تاریخ همیشه خواهد نوشت که انگلیس ملت ریشه دار فلسطین را بیش از هفتاد سال آواره و پراکنده کرده است. چند سال پس از شکلگیری جنبش دروغین جهانی صهیونیسم و در یک همسویی آشکار با اهداف و برنامههای این جنبش فاسد و دروغین ، «آرتور جیمز بالفور»، نخستوزیر وقت انگلستان، در سال 1902 میلادی تصمیم گرفت در شرق آفریقا و در قلب کشورهای اسلامی، موطنی برای یهودیان اختصاص دهد؛ اما تلاشهایش ناموفق بود. این بود که در سال 1903 برخی از رهبران یهودی درباره راهاندازی کشوری برای یهودیان در منطقه صحرای سینا با حکومت انگلیس مذاکره کردند.
پس از آن، «هرتزل» بنیانگذار صهیونیسم، به انگلیس اعلام کرد که تنها راهکار مشکل یهودیان، ایجاد وطنی برای پناه دادن به مهاجران یهودی است. در آغاز قرن بیستم میلادی، در حالی که هدف سیاست استعمار انگلیس تثبیت وجود خود در هند، مصر و بخشهای بزرگی از آفریقا و نیز حمایت از راههای مهم منتهی به این مستعمرها بود، اوضاع جدیدی در صحنه سیاست جهانی پدیدار شد. لذا استعمار انگلیس، اهمیت فراوان و ارزش سوقالجیشی فلسطین و نقش بزرگی را که میتوانست به یاری موقعیت خویش در آینده استعماری آن ایفا کند، درک کرد. چراکه فلسطین جایگاهی مهمی برای حمایت از صحرای سینا و کانال سوئز بود که این کانال مهمترین مصالح استعمار انگلیس و راه هند و آفریقا را تشکیل میداد. فلسطین، پیوندگاه سه قاره و مرکز سوقالجیشی مهمی برای چیرگی بر کرانههای جنوبی دریای مدیترانه و دریای سرخ و پایگاه عمدهای برای تمام طرحهای توسعه طلبانهای بود که بعدها پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی، در سوریه، اردن، عراق و جزیرهالعرب رخ داد و برای همین، انگلیسیها برای دستاندازی به فلسطین از یکسو در چانهزنی با فرانسویها در پیمان موسوم به «سایکس پیکو» 2 این کشور را در جریان تجزیه مستملکات عثمانی سهم خود ساختند و از سوی دیگر، امتیازات فراوانی به یهودیان که انگیزه زیادی برای همپیمانی با انگلستان در مهار مقاومت های اسلامی و ضداستعماری مردم فلسطین داشتند، واگذار کردند.
در این راستا وایزمن، رئیس وقت جنبش صهیونیسم،تلاشهای بیوقفهای برای همسو کردن مواضع انگلیس با دیدگاههای صهیونیستی انجام داد. پس از تبلور این اندیشه، حکومت انگلیس پیشنویس مستندی را در ژوئن 1917 آماده کرد و در آن دیدگاههای وزیر خارجهاش، «آرتور جیمز بالفور» را مد نظر قرار داد و تجربیات قدیمی او را درباره اسکان مهاجرین یهودی منعکس و بر مفهوم احداث پناهگاه برای ستمدیدگان آنها تأکید کرد.اما صهیونیست ها با این دیدگاه مخالفت کردند، زیرا آنان نه یک سرپناه تحت نظارت انگلیس بلکه یک کشور مستقل برای خود به منظور راهاندازی دولت یهود را میخواستند. این تأکید با مخالفت و عدم انعطاف انگلیسیها روبهرو شد.آنان از یکسو برای خواسته صهیونیست ها احترام قائل بودند و از سوی دیگر، نمیخواستند حاکمیت خود را بر فلسطین از دست بدهند. از این روبود که در دراز مدت با واگذاری فلسطین به یهودیان موافقت کردند.
این توافق سرانجام منجر به صدور اعلامیهی «بالفور» شد. لرد بالفور در نشست 31 اکبتر 1917 کابینه انگلیس اعلام کرد:
«دولت اعلیحضرت پادشاه (انگلستان) به موضوع تأسیس وطن ملی یهودیان در فلسطین با نظر موافق مینگرد و برای رسیدن به این هدف، تمامی تلاشهای خویش و مساعی خود را به کار خواهد برد تا راه رسیدن به اهداف را هموار سازد. »
هفته گذشته که دولت انگلیس تصمیم گرفت جریان مقاومت « حماس» را بعد از 104 سال از صدور اعلامیه بالفور به عنوان یک گروه تروریستی اعلام کند متوجه دو نکته شدیم. اول اینکه غده سرطانی صهیونیسم هنوز از ریشه های فاسد «انگلو ساکسون ها» ارتزاق می کنند و دوم اینکه بیش از یک صد سال اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیست ها با کمک انگلیسی ها و تجهیز این رژیم اشغالگر تا بن دندان مسلح، نتوانسته امنیت را برای آنها فراهم کند و با اعلام تروریستی بودن حماس مقاوم می خواهند باز برای این رژیم متجاوز امنیت عاریتی دست و پا کنند تا شاید برای یک مدت کوتاه این رژیم بتواند به زندگی انگلی خود ادامه دهد.
این اقدام دولت انگلیس با واکنش گسترده روبهرو شد. حتی تشکیلات خودگردان که سفارت فلسطین در لندن را نمایندگی میکند، آن را محکوم و «تجاوزی غیرموجه علیه ملت فلسطین» خوانده است. برخی ناظران، تروریستی اعلام شدن حماس از طرف وزارت کشور انگلیس را با افزایش تمایلات جامعه بریتانیا به فلسطینیان، به خصوص بعد از جنگ اخیر غزه مرتبط میدانند.
«پریتی پتل» وزیر کشور انگلیس، جمعه گذشته کل گروه حماس را تروریستی اعلام کرد. تا روز جمعه فقط شاخه نظامی حماس معروف به گردانهای عزالدین قسام، یکی از ۷۸ گروهی بود که در انگلیس تروریستی قلمداد میشد، ولی حالا لندن روی کل حماس برچسب تروریستی زده است. پتل در بیانیهای که منتشر کرده، گفته که «حماس از قابلیتهای تروریستی قابلتوجهی برخوردار است، از جمله دسترسی به تسلیحات گسترده و پیشرفته و همچنین امکانات آموزشی تروریستها». این تصمیم با واکنش گسترده گروههای فلسطینی و غیر فلسطینی روبهرو شد.
پریتی پتل، وزیر کشور انگلیس در حالی این تصمیم را هفته آینده به پارلمان ارائه خواهد کرد که به گفته او حماس «اساساً و به شدت ضد یهودی» است، اقدامی که به گفته او، برای حفاظت از جامعه یهودی لازم است. به گفته پتل، تعلق داشتن به حماس، ابراز همراهی با آن، کمک به ترتیب جلسات یا نمایش پرچمهای آنان در ملأ عام ۱۰سال مجازات خواهد داشت. این بخش از بیانیه وزیر کشور انگلیس، جنبههای داخلی آن را تقویت کرده است. عبدالباری عطوان در الرأیالیوم نوشته: اینکه لندن حماس را «تروریست» خوانده و برای کسانی که با این جنبش همدردی میکنند یا سیاستش را قبول دارند ۱۰ سال حبس تعیین کرده است، مک کارتیسم و تفتیش عقاید جدید است.
غیرقانونی اعلام کردن حماس به خصوص با افزایش تمایلات حمایت از فلسطین در جامعه انگلیس ارتباط دارد. یک بررسی که در سال ۲۰۱۴، بعد از جنگ ۵۱ روزه غزه در انگلیس انجام شد، نشان داده که مردم انگلیس با نسبت بیش از دو به یک (۲۷ درصد به ۱۲ درصد) در مقایسه با اسرائیل، با فلسطینیان ابراز همدردی دارند. در جریان جنگ اردیبهشت ماه سال جاری رژیم صهیونیستی ، تحقیقی که روزنامه انگلیسی ایندیپندنت انجام داده، نشان داد آن دسته از نیروهای رژیم صهیونیستی که به غزه حمله هوایی کردند، از تجهیزات و سختافزارهای ساخت انگلیس استفاده میکردند. انتشار این اخبار باعث شد تمایلات حمایتی از غزه در میان مردم انگلیس تشدید شود. پلیس لندن اعلام کرد که میزان حملات یهودیستیزانه طی دوره جنگ اخیر اسرائیل و گروههای فلسطینی در غزه در مقایسه با سه سال قبل به میزان چهار برابر افزایش داشته است. اواخر اردیبهشت ماه امسال نیز همزمان با جنگ غزه، پارلمان انگلیس شاهد یک جلسه جنجالی بود؛ جایی که «لیلا موران» نماینده حزب لیبرالدموکرات انگلیس گفت: «قلبم از شنیدن کشته شدن بیش از ۶۰ کودک فلسطینی شکسته شد.» او در حالی که چفیه به گردن انداخته بود، گفت: «امروز من چفیهام را پوشیدم و میگویم اگر به دنبال صلح هستیم نباید بازگشت به وضعیت پیشین را دنبال کنیم. »
ارسال نظرات