30 ارديبهشت 1398 - 14:20

منطق قرآن در مواجهه با استکبار

منطق قرآن در مقابل قدرت‌نمایی و هیمنه استکبار مرعوب نشدن و استقامت و وعده پیروزی است، همان‌طور که امروز شیطان بزرگ با همه توان و هیمنه ظاهری و کمک گرفتن از قارون‌های منطقه و حرکت دادن ناوهای خود در خلیج‌فارس به دنبال قدرت‌نمایی ظاهری است؛ اما ملت انقلابی و بصیر و فهیم ایران تحت زعامت و مقتدای امامین انقلاب چهل سال است که در برابر این ابرقدرت پوشالی ایستادگی کرده و سیلی‌های محکمی در ایران و منطقه به گوش او نواخته و همچنان با قدرت و صلابت و با اتکا به ایمان و فضل الهی فریاد می‌زند که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.
نویسنده :
ابوالحسن سلطانی‌زاده
کد خبر : 3013

پایگاه رهنما :

به نقل از بصیرت ، «رمضان» ماه نزول قرآن و بهره‌برداری از ضیافت خاص الهی برای مؤمنان است. در پرتو انوار هدایت‌بخش قرآن می‌توان در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی از این کتاب آسمانی بهره برد و آموزه‌های آن را سرلوحه زندگی فردی و اجتماعی خویش قرار داد.
یکی از این آموزه‌ها آشنایی با راه و رسم و روش فرعونیان و مستکبران زمان برای مقابله با جریان حق و عدالت‌طلبی منادیان حق و ندای توحیدی در گستره زمان است.
انقلاب اسلامی ایران با تمسک به قرآن کریم و آموزه‌های آن توانسته است در بیش از 40 سال گذشته از گردنه‌های صعب‌العبور تهدیدات و فشارها، فرصت‌سازی کرده و بینی بدخواهان نظام اسلامی و در رأس آنها شیطان بزرگ را به خاک بمالد. در ذیل به بخش‌هایی از ترفندهای دشمنان انقلاب اسلامی از منظر قرآن اشاره می‌کنیم.

۱ـ ایجاد جار و جنجال برای شنیده نشدن صدای حق

قرآن کریم در سوره فصلت، آیه 26 می‌فرماید: « وَ قالَ الَّذينَ کَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فيهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ »؛ منکران و منادیان باطل می‌گفتند گوش به این قرآن ندهید و به هنگام تلاوت آن، سخن بیهوده به آن بیامیزید، شاید پیروز شوید.
این یک روش قدیمی برای مبارزه در برابر نفوذ حق است که امروز نیز استکبار به صورت گسترده و خطرناک برای منحرف کردن افکار عمومی محیط را آن چنان پر از جنجال می‌کند که صدای حق‌طلبانه انقلاب اسلامی در جهان شنیده نشود.


در این روش فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی برای خلق دروغ و تهمت و شایعه‌پراکنی و القای ناامیدی برای ناکارآمدی انقلاب اسلامی از هیچ لغو و هجوی پرهیز نمی‌کنند؛ ولی همان‌طور که دشمنان قرآن نتوانستند مانع گسترش ندای قرآن و حق‌طلبی شوند، بی‌تردید آمریکا و همه اذنابش نیز نخواهند توانست صدای حقانیت جمهوری اسلامی را خنثی کرده و بالعکس با نوع مقابله و حماقت خود بر درست بودن مسیر انقلاب اسلامی صحه می‌گذارند، چرا که وعده خداوند پیروزی مؤمنان در مصاف حق و باطل است.

منطق قرآن در مواجهه با استکبار

۲ـ قدرت‌نمایی ظاهری مستکبران

خداوند در سوره مؤمنون، آیه 4 می‌فرماید: « فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ »؛ مبادا قدرت‌نمایی ظاهری دشمنان دین شما را بفریبد.
در آیات قرآن به تکرار با این سخن رو‌به‌رو می‌شویم که مؤمنان هرگز تصور نکنند اگر چند صباحی امکانات و قابلیت‌های وسیعی در اختیار مستکبران و زورگویان عالم قرار گرفته، این نشانه پیروزی آنها در پایان کار است؛ به همین منظور انگشت روی نمونه‌های تاریخی به عنوان مصادیق ابطال این تفکر گذاشته و به سرنوشت فرعون در مصر، نمرود در بابل و ابوسفیان در مکه اشاره کرده و این واگذاری را با هدف اتمام حجت یا آزمایش مؤمنان ذکر می‌کند.
منطق قرآن در مقابل قدرت‌نمایی و هیمنه استکبار مرعوب نشدن و استقامت و وعده پیروزی است، همان‌طور که امروز شیطان بزرگ با همه توان و هیمنه ظاهری و کمک گرفتن از قارون‌های منطقه و حرکت دادن ناوهای خود در خلیج‌فارس به دنبال قدرت‌نمایی ظاهری است؛ اما ملت انقلابی و بصیر و فهیم ایران تحت زعامت و مقتدای امامین انقلاب چهل سال است که در برابر این ابرقدرت پوشالی ایستادگی کرده و سیلی‌های محکمی در ایران و منطقه به گوش او نواخته و همچنان با قدرت و صلابت و با اتکا به ایمان و فضل الهی فریاد می‌زند که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.

۳ـ دوست نشدن با یهود و نصارا

قرآن کریم در سوره مائده/51 می‌فرماید، «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصاری‏ أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ». ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصاری را به دوستی نگیرید که آنان دوست یکدیگرند و کسی که آنان را دوست بدارد، خود او هم از ایشان است ، همانا خدامردم ستمکار را هدایت نمی کند.
بسیارى از مفسران نقل کرده‏‌اند که بعد از جنگ بدر، عبادة بن صامت خزرجى خدمت پیامبر رسید و گفت: من هم پیمانانى از یهود دارم که از نظر عدد زیاد و از نظر قدرت نیرومندند، اکنون که آنها ما را تهدید به جنگ می‌کنند و حساب مسلمانان از غیر مسلمانان جدا شده است من از دوستى و هم پیمانى با آنان برائت مى‏‌جویم، هم‌پیمان من تنها خدا و پیامبر او است، عبد اللَّه‌بن‌ابى گفت: ولى من از هم‌پیمانى با یهود برائت نمی‌جویم، زیرا از حوادث مشکل می‌ترسم و به آنها نیازمندم، پیامبر(ص) به او فرمود: آنچه در مورد دوستى با یهود بر عباده می‌ترسیدم، بر تو نیز می‌ترسم (و خطر این دوستى و هم‌پیمانى براى تو از او بیشتر است) عبد اللَّه گفت: چون چنین است من هم می‌پذیرم و با آنها قطع رابطه می‌کنم، آیات فوق نازل شد و مسلمانان را از هم‌پیمانى با یهود و نصارى بر حذر داشت.
آیات فوق مسلمانان را از همکارى با یهود و نصارى به شدت بر حذر می‌دارد، نخست می‌گوید: «اى کسانى که ایمان آورده‏‌اید، یهود و نصارى را تکیه‌گاه و هم‌پیمان خود قرار ندهید»، یعنى ایمان به خدا ایجاب می‌کند که به خاطر جلب منافع مادى با آنها همکارى نکنید.یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِیاءَ.


« اولیاء» جمع «ولى» از ماده «ولایت» بمعنى نزدیکى فوق العاده میان دو چیز است که به معنى دوستى و نیز به معنى هم‌پیمانى و سرپرستى آمده است ولى با توجه به شان نزول آیه و سایر قرائنى که در دست است، منظور از آن در اینجا این نیست که مسلمانان هیچگونه رابطه تجارى و اجتماعى با یهود و مسیحیان نداشته باشند بلکه منظور این است که با آنها هم‌پیمان نگردند و در برابر دشمنان روى دوستى آنها تکیه نکنند. مساله «هم‌پیمانى» در میان عرب در آن زمان رواج کامل داشت و از آن به «ولاء» تعبیر می‌شد.
جالب اینکه در اینجا روى عنوان «اهل کتاب» تکیه نشده بلکه به عنوان «یهود و نصارى» از آنها نام برده شده است، شاید اشاره به این است که آنها اگر به کتب آسمانى خود عمل می‌کردند هم‌پیمانان خوبى براى شما بودند، ولى اتحاد آنها به یکدیگر روى دستور کتاب‌هاى آسمانى نیست بلکه روى اغراض سیاسى و دسته‏‌بندى‏‌هاى نژادى و مانند آن است.
سپس با یک جمله کوتاه، دلیل این نهى را بیان کرده می‌گوید: «هر یک از آن دو طایفه دوست و هم‌پیمان هم مسلکان خود هستند».
بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ.یعنى تا زمانى که منافع خودشان و دوستانشان مطرح است، هرگز به شما نمى‏‌پردازند. روى این جهت، «هر کس از شما طرح دوستى و پیمان با آنها بریزد، از نظر تقسیم‏‌بندى اجتماعى و مذهبى جزء آنها محسوب خواهد شد».(وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ). و شکی نیست که خداوند چنین افراد ستمگرى را که به خود و برادران و خواهران مسلمان خود خیانت کرده و بر دشمنانشان تکیه می‌کنند، هدایت نخواهد کرد.(إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ).

۴ـ منفعل کردن جوانان به عنوان پیشران‌های اصلی جامعه

خداوند در آیه ۶ سوره ابراهیم خطاب به حضرت موسی(ع) می‌فرماید: «به یاد آور زمانی را که فرعون پسران‌تان را سر می‌برید و زنان‌تان را برای خدمتکاری زنده می‌گذاشت.»

امروز نیز فرعون زمان یعنی آمریکا با ترویج انواع و اقسام روش‌ها در فضای مجازی و غیر مجازی و شبکه‌های اجتماعی مشغول از کار انداختن نیروی فعال جامعه است. او می‌خواهد از جوانان با همت این کشور مردگانی زنده‌نما ایجاد کند که هیچ‌گونه تحرک و واکنشی در برابر هرگونه دسایس توطئه‌های خویش نداشته باشند.

اعتیاد به مواد مخدر، مشروبات الکلی، غوطه‌ورسازی در فحشا و شهوات بخش‌هایی از برنامه آمریکا در جنگ نرم است. او همچنان می‌خواهد زنان و مادران را به عنوان نیروهای مؤثر و کارآمد در جامعه با روش‌هایی مثل، چهارشنبه‌های سفید یا ازدواج سفید و... از حقیقت و ماهیت زن بودن خارج و به بردگانی دست‌آموز تبدیل کند و خانواده و اصلی‌ترین رکن جامعه را دچار فروپاشی کند؛ از همین رو قافله‌سالار انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب جوانان را اعم از دختر و پسر مخاطب خود قرار داده و ایجاد تمدن نوین اسلامی را با همت و اراده نسل جوان دست‌یافتنی می‌کند.

مفسران قرآن چه زیبا بیان می‌کنند که فرعون می‌خواست حضرت موسی(ع) به دنیا نیاید؛ اما در کاخ فرعون و به دست همسر فرعون بزرگ شد و همان آبی که گهواره موسی را در رودخانه نیل نجات داد، عامل غرق شدن فرعون و لشکریانش در دریا شد. آری، امروز نیز آمریکای فرعون‌صفت آب در هاون می‌کوبد و غافل از این است که جوانان این مرز و بوم هرگز اجنبی‌پرست نبوده و در برابر هر تهدید او همچون طوفان و صاعقه‌وار بر سر کاخ آمال و آرزوهای آنان نازل شده و باطل‌السحر خواب آشفته و پریشان او برای جوانان خواهند بود.

منبع: بصیرت

ارسال نظرات