همگرایی اجتماعی – مذهبی یکی از مولفههای اقتدار یک کشور به شمار میرود کمااینکه بسیاری از کشورهای پیشرفته تلاش میکنند تا با وضع برخی قوانین داخلی، سطح همگرایی و پس از آن هم افزایی را در بین جامعه خود توسعه داده و در مواجهه با تهدیدات بیرونی ایمن کنند.
همگرایی اجتماعی – مذهبی یکی از مولفههای اقتدار یک کشور به شمار میرود کمااینکه بسیاری از کشورهای پیشرفته تلاش میکنند تا با وضع برخی قوانین داخلی، سطح همگرایی و پس از آن هم افزایی را در بین جامعه خود توسعه داده و در مواجهه با تهدیدات بیرونی ایمن کنند. بستر همگرایی در جامعه ایرانی بسیار فراخ و گسترده از بسیاری از کشورهاست؛ به همان میزان که زمینه برای ایجاد انشقاق قومی و مذهبی وجود دارد چند ده برابر آن ظرفیت برای افزایش سطح همبستگی ملی وجود دارد که یکی از مهترین مصادیق آن در ایام مناسبتی مهم مذهبی و حتی انقلاب قابل رویت میباشد. در روز قدس همه آحاد جامعه از گروههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و حتی با قومیت و مذاهب متفاوت شرکت میکنند بدون توجه به اینکه با چه سطحی از مشکلات داخلی در حوزه اقتصادی درگیر هستند و تنها برای حمایت از مردم مظلومی که ۷۰ سال دشمنی بیرونی، خانه و کاشانه آنها را غصب کرده و به صورت ماهانه دهها نفر از جوانان آنها را نیز شهید میکند. حضور مردمی در سایر ایام الله مانند ۲۲ بهمن نیز به همین گونه برگزار میشود آنهم در شرایطی که سایر حاکمیتهای سیاسی در سراسر دنیا صدها میلیارد دلار هزینه میکنند تا در برخی از جشنهای سالیانه و یا مناسبتهای متبوع، مردم را به کف خیابانها آورده و سطح همگرایی و همدلی آنها را افزایش دهند.
باید پذیرفت آنگونه که باید از چنین ظرفیتی در داخل کشور استفاده نشده است و حضور خیره کننده مردم در چنین ایامی مورد توجه و تمرکز قرار نگرفته است، در جایی که غرب به کمک دهها رسانههای فارسی زبان خود طی سالهای اخیر با انگ زنیهای کودکانه نظیر «جمعیت کف خیابانهای تهران برای دریافت کیک و ساندیس در راهپیماییها شرکت میکنند!» تلاش کرده اصل حضور بدون چشم داشت مردم را تحت الشعاع قرار داده و زمینه انشقاق مردم و حاکمیت را فراهم کرده و مانع از ایجاد روح همبستگی ملی در کشور شوند.
ماه مبارک رمضان نیز از جمله ایام مهمی در سال میباشد که مردم بواسطه آن علاوه بر تعمیق ارتباط معنوی خود با خداوند متعال، روحیه انفاق، یاری رساندن به مظلوم و مستضعف، تمرین ایستادگی در مقابل شیطان نفس و شیطان مجسم (آمریکا) و مبارزه با دشمن بیرونی را مورد وثوق قرار میدهند که خود میتواند به ایمن سازی یک کشور در مقابل تهدیدات منجر شود. ظرفیت ماه مبارک رمضان برای مسلمانان جهان که علاوه بر افزایش روحیه همگرایی و همبستگی ملی در جامعه میتواند صف آنها را در مبارزه با دشمن مشترک منسجمتر کند چرا که در یک ماه تمرین بندگی و مبارزه با نفس را کرده و مقدمات تخاصم با شیطان بزرگ را مقدمه سازی کرده اند. باید تشنگی و گرسنگی ملت مسلمان در ماه مبارک رمضان را قدر دانست و برای مقابله با دشمن از آن استفاده صحیح کرد که قابل دسترسیترین این مسیر سرکوب منطقی «واکنشهای احساسی و هیجانی» عدهای در داخل کشور است که ندای سازش با شیطان بیرونی را سر داده و به مردم مسلمان القاء میکنند .
میتوان در کنار خدای، خرما را هم داشت و با شیطان هم کنار آمد! این در حالی است که تجربه سازش برخی از مسلمان در طول تاریخ با شیطان، تجربه ناموفق و بسیار پرهزینه بوده است که از جمله آن میتوان به تجربه سازش «تشکیلات خودگران فلسطین» با محوریت محمود عباس با آمریکا و رژیم صهیونیستی میباشد که جز تضییع منافع فلسطینیها دستاورد دیگری به همراه نداشته است. نمونه دیگر سازش با شیطان که نه تنها انسجام و امنیت ملی را به مخاطره انداخته بلکه زمینه فروپاشی یک حاکمیت سیاسی را فراهم کرده است کشور عراق و لیبی است که با تعدیل مواضع در مقابل غرب و چشم پوشی از قدرت هستهای خود راه تسلط و استیلای غرب بر کشور خود را فراهم کردند. باید این مسئله مورد تکرار قرار بگیرد که سازش با شیطان نه تنها سطح همگرایی در جامعه را به چالش کشانده و حتی دوقطبی و چند قطبی سازی جامعه را بارور میکند بلکه زمینه حمله نظامی و فروپاشی یک کشور مستقل را نیز زمینه چینی میکند و یکی از مهمترین راههای مقابله با چنین اوضاعی استفاده بهینه از مناسبتهای مذهبی، اجتماعی و انقلابی است کمااینکه امروز بعد از سپری شدن ماه مبارک رمضان، سطح مقبولی از همگرایی و انسجام ملی در کشور احساس میشود که باید آن را قدر دانست و در جهت مرتفع نمودن مشکلات داخلی بویژه در سطح چالشهای قومیتی - مذهبی از آن کمک گرفت.
به بیان بهتر جامعه امنیتی جامعه ایی است که همگرا شده و همگرایی هم رسیدن به احساس عضویت در یک جامعه است. به گفته یکی از اندیشمندان غربی در این جامعه به دلیل وجود رویهها و نهادهای رسمی و غیر رسمی، وضعیت صلح آمیزی در میان اعضا حاکم میشود؛ به گونهای که توسل به زور به عنوان ابزار حل منازعه از روابط و مناسبات میان اعضای آن کنار گذاشته میشود. بر اساس انچه اشاره شد تعاملات پایدار، وابستگیِ متقابل، نهادهای مشترک، اعتماد متقابل، هنجارها و ایدههای مشترک و هویت جمعی که حداقل بخشی از آن در مناسبتهای مذهبی –انقلابی نمود پیدا میکند به طور قابل ملاحضهای میتواند میزان دوام و قوام یک حاکمیت سیاسی را تضمین کند.
ارسال نظرات