آفریقا برای فرانسه دیگر آن قلمرو استعماری سابق نیست؛ کشوری که فرانسویها هر طور میخواستند در آن جولان میدادند، قدرت را در اختیار داشتند و تعیین میکردند چه کسی در قدرت باشد و چه کالایی در بازارهای کشورهای مختلف قاره سیاه فروخته شود. اما حالا این چین است که قدرت برتر را در آفریقا در دست دارد و فرانسویهای مدعی، تقلا میکنند تا سهم خود را از سالها حضور در آفریقا حفظ کنند.
امانوئل مکرون از زمانی که به ریاستجمهوری فرانسه منصوب شد تلاش کرد رویکرد جدیدی را در سیاستهای خارجه این کشور در مقایسه با رؤسایجمهور پیشین دنبال کند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که عملکرد دیپلماتیک مکرون بسیار تأثیرگذار بوده است.
اقتصاد یک رکن اساسی در رقابتهای بینالمللی در قاره آفریقا به شمار میرود. ثروتهای آفریقا همواره برای قدرتهای جهانی فرصت خوبی بوده است. قاره سیاه غنی از منابع طبیعی، کشاورزی، انرژی و حتی انسانی است. این منابع انگیزهای قوی برای کشورهای مختلف ایجاد میکند تا با ایجاد پلهای ارتباطی و تجاری با آفریقا به اهداف اقتصادی خود دست یابند.
طی دو قرن گذشته، قاره آفریقا شاهد ورود یک رقیب جدید و قوی برای فرانسه بود. چین نخستین سرمایهگذار در آفریقا بود که حدود 36 میلیارد دلار در سال را در این قاره سرمایهگذاری کرده بود. جمع سرمایهگذاریهای چین در آفریقا بیش از 400 میلیارد دلار است. همچنین میزان تبادل تجاری میان چین و آفریقا 190 میلیارد دلار اعلام شده است. این میزان از تبادل تجاری قاره سیاه با ایالات متحده، هند و فرانسه در سال خیلی بیشتر بوده است. از آغاز سال 2000 چین به عنوان یک قدرت اقتصادی بزرگ به سوی آفریقا متمایل شد. این امر تا جایی پیش رفت که چین یکی از مهمترین شرکای اقتصادی آفریقا مطرح شد.
موفقیت اقتصادی چین با رشد کیفی از لحاظ آمارهای رشد و توسعه و ظرفیت سرمایهگذاری موجب دسترسی سریع این کشور به آفریقا و قدرت آن شد. چین در ایجاد «سازمان همکاری بین اقتصادهای نوظهور» تحت عنوان بریکس که شامل برزیل، روسیه، هند، چین و جنوب آفریقاست، نقشی اساسی داشت. این کشورها یکچهارم جهان و بیش از 43 درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند. این کشورها چرخه پیشرفت اقتصادی را به دست گرفتهاند و حدود 25 درصد از درآمد علاوه بر این نیمی از ذخایر طلای جهانی و ارز خارجی را در انحصار خود گرفتهاند و یکسوم تجارت جهانی را در اختیار دارند.
قدرت چین در توانایی خو گرفتن آن با وضعیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور، همچنین تنوع دادن به سرمایهگذاری آشکار میشود. همه موفقیت چین در آفریقا به این دلیل است که این کشور تأمینکننده، توزیعکننده و سرمایهگذار است. چین یک دیپلماسی مؤثر بر پایه نزدیک شدن به کشورهای آفریقایی را دنبال میکند که این سیاست از طریق توجه به نیازهای کشورهای آفریقایی و کمک به پیشرفت در توسعه انسانی بدون دخالت در سیاست کشورهای آفریقا به کار گرفته میشود.
ارسال نظرات