17 خرداد 1400 - 11:29

فرصت طلایی تحول اقتصادی

ایران در میان کشور‌های در حال توسعه، از بسیاری از کشور‌ها جلوتر است.
نویسنده :
دانیال داودی
کد خبر : 9230

پایگاه رهنما:

ایران در میان کشور‌های در حال توسعه، از بسیاری از کشور‌ها جلوتر است. تا پیش از تشدید تحریم‌ها در آغاز دهه‌ی ۱۳۹۰ نیز به استناد آمار قدرت خرید ملی بانک جهانی، دوشادوش ترکیه در حرکت بودیم. با این حال، تحریم‌ها (و از خود تحریم مهم‌تر، نوسانات ناشی از سرد و گرم شدن اقتصاد کشور در اثر قطع و وصل فشار‌های اقتصادی ناشی از تحریم)، در دهه‌ی ۱۳۹۰ روند رشد ما را متوقف کرده‌اند و قدرت خرید مردم آسیب جدی دید. با این حال بر اساس پیش‌بینی صندوق بین‌المللی پول، در سال میلادی جاری رکود در اقتصاد ایران تمام خواهد شد و با رشدی معادل ۳% مواجه خواهیم بود. با این حال، این رشد برای ورود ایران به کلوپ کشور‌های توسعه‌یافته کافی نیست؛ و توسعه آرزوی هر ایرانی است؛ بنابراین پرسش مهم این است که آیا امکان ورود ایران به کلوپ پیشرفته‌ها وجود دارد؟! پاسخ مثبت است. اگر از پنجره‌ی جمعیتی باز در کشور به درستی استفاده شود.

• پنجره جمعیتی.
اما پنجره‌ی جمعیتی چیست؟ چه زمانی باز می‌شود و برای ایران تا کی باز خواهد ماند؟! بر اساس تعریف بخش جمعیت سازمان ملل، پنجره جمعیتی دوره‌ای است که در آن نسبت جمعیت زیر ۱۵ سال به کمتر از ۳۰ درصد کلّ جمعیت می‌رسد و نسبت جمعیت ۶۵ ساله و بالاتر هنوز کمتر از ۱۵ درصد است. از آنجا که تغییر در نسبت کهنسالان ناچیز و سهم آن‌ها هنوز کمتر از ۱۵ درصد کلّ جمعیت است و با کاهش سهم نسبی جمعیت زیر ۱۵ سال، نسبت جمعیت واقع در سنین کار و فعالیت اقتصادی، در مقیاس بی‌سابقه‌ای افزایش می‌یابد. در چنین شرایطی، نسبت‌های وابستگی سنّی کل به کمتر از ۵ صدم می‌رسد و به طور بالقوه شرایط بسیار مساعدی برای رشد و توسعه اقتصادی فراهم می‌شود. بر اساس این تعریف، پنجره‌ی جمعیتی ایران تقریباً از سال ۱۹۹۹ میلادی (۱۳۷۸ شمسی) باز شده. پیش‌بینی‌ها حاکی از این است که این پنجره در بهترین حالت، یک‌و‎‌نیم دهه و در بدترین حالت تنها ۵ سال دیگر باز خواهد بود.

• بازار کار
به طور شهودی هم اگر به وضعیت بازار کار نگاه کنیم، می‌بینیم که طی ۱۶ سال گذشته، حدود ۱۷ میلیون نفر به جمعیت سن کار اضافه شده‌اند، اما خالص اشتغال ایجاد شده در این مدت، تنها ۳ میلیون بوده است. این آمار نشان می‌دهد که تا کنون متاسفانه از پنجره‌ی جمعیتی در راستای توسعه استفاده نشده است و همین خیل بیکاران (خصوصاً بیکاران جوان تحصیل‌کرده) خود تبدیل به یکی از مهم‌ترین مسائل اقتصاد ایران شده‌اند. این در حالی است که می‌شد با برنامه‌ای درست و متکی به اقتصاد داخلی، همین جمعیت جوان تحصیل‌کرده را تبدیل به موتور توسعه‌ی کشور کرد. به همین خاطر است که جواد صالحی اصفهانی –استادتمام اقتصاد دانشگاه ویرجینیاتک امریکا- معتقد است که امروز مهم‌ترین معضل اقتصاد ایران، مسئله‌ی بیکاری است و حتی در مقایسه با حل معضل تورم هم، حل مسئله‌ی بیکاری باید در اولویت باشد.

• تجربه سایر کشور‌ها
اگرچه الزاماً همه‌ی کشور‌های توسعه‌یافته پرجمعیت نیستند، اما کشور‌های پرجمعیت عموماً توانسته‌اند از نیروی کار خود برای رسیدن به اقتصادی قوی و پیشرفته استفاده کنند. به طور مثال چین که با بیش از ۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت، قدرت دوم اقتصادی دنیاست. همچنین هند با بیش از یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون جمعیت، قدرت پنجم اقتصادی دنیاست. سپس آمریکا با بیش از ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت، قدرت نخست اقتصادی دنیاست. همچنین اندونزی با بیش از ۲۷۰ میلیون جمعیت، قدرت اقتصادی ۱۶ م. دنیاست. برزیل نیز با بیش از ۲۱۲ میلیون نفر جمعیت، در جایگاه ۹ م. اقتصادی در دنیا قرار دارد. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که چین در دهه‌ی آینده از آمریکا به لحاظ اقتصادی پیشی خواهد گرفت و همچنین با توجه به ترکیب جوان‌تر جمعیت در هند نسبت به چین، برخی معتقدند ۲۰ سال آینده، هند نیز رشد اقتصادی درخشان‌تری را نسبت به آمریکا و چین تجربه خواهد کرد.

• اهمیت انتخابات
بنابراین با توجه به اینکه یک احتمال این است که ۵ سال آینده، آخرین فرصت ما برای استفاده از پنجره‌ی جمعیتی و ایجاد یک موتور محرک برای رسیدن به توسعه است، انتخابات پیش‌رو ضرورتی دوچندان پیدا می‌کند. نخست مشارکت بالا اهمیت دارد. به این خاطر که مشارکت بالا، به دولت قدرت چانه‌زنی و اعتماد به نفس بیشتر می‌دهد و می‌تواند اقدامات مهم و کلیدی‌تری انجام دهد. همچنین یک انتخاب درست نیز از این رو حائز اهمیت است که دیگر مانند سال‌های ۱۳۹۲ به بعد فرصت آزمون و خطا نداریم. نمی‌شود اقتصاد کشور را معطل نتیجه‌ی مذاکره‌ای کنیم. اگر چه در سال ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ کمک کرد نفت بیشتری بفروشیم، اما اولاً صرف فروش نفت، باعث ایجاد شغل برای جوان ایرانی نمی‌شود. در ثانی در سال ۱۳۹۷ با یک گردش قلم رئیس‌جمهور ایالات متحده، کل توافق کنار گذاشته شد و تحریم‌ها تشدید شد؛ بنابراین لازم است رویکردی روی کار بیاید که هم در سیاست خارجه، پایش را در نقاط قابل اتکایی قرار دهد و پارادایم اتکا به غرب را با تمرکز بر همسایگان و نگاه به شرق، عوض کند و هم در حوزه‌ی اقتصاد داخلی، به تقویت تولید ملی اعتقاد راسخ داشته باشد.

ارسال نظرات