اوراسیا به عنوان یک ایدئولوژی در فضای سیاسی روسیه سابقه چند ده ساله دارد اما به عنوان یک اتحادیه اقتصادی اراده سیاسی جدیدی است که می کوشد به بخشی از نیازهای روسیه جدید پاسخ عملی تری بدهد. روسیه از نظر تولید ناخالصی داخلی، جمعیت، جریان تجارت و سرمایهگذاری، قدرتمند ترین کشور این منطقه است و در صورت موفقیت در ایجاد یک منطقه وسیع تجارت آزاد با تعرفه های ترجیحی میان این کشور با کشورهای حوزه قفقاز، آسیای مرکزی و اروپای شرقی می تواند در کنار وابستگی بیشتر این کشورها به اقتصاد خود یک جهش قابل ملاحظه را در حوزه صادرات غیر نفتی را تجربه کند.
اما وابستگی کشورهای عضو به صادرات مواد اولیه، روابط بین دولتی متقابل کشورها بجای روابط بین ملتی و حجم کوچک تجارت متقابل از ویژگیهای اتحادیه اقتصادی کشورهای اتحادیه اوراسیا است که مانع اصلی گسترش جدی روابط اقتصادی آنها در سالهای گذشته بوده است.
هر چند روسیه با جمهوری های سابق جدا شده از آن میراث مشترکی از زیرساخت های به هم پیوسته را به ارث برده اند و این موضوع همواره یکی از مولفه های تسهیل همگرایی بین آنها بوده است.
جمهوری اسلامی ایران نیز در پیوستن به این اتحادیه دغدغه های خود را دارد. شکستن سد تحریم ها، رها شدن از انحصار مبادله با دلار مهمترین جذابیت های کوتاه مدت این اتحادیه برای ایران است. جمهوری اسلامی ایران همچنین در صورت پیوستن به این اتحادیه در بلند مدت می تواند به یک بازار 180 میلیونی روبه گسترش غیر نفتی در همسایگی مرزهای ابی و خاکی خود در شمال دسترسی داشته باشد و به یکی از جدی ترین رقبای روسیه در این بازار تبدیل شود.
تاکید بر اهداف سیاسی- فرهنگی و دغدغه های امنیتی مشترک در کنار تمرکز بر مرزهای فراخ ایران فرهنگی نیز میتواند زمینه نفوذ اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را در این منطقه فراهم کند.
بنابراین هر چند که یک اراده شفاف سیاسی در حوزه سران کشورهای همسایه خصوصا ایران و روسیه برای همگرایی وجود دارد اما به همین اندازه فرصت های این بازار برای بخش خصوصی دو کشور که بازیگران اصلی اتصال زنجیرهای این همگرایی می باشند مبهم و شناخته نشده است. تنوع زبانی زیاد و تبادلات کم فرهنگی و رسانه ای در کنار عدم اعتماد تاریخی مهمترین موانع عمده این همگرایی است.
اگر جمهوری اسلامی ایران می خواهد قدم های آرام ولی مطمئنی برای همگرایی با اتحادیه اورآسیا و حضور موفق در این بازار بردارد بیش از هر چیز به یک بازآرایی در حوزه نیروهای اقتصادی خود نیاز دارد. نیروهای جوان و تحصیل کرده زیادی امروز در بخش خصوصی کشور فعال هستند که توان آموختن قواعد ورود به بازارهای جدید و رقابتی را دارند.
اگر از مبادلات و قراردادهای دولتی منعقده میان دولت ها فاکتور بگیریم باید بپذیریم که بخش خصوصی اقتصاد ایران برای ورود به این بازار نیاز به اطلاعات و دانش کافی از این بازار دارد. اطلاعات دقیق رکن اصلی تولید صادراتی در هر کشوری می باشد.
یک همگرایی موفق اقتصادی در کنار وجود اراده سیاسی نیازمند ایجاد مکانیسم درستی از تبادل اطلاعات میان بازارهای کشورهای خواهان همگرایی می باشد. این مکانیسم تبادل اطلاعات میان بخش خصوصی کشور ما با کشورهای اتحادیه اروآسیا که مهمترین عضو آن روسیه می باشد وجود ندارد. اگر این مکانیسم درست تبادل اطلاعات میان ایران و کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اروآسیا قدم به قدم شکل بگیرد بازارها به صورت هوشمند در تکمیل نیازهای همدیگر به سمت یک همگرایی تمام عیار حرکت خواهند کرد در غیر این صورت بازارهای موازی دیر یا زود یکدیگر را طرد خواهند نمود.
ارسال نظرات