اکنونکه یازده ماه از سالِ «رونق تولید» را پشت سر گذاشتهایم، زمان مناسبی است که مروری بر عملکرد اقتصاد ایران در سال 1398 داشته باشیم و ببینیم شعار سال -یعنی رونق تولید- چه مقدار تحقق پیدا کرده است. با تشدید تحریمهای تاریخی علیه ایران پس از خروج آمریکا از برجام، رشد اقتصادی کشور در سال 1397 -چه رشد با نفت و چه رشد بدون نفت- منفی شد. بسیاری از تحلیلگران، در آستانهی آغاز سال 1398 نیز این سال را بسیار بدتر از سالِ پیش توصیف کرده و آن را سال تهدیدها میخواندند. رهبر معظم انقلاب امّا در اولین سخنرانی خود در حرم رضوی، این اظهارات را رد کرده و سال 1398 را سال فرصتها خواندند. اکنون، در پایان سال رونق تولید باوجوداینکه ضعفهای بسیاری در حکمرانی اقتصادی از سوی مسئولین در این سال به ثبت رسیده، امّا فرصتِ تحریمها، جلوههای مثبت خود را نیز نشان داده است. امّا این جلوههای مثبت، چه هستند؟!
مهار تورم و التهابات ارزی
مهر 1397، نقطهی اوج جهش ارزی سال 1397 بود؛ بهگونهای که ارز به مرز 20 هزار تومان رسید. با تغییر رئیسکل بانک مرکزی و اتخاذ استراتژی مداخلهی هوشمند دولت در بازار ارز، نرخ ارز مهار شد و به 13 هزار تومان بازگشت. برخی تصوّر میکردند که این تغییر پایدار نخواهد ماند و در سال 1398، با حفظ فشارهای تحریمی آمریکا مجدداً کشور با جهشهای شدید ارزی مواجه خواهد بود. استفاده از اقتصاددانان جوان در بانک مرکزی و جدیت این نهاد مهم اقتصادی در مقابله با جنگ ارزی آمریکاییها باعث شد تا در سال 1398، نرخ ارز جهش نداشته باشد. با توجّه به تاثیر پذیری تورّم از نرخ ارز (البته در برخی مواقع، با وقفهی زمانی)، تورم نیز در سال جاری نسبت به سال گذشته با کاهش مواجه شد. تورم نقطهبهنقطه که در فروردین سال جاری از مرز 50% عبور کرده بود، مهار شد و در مسیر کاهشی قرار گرفت. بر اساس آمارهای مرکز آمار ایران، تورم نقطهبهنقطه در آذرماه به 8/27% رسید و در دیماه نیز 3/26% شد. روند کاهشی تورم، همچنان ادامه دارد. البته باید توجه داشت که کاهش نرخ تورم، به معنای کاهش قیمتها نبوده و بدین معناست که سرعت رشد قیمتها، کند شده است.
مثبت شدنِ رشد بدون نفت
رشد اقتصادی کشور در سال 1395 از 12% گذشت؛ این رشد بسیار بالا و بیسابقه بود. دلیل این رشد فوقالعاده نیز تنها یکچیز بود، فروش نفت! با توافق برجام، ایران توانست با افزایش چشمگیر فروش نفت، این رشد اقتصادی را رقم بزند. به همین دلیل بود که در سال بعد -یعنی 1396- رشد اقتصادی به 9/3% کاهش یافت. چون رشد درونزا و مبتنی بر عواملی همچون رشد تکنولوژی و پیشرفت در بخشهای غیرنفتی نبود، خیلی زود کاهش یافت. مهمترین ویژگی رشد اقتصادی متّکی به نفت این است که بسیار آسیبپذیر و وابسته به تکانههای خارجی است. همین امر باعث شد تا در سال 1397، رشد اقتصادی به 9/4-% برسد. منفی شدنِ رشد اقتصادی به معنای کوچک شدنِ اقتصاد ایران بود. با استمرار تحریمها و تلاشهای بیوقفهی آمریکا برای صفر کردنِ فروش نفت ایران، رشد اقتصادی سال جاری کشور نیز بر اساس آخرین آمارهای مرکز آمار ایران، به 6/7-% رسیده است. امّا آیا این موضوع، آنقدر که در ظاهر به نظر میرسد، ناراحتکننده است!؟ خیر!
به این دلیل که عامل اصلی این رشد منفی اقتصادی، تحریم نفتی است. رشد بخش «استخراج نفت و گاز» کشور در سال جاری تاکنون به 37-% رسیده است. همین موضوع باعث شده تا رشد اقتصادی بهطورکلی منفی بماند. امّا در مقابل، رشد اقتصادی بدون نفت ما در سال جاری صفر است. این در حالی است که در سال 1397، رشد اقتصادی بدون نفت کشور 4/2-% بود. این یعنی در سال گذشته، بخشهای مختلف اقتصاد ایران (کشاورزی، ساختمان، صنایع و ... اعم از بخش خصوصی، دولتی و تعاونی) کوچکتر شدند امّا در سال جاری اگرچه رشد نداشتند، امّا کوچک هم نشدند. این در حالی است که رشد اقتصادی با نفتِ امسال، کاهش داشته است. معنای این اعداد این است که اقتصاد ایران، امسال وابستگی خود به نفت را کاهش داد و سعی کرد بدون وابستگی به نفت، روی پای خود بایستد؛ و البته ایستاد.
سال جاری؛ سال اقتدار اقتصاد ایران
بنابراین اگر منظورمان از رونق تولید، معنای مصطلح آن در علم اقتصاد باشد، باید گفت در برخی بخشها مثل ساختمان (با رشد 6/9%ی) و کشاورزی (با رشد 4/3%ی) حتماً رونق داشتیم. امّا درمجموع، در اقتصاد غیرنفتیمان چون رشد اقتصادی مثبت نشد، رونق به معنای مصطلح را نداشتیم. امّا اگر معنای رونق تولید را چرخیدنِ چرخ کسبوکارها و نان خوردنِ خانوارها از کسبوکارهای اقتصادی بدانیم، این اتّفاق رخ داد. چرخ اقتصاد ایران –علیرغم تلاش بدخواهان ملّت ایران- چرخید و اقتصاد غیرنفتی ایران، برخلاف سال گذشته کوچک نشد؛ بنابراین سال 1398، سال قدرتنمایی اقتصاد ایران در مقابل تحریمها بود. سال آینده، حتماً بهتر خواهد بود؛ چراکه دیگر جایی برای تحریم بیش از این، وجود ندارد و رقمِ منفی رشد بخش نفت، حتماً کوچکتر خواهد شد.
سال جاری، سالی بود که مردم و همهی فعّالان اقتصادی و البته بخشهایی از دستگاه حکمرانی اقتصادی (مانند بانک مرکزی) تلاشهای خوبی انجام دادند و نگذاشتند، چوبِ آمریکایی لای چرخ اقتصاد ایران، کارگر بیفتد. البته اگر سایر دستگاههای حکمرانی اقتصادی نیز با بهبود فضای کسبوکار، دیپلماسی اقتصادی قوی و حضور مؤثر در بازارهای منطقه و اقداماتی ازایندست، به کمک بخش اقتصاد غیرنفتی میآمدند، همین امسال نیز میشد شاهد رشد بخش غیرنفتی نیز باشیم. بااینحال، سالِ 1398 از تهدید به فرصت تبدیل شد و با همدلی ملّت ایران و تلاشِ بیشتر مسئولین، میتوان سال آینده نیز از فرصتها استفاده کرد و شگفتیهایی در عرصهی اقتصاد آفرید.
ارسال نظرات