رژیم صهیونیستی در آستانه دومین سال جنگ غزه، پس از کشتار دهها هزار فلسطینی و نابودی زیرساختها، اکنون راهبردی کلانتر را دنبال میکند تا این باریکه را به سرزمینی غیرقابل سکونت تبدیل کند.
در این چارچوب ارتش صهیونیستی در دور جدید عملیات خود در غزه تخريب ساختمانهای بلند و برجهای مسكونی را در اولویت قرار داده است و در اولین اقدام، روز جمعه برج مسکونی «المشتهی» در غرب شهر غزه در پی هشدار وزیر جنگ رژیم صهیونیستی با سه موشک هدف قرار گرفت و به طور کامل تخریب و با خاک یکسان شد.
یسرائیل کاتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اهالی غزه را به نابودی تهدید کرد و گفت که اولین اخطار تخلیه ساختمانهای چند طبقه در شهر غزه است، زیرا که هدف قرار خواهند گرفت.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، تلآویو ادعا کرده که این برجها به عنوان پایگاههای نظامی یا محل استقرار نیروهای حماس مورد استفاده قرار میگرفتند و هدف از تخریب آنها، از بین بردن زیرساختهای نظامی حماس بوده است.
تخریب ساختمانهای غزه مربوط به زمان حال نیست بلکه از همان آغاز جنگ غزه، تخریب سیستماتیک ساختمانها در دستورکار ارتش اشغالگر قرار داشت و برخلاف ادعاهای مقامات صهیونیستی، نابودی زیرساختهای حیاتی به عنوان ابزاری برای فشار بر غیرنظامیان، راهبرد محوری این رژیم بوده است.
طبق آخرین دادههای سازمان ملل (از اکتبر 2023 تا جولای 2025)، حدود ۱۹۳ هزار ساختمان در غزه یا به طور کامل تخریب شده یا درجاتی از آسیب را متحمل شدهاند، این رقم معادل حدود ۷۸ درصد کل سازههای شهری غزه است.
نهاد سازمان ملل برای آسیای غربی (ESCWA) نیز برآورد کرده که مجموع تخریب و آسیب میتواند به حدود ۳۶۰ هزار ساختمان برسد. گزارشهای رسانهای معتبر مانند آسوشیتدپرس و فرانس۲۴ نیز میانگین این تخمینها را حدود ۱۷۰ تا ۲۰۰ هزار ساختمان تخریب یا آسیب دیده عنوان کردهاند.
سخنگوی دفاع شهری غزه اعلام کرد که نظامیان رژیم صهیونیستی از اوایل آگوست تقریبا در کمتر از یکماه بیش از ۱۵۰۰ ساختمان مسکونی را به طور کامل در شهرک الزیتون در جنوب شرقی شهر غزه تخریب کرده است.
با توجه به این شرایط، تقریباً تمامی ساختمانهای غزه به طور کامل و یا به صورت جزئی تخریب شدهاند و اکنون تعداد اندکی از برجهای باقیمانده نیز در فهرست نابودی قرار دارند تا ویرانه سازی قطعی انجام گیرد.
تخریب هدفمند مناطق مسکونی
این اقدام ارتش صهیونیستی در پایان دو سالگی جنگ غزه، به صورت هدفمند انجام میشود تا شاید بتواند از این طریق بخشی از اهداف خود را محقق کند. در نوار غزه، تراكم جمعيت بسيار بالاست و برجهای مسكونی تنها راه اسكان هزاران خانواده در محدودهای كوچک محسوب میشوند و نابودی هدفمند اين برجها در عمل به معنای بیخانمان شدن هزاران خانواده است.
تلآویو با اين اقدام در واقع در پی اجرای شكلی از انتقال آرام يا همان پاكسازی تدريجی جمعيتی است. وقتی زيرساختهای حياتی زندگی ـ از آب و برق گرفته تا مسكن و خدمات بهداشتی ـ از ميان برود، مردم ناچار به ترک منطقه میشوند. در اين چارچوب، تخريب برجها ابزاری برای فشار روانی و جسمی بر جمعيت غيرنظامی غزه است تا فلسطینیان به سمت مرزهای مصر يا مناطق ديگر رانده شوند.
اين راهبرد در امتداد سياستهای تاريخی رژیم صهیونیستی برای تغيير بافت جمعيتی سرزمین فلسطين تفسير میشود. همانطور كه در ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ ميليونها فلسطينی به زور آواره شدند، امروز هم این رژیم میكوشد با نابودی بسترهای زندگی در غزه موج جديدی از آوارگی ايجاد كند.
برجهای بلند، به دليل ظرفيت زياد برای اسكان آوارگان و نمادين بودنشان، نخستين اهداف در اين مسير هستند و با فرو ريختن يک برج، نه تنها صدها خانواده بیخانمان میشوند بلكه اميد به بازسازی زندگی شهری نيز تضعيف میشود.
به بيان ديگر، اين تخريبها بخشی از جنگ استراتژيک برای نابودی «حق ماندن» فلسطينيان در سرزمينشان است. در نگاه صهیونیستها، اگر زندگی در غزه به جهنمی غيرقابل تحمل بدل شود، آنگاه جامعه جهانی و حتی بخشی از مردم فلسطينی به انتقال اجباری تن خواهند داد.
در صورت تخریب کامل غزه، تلآویو و واشینگتن میتوانند با توجیه بازسازی این باریکه، فلسطینیان را از آنجا بیرون کنند و بازگشت دوباره آنها را با موانع گستردهای مواجه سازند، تا امکان بازگشت به سرزمینشان عملاً غیرممکن شود؛ سناریویی که پیشتر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، نیز آن را پیشنهاد داده بود.
تصویر آخرالزمانی از غزه برای اعلان پیروزی
رژیم صهیونیستی همواره در جنگهای خود با گروههای فلسطینی، با دستگاه تبليغاتی خود كوشيده تصوير قدرت بلامنازع ارتش خود را به جامعه داخلی و حاميان خارجی القا كند. با اين حال، جنگهای اخير به ويژه در غزه نشان دادهاند كه ارتش صهیونیستی نه تنها قادر به نابودی كامل مقاومت نيست، بلكه در بسياری از نبردهای زمينی با شكست و تلفات جدی مواجه میشود.
از اين منظر، تخريب برجها و ساختمانهای مرتفع در غزه نوعی پيروزی نمادين برای تلآويو محسوب میشود. نمايش تصاوير ويرانههای گسترده، برجهای فرو ريخته و چشمانداز شهری نابودشده، در رسانههای عبری به بخشی از روايت دستاوردسازی بدل میشود.
جامعه صهیونیستی كه درگير نگرانیهای امنيتی، شكافهای داخلی و هزينههای جنگی است، نياز به نشانههای ملموس از موفقیت ارتش در غزه دارد. تخريب فيزيكی شهر غزه به اين جامعه اين احساس را القا میكند كه دستكم دشمن در سطح زيرساختی و شهری به طور كامل نابود شده است، حتی اگر در عرصه ميدانی و زمينی هنوز مبارزان مقاومت به فعاليت ادامه دهند.
به عبارت ديگر، تلآویو میكوشد با خلق تصويری آخرالزمانی از غزه، شهری ويران، بیبرج و بیساختمان برای افكارعمومی داخلی و حتی حاميان بينالمللی خود اين پيام را بفرستد كه «ما توانستيم دشمن را نابود كنيم». اين تصوير هرچند واقعيت میدانی را بازنمايی نمیكند اما در جنگهای مدرن كه بُعد روانی و رسانهای بسيار پررنگ است، میتواند به عنوان سرپوشی بر شكستهای نظامی به كار آيد.
جبران شکست نیروی زمینی در برابر حماس
عامل دیگری که اسرائیل را به سیاست تخریب برجها سوق داده است به تحولات میدانی در غزه بازمیگردد. تجربه دو سال گذشته نشان داده كه ارتش اشغالگر در جنگ زمينی با حماس و ساير گروههای مقاومت دچار مشكلات جدی است. تونلها، عمليات كمين و شيوههای چريكی مقاومت بارها ارتش را غافلگير كرده و تلفات انسانی سنگينی به آن وارد آورده است.
يکی از مهمترين چالشها برای ارتش صهیونیستی، استفاده مبارزان مقاومت از ساختمانها برای اجرای عمليات كمين بوده است. برجها با ساختار پيچيده و طبقات متعدد، مكان مناسبی برای جنگ شهری محسوب میشوند.
هرچند تلآویو با تجهيزات پيشرفته تلاش میكند اين فضاها را پاكسازی كند اما ورود به آنها خطر تلفات بالا را در پی دارد و تاکنون نظامیان صهیونیست بارها در تلههای انفجاری رزمندگان مقاومت گیر افتاده و کشته شدهاند و مقامات تلآویو نیز به خاطر تلفات زیاد در اینگونه عملیات، از آنها به عنوان روزهای سخت یاد میکنند.
هرچند تلآویو با تجهیزات پیشرفته تلاش میکند این فضاها را پاکسازی کند اما ورود زمینی به آنها خطر تلفات سنگین را به همراه دارد و نظامیان صهیونیست تاکنون بارها در تلههای انفجاری نیروهای مقاومت گرفتار شده و کشته شدهاند و مقامات تلآویو نیز این عملیاتها را به خاطر تلفات بالا، «روزهای سخت» توصیف میکنند.
به گزارش روزنامه جروزالم پست رزمندگان حماس در تقریباً 30 درصد از نوار غزه احساس امنیت نسبی میکند و این امر به آنها این امکان را میدهد که در 60 تا 70 درصد از مناطق دیگر نفوذ کنند و منتظر فرصتهای مناسب برای هدفگیری نظامیان اسرائیلی باشند .
از این رو، تلآویو راهبردی اتخاذ کرده که بر نابودی کامل این ساختمانها پیش از هرگونه درگیری زمینی متمرکز است. به عبارت دیگر، وقتی برج وجود نداشته باشد امكان پنهان شدن يا اجرای كمين از سوی مبارزان مقاومت هم از ميان میرود. به اين ترتيب، تلآویو میكوشد با هزينهای اندک و با بمباران هوايی از پرداخت هزينه سنگين انسانی در نبردهای رودررو بپرهيزد.
اين اقدام از منظر نظامی قابل فهم است اما مشكل اینجاست كه در عمل هزاران غيرنظامی بیگناه را قربانی میكند و به تخريب وسيع زيرساختهای غيرنظامی میانجامد. از منظر حقوق بينالملل، تخريب عمدی منازل مسكونی بدون ضرورت نظامی، مصداق جنايت جنگی است ولی تلآویو با بهرهگيری از سكوت يا حمايت قدرتهای بزرگ، اين راهبرد را بیپروا دنبال میكند.
تخریب گسترده ساختمانهای غزه از سوی ارتش اشغالگر با این هدف صورت میگیرد که میخواهد امکان کمین و تلهگذاری نیروهای حماس را از بین ببرد ولی تجربه نشان داده این نیروها عمدتاً در تونلهای زیرزمینی حضور دارند نه در برجها، و همین امر سبب شده نظامیان صهیونیست در مدت طولانی جنگ نیز به اطلاعات قابلتوجهی از مخفیگاهها دست نیابند و نابودی ساختمانها هم کمکی به این هدف نمیکند.
بر همین اساس جروزالم پست در گزارش خود که روز چهارشنبه منتشر شد، اثربخشی سیاست تخریب ساختمانها را زیر سوال برد و خاطرنشان کرد که نتایج آن «ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.»
تجربه نیز نشان داده كه چنين راهبردهايی نه تنها مقاومت را نابود نكرده بلكه بر خشم و انگيزه مردم فلسطين برای ایستادگی در برابر دشمن اشغالگر افزوده است. هر برج فرو ريخته، به نمادی از ظلم اسرائيل و دليلی تازه برای ادامه مقاومت بدل میشود و تصاوير ويرانههای غزه افكارعمومی جهانی را بيش از پيش نسبت به ماهيت واقعی جنگ آگاه میكند و فشار بر صهیونیستها برای پاسخگويی به جنايات جنگی را افزايش میدهد و در بلندمدت اين سياست احتمالاً به افزايش انزوا و مشروعيتزدايی از اين رژيم خواهد انجاميد.
ارسال نظرات