پایگاه رهنما:
ایران اکنون در یک جنگ تمامعیار اقتصادی است. همانطور که در جنگ نظامی، سربازان نظامی پیشقراولان مبارزه هستند، در جنگ اقتصادی نیز تولیدکنندگان کالاهای ایرانی، پیشقراولان جنگ اقتصادی هستند. اگر تولیدکنندهی ایرانی تقویت شود و تولیدکنندگان ایرانی بتوانند بخش قابلتوجهی از نیازهای جامعه را تأمین کنند، عملاً نیاز چندانی به واردات نخواهد بود که بخواهیم برای تأمین ارز وارداتی نفت بفروشیم. علاوه بر این، تقویت تولیدکننده ایرانی از طریق افزایش صادرات غیرنفتی میتواند به رشد اقتصادی بیشتر منجر شود. باوجود اهمیت بالای تولیدکنندگان، باز هم موانع زیادی پیش پای این سربازان جنگ اقتصادی وجود دارد؛ موانعی که عمدتاً توسط خودمان در مقابلشان قرار داده شده است، نه دشمن!
تولیدکنندگان؛ بزرگترین مؤدیان مالیاتی
یکی از مهمترین مشکلات تولیدکننده ایرانی این است که بیشترین مالیات را او میپردازد؛ گویی به خاطر «تولید» و جهاد در جبههی اقتصادی جریمه میشود. مثلاً برآوردها حاکی از آن است که از کل مالیاتهای اخذشده در سال ۱۳۹۵، بیش از ۶۰ درصد آن را صنایع کارخانهای -یعنی تولیدکنندگان- پرداخت کردهاند؛ یعنی بیش از ۴ برابر سهم صنعت در تولید ناخالص داخلی! بنابراین اگر قرار بود مالیات بهصورت عادلانه اخذ شود –و حتی به تولیدکنندگان در این شرایط تخفیف هم داده نشود- تولیدکنندگان تنها باید ۱۵% از کل مالیات را پرداخت میکردند. این در حالی است که سهم املاک و مستغلات در کل مالیات سال ۹۵، کمتر از ۶% و سهم عمدهفروشی و خردهفروشی تنها ۷.۵% بود. این شیوهی اخذ مالیات یعنی سیاستگذار دوست دارد دلالی و خرید و فروش خانههای خالی، سوداگری ارز و سکه و ... سودآور باشند، اما تولید، نه! بدیهی است که این آرایش، اصلاً آرایش مطلوب جنگ اقتصادی نیست.
کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش
یکی از مشکلات پیش روی تولیدکنندگان که به مشکلات نظام بانکی بازمیگردد، نبود نقدینگی و سرمایهی در گردش است. فلسفهی وجود نظام بانکی، واسطهگری مالی است؛ یعنی باید از مردم پساندازها را بگیرد و به تولیدکنندگان برساند تا آنها بتوانند به کمک این نقدینگی هدایتشده به سمت تولید، کار کنند و مقداری از سودِ حاصل از فعالیت اقتصادیشان را نیز به مردم و صاحبان پساندازها بازگردانند. مشکلات مختلف ساختار اقتصاد که یک موردِ آن، همان نظام مالیاتی معیوب است، باعث شده تا نقدینگی نه به سمت تولید، بلکه به سمت دلالی هدایت شود و نتیجهاش بشود همین پروندههای مفاسد اقتصادی روی میز دادگاه جرائم اقتصادی؛ بنابراین، اگر میخواهیم تولیدکنندگان، بهعنوان پیشقراولان جنگ اقتصادی وظیفهی خود را درست انجام دهند، باید نیروهای ستادی و پشتیبانی، با اتخاذ تدابیر مناسب سلاح ایشان (که در جنگ اقتصادی سرمایه است) را به دستشان برسانند.
استفاده واقعی از مشورتهای تولیدکنندگان
یکی از الزامات رونق تولید، استفاده از مشاورههایی است که تولیدکنندگان میدهند. تولیدکنندگان، چون در وسط میدانِ تولید هستند، دید بهتری نسبت به مشکلات دارند و مسائل و نیازهای خود را بهتر از هر کس دیگری میدانند؛ بنابراین استفاده از مشاورههای ایشان، میتواند بسیار راهگشا باشد. این در حالی است که دولت، معمولاً از مشورت تولیدکنندگان و بخش خصوصی، بهصورت نمایشی و فرمایشی استفاده میکند. اخیراً رئیس اتاق بازرگانی در انتقاد به مشورت گیریهای صوری دولت به وزیر اقتصاد گفت: «لطفاً به دوستان بفرمایید ساعت ۷ بعدازظهر تماس نگیرند که فردا ۸ صبح یک جلسه برای یک تصمیم مهم برگزار میشود». همچنین بارها فعالین اقتصادی از دولت خواستند تا در مورد ارز ۴۲۰۰ تومانی و رانتهایش فکری کند، اما اتفاقی نیفتاد. مجموعهی اتفاقات اینچنینی نشان میدهد هنوز وضعیت جنگ اقتصادی و جایگاه تولیدکننده در این میان، برای بسیاری از مسئولین جا نیفتاده است.
۷۰ خوانِ رستم؛ پیش روی تولیدکننده
با مروری بر مشکلاتِ پیش روی تولیدکننده ایرانی روشن میشود که به تعبیر رهبر معظم انقلاب، تولیدکنندهی ایرانی برای ایجاد کسبوکار جدید و تولید بیشتر، نهفقط با هفتخوانِ رستم بلکه با ۷۰ خوان مواجه است. مسئولین، اما گاه بهجای اینکه تلاش کنند تا این مشکلات را هموار کنند، با زیر سؤال بردنِ ایستادگی و مقاومت اقتصادی و ذکر نکاتی حاشیهای مثلاینکه «اگر زیادی بایستیم، بایمان خسته میشود»، همچنان تلاش میکنند تا مشکلات اقتصادی را با مذاکره و فروش نفت بیشتر حل کنند. این در حالی است که حتی اگر به فرض محال چنین اتفاقی هم بیفتد و پایدار باشد (باز مانند خروج امریکا از برجام، با چنین بدعهدیهایی مواجه نشویم)، با فروش نفتِ بیشتر و واردات با درآمد ارزی حاصل از آن، در بلندمدت تنها تولیدکنندهی داخلی را نابود و کارگر ایرانی را بیکار کردهایم؛ بنابراین بهتر است از همین امروز، با تقویت تولیدکنندگان - این پیشقراولان جهاد اقتصادی- مسیر پیشرفت پایدار را هموار کنیم.
ارسال نظرات