روزنامهها در لابهلای گزارشها و سرمقالهها، قسمتی از صفحات خود را به اخبار روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که مشرق در ادامه به آنها اشاره میکند.
***********
فقدان گزارشی قابل عرضه و استفاده برای مردم در گفتوگوی روحانی با خبرنگاران موجب شد روزنامههای حامی دولت، تیتری غلطانداز را برای این سخنان انتخاب کنند.
آقای روحانی روز دوشنبه، پس از ۲۰ ماه (بالغ بر ۶۰۰ روز) دوری گزیدن از رسانههای داخلی، به جمع خبرنگاران آمد. اما مجموع اظهارات وی، فاقد گزارش ملموس از کارنامه و دستاوردهای دولت بود. به همین دلیل هم روزنامههای حامی دولت، به جای تیترکردن اظهارات اقتصادی روحانی ترجیح دادند، قسمتی مبهم و شاعرانه از سخنان وی را تیتر کنند.
روحانی مجدداً با پیشکشیدن موضوع مذاکره با آمریکا گفت: «هر زمانی که بدانم ملاقاتی و جلسهای مشکل ملت ایران را حل میکند و منافع ملت ایران را تأمین میکند، در آینده هم این کار را خواهم کرد و آماده هستم برای فداکاری و ایستادگی و افتخار میکنم که برای منافع ملی و ملتم، قربانی شوم.»
روزنامههای بزککننده برجام اما با حذف موضوع سخن روحانی، به نحوی تیتر زدند که ناظر به اظهارات مجادلهبرانگیز وی درباره مباحث سیاسی داخلی باشد.
- روزنامه ایران: آمادهام برای ملتم قربانی شوم. (بدون هیچ اشارهای به بحث مذاکره و پرداختن به سوتیترهای اختلاف داخلی)
- آفتاب یزد: برای تأمین منافع مردم حاضرم قربانی شوم.
- سازندگی: شورای نگهبان نظارت کند، نه دخالت- آمادهام قربانی شوم(!)
برخی روزنامههای دیگر نیز از سخنان اختلافبرانگیز و ابهامبرانگیز روحانی در مسائل داخلی تیتر زدند.
این اظهارات مبهم و اصرار نشریات حامی بر ابهام و شبههانگیزی بیشتر، سایت جهاننیوز نوشت: آقای روحانی، بعد از نزدیک دو سال اقدام به برگزاری نشست خبری کرد. این نشست هم با سخنان جالب توجهی درخصوص گرانی قیمت ارز و سایر کالاها در کشورمان و سقوط ارزش ریال و موارد دیگر همراه شد. دومین نکتهای که آقای رئیس جمهور به آن اشاره کرد، موضوع قربانی شدن وی بود.
این برای دومین بار است که روحانی در ماههای اخیر از قربانی کردن خود برای منافع ملت صحبت کرده است.
روحانی مطرح کرد که «آمادهام که برای ملتم برای منافع ملی قربانی شوم.»
همین موضوع را پاد «پایگاه اطلاعرسانی دولت» نزدیک یک ماه پیش در صفحه توئیتری خود منعکس کرد که نگاهی به کامنتهایی که زیر این پست پایگاه دولت از سوی کاربران این شبکه اجتماعی درج شده است، نشان میدهد که چندان واکنش مثبتی به این سخنان رئیس جمهور وجود ندارد.
جهاننیوز ادامه میدهد: این سخنان ابهاماتی هم دارد. این که چه جلسهای قرار است انجام بگیرد که رئیس جمهور قرار است در آن حضور یابد و قربانی شود یکی از ابهامات این سخنان است. دولتمردان باید بهجای سخنان معماگونه، با مردم صادقانه و شفاف صحبت کنند موضوعی که همواره دولت شعار آن را داده و دولتمردان از شفافیت و محرم دانستن مردم صحبت کردهاند. اینکه با سخنانی معماگونه و ابهامانگیز مسئول اول دولت صحبت کند و سپس مردم را دچار سردرگمی کند نه برای کشور خوب است نه در اداره مشکلات و مصائبی که امروز مردم گرفتار آن هستند گشایش ایجاد میکند. در واقع بیشتر گرهای میشود در گرهها و مشکلات دیگر.
از سوی دیگر سؤال اینجاست که چرا باید روحانی خود را قربانی کند. متاسفانه مردم بعضا دچار مشکل و قربانی برخی اهمالکاریهای همین مسئولان هستند. از این جهت بیشتر از اینکه رئیس جمهور خود را قربانی کند، نیازمند مدیریت درست است تا مردم قربانی روند مشکلآفرین نشوند.
متاسفانه ابهامات زیادی در حوزههای مختلف مدیریتی وجود دارد. ابهامات سبب شده تا بسیاری از افراد در سایه همین موضوع دست به سودجویی بزنند.
اهمالکاریها در حوزههایی مانند مسکن با حمله به مسکن مهر، حوزه خودروسازی که بازار خودرو را آشفته و هر روز شاهد قیمتی برای خودرو هستیم و همچنین عدم خصوصیسازی صحیح که باعث بحران کارگری و بیکار شدن آنها میشود، نمونهای از این اهمالکاریهاست که در آن متاسفانه مردم قربانی شدهاند.
یک روزنامه زنجیرهای، از اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهخاطر بازداشت مدیر کانال ضدانقلابی آمدنیوز تشکر کرد.
الیاس حضرتی در ستون «نقد و نظر»(!) روزنامه اعتماد و در یادداشتی با عنوان «برادران، دستمریزاد» مینویسد: از خبری که دیروز منتشر شد، خیلیها خوشحال شدند. نه فقط دل بچه حزباللهیها و انقلابیها از به دام افتادن سردمدار «آمدنیوز» شاد شد، بلکه مردم کوچه و بازار هم از اینکه شنیدند شر مزاحمی التهابآفرین و بدخواه کشور از سرشان کم شد، احساس خرسندی کردند.
مردم ایران البته مهربانند و از به مخمصه افتادن دیگران شاد نمیشوند، اما متاسفانه قصه روحالله زم متفاوت از دیگران است. او به راه خطا رفت، به پند خیرخواهان اعتنا نکرد، از روزگار درس نگرفت و بر خبط و خطاهای مستمرش بلکه بر مزاحمتهای شرمآورش اصرار ورزید.
کاری که آمدنیوز میکرد، کار رسانهای نبود، ربطی هم به مردم ایران نداشت. آمدنیوز نه تنها صدای مردم و جریانهای سیاسی را بازتاب نمیداد، بلکه حتی نمیتوانست منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی را نمایندگی کند.
از یکجایی به بعد حتی مخالفان جمهوری اسلامی سعی کردند حساب خودشان را از حساب این سایت پر از دروغ و کینه جدا کنند. در واقع کار اصلی این «رسانهنما» ایجاد التهاب در دل مردم، تقویت خشم و کینه آحاد جامعه نسبت به یکدیگر بود. خدا را شکر خیلی زود دست آمدنیوز برای مردم رو شد و عموم مردم فریفته دروغها و مجعولات او نشدند. این شبکه گاهی با انتشار دروغهای راستمانند سعی میکرد بین مردم و مسئولان شکاف ایجاد کند و اعتماد عمومی را از بین ببرد.
اصل و عظمت کار در آن بخشهای ناپیداست که پاسداران گمنام امام زمان توانستند، سرویسهای اطلاعاتی اروپا و حامیان مالی- فکری آمدنیوز را بفریبند و ایشان را در دام بیندازند. از این جهت به برادران پاسدار خسته نباشید عرض میکنم و از صمیم قلب توفیق و سربلندیشان را آرزو میکنم.
اما در پایان بیمناسبت نیست که این نکته را مجدداً یادآور شوم که خوب است علاوه بر چنین اقداماتی راه تکرار بر خطا ببندیم و اصلا امکان رشد و پروبال گرفتن رسانهنماهای معاند را بگیریم. با اصلاح ساختاری رسانهها و همچنین اصلاح نگاه مقامات به این مقوله و اصلاح رسانه ملی و... میتوانیم فضایی مملو از نشاط و آزادی و همدلی بیافرینیم که در آن امکان نفوذ و رسوخ جریان مزاحمی چون آمدنیوز منتفی شود.
باید از مدیر روزنامه اعتماد پرسید مگر باند آمدنیوز در پشت نقاب رسانه، کدام خیانت را مرتکب شدند که نشریات زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی مرتکب آن نشدهاند؟ اگر کار باند روحالله زم، تولید و انتشار شایعه، ترور شخصیت نظام، تحریک به آشوب و ایجاد ناامنی و عدم تمکین از قانون بود - که همین است - نشریات زنجیرهای از سال ۷۶ تا به امروز و به تناسب همین ماموریت را دنبال کردهاند. آنها چه در سال ۷۸ و چه در سال ۸۸، آتشبیاران اصلی تحریک به فتنه و آشوب و ایجاد تردید و بیاعتمادی در اذهان عمومی بودند.
در عین حال اگر روحالله زم از کشور گریخت و علناً در خدمت سرویسهای اطلاعاتی بیگانه درآمد، همکاران متعددی در نشریات زنجیرهای و از جمله روزنامه اعتماد همین مسیر را طی کردند و هماکنون با بیبیسی، رادیو فردا و... همکاری میکنند. اگر هم آمدنیوز از برخی پروژههای بیبیسی و نظیر آن رونویسی میکرد، متاسفانه همین کار قبیح عیناً در روزنامه اعتماد هم بارها اتفاق افتاده است.
یک سایت مدعی اعتدال خواستار عبور از دیکتاتورهای شورای عالی اصلاحطلبان و پدرخواندههای مجمع روحانیون شد.
انتخاب ضمن انتشار گزارشی ویدئویی با عنوان «دیکتاتورهای خسارتساز/ چرا باید از مجمع روحانیون و شورای عالی اصلاحطلبان عبور کرد؟»، نوشت: طی هفته گذشته محمدعلی ابطحی، معاون رئیس دولت اصلاحات از دیدار میان شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان با مجمع روحانیون مبارز برای تعیین برنامههای آتی اصلاحطلبان خبر داد.
تصمیمگیری قطعی شورای عالی اصلاحات و جامعه روحانیون مبارز، برای اصلاحطلبان در شرایطی است که نقدهای جدی بر عملکرد این دو نهاد وجود دارد.
«انتخاب» بر لزوم عبور از مجمع روحانیون مبارز، شورای عالی اصلاحطلبان و پدرخواندگان تأکید کرد.
مصاحبه مطبوعاتی رئیسجمهور پس از بیست ماه، چنگی به دل اصلاحطلبان هم نزد.
عبدالناصری عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان دیروز در سرمقاله روزنامه آفتاب یزد نوشت: روحانی بعد از نزدیک به دو سال، نخستین نشست خبریاش را روز گذشته برگزار کرد. در سال گذشته با توجه به مشکلاتی که کشور داشت طبیعی بود که رئیسجمهور نتواند به رسانهها پاسخگو باشد. اما امسال با توجه به مزایایی که دولت نسبت به سال گذشته پیدا کرد، تلاش کرد تا با برگزاری چنین نشستی بخواهد عملکرد دولت را در این زمینه برجسته کند.
مشاور خاتمی میافزاید: روحانی در نشست خبری تلاش کرد تا شرایط ۹۸ را با ۹۷ مقایسه کند و تاکیدش بر افزایش ارزش پول و بهبود اوضاع نسبت به شرایط بحرانی قبل بود. اما از این نگفت که این بهبود تاثیری در قدرت خرید مردم هم داشته است؟ او اعلام کرد که حتما ما در نیمه دوم سال جاری شرایط بسیار مطلوبتری از لحاظ اقتصادی خواهیم داشت.
اما ما نمیدانیم که روحانی براساس چه مستنداتی چنین نکتهای را مطرح کرده است. به صورت کلی باید گفت که اظهارات رئیسجمهور بعد از بیست ماه از آخرین نشست خبری، خیلی تفاوتی با نشستهای قبلی نداشت. او تنها دو موضوع اختیارات رئیس جمهور و نظارت انتخاباتی و محدودیتها را مطرح کرد.
این را هم باید اضافه کرد که مصاحبههای آقای روحانی در این شش سال همیشه فاقد یک ویژگی اصلی بوده است که ما در مصاحبههای حرفهای میبینیم و آن اینکه در برابر روحانی یک کارشناس چموش مسلط بر امور به دور از کنترل شدن صحبتهایش نداریم که با رئیس جمهور بحث و مناظره بکند.
این مصاحبههای تشریفاتی که خبرنگاران تعیین میشوند و سوالات مشخص دارند خیلی افکار عمومی را در این شرایط اقناع نمیکند، چون مردم تمام دغدغهشان آن چیزی است که به عینه در سیاست و بر سر سفرهشان در حوزه اقتصاد میبینند.
روزنامه آرمان در سرمقاله خود به نقد گزارشهای اقتصادی بزک شده دولت پرداخت.
این روزنامه اصلاحطلب نوشت: دولت خود زمینه را فراهم میکند، آن را تغییر میدهد و بعد از آن شاخصی به عنوان بهبود درمیآید اما در سطح رفاه جامعه تغییری حاصل نمیشود و مردم آثارش را در خانهها و چهره فرزندانشان حس نمیکنند. درحالی که قطعا مردم باید اثرات افزایش ارزش پول ملی را حس کنند و در لابه لای زندگیشان شاهد رفاه بیشتری باشند.
مردمی که در دهکهای پایین جامعه قرار دارند الان برای اینکه سرپناهی داشته باشند و واحدی را اجاره کنند، باید بهای بیشتری را تحت عنوان اجاره بپردازند. کجای این مطلب را باید به عنوان افزایش ارزش پول ملی تلقی کرد؟ افزایش ارزش پول ملی زمانی قوت خواهد گرفت که مردم آن را در جیب و کیف پول و میزان درآمد و میزان هزینهها درک و لمس کنند.
اگر مردم این را حس و عنوان میکنند، قبول است در صورتی که واقعا چنین نیست. اگر عنوان میکنیم ۴۰ درصد ارزش پول ملی ارتقا یافته به لحاظ این است که ارز را چه کسانی تا نرخ ۱۹هزار تومان کشاندند و چه تدبیرهایی صورت گرفت که الان تا محدوده ۱۲هزار تومان کاهش یافته است.
آن افزایش و این کاهش را چه کسی انجام داده است؟ اگر ۱۹هزار تومان را دستهای نامرئی بالا بردند، بنابراین دولت چطور توانست تغییری در دستهای نامرئی انجام دهد و حالا عنوان میکند که ارزش پول ملی ما این افزایش را پیدا کرده است. بنابراین ارزش پول ملی ما مصادف است با افزایش رفاه، افزایش موجودی جیب و کیف مردم ولی شاخصهایی که سراغ داریم گویای این بحث نیست.
عوارضی اتوبانها از زمانی که دولت روحانی سر کار آمده تا الان از هزار تومان به پنجهزار تومان رسیده است و مردم برای تردد بهای بیشتری میپردازند. لبنیات و پنیر جزو لازمه تغذیه سالم است اما شیر کمتر از پنج هزار تومان پیدا نمیکنیم. زمانی که دولت سر کار آمد هر بطری شیر چه قیمتی داشته و الان چقدر است.
اگر ارزش پول ملی ما بالا رفته نتیجهاش باید در قیمت محصولات از لبنیات و سبزیجات و صیفیجات گرفته تا نان دیده شود. زمانی که دولت سر کار آمد نان چه قیمتی داشته و الان چقدر است ضمن اینکه بسیاری از نانواییها هم آزادپز شدهاند.
رئیسجمهور این موضوعات را بیان میکند، مردم میشنوند و به سخنان ایشان احترام میگذارند اما در واقعیت و در محافل نمیپذیرند و این را به عنوان دولتی که بتوان بدان اعتماد کرد تلقی نمیکنند. چون همه حرفها خوشایند است اما برای مردم کاری صورت نگرفته که در معیشت و هزینهشان توانسته باشد تاثیر مثبتی بگذارد.
اگر مردم در اسفند ۹۷ هزینهای بابت خانوار خودشان انجام میدادند آیا الان در مهر ۹۸ کمتر شده؟ باز میبینیم که چنین بحثی وجود ندارد. بیشتر صحبتها میتواند گنگ و خالی از اعتبار تلقی شود و جهتگیری بیانات اینچنینی توسط دولت، اعتماد مردم را به دولت کاهش میدهد. زمینهای که تضمینکننده تداوم فعالیتها و همکاری دولت و ملت برای پیشبرد هدفها و برنامههاست. بلیت هواپیما، قطار، اتوبوس کدام یک روند کاهشی داشته که ما احساس کنیم نسبت به سال گذشته ارزش پول ملی ما کاهش پیدا کرده؟
مدیر یک اندیشکده آمریکایی میگوید: ایران به انتخاب مجدد ترامپ امیدوار است(!)
مارک فیتز پاتریک نوشت: مقامات ایران امیدوارند که ترامپ بار دیگر انتخاب شود. وی که مدیر انستیتو بینالمللی مطالعات استراتژیک (IISS) است، در صفحه توئیتری خود درباره دلیل این امیدواری نوشت: ترامپ از خاورمیانه خارج خواهد شد و قدرت نرم آمریکا بیشتر تنزل خواهد یافت.
وی ادامه داد: همچنین او (ترامپ)، هشدار رهبر عالی ایران مبنی بر اینکه به آمریکا نمیتوان اعتماد کرد را اثبات میکند.
فیتز پاتریک پیش از این در وزارت خارجه آمریکا فعالیت داشته است.
خبر اول اینکه،ویلیام برنز و جیک سالیوان در نیویورک تایمز نوشتند: شش سال پیش در چنین روزهایی ما در میان گفت و گوهای پنهان با ایران بودیم که به امضای توافق جامع هستهای انجامید. در آن زمان، دیپلماسی ریسک و وعدههای قابل توجهی به همراه داشت.
امروز وعدهها رنگ باختهاند و ریسک سرعت گرفته است. به گزارش فرارو، در ادامه این مطلب آمده: پیامدهای تصمیم احمقانه ترامپ برای خروج از برجام در سال گذشته، آن هم بدون سندی مبنی بر عدم تعهد ایران به برجام، قابل پیشبینی بود و اتفاق افتاد.
الان در موقعیت بسیار خطرناکی قرار داریم. ایران فکر میکرد میتواند صبر کند تا دونالد ترامپ از کاخ سفید برود و امریکا در دوره یک رئیس جمهور دیگر در ۲۰۲۱ براحتی به برجام بازگردد. اما فشار تحریم اقتصادی که دوباره به صورت یکجانبه از سوی ایالات متحده وارد شده است، دشوارتر از چیزی بود که ایران پیشبینی میکرد.
در ادامه آمده است: دولت ترامپ به نوبه خودش، به شکل غیرواقع بینانهای باور داشت که کمپین فشار حداکثری و چماق باعث میشود ایران کوتاه بیاید و شرایط امریکا را بپذیرد. اما امریکا دید ایران برگهای برنده مخصوص خود را دارد و این کمپین به هدفش نرسید.
در تهران، محافظهکاران در حال قدرت گرفتن هستند و شک و تردید آنها نسبت به تعامل با غرب اعتبار یافته است. نویسندگان افزودهاند: اگر با همین فرمان پیش برویم، بزودی از پرتگاه سقوط میکنیم، اما مسألهای که در واشنگتن مورد بحث قرار گرفته، اغلب در این مورد است که کمربند ایمنی را ببندیم یا نه! به جای آن ما باید دستهایمان را روی فرمان دیپلماسی بگذاریم و قبل از اینکه دیر شود، وارد کنارگذر شویم.
دست آخر اینکه، خبرگزاری «رویترز» روز سهشنبه با استناد به آمارهای رسمی اتحادیه اروپا نوشته است که در سال جاری میلادی تعداد اتباع افغانستانی که به صورت غیرقانونی به کشورهای عضو اتحادیه اروپا پناهنده شدهاند، از اتباع سوریه پیشی گرفته است.
به گزارش انتخاب به نوشته رویترز، بخشی از این افزایش، به مشکلات اقتصادیای بازمیگردد که پس از اعمال تحریمهای یکجانبه امریکا علیه ایران ایجاد شده و هزاران پناهجوی افغانستان را که تاکنون در ایران زندگی میکردهاند، به کوچ به اروپا واداشته است. آمار مؤسسه اروپایی «فرونتکس» نشان میدهد که از ابتدای سال جاری میلادی حدود ۱۷ هزار پناهجوی افغانستانی با گذر از دریای اژه به سواحل اتحادیه اروپا رسیدهاند.
به گفته یک مقام ارشد اتحادیه اروپا، حدود نیمی از این افراد، پیش از آنکه از مسیر ترکیه خود را به اتحادیه اروپا برسانند، در ایران زندگی میکردهاند و حتی برخی از آنها متولد ایران هستند. این مقام اروپایی گفته است که این پناهجویان به این دلیل در حال ترک ایران هستند که «سیاست ایالات متحده وضعیت اقتصادی در ایران را به شکل قابل توجهی خراب کرده است».
بررسی برخی مسئولان کابینه که به مدیران ارشد نهاد ریاست جمهوری نیز ارجاع شده نشان می دهد بخشی از مشکلات موجود در حوزه مدیریت فعالیت های زیارتی، به قدیمی بودن آیین نامه های نظارتی و اجرایی در این حوزه باز می گردد که بر این اساس و با توجه به تجارب و گزارش های مربوط به مراسم بزرگ اربعین، مقرر شده در خصوص کلیه فعالیت های زیارتی مربوط به کشورهای عربستان، عراق و سوریه، سیاست ها و دستورالعمل های جدیدی تهیه و ابلاغ شود.
گزارش یک نهاد مسئول نشان می دهد برخی دستگاه های دولتی مستقر در یکی از استان های کشور، برای رفع مشکل خود جهت استقرار و حمایت از شرکت های دانش بنیان، اقدام به اسکان برخی از این موسسات در خانه های سازمانی متعلق به خود کرده بودند، در حالی که این واحدها طبق ماده ۸ قانون حمایت از تولید و عرضه مسکن باید مطابق مقررات قانونی در فرایند فروش قرار بگیرند که همین تخلف باعث ورود نهادهای نظارتی و صدور اخطاریه برای تعدادی از مسئولان و دستگاه ها شده است.
شماری از پیمانکاران شهرداری تهران مقابل ساختمان شورای شهر تهران تجمع کردند و خواهان پرداخت مطالباتشان شدند. این افراد که تعدادشان حدود ۵۰ نفر برآورد میشد در شعارهایی از مسئولان شهری خواستند که مطالبات آنان را پرداخت کنند. یکی از این تجمعکنندگان مدعی شد که بسیاری از افراد حاضر در تجمع رقمهای بالای ۲۰۰ میلیون تومان از شهرداری طلب دارند.
وی خواهان تلاش جدیتر مدیریت شهری برای پرداخت مطالبات پیمانکاران شد. مطالبات شهرداری تهران از جمله مسائل خبرساز در چند سال اخیر بوده و در دوره پنجم شورا، مدیران شهری میگویند شهرداری را با افزون بر ۵۰ هزار میلیارد تومان بدهی از دوره قبل تحویل گرفتهاند که مطالبات پیمانکاران و بدهی به بانکها نیز از جمله آن است.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس از حقوق ماهانه ۸۵میلیونی یک مدیر در یکی از وزارتخانهها خبر داد و گفت: این فرد که نماینده اسبق نیز هست، بهرغم ممنوع الخروج بودن با پیگیری وزیر مربوطه به خارج از کشور رفت. حسن کامران نماینده اصفهان در مجلس افزود: در یکی از وزارتخانهها، مدیری ماهانه ۶۵ میلیون تومان حقوق میگیرد.
این فرد، خودش حقوقش را به ۸۵ میلیون تومان رساند. وی با بیان اینکه اقامت این فرد در خارج کشور یک ساله بوداما به یک باره این ماموریت چهار ساله شد، تصریح کرد: این مدیر وقتی درایام مرخصی به ایران آمد، دستگاهاطلاعاتی وی را بازداشت کرد و پرونده وی در دادسرای کارکنان دولت در حال بررسی بود که قاضی پرونده وی را ممنوع الخروج کرده بود. کامران افزود: متاسفانه با پیگیری وزیر مربوطه و لابیهای صورت گرفته این فرد به خارج رفت.
سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی بزرگسالان گفت: کنارهگیری من فقط گمانه زنی رسانهها بود و با قدرت به کار خود ادامه میدهم. محمد بنا افزود: شایعاتی در مورد کنارهگیری یا استعفای من مطرح شد که این موضوع فقط گمانهزنی رسانهها بود و من هیچگونه استعفایی ندادهام.
با عشق و قدرت تمام در کشتی فرنگی به کار خود ادامه میدهم و نهایت سعی خود را میکنیم که با ماهیت موجود، بهترین نتیجه را در المپیک ۲۰۲۰ کسب کنیم. وی تصریح کرد: تمام تلاش خود را میکنیم که به امید خدا در اولین رقابت کسب سهمیه المپیک که فروردین ماه سال آینده در کشور چین برگزار میشود سه سهمیه باقی مانده را کسب کنیم و خیال خود را تا المپیک ۲۰۲۰ راحت و بتوانیم اردوهای تیم ملی کشتی فرنگی را برگزار کنیم.
سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در سفر اخیر پوتین به ریاض هدایایی را با یکدیگر تبادل کردند. ملک سلمان در این دیدار یک تابلوی نقاشی به پوتین هدیه کرد و در مقابل پوتین نیز یک شاهین از نژادی کمیاب را به پادشاه عربستان اهدا کرد.
در ویدئویی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، پوتین زمانی که در کاخ پادشاهی در کنار ملک سلمان راه میرفت، خنجری که یکی از اعضای گارد حراستی ملک سلمان به کمر بسته بود، نظرش را جلب کرد. سلمان بن عبدالعزیز پس از اینکه متوجه این موضوع شد، از یکی از اعضای گارد امنیتی خود خواست خنجر خود را به پوتین بدهد تا از نزدیک آن را ببیند. به نظر میرسد رئیسجمهور روسیه در مسیر بازگشت یک خنجر نفیس هدیه بگیرد.
مدیر سابق دفتر موسیقی ارشاد در پاسخ به این پرسش که آیا بلیتفروشی کنسرتهای این افراد به رونق اقتصادی موسیقی کمک میکند یا خیر، گفت: امروز اگر صنعت موسیقی در انگلیس رونق دارد بهوسیله بازیگرانی بوده که وارد این صنعت شده و خواننده شدهاند؟ خیر، محصول خوب تولید شود مردم آن را میپذیرند و برایش هزینه میکنند.
پیروز ارجمند، افزود: مگر خوانندگانی که امروزه آثارشان فروش دارد و بلیت کنسرتشان نایاب میشود، هنرپیشه بودند؟ طبیعی است که بسیاری از مردم دوست دارند محمدرضا گلزار را ببینند. اگر گلزار یک گلفروشی هم بزند و آنجا بایستد، روزانه هزاران نفر برای دیدنش میروند. حال بهجای گلفروشی، او کنسرت را انتخاب کرده است.
دبیر شورای صنفی دانشگاه علم و صنعت گفت: حدود ۶۰ نفر از دانشجویان علم و صنعت با علائم تب بالا و دل درد به درمانگاه مراجعه کردهاند. معید مهدیان افزود: در درمانگاه مشخص شد این دانشجویان دچار مسمومیت غذایی شدهاند.
وی با اشاره به اینکه این اتفاق یک بار دیگر در تیرماه امسال برای دانشجویان رخ داده بود، گفت: بار قبل ۷-۸ دانشجو مسموم شدند. مهدیان ادامه داد: در خصوص تغییر پیمانکار سلف سرویس، تذکر داده بودیم، ولی اقدامی صورت نگرفت. وی اضافه کرد: امروز در نامهای به رئیس دانشگاه رسما درخواست خود را مبنی بر تغییر پیمانکار ارائه خواهیم داد و در صورتی که موافقت نشود، تجمع خواهیم کرد.
پس از پایان دیدار پرسپولیس- نفت آبادان در هفته سوم لیگ برتر فوتبال که در ورزشگاه آزادی برگزار شد، یک کودک ۸ ساله که فرزند یکی از دکهداران ورزشگاه بوده دچار برقگرفتگی شده و فوت کرد. دادگاه پرونده به این نتیجه رسید که پیمانکار داربست در این فاجعه نقشی نداشته و درواقع بخشی از تقصیرها به گردن پیمانکار برق بوده است.
پیمانکار داربست در دفاعیه خود ادعا داشت مشکل از برق بوده و چرا باید سیمهای تیر برق بدون محافظ آزاد میماند تا اتصالی کند؟ که دادگاه پس از این ادعاها، تصمیم به تبرئه پیمانکار داربست گرفت و در رأی اولیه، پیمانکار برق ۵۰درصد مقصر معرفی شد. همچنین ورزشگاه آزادی هم ۵۰ درصد مقصر این پرونده شناخته شد.
دکتر مسعود سلیمانی، پژوهشگر حوزه سلولهای بنیادی و دانشیار دانشگاه تربیت مدرس که جزو یک درصد دانشمندان برتر جهان از حیث استنادهای علمی در مجلات معتبر علمی شناخته میشود، ۱۵ مهر ماه سال گذشته در قالب یک فرصت مطالعاتی عازم کشور آمریکا شد، اما در بدو ورود به خاک کشور آمریکا به علت نامعلومی از سوی پلیس FBI دستگیر و زندانی شد.
این دانشمند ایرانی برای انجام تحقیقات تخصصی به این کشور دعوت شد و برخلاف تمامی پروتکلهای دانشگاهی، تحقیقاتی و بینالمللی دستگیر و بدون محاکمه زندانی شد، اکنون بیش از یک سال از دستگیری این دانشمند ایرانی میگذرد و تاکنون هیچ گزارش رسمی در خصوص دلیل بازداشت وی از سوی دولت آمریکا اعلام نشده است.
رئیس یکی از فدراسیونهای ورزشی در رشتههای پایه که در طی سالهای گذشته ریاستش بر این فدراسیون با حواشی و بعضا تخلفات اداری و اجرایی همراه بوده، این بار متهم به انجام تخلفات مالی سنگینی شده است که این موضوع حاشیههای جدیدی را برای این فدراسیون ایجاد کرده است.
بر اساس اطلاعات موثق واصله، ظاهرا سازمان بازرسی کل کشور پس از بررسی اسناد و مدارک مالی این فدراسیون متوجه تخلفات مالی سنگین در این فدراسیون شده و گزارش این تخلفات را برای بررسی به مراجع قضایی ارسال کرده و هماکنون موضوع در دادسرای مربوطه در حال رسیدگی است. همزمان موضوع این تخلفات مالی به کمیته تخلفات وزارت ورزش و جوانان نیز گزارش شده است.
در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ وقتی بحرین سه بر یک به ایران را برد، خیلی شایعات مطرح شد. مثلا میگفتند قبل از بازی بازیکنان کشک بادمجان خوردند. رضا چلنگر مترجم بلاژویچ، اما این مساله را رد میکند و میگوید: ️نه کشک بادمجانی در کار نبود. شاید این را به شوخی گفتند.
قبل از بازی انواع غذاها بود. از کباب سلطانی بگیرید تا برگ. چنجه و خیلی غذاهای دیگر هم بود. ما هم به هیچ چیز نه نگفتیم و تازه بعد از ناهار کافه گلاسه هم زدیم. به خاطر همین همه سنگین شده بودند.
ارسال نظرات