ایران ۱۰ تیرماه اعلام کرد که در واکنش به خروج آمریکا از برجام و عدم تحقق وعدههای اروپایی برای جبران این اقدام واشنگتن، ذخایر اورانیوم غنیشده ۳.۶۷ درصد این کشور از سقف ۳۰۰ کیلوگرم عبور کرده است
نویسنده :
محمد حسن رحمانی
کد خبر : 3448
پایگاه رهنما:
ایران ۱۰ تیرماه اعلام کرد که در واکنش به خروج آمریکا از برجام و عدم تحقق وعدههای اروپایی برای جبران این اقدام واشنگتن، ذخایر اورانیوم غنیشده ۳.۶۷ درصد این کشور از سقف ۳۰۰ کیلوگرم عبور کرده است. به دنبال این خبر، «جکی ولکات»، نماینده آمریکا در سازمانهای بینالمللی خواستار برگزاری نشست ویژه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بحث درباره برنامه هستهای ایران شد. در واقع درحالیکه آمریکا بهصورت مرتب از سازمانهای بینالمللی خارج میشود، سعی دارد با سوءاستفاده از این نهادها زمینه را برای فشار بیشتر بر ایران مهیا کند؛ اما این درخواست آمریکا در چه شرایطی صورت پذیرفت و چه معنایی دارد؟
منطق شکستخورده و سناریوهای ناکام آمریکا
منطق رفتاری آمریکا در پسابرجام، این بود که با حداکثرسازی فشار و هم ریختگی فضای اقتصادی کشور، «اضطرارِ» ایران برای پذیرش مذاکره و در واقع تسلیم را افزایش دهد. بر همین مبنا، ترامپ خود را طرف پیروز ماجرا تصور کرده و منتظر نشسته است تا «اضطرار»، ایران را بهسوی توافق با او بکشاند. از منظر آمریکا، ایران راهی جز تحمل تحریمها و فشارها ندارد و سرانجام مجبور به تسلیم در برابر آمریکا خواهد بود. این همان منطق غلطی است که مقامات کاخ سفید بنیان تحلیلی و رفتاری خودشان را در طول این یک سالی که از برجام خارجشدهاند، بر آن قرار دادهاند. در این رابطه اروپا نقش پلیس خوبی را بازی میکرد که ایران را توصیه به ماندن در برجام و انجام همه تعهدات ساخته و بهمرور ایران را بهسوی امتیازدهی در برجام (توسعه محدودیتهای ایران در برجام، دائمی سازی تعهدات ایران و ...) بکشاند و با این خیال واهی، نهایتاً در حوزه منطقهای و موشکی ایران را بهسوی خلع سلاح کامل سوق دهد.
پایان صبر راهبردی ایران و ورود به مرحله مقاومت فعال
در مقابل رویکرد فوق، ایران در یک سال گذشته با «صبر راهبردی» و اجرای تعهدات برجامی، تلاش کرد مبتنی بر قواعد حقوق بینالملل در افکار عمومی بهعنوان کشوری متعهد شناخته شود تا آشکار باشد که این آمریکاست که تعهدات خود را زیر پا گذاشته است. باگذشت حدود یک سال از ۱۳ اردیبهشتماه و با بیانیه شورای عالی امنیت ملی، مسیر ایران از «صبر راهبردی» وارد دوره جدیدی شد که از آن به «مقاومت فعال» یاد میشود. در این مقطع ایران تلاش کرده است تا توازن را به برجام بازگرداند. در این زمینه تعبیر وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران اینگونه بود که؛ «همانگونه که دیگران به برجام پایبندند، ما هم به همان شکل پایبند هستیم». این رویکرد ایران در کنار فعالسازی عناصر بازدارندگی نظامی در مورد سرنگونی پهپاد آمریکایی، حکایت از آن دارد که ایران در راهبرد «مقاومت فعال» به دنبال آن است تا «پاسخهای متنوعی را به رفتار آمریکا» بدهد. چراکه هرچند غنیسازی بالای ۳۰۰ کیلوگرم و بالاتر از ۳ درصد خلوص که از ۱۶ تیر آغاز شد، پشتوانه دیپلماسی ایران برای متعهدسازی مجدد آمریکا به برجام است، اما ایران صرفاً بر این ابزار چانهزنی اتکا نکرده و طیفی از پاسخهای متنوع را در دستور کار گذاشته است تا آمریکا را مجبور به عقبنشینی کند.
اخلال در دستگاه محاسباتی آمریکا
مهمترین نتیجهای که از این اقدام ایران در این شرایط میتوان گرفت این است که این اقدام باعث «اخلال در دستگاه محاسباتی آمریکا» شده است. چراکه در طول این یک سال و حتی میتوان گفت: از همان ابتدای مذاکرات در دولت «اوباما»، آمریکا سه سناریوی مبتنی بر برد-باخت را مدنظر داشت: ۱-فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ۲-تسلیم کامل ایران ۳-اقدامات تنشآفرین ایران بهگونهای که اجماع حداکثری علیه ایران شکل بگیرد. واضح است که با تدابیر مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)، هیچکدام از این سناریوها محقق نشده است، بلکه بالعکس راهبرد «مقاومت فعال»، ضمن نفی جنگ و مذاکره به شکل همزمان، در افکار عمومی و فضای دیپلماتیک جهانی نیز وضعیتی مبتنی بر پیروزی برای ایران را نشان میدهد. آمریکا، کاملاً از پاسخگویی ایران در حوزههای بازدارندگی نظامی و کاهش تعهدات هستهای، دچار سردرگمی شده است. بهویژه اینکه اقدامات ایران همراه با طمأنینه و عقلانیت است؛ بنابراین آمریکا هماکنون در چالش بنبست گیرکرده است و از همین رو است که دیپلماتهای آمریکایی بارها از اینکه «جنس پاسخهای ایران به اقدامات آمریکا تنوع پیداکرده است»، ابراز نگرانی کردهاند.
اقدام نمایشی در برگزاری نشست اضطراری آژانس
در چنین وضعیتی، کاملاً دستپاچهوار آمریکا دو اقدام را در هفتههای اخیر علیه ایران انجام داده است. اقدام نخست؛ تحریم برخی فرماندهان نظامی، نهاد رهبری و ... بود که به گفته مسئول سابق وزارت خزانهداری آمریکا در زمینه تحریمهای ایران «ریچارد نفیو» هیچ تأثیری نداشته و کاملاً نمادین بود. اقدام دوم؛ طرح مجدد پرونده ایران در آژانس بینالملل انرژی اتمی است که در این مورد نیز آمریکا با چالشهای متعددی مواجه است. مراجعه به آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهواسطه اینکه نظارتهای این سازمان در ایران همچنان برقرار است و ایران نیز اقدامات خود را در چارچوب بند ۲۶ و ۳۶ برجام انجام داده است، عملاً بیفایده خواهد بود. راستی آزماییهای آژانس، عملاً اثبات میکند میان گفتههای ایران و عملکرد ایران هیچگونه تناقضی وجود ندارد و بنابراین این اقدام آمریکا فرصت مجددی برای اثبات صحت عملکرد ایران خواهد بود. مراجعه به آژانس بینالملل انرژی اتمی برای حفظ برجام، آمریکا را در یک تناقض جدی قرار میدهد که چگونه آمریکا خود از برجام خارجشده است، ولی ایران باید در برجام باقی بماند. به همین دلیل در هفته اخیر موجی از واکنشهای دیپلماتیک در جهان علیه این اقدام آمریکا به وجود آمده است که صداقت این کشور را به شکل شفافی زیر سؤال برده است. بهعنوانمثال یک دیپلمات روس اظهار داشته: «آمریکا میگوید ایران چه در برجام باشد و چه نباشد، درهرصورت ایران را تحریم میکنیم»؛ بنابراین مراجعه به آژانس، نهتنها دستاوری برای آمریکا ندارد، بلکه رسوایی مجددی برای دیپلماسی این کشور است.
برگزاری جلسه اضطراری آژانس، چیزی را در مناسبات کنونی تغییر نخواهد داد، حتی فرصتی برای اثبات مواضع ایران خواهد بود؛ اما این اقدام آمریکا صرفاً نمایشی و عملیات روانی برای اثبات جدیت این کشور در برخورد با ایران است که البته به دلایلی، منجر به افزایش تناقضها و کاهش قدرت استدلال و اجماع سازی این کشور میشود. این اقدام آشکار میکند که آمریکا در مواجهه با راهبرد جدید «مقاومت فعال» و تغییر شرایط بازی از سوی ایران، هیچگونه پاسخ و ابزار فشار کارآمدی در اختیار ندارد.
ارسال نظرات