رهبر معظم انقلاب، سال جاری را سال رونق تولید نامیدند. رونق تولید در ادبیات اقتصاد متعارف که برگرفته از آموزههای اقتصادی غرب است، نزدیکترین عبارت به واژهی «رشد اقتصادی» است؛ اما با رشد اقتصادی تمایزهایی دارد که بین این دو شاخص، تمایز ماهوی ایجاد میکنند.
رهبر معظم انقلاب، سال جاری را سال رونق تولید نامیدند. رونق تولید در ادبیات اقتصاد متعارف که برگرفته از آموزههای اقتصادی غرب است، نزدیکترین عبارت به واژهی «رشد اقتصادی» است؛ اما با رشد اقتصادی تمایزهایی دارد که بین این دو شاخص، تمایز ماهوی ایجاد میکنند. این وجوه تمایز باعث میشوند تا «رونق تولید» شاخصی برای سنجش وضعیت اقتصاد تا تحقق اهداف اقتصادی اسلام باشد، ولی شاخص «رشد اقتصادی» نتواند کمک چندانی به بهبود وضعیت امروز اقتصاد ما بکند و حتی در صورت بهبود این شاخص، اقتصاد ایران لزوماً ثبات و رونق را به خود نخواهد دید. نگارنده در این یادداشت، این وجوه تمایز را تحلیل کرده و این شاخص سازی مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) را ریشهیابی خواهد کرد.
شاخصها مهماند!
شاخصها ازاینرو اهمیت دارند که از یکسو ابزار سنجش وضع موجود هستند و از سویی دیگر، چون در دل خود ارزشهایی را نهفته دارند، باعث جهتدهی به وضع موجود و هدایت آن به سمت وضع مطلوب میشوند. مثلاً اگر از نظر اسلام، فقر پدیدهای مذموم و ضد ارزش باشد، در اقتصاد میتوان با طراحی شاخص فقر مطلق (بدین معنا که اگر کسی در روز مثلاً به ازای هر نفر از تعداد اعضای خانوادهی خود، ۲۰ هزار تومان نداشته باشد)، وضعیت جامعه از منظر فقر را سنجید و با بررسی عوامل مؤثر بر تغییر این شاخص، برای کاهش فقر مطلق برنامهریزی کرد. پس شاخصها مهماند و ارزشها، در طراحی شاخصها نقشی کلیدی ایفا میکنند.
رهبر معظم انقلاب نیز که پس از حضرت امام خمینی (ره) در جایگاه معماری انقلاب اسلامی نشست و همواره برای طراحی وضعیتی بهتر در کشور تلاش کرد، با اشراف به مبانی جامعه پردازی و تمدنسازی، به شاخصها توجهی ویژه دارند. مثلاً ایشان از شاخص «توسعهی اقتصادی» استفاده نمیکنند و، چون معتقدند این شاخص، مختص غرب است، شاخص «پیشرفت اقتصادی» را خود ابداع کردهاند. با تعریف حضرت ایشان، پیشرفت اقتصادی شاخصی است که هم در خود رشد اقتصادی را دارد و هم بهصورت توأمان به عدالت توجه دارد؛ یعنی اگر در کشوری، درآمد ملی افزایش یافت، اما این درآمد بهطور عادلانه بین همه تقسیم نشد، ایشان معتقدند شاید کشور از منظر غربیها توسعهیافته باشد، اما قطعاً با نگاه اسلامی «پیشرفته» نیست.
نارساییهای شاخص «رشد اقتصادی»
در نظام اقتصاد سرمایهداری، هدف اصلی تحقق «رشد اقتصادی» است و همهچیز بر آن مبنا چیده میشود. معنای رشد اقتصادی در آن منظومهی فکری نیز این است که ارزش تولید مجموع کالاها و خدمات در یک کشور، زیاد شود؛ یعنی فرض کنید حتی اگر امسال در کشور دهها کارخانه ورشکسته و تعداد زیادی از کارگران بیکار شوند، کافی است دولت بتواند نفت بیشتری بفروشد. ارزش این نفت، کاهش تولید در آن کارخانهها را در نهایت جبران خواهد کرد و شاخص رشد اقتصادی، ممکن است حتی افزایش رشد اقتصادی را هم شاهد باشیم! اینجاست که دولت بارها ممکن است اعلام کند که ما امسال رشد اقتصادی داشتیم، اما مردم در رسانهها بشنوند که کارخانههایی تعطیل میشوند و کارگران خود، رکود و بیکاری را به چشم ببینند.
رشد اقتصادی لزوماً به معنای رشد تولیدات غیرنفتی نیست. رشد اقتصادی لزوماً به معنای کاهش وابستگی به درآمدهای حاصل از خامفروشی نیست. رشد اقتصادی لزوماً به معنای اشتغال بیشتر، توزیع درآمد بیشتر، فلاکت کمتر و کاهش فقر نیست. به همین دلیل رشد اقتصادی از منظر اسلامی، لزوماً خوب نیست. چون در نظام اسلامی که اقتصادش باید اقتصاد مقاومتی باشد، آنچه برای ما مهم است این است که مردم شغل داشته باشند تا بتوانند آبرومند زندگی کنند، اختلاف طبقاتی زیاد نباشد و فقر در جامعه رو به کاهش باشد. همچنین در نظام اقتصادی اسلامی، دشمن نباید بتواند با تحریمِ نفت، اقتصاد کشور را فلج کند؛ اما متأسفانه، اقتصادی میتواند همهی این مشکلات را داشته باشد و درعینحال، شاخصهای اقتصادی آن «رشد اقتصادی» را نشان دهند.
چرا «رونق تولید»؟!
اما رونق تولید چیست و چرا رهبر انقلاب، بهجای رشد اقتصادی از رونق تولید استفاده کردند؟! رونق تولید، طبق توضیحاتی که معظمله در مورد آن دادند اصلاً خامفروشی نیست. بلکه به معنای تقویت کسبوکارهای کوچک و متوسط است. حتی اگر کسی در حیاط خانه، مرغ و خروسی پرورش دهد، در رونق تولید کمک کرده است؛ چون بهطور مستقیم، رفاه خانوار و بهرهمندی اقتصادیاش را افزایش داده است. این در حالی است که تولیدات خانگی اصلاً در شاخص رشد اقتصادی محاسبه نمیشوند. در رونق تولید، تأکید رهبر معظم انقلاب بر رونق همهی بخشها اعم از کشاورزی، خدمات، گردشگری، صنایع (در همهی ابعاد) و ... است و این به معنای رشد متوازن بخشهاست. پس اقتصاد تکمحصولی و اتکا به تولید و صادرات یک محصول خاص، در رونق تولید مطلوب نیست.
ویژگیهایی که رهبر انقلاب برای «رونق تولید» برشمردند، آن را ماهیتاً متمایز با «رشد اقتصادی» -که یک شاخص غربی است- ساخته و بر اساس ویژگیهای اقتصاد ما، بومیاش کرده است. اکنون مرکز آمار، سازمان برنامه و وزارت اقتصاد موظفاند این شاخص جدید را به زبان ریاضی و آمار تبدیل کرده و بر اساس آن، آمارگیریها، محاسبات و برنامهریزیها را انجام دهند. اگر این اتفاق رقم بخورد، میتوان انتظار داشت با رونق تولید، وضعیت زندگی مردم بهبود یابد، اما اگر مفهوم رونق تولید با رشد اقتصادی خلط شود، مجدداً همان مسیرهای غلط تکرار خواهند شد و از رفتن مسیرهای غلط گذشته، توفیقات جدید حاصل نمیشود.
ارسال نظرات