انتشار پستی از یک هنرپیشه پرحاشیه سینما در فضای مجازی و جلب توجه مخاطبان به آن از یکطرف و شهادت مظلومانه یک روحانی گمنام همدانی به دست یکی از اراذل و اوباش سابقهدار از طرف دیگر، این سئوال مطرح می شود که «سلبریتیها»، در مدیریت افکار عمومی و هیجانات کف جامعه چقدر نقش دارند؟
نویسنده :
حامد حسین عسگری
کد خبر : 2924
انتشار پستی از یک هنرپیشه پرحاشیه سینما در فضای مجازی و جلب توجه مخاطبان به آن از یکطرف و شهادت مظلومانه یک روحانی گمنام همدانی به دست یکی از اراذل و اوباش سابقهدار از طرف دیگر، دست به دست هم داد تا یک بار دیگر این سوال جدی و تأملبرانگیز در ذهن همه رژه برود که چهرههای سرشناس هنری و ورزشی و به قول امروزیها «سلبریتیها»، در مدیریت افکار عمومی و هیجانات کف جامعه چقدر نقش دارند؟ این هنرپیشه پر سر و صدا و علاقمند به جنجالهای سیاسی و اجتماعی، ابتدا یک توئیت جعلی را که منتسب به یک روحانی ایرانی بوده و در آن، درباره ضرورت «جهاد نکاح»! صحبت شده بود، بازنشر کرده و تلاش کرد تا به نوعی آتش تهیه اختلاف میان دو ملت شیعه ایران و عراق را آماده کند، اما بعد از آنکه جعلی بودن این صفحه توئیتری برای خود او هم آشکار شد، توئیت خود را حذف کرد، اما در یک توئیت جدید و با فرار به جلو، نوشت: «با پاک کردن صورت مسئله، کمکی به اخلاق و فرهنگ جامعه نمیشود»!
در همین گیر و دار، خبر تیراندازی در مقابل حوزه علمیه کوچه آخوند همدان و شهادت یک روحانی ناشناخته و ساده خبرساز شد؛ حجتالاسلام مصطفی قاسمی توسط یک فرد ناشناس به ضرب دو گلوله به شهادت رسید و اندکی بعد، قاتل وی در صفحه اینستاگرامش این خبر را اعلام و به کارش افتخار کرد. صفحه مجازی این فرد پُر است از مطالب خشونتآفرین و نفرتافکن ضد دینی و به عبارت بهتر، ضداجتماعی. از این عجیبتر، انتشار یک یا دو پست مجازی از برخی دوستان قاتل بود که در آن، ضمن حمایت از اقدام قاتل، به روحانیت بابت مسائل عجیبی مانند طرح مسئله «جهاد نکاح» حمله کرده و ژست غیرت ملی و ناموسپرستی گرفته بودند! یعنی همان مسئلهای که صفحه توئیتری جعلی نشر داده بود و خانم بازیگر هم در آن دمید! حالا این وسط خون به ناحق ریخته شده یک طلبه ساده و یتیم شدن سه فرزندش بود که برجا ماند.
سلبریتیها در کجای پازل «آرامش اجتماعی» هستند؟
این حادثه تلخ هم، شاید بعد از مدتی مثل خیلی از اتفاقات دیگر کمرنگ شده یا حتی فراموش شود، اما آیا تکرار آن در اشکال دیگر بعید است؟ حتما پاسخ منفی است. اگر قرار باشد چهرههای هنری، ورزشی و رسانهای که این روزها به «سلبریتیها» معروف شدهاند، خواه ناخواه بر منش و طرز فکر و هیجانات عمومی جامعه تاثیرگذار باشند و به قول جامعهشناسان، «مرجعیت فکری» داشته باشند، پس اظهارات و رفتارهای آنها هم بر وزانت و آرامش مردم یا عدم وزانت رفتاری جامعه تاثیر مستقیم دارد.
البته طرح این مسئله، به معنای آن نیست که سلبریتیها عامل اول و آخر در شکلگیری رفتار و احساسات عمومی هستند و دیگر عوامل، مانند عملکرد ناصواب برخی مسئولان یا تبلیغات مسموم فرهنگی دشمن بیتاثیر است، اما اینجا صحبت بر سر گروهی است که برای مردم جذابیت دارند و حرف و سبک زندگی آنها و بروز و ظهور اجتماعی و مجازیشان، بر روی بخشهای قابل توجهی از جامعه - مشخصا نوجوانان و جوانان - تاثیرگذار است. پس این سوال جدیتر میشود که نقش چهرههای ورزشی و هنری در مواجهه با هیجانات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کف جامعه چیست؟
حامد محمدی کارشناس مسائل فرهنگی اظهار میدارد: «چهرههای سینمایی و ورزشی به دلیل جذابیتی که در کارشان هست، همیشه مورد توجه مردم هستند؛ بنابراین اگر قرار باشد کنشگری اجتماعی آنها و اظهارنظرهایشان عجولانه، هیجانی و بدون درنظر گرفتن تبعات آن باشد، خیلی سریعتر از اظهارات دیگران میتواند جامعه را ملتهب کند». به گفته این کارشناس، «پرهیز از اظهارنظرهای سطحی و عجولانه و خودداری از ورود به حوزههای تخصصی، یکی از نکات ضروری است که سلبریتیها باید در مواجهه با مسائل مختلف آن را مدنظر داشته باشند».
اگر بخواهیم توصیه این کارشناس فرهنگی را بازتر و صریحتر بیان کنیم، باید این نکته را گوشزد کرد که گرفتار شدن ورزشکاران و هنرمندان در دام جریانات زودگذر و سطحی سیاسی و فرهنگی و اظهارنظر کردنشان در حوزههایی که تخصص آن را ندارند، هم به آرامش اجتماع آسیب میزند و هم در میانمدت و درازمدت به وجهه عمومی خودشان و اعتماد مردم نسبت به آنها و نیز اعتماد اقشار مختلف مردم نسبت به یکدیگر لطمه میزند. در بسیاری از کشورهای دنیا، چهرههای ورزشی و هنری در بزنگاههای سیاسی و اجتماعی نقطه ثقل آرامش اجتماع میشوند و تلاش میکنند تا با همدلی و قرار گرفتن در کنار مردم، به آرامش بدنه اجتماع کمک کنند، تا اینکه بخواهند بر آتش التهابات بنزین بریزند. نکتهای که اگر در کشور ما و با فرهنگ عمومی ریشهداری هم که ایرانیها دارند جدی گرفته شود، تاثیراتی مثبت و آرامشبخش خواهد داشت.
دراین میان، احترام به باورها و اعتقادات دینی عمیق و ریشهدار مردم و خودداری از هجمه به این باورها، میتواند سلبریتیها را در میان تمام اقشار جامعه محبوب و محترمتر کند و نه صرفا در میان یک جماعت خاص و اقلیت.
محبوبیت و شهرت به هر قیمتی؟!
این نکته بماند که سلبریتیها هم مانند همه مردم در برابر قانون مسئول هستند و اگر قرار باشد، مثلا یک روز تبلیغ آمپول غیرمجاز بکنند، روز دیگر مناسک و راهپیمایی اربعین را زیر سوال ببرند و روز دیگر از آب گلآلود سیل ماهی تفرقهافکنی بگیرند و در نهایت با بازنشر یک پست دروغین زمینه التهاب اجتماعی را فراهم کنند، این وظیفه دستگاههای مسئول است که از آنها مطابق قانون بازخواست کند، اما این سوال در برابر وجدان همه مخصوصا این چهرههای هنری یا ورزشی وجود دارد که آیا معروفتر یا محبوبتر شدن به هر قیمتی ممکن است؟!
آیا میتوان با تیشه زدن به آرامش اجتماع و اعتماد عمومی، خود را بیشتر از قبل مطرح و مشهور کرد یا باید قدری کلاه را جلوتر گذاشت و فکر کرد؟.
ارسال نظرات