسان

 

ارسال نظرات