پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
14 دی 1398 - 11:42

سناریوی خطرناک آمریکا برای آینده عراق

آنچه در طول این چند ماه، به‌ویژه روز‌های اخیر در عراق رخ‌داده یا در حال رخ دادن است، حکایت از آن دارد که در عراق شرایط خوبی حاکم نیست و برخی مشکلات و بعضاً کج روی‌ها، ساختار‌های این کشور را با چالش جدی مواجه کرده است
نویسنده : حسن رشوند
کد خبر : 4807

پایگاه رهنما:

آنچه در طول این چند ماه، به‌ویژه روز‌های اخیر در عراق رخ‌داده یا در حال رخ دادن است، حکایت از آن دارد که در عراق شرایط خوبی حاکم نیست و برخی مشکلات و بعضاً کج روی‌ها، ساختار‌های این کشور را با چالش جدی مواجه کرده است. زمانی که اولین جرقه‌های اعتراضات و در کمترین زمان تبدیل اعتراضات به آشوب‌ها در جنوب عراق و اتفاقاً در مناطق شیعه‌نشین بصره و العماره و... زده شد و افراد به‌ظاهر معترض، به کنسولگری ایران در بصره حمله کردند و کنسولگری ایران در بصره را آتش زدند، بسیاری از تحلیل گران معتقد بودند اهداف این عده فراتر از اعتراض به وجود فساد در دولت عراق است و این جماعتی که با سناریوی آمریکایی- صهیونیستی و پول سعودی به میدان آمده‌اند، قرار نیست به این زودی صحنه را ترک کنند. فشار‌های سیاسی باعث استعفای دولت «عادل عبد المهدی» شد، ولی اعتراضات فروکش نکرد. جریان سیاسی برتر پارلمان، کاندیدای موردنظر خود را بر اساس قانون موجود معرفی کرد، ولی باز اعتراضات فروکش نکرد. قانون انتخابات به‌طور اساسی تغییر کرد و از حالت انتخاب براساس سهم حزبی به انتخاب فردی تغییر کرد و حتی اعلام آمادگی برای برگزاری زودهنگام انتخابات پارلمان به شیوه جدید داده شد، ولی باز معترضین کف خیابان ماندند و شعار دادند با این تفاوت که دیگر معلوم نبود آن‌ها چه خواسته روشنی از حاکمیت عراق دارند. رئیس‌جمهور «برهم صالح» از معرفی نخست‌وزیر جدید از جریان سیاسی غالب در پارلمان خودداری کرد و برای آرامش کشور به منزل شخصی خود به سلیمانیه زادگاهش در کردستان رفت که در پی این اقدام او، برخی شایعه استعفای وی را مطرح کردند، اما باز عراق آرام نگرفت. او اکنون به کاخ خود در منطقه سبز بغداد بازگشته است و همه امیدوارند که عراق از این پس آرام گیرد؛ اما نکته اساسی آنجاست که ناآرامی در عراق یک پروژه طراحی‌شده توسط آمریکا است؛ همان‌طور که لبنان یک پروژه طراحی‌شده است و با وجود معرفی نخست‌وزیر جدید، معترضین سازمان‌دهی شده جلوی منزل «حسان دیاب» که مأمور تشکیل کابینه شده است، تجمع کردند و خواستار کناره‌گیری وی شدند.

آیا عراق می‌تواند انتخابات زودهنگام برگزار کند؟
با توجه به شرایط موجود در عراق، سؤال اینجاست که آیا عراق می‌تواند انتخابات زودهنگام برگزار کند و آرامش نسبی که بعد از دفع گروه تروریستی داعش چند سالی بود در این کشور حاکم شده بود را به این کشور بازگرداند. مسئولان و کارشناسان عراقی برگزاری انتخابات زودهنگام را ظرف ماه‌های آتی در کشورشان غیرممکن می‌دانند.
«ریاض البدران» عضو شورای کمیساریای عالی انتخابات عراق در گفت‌وگو با خبرگزاری رسمی این کشور «واع»، زیرساخت‌های فنی برای برگزاری انتخابات زودهنگام عراق در سطح شهرستان‌ها و کوچک‌تر از آن را غیرآماده خواند و گفت: «حاضر شدن زیرساخت‌های برگزاری انتخابات به زمان نیاز دارد و کمتر از یک سال هم‌زمان نمی‌برد.» این خبرگزاری عراقی به نقل از «مقداد الشریفی» کارشناس مسائل انتخابات هم آورده است: کمیساریای جدید انتخابات و قانون جدید که نیازمند یک‌نهاد ناظر است، قادر نخواهد بود انتخابات زودهنگام را برگزار کند. «علاء عبد عوده» رئیس کمیساریای انتخابات در استان «ذی قار» عراق هم گفت: بازنشسته کردن اعضا و مدیران فعلی کمیساریای انتخابات و انتخاب جانشینانی برای آن‌ها از خارج از کمیساریا دست‌کم شش ماه زمان نیاز دارد و این مدیران جدید هم به دوره‌های آموزشی داخلی و خارجی نیاز دارند که خود، شش ماه دیگر زمان می‌برد؛ علاوه بر اینکه باید قرارداد‌های محکمی با شرکت‌های خارجی برای رساندن کمک‌های لجستیک لازم به کمیساریا به‌منظور برگزاری انتخابات منعقد شود.» بااین‌همه چالش، خیلی‌ها امیدوار نیستند که عراق بتواند در مدت‌زمان کوتاهی انتخابات جدیدی را برگزار کند و تازه اگر انتخاباتی برگزار شود، تردید وجود دارد که آمریکا پروژه‌هایی همچون تقلب را در این کشور پر چالش دنبال نکند. چراکه آمریکا اهداف بلندتری را در منطقه دنبال می‌کند.

تجزیه کشور‌های منطقه هدف اصلی آمریکا و رژیم صهیونیستی
پروژه آمریکا برای شکل‌دهی به خاورمیانه جدید، تجزیه کشور‌های غرب آسیا و کشور‌های اسلامی است، رژیم صهیونیستی نیز در کنار آمریکا اهتمام ویژه‌ای به این موضوع دارد. تجزیه کشورها، طرحی راهبردی برای تضمین برتری منطقه‌ای رژیم صهیونیستی است. این طرح بر این موضوع تأکید دارد که رژیم صهیونیستی باید به محیط جغرافیایی خود از طریق تجزیه کشور‌های اطراف خود به کشور‌های خردتر و ضعیف‌تر، چینش دوباره‌ای بدهد. در این پروژه گام اول تجزیه عراق و سوریه است و مهم‌ترین ابزار اجرایی طرح تقسیم در این دو کشور، استفاده از دو عنصر «قومیت» و «مذهب» است تا با اجرای فدرالیسم، این کشور‌ها به سه بخش شیعه‌نشین، سنی نشین و کردنشین تقسیم شوند.

به باور آمریکایی‌ها، این پروژه در منطقه کردستان عراق پیشرفت داشته است و در ادامه باید در دو بخش دیگر عراق، نیز عملیاتی شود. به همین دلیل عراق، کانون تمرکز طرح تجزیه کشور‌های اسلامی محسوب می‌شود که تجزیه آن، تجزیه دیگر کشور‌های منطقه را به دنبال خواهد داشت.
در کشور عراق پس از سقوط صدام، فدرالیسم و تجزیه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین تمهیدات آمریکا در این کشور همواره مدنظر بوده است. از جمله رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا آشکارا، راه‌حل بحران عراق را تجزیه این کشور معرفی می‌کند. «سنای آمریکا» نیز رسماً قصد خود را برای تجزیه کشور‌های منطقه با مصوبه رسمی ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۷ (۷ مهر ۱۳۸۷) ازجمله تجزیه عراق به سه منطقه فدرالی را افشا کرد؛ جان بولتون مشاور برکنار شده امنیت ملی آمریکا و یکی از معماران اصلی جنگ آمریکا علیه عراق نیز در اظهارنظری عجیب، پا را از این نیز فراتر گذاشته و خواستار تشکیل دولت سنی در بخش شرقی سوریه گردید که همان طرح آمریکا در راستای طرح تجزیه عراق و سوریه است. بنیامین نتانیاهو نیز از تجزیه عراق به‌شدت دفاع و سیاست رژیم صهیونیستی را حمایت از استقلال کردستان عراق می‌داند، وی طی اظهاراتی در دانشگاه تل‌آویو بیان می‌کند: «تراژدی عراق مانند تراژدی سوریه، سودان و لیبی، ساخت رژیم صهیونیستی است. همه این کشور‌ها باید بی‌ثبات شده تا طرح بالکانیزه کردن خاورمیانه تحقق پیدا کند. حمایت رژیم صهیونیستی برای نابودسازی عراق باهدف فراهم کردن بستر دولت مستقل کردستان بوده است. رژیم صهیونیستی باید از روحیه استقلال‌طلبی کرد‌ها حمایت کند».

مجله «نیرو‌های مسلح آمریکا» وابسته به پنتاگون نیز در مقاله‌ای به قلم رالف پترز با نام «مرز‌های خونین، چگونگی تصور خاورمیانه‌ای بهتر» بیان داشت که استقرار دموکراسی در جهان بدون تغییر مرز‌های خاورمیانه امکان‌پذیر نیست. نویسنده این مقاله می‌نویسند: برای گسترش دموکراسی و از میان بردن ریشه‌های تروریسم باید مرز‌های خاورمیانه مجدداً تعیین شود که حکایت از جدیت طرح برای تجزیه کشور‌های منطقه دارد. آمریکا از زمان اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ به دنبال تجزیه این کشور به سه اقلیم یا دولت کوچک واگرا بوده است. البته این راهبرد در درجه اول خواسته رژیم صهیونیستی است، چراکه «عراق واحد» خطری برای موجودیت رژیم صهیونیستی به شمار می‌رود، هدف بعدی آمریکا از این اقدام، قطع زنجیره ائتلاف شیعی است که از سوی ایران حمایت می‌شود و از افغانستان آغازشده و تا عراق، سوریه، لبنان و فلسطین امتداد پیدا می‌کند؛ بنابراین هدف نهایی هر طرحی در منطقه غرب آسیا از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی، براندازی محور مقاومت شیعی غرب آسیا بر ضد نفوذ آمریکایی - صهیونیستی است.

ارسال نظرات