پیری جمعیت و حرکت جامعه به سمت کهنسالی معضلی است که این روزها بدجور سیاستهای جمعیتی کشور را دچار چالش کرده است.
پایگاه رهنما :
پیری جمعیت و حرکت جامعه به سمت کهنسالی معضلی است که این روزها بدجور سیاستهای جمعیتی کشور را دچار چالش کرده است. چالشی که در پی یک اشتباه و اجازه ورود افکار و دستورالعملهای غربی به سیاستهای بالادستی، جامعه را دچار مشکلات فراوان کرده است. خیلی دور نیست آن روزهایی که «فرزند کمتر زندگی بهتر» یا «دو بچه کافی است» لیدر تمام تابلوها و بنرهای تبلیغاتی از کوچه و خیابان گرفته تا روی محصولات وطنی و خارجی و حتی تبلیغات و پیامهای بازرگانی صدا و سیما و رادیو تلویزیون بود! آن روزهایی که وقتی پای صحبت کارشناسان در هر محفلی مینشستی حرف از ازدیاد جمعیت و مضرات آن در جامعه سخن میگفتند، غافل از آنکه طرح ریزی این مسئله در آن طرف مرزها رقم خورده و همین دستورالعمل برای خانواده اروپایی و آمریکایی به شکل دیگری دیکته میشود.
نفوذ سیاستهای ضدجمعیت
آن روزها را دهه شصتیها خوب در خاطر دارند و اصلا همین شعار جمعیتی «فرزند کمتر زندگی بهتر» حالا جزوی از نوستالژیهای دهه ۶۰ در کنار صفهای عریض و طویل شیر و نان و نفت و سدهای غیر قابل نفوذ کنکور شده است.
چرا که در همان دهه بود که کشور بعد از یک دوره اجتماعی و سیاسی خاص به نسل پر ازدحامی رسید که حتی برای رسیدن به تحصیلات عالیه در دانشگاهها باید مدتها در صف انتظار پشت کنکور میماندند و شاید همین ترافیک جمعیتی در آن برهه تاریخی ایران اسلامی بود که سبب شد راه برای ورود سیاستهای ضد جمعیتی استعماری از آن سوی مرزها با هدف تضعیف و به چالش رساندن انقلاب اسلامی وارد افکار عمومی شده و تا شعار کذایی فرزند کمتر زندگی بهتر هم پیش برود.
سقوط عجیب نرخ باروری
سیاستهایی که به اذعان کارشناسان جمعیت نقشه شوم تحدید نسلها را در سر میپروراند و باید اعتراف کرد که عجیب هم موفق شد تا جایی که کسی که در جامعه صاحب فرزند سوم یا بیشتر از آن میشد از منظر اجتماعی دچار اشتباهی نابخشودنی شده بود.
به روایت آمارها نرخ باروری درایران در سال ۱۳۶۵، به ازای هر زن ۶.۵ فرزند بوده است، اما در سرشماری سال ۱۳۹۰ این رقم به ۱.۷۵ فرزند و در سال ۱۳۹۵ به ۲.۰۱ فرزند رسیده و برای سال ۹۹ به ۱.۶۵ رسیده است. آماری که حتی برای بسیاری از تحلیلگران خارجی و آن طرف آبی هم قابل توجه بوده و با شگفتی از آن سخن گفته اند.
از سال ۱۳۹۴ تعداد تولدها با شیب تقریباً تندی شروع به کاهش کرده است، به طوریکه در سال ۱۳۹۹ تعداد موالید کشور (یک میلیون و ۱۱۴ هزار تولد) نسبت به سال ۱۳۹۴ (یک میلیون و ۵۷۰ هزار تولد) با کاهش بیش از ۲۹ درصدی (کاهش بیش از ۴۵۰ هزار تولد) همراه بوده که این روند طی چند دهه اخیر بیسابقه بوده است.
نرخ جمعیتی منفی در آیندهای نه چندان دور
میزان موالید از حدود ۲۰ در هر هزار نفر جمعیت در سال ۱۳۹۴ با کاهشی محسوس به ۱۳.۳ در هر هزار نفر جمعیت در سال ۱۳۹۹ و به کمترین حد خود در طی ۵۰ سال گذشته رسیده است. این آمار در حالی روایت میشود که مقام معظم رهبری از همان سالها بارها و بارها در قبال سیاستهای جمعیتی در کشور اعتراض داشته و از کاهش جمعیت و فرزندآوری ابراز نگرانی کرده اند تا جاییکه امروز دست سیاستهای شوم تحدید نسلها با روشنگریهای مقام معظم رهبری رو شده است.
محمد جواد محمودی رئیس کمیته مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته است: اکنون نرخ باروری زیر حد جایگزینی است، پیشبینی میشود در سالهای ۱۴۱۵ تا ۱۴۲۰ نرخ رشد جمعیت به صفر برسد و پس از آن منفی شود.
نرخ رشد جمعیت منفی در آیندهای نه چندان دور، نگرانی را از حد هشدار گذرانده است؛ این امر سوای از مشکلات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی که در پی دارد ایران اسلامی را با نسلی مواجه میکند که دیگر رمقی هم برای اداره کشور نخواهند داشت؛ مقام معظم رهبری هم نه یک بار بلکه بارها و بارها کاهش نرخ رشد جمعیت را به عنوان دغدغهای اولویت دار مطرح کرده و خواسته اند مسئولان راهکارهایی اساسی برای آن بسنجند.
راهکارهایی برای جبران مافات
حال باید دید چه راهکارهایی برای جبران مافات وارد شده به جمعیت کشور وجود دارد؟ دولت و نهادهای اجرائی وظایف سنگینی در این تغییر سبک زندگی و الگوی فرزند آوری در کشور برعهده دارند و میبایست با حل مشکلات و دادن مشوقهای مختلف اقتصادی و اجتماعی، دیدگاه عمومی به این مسئله را اصلاح کنند. شاید مهمترین بخش این وظایف به عهده وزارت بهداشت و بدنه پزشکی کشور باشد چنانچه از ۱۴ ماده سیاستهای ابلاغی در این زمینه ۶ ماده به صورت مستقیم به وزارت بهداشت مربوط میشود و بندهای دیگر به سایر نهادهای مرتبط با فرهنگ، اقتصاد و امنیت مرتبط است.
شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۹۰ ذیل نقشه مهندسی و فرهنگی کشور، در راهبردهای کلان سوم و چهارم، تحت عنوان سیاستهای خانواده و سیاستهای جمعیتی اقدامات ملی و راهبردی را برای افزایش فرزندآوری و حمایت از خانواده تصویب کرده است. بر مبنای آنها سیاست کلی جمعیت مجمع تشخیص نیزتهیه و ابلاغ شده است.
بند اول این سیاست کلی شامل ارتقاء پویایی، بالندگی و جوانی جمعیت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی است. بندهای دیگر آن نیز درخصوص سالمندی، رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و تربیت نسل صالح و کارآمد و حتی تعیین نهادی متولی برای پیگیری موضوعات جمعیتی است.
رسانه سفیر سیاستهای افزایش جمعیت شود
سوای از آنچه در عرصه قانونگذاری وارد چرخه اجرایی کشور خواهد شد دولت باید با کمک کارشناسان و متخصصان و محققان امر جمعیت گامهایی اساسی در مسیر ریل گذاری جمعیتی کشور بردارد تا بلکه صدای گوش خراش زنگ هشدارها اندکی کاهش یابد. غیر از قوه مقننه و مجریه حوزه فرهنگ و رسانه نیز وظایف سنگینی بر دوش دارند و صدا و سیما با عنوان خط مقدم رسانهای کشور میبایست همانند دهه شصت که سفیر سیاستهای کاهش جمعیتی شد این بار از منظر دیگری با ترویج خوشبختی خانوادههای پر جمعیت گامهایی پر رنگ در این مسیر داشته باشد.
دولت همچنین وظیفه دارد در کنار تمام اجرای سیاستهای جمعیتی به منظور ایجاد ثبات و کاهش مشکلات خانوادههای ایرانی بکوشد تا خانوادهها بیشتر از محاسبات ریالی و هزینههای وارد شده بر آنها در قبال فرزندآوری با خیال آسوده به تربیت فرزندان بپردازند و این امر جز با تغییر سیاستهای اقتصادی، پولی و بانکی و رفع موانع و مشکلات اقتصادی و افزایش سطح رفاه عمومی میسر نخواهد شد.
ارسال نظرات