اين روزها فضاي مجازي بسياري از جنبههاي زندگي ما را تحت تاثير قرار داده است. حريم خصوصي يکي از اين جنبهها است که با وجود فضاي مجازي دستخوش تغييرات زيادي شده است. مردم در مواجهه با فضاي مجازي موضعي دوگانه از خود نشان ميدهند. در موضع اول افراد، حريم شخصي خود را تسليم فضاي مجازي ميکنند چرا که ساختار شبکههاي اجتماعي اجازه ورود بدون در اختيار گذاشتن پارهاي از اطلاعات را نميدهد. هر فردي به محض ثبت نام و ورود به دنياي شبکههاي اجتماعي ناگريز از پذيرش پروتکلهاي آن شبکه ميباشد. شبکههاي اجتماعي براي ارتباط با بخشهاي مختلف گوشيهاي همراه ما از اجازه ميگيرند و افراد براي دستيابي به ارتباطات مجازي به سرعت گزينههاي مربوط به حريم خصوصي را تاييد ميکند. بعد از تاييد نوبت به اشتراک گذاري تصاوير، صوت، افکار و انديشهها ميباشد. شبکههاي اجتماعي براي هر کدام از اين گزينه قابليتهايي را طراحي کردهاند تا کاربرانشان در کسري از ثانيه آنها را با ديگران به اشتراک بذارند. اين موضوع باعث شده است که ديگر افراد در فضاي مجازي در مقايسه با فضاي حقيقي نسبت به افشاي اطلاعات شخصيشان حساس نباشند و به راحتي و با رضايت کامل اين اطلاعات را منتشر کنند. براي مثال چندي پيش، واشنگتن پست در گزارشي نوشت که فيسبوک 98 نکتة اطلاعاتي را از هريک از حدوداً دوميليارد کاربرش جمعآوري ميکند. از اين 98 مورد ميتوان به چنين مواردي اشاره کرد: قوميت، درآمد، ثروت خالص، قيمت خانه، مادربودن يا نبودن، وضعيت تأهل، تعداد خطوط اعتباري، علاقهمنديها، تاريخ خريد ماشين و...
فيسبوک اين تکههاي زندگي شخصي و هويت فرد را چگونه و از کجا به دست ميآورد؟ اولاً از اطلاعاتي که کاربران بهميل خودشان وارد ميکنند، نظير وضعيت رابطه، سن و وابستگي دانشگاهي؛ ثانياً از پستهاي فيسبوکيِ مربوط به عکسهاي تعطيلات، عکسهاي بچهها و عکسهاي فارغالتحصيلي. البته لزومي ندارد که حتماً عکسهايي باشد که خودتان پست ميکنيد: نرمافزارِ تشخيصِ چهرة فيسبوکْ شما را از ميان جمعيت تشخيص ميدهد. فيسبوک همچنين کاربران را در سرتاسر اينترنت دنبال کرده و با اين تعقيب، گزينة «عدمرديابيِ» آنها را ناديده ميگيرد. مثلاً هربار که کاربري از يک وبسايتِ داراي دکمة «لايک» فيسبوک بازديد ميکند (چيزي که اکثر وبسايتها دارند)، فيسبوک از اين قضيه خبردار ميشود. الگوريتم توئيتر، اينستاگرام و ساير شبکههاي اجتماعي نيز تقريبا به همين شکل است. در حقيقت ما با عضويت در شبکههاي اجتماعي، در فضاي مجازي خود را تحت پيگرد آنها قرار ميدهيم. تمام پرسههاي مجازي ما دنبال ميشود و کوچکترين کليک ما به آنها گزارش ميشود. اين موضوع زماني حساسيتبرانگيز ميشود که متوجه ميشويم شبکههاي اجتماعي آنقدرها هم که ما تصور ميکنيم در حال ارائه خدمات رايگان به ما نيستند. درآمد آنها دقيقا از همين اطلاعاتي که ما با رضايت به آنها ميدهيم تامين مي-شود و اين درآمد از ميزان چشمگيري نيز برخوردار است. آنها اين اطلاعات را در اختيار شرکتها و نهادهاي خاص قرار ميدهند و در حقيقت با راهاندازي شبکههاي اجتماعي به تجارت يک دلالي اطلاعاتي کلان وارد ميشوند. مشکل بزرگتر آن است که ما هرگز تصور نمي کنيم که در اختيار قرار دادن اطلاعات شخصي مان نه تنها براي ديگران درآمدزايي ميکند، بلکه ممکن است روزي عليه خودمان مورد استفاده قرار گيرد. اين موضوع بستگي به آن دارد که شرکتهاي مرتبط اين اطلاعات را براي چه اهدافي معامله ميکنند؛که از جمله اين حوزه ها جاسوسي است. موضع دومي که افراد در برابر شبکه-هاي اجتماعي ميگيرند زماني است که اطلاعات شخصيشان به طور ناخواسته در فضاي مجازي منتشر ميشود. اينجاست که ديگر فضاي مجازي به عنوان يک تهديد واقعي و ملموس ظاهر ميشود و برخلاف حالت قبل افراد هر گونه سوء استفاده از اطلاعات را متوجه خواهند شد. در اين حالت نقضکنندگان حريم خصوصي صاحبان شبکههاي اجتماعي و گردانندگان فضاي مجازي نيستند بلکه افرادي هستند که به دلايلي نظير افسردگي، عصبانيت، حسادت، حس انتقام جويي، حقارت و توجه نکردن به مسائل و اصول اخلاقي و ارزشهاي جامعه، خود را مجاز به ورود به حريم خصوصي قربانيان دانسته و خسارتهاي جبرانناپذيري را به حيثيت، مال و حتي جان افراد وارد ميکنند. نقض حريم خصوصي افراد که احساس ناامني رواني و اجتماعي در پي دارد، در بسياري موارد به فروپاشي خانواده و از بين رفتن آبروي افراد منتهي مي شود.عکسهاي آنلاين و پيام هاي ارسالي در وبلاگ ها و شبکه هاي اجتماعي که قابليت ذخيره سازي بلندمدت دارند، به راحتي زمينه سوء استفاده ديگران را براي اهداف ديگر فراهم مي کنند. هميشه فرصتها، مخاطرات خاص خود را نيز به همراه داشته اند. کاهش ارتباطات مستقيم و رودررو و چند لايه شدن هويت افراد در فضاي مجازي، امکان هر نوع سوءاستفاده را در پوشش ارتباط فراهم کرده است. رواج گستردهتر رسانههاي نوين در سالهاي آينده و گردش عظيم اطلاعات با حداقل نظارت، موج جديدي از تهديد و نگراني براي امنيت کاربران ايجاد خواهد کرد که جز با سواد رسانهاي و افزايش توانمنديهاي فردي براي شناخت و تفکيک اطلاعات مناسب و سالم و نيز دفع متجاوزان حريم خصوصي نميتوان به مکانيسم مطمئنتري براي تعامل مفيد و استفاده از ظرفيتهاي بالقوه اين شبکه ها اميدوار بود. اين روزها با وجود شبکههاي اجتماعي، حريم خصوصي به کالايي ناب تبديل شده است که براي حفظ آن بايد بيش از پيش توجه و مراقبت به خرج داد.
ارسال نظرات