«سمیر جعجع» رئیس حزب «القوات المشترکه» اخیرا در جمعی خصوصی به جنبلاط پیشنهاد استعفای نمایندگان این دو حزب از پارلمان را داده و پس از آن بر ادامه مقابله خود با حزبالله تا آخر خط تأکید کرده و تهدید کرده است که «من 15 هزار جنگجو دارم و ما قادر به مقابله با حزبالله هستیم، حزباللهی که در نتیجه وضعیت لبنان و منطقه بسیار ضعیف شده است.»
ایراد این اظهارات در شرایطی است که لبنان پس از شکست مصطفی ادیب در تشکیل دولت جدید، وضعیتی از بحران و بینظمی در عرصه سیاسی را تجربه میکند. اکنون مساله این است که چرا جعجع در مقطع کنونی چنین اظهاراتی را به زبان میآورد و اساس هدف او از طرح موضوع تقابل و جنگ با حزب الله چیست؟
سمیر جعجع، قاتلی در لباس سیاستمدار
در تحلیلی اظهارات اخیر سمیر جعجع در ابتدا ضروری است پیشینه و سابقه سیاسی کنشهای سیاسی او مورد بررسی قرار گیرد. جعجع یکی از بازیگران اصلی جنگ داخلی لبنان است که در دهه 1970 آغاز شد و در سال 1990 با مداخله سوریه خاتمه یافت. سلیم جعجع فرمانده گروههای مسلح مسیحی موسوم به «فالانژها» در زمان جنگ داخلی لبنان بوده و بعد از پایان یافتن جنگ، به عنوان یک چهره غربگرای ضد مقاومت، فعالیت سیاسی خود را آغاز کرده است.
جعجع با 68 سال سن به عنوان رهبر سابق حزب فالانژ، دهها مورد ترور سیاسی انجام داده و افراد زیادی را کشته است. برای نمونه شبه نظامیان تحت فرمان سمیر جعجع، چهار دیپلمات ایرانی را در یک مرکز ایست و بازرسی خود ربودهاند و هنوز از سر نوشت آنها، هیچ اطلاعی در دست نیست. او همچنین، در کشتار «صبرا و شتیلا»، با نیروهای اسرائیلی در سال 1989 همکاری کرده است.
جعجع در سالهای بعد از پایان جنگ داخلی لبنان به جرم جنایات جنگی زندانی شد؛ حکم اولیه جعجع بعد از دستگیرى، اعدام بود، اما مدتى بعد به حبس ابد تغییر یافت. وی همزمان به چند بار حبس ابد به جرم ارتکاب قتل های سیاسی، از جمله قتل رشید کرامی، نخست وزیر لبنان در سال 1987، و سایر جرایم جنگی محکوم شد اما در سال 2005 در پی تصویب قانونی در پارلمان ملی لبنان سمیر جعجع رئیس حزب نیروهای لبنانی مشمول بخشودگی شد و پس از ۱۱ حبس در زندان وزارت دفاع این کشور آزاد و از آن پس تبدیل به یکی از ارکان اصلی گروه 14 مارس مورد حمایت غرب شد. وی در حال حاضر رهبری بخشی از مسیحیان به عهده دارد. پیشینه سیاسی و سابقه تاریخی جعجع به وضوح نشان میدهد که او در عرصه جدید تحولات سیاسی کشور لبنان در پی بحرانآفرینی و حتی کلید زدن یک جنگ داخلی جدید است.
جعجع پیاده نظام دومینوی بحرانآفرینی
در تحلیل اظهارات جعجع در مقطع کنونی مبنی بر آمادگی برای درگیری نظامی با حزب الله لبنان میتوان اظهار داشت که بدون تردید، در این نوع کنش و موضعگیری میبایست به نقش پنهان عربستان و سعودی و آمریکا در تحریک او برای ایجاد بحران و کامل کردن توطئه اخراج حزب الله از دولت و ساختار سیاسی بیروت توجه داشت. در چند سال گذشته عربستان و آمریکا تمام تلاش خود را برای اخراج حزب الله از دولت به کار گرفتهاند اما تا کنون در تحقق این هدف موفق نبودهاند. در چند ماه گشته به ویزه پس از وقوع انجار مشکوک بیروت، به نظر میرسد طرح آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی با قوت بیشتری در حال پیگیری است.
در این میان، سمیر جعجع و نیروهای تحت رهبری او یکی از تکههای پازل این بازیگران برای اجرایی کردن نقشه خود هستند. اساس نقشه بر این مبنا است که دولت لبنان دائما در وضعیتی از بحران و بیثباتی قرار بگیرد که توانایی مدیریت اوضاع و حل مشکلات کشور را نداشته باشد. در سطح دوم تلاش آنها این است که از تشکیل دولت ائتلافی همانند سابق ممانعت به عمل بیاورند؛ در نتیجه شاهد هستیم که در ابتدا با انفجار ساختگی بیروت زمینه شکست دولت حسان دیاب را فراهم کردند و در مرحله بعدی، با ایجاد موانع گسترده مانع تشکیل دولت توسط مصطفی ادیب شدند.
در راستای اجرایی کردن این سیاست، در چند ماه اخیر شاهد بودهایم که جعجع در تمامی طرح های سیاسی حل بحران حتی طرح فرانسه کارشکنی کرده است. عدم حضور در دولت دیاب و مخالفت با دولت ادیب و حتی اکنون که حریری نامزد احتمالی دولت اینده خواهد بود، گواه کنش سیاسی معنادار او هستند. در سطحی دیگر این تردید قابل طرح است که جعجع در وضعیت دشوار اقتصادی کشور لبنان، بودجه مالی اداره ۱۵ هزار میلیشیا نظامی و سلاح آنها را از کجا تامین میکند و چرا آمریکا و اروپا هیچگاه در مورد سلاح این گروه با آن سابقه جنایت آمیز سخنی نمیزنند؟ در مجموعع میتوان اظهار داشت، جعجع پیاده نظام طرح آمریکا و عربستان و رژیم صهیونیستی برای پیش بردن سیاست بحران آفرینی در لبنان و اعمال فشار بر مقاومت به منظور تن دادن به دولت تکنوکراتیک و خلع سلاح پس از حادثه مشکوک انفجار بندر بیروت است.
آیا تهدیدات جعجع علیه حزب الله مبنای واقعی دارد؟
بدون تردید تهدیدات جعجع علیه حزب الله مقدمهای برای ایجاد بستر جنگ داخلی و تهدید به اجرای استراتژی زمین سوخته است. موضوعی که یادآور سالهای تلخ جنگ داخلی است. این وضعیت تنها به سود طرفهایی است که از اجرای دموکراسی و ارجاع به صندوق آرا واهمه دارند یعنی جایی که مقاومت لبنان توانست با افزایش حمایت عمومی پیروز انتخابات پارلمانی 2018 شود. در واقع برخلاف عملکرد جعجع سلاح حزب الله و مقاومت در لبنان در خدمت امنیت و استقلال این کشور برای مقابله با تهدید رژیم صهیونیستی بوده و در عرصه داخلی حزب الله پایبند به دموکراسی بوده است.
اما در شرایط اکنونی به طور حتم تهدید به استراتژی زمین سوخته برای تحت فشار قرار دادن مقاومت لبنان کارایی ندارد و با عنایت به این واقعیت که حزب الله در حال حاضر به بازیگری منطقه ای تبدیل شده که ارتش تا دندان مسلح و به اصطلاح شکست ناپذیر صهیونیستی را زمینگیر کرده است، طبیعتاً در صورت نیاز با کمک مردم، ارتش و نیروهای امنیتی خواهد توانست همانند توطئه ظهور داعش، برای حفظ امنیت داخلی کشور هرگونه دسیسه خارجی را در نطفه خفه کند.
ارسال نظرات