- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
- چرا رسیدگی به پرونده شهید آرمان علیوردی طولانی شده است؟ / نقش هر یک از متهمان در وقوع قتل باید مشخص شود
- جنگ بیشتر؛ سفره کوچکتر | تاثیرات اقتصادی تنش افغانستان و پاکستان
- فراز و فرود بانک آینده؛ از ایرانمال تا بدهی ۵۰۰ هزار میلیاردی
- راز محبوبیت آیتالله اشرفی اصفهانی/ چرا مردم کرمانشاه هیچگاه شهید محراب را فراموش نکردند؟
- بدهیهای ارزی عراق؛ میراث سنگین و چالشهای پیشروی دولت السودانی
- ایران: به همین خیال باش!
- یادداشت ها / این پروژه کار صهیونیست هاست
- پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت سردار علیرضا افشار
- چرا فعالسازی مکانیسم ماشه، شوک جدیدی بر پیکره اقتصاد ایران نیست؟
- ۱۰ ویژگی حیرتانگیزحماس
چهارشنبه ؛ 28 آبان 1404 یادداشت روزنامههای دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳

جنگ در غزه و لبنان پایان کار نیست؟!

شهدای مقاومت حلقه وصل استقلال کشورهای اسلامی
عباس حاجینجاری
شهادت اسطوره وار یحیی السنوار رهبر حماس در میدان مبارزه با امریکا و رژیم صهیونی بعد از شهادت سید حسن نصرالله و دیگر فرماندهان و مجاهدان با اخلاص مقاومت، در عین اینکه نشان از زنده بودن و پویایی جبهههای گسترده مقاومت دارد، نشانگر آن است که عمل میدانی نیروهای جبهه مقاومت در سالهای اخیر توانسته است زمینهساز تحقق وحدت جهان اسلام در ذیل مبانی فرهنگ اسلام ناب محمدی (ص) و عبور از قرنها تلاشهای دشمنان اسلام و معاندان و مرتجعان برای تفرقه در جهان اسلام باشد. این روند را این روزها از یکسو میتوان در استقبال و پاسداشت نخبگان و برجستگان اهل سنت از گذشت و ایثارگری فرماندهان و مجاهدان مقاومت در حزبالله، انصارالله، مقاومت عراق و... در حمایت از مقاومت فلسطین دید و از سوی دیگر در ابراز شعف و شادی سران جبهه استکبار و صهیونیست جهانی و مرتجعان منطقه از شهادت یحیی السنوار و سید حسن نصرالله و دیگر فرماندهان مقاومت، که نماد شاخص آن گزارش اهانتآمیز شبکه MBC سعودی نسبت به فرماندهان مقاومت و تروریست قلمداد کردن آنهاست که البته ماهیت صهیونیستی گردانندگان آن را آشکار میکند.
همکاری سران قدرتهای اروپایی امریکایی با صهیونیستها در اعمال بینظیرترین جنایتهای تاریخ علیه مردم مظلوم غزه و لبنان، این روزها طینت واقعی قدرتهای سلطه و مرتجعان منطقه را آشکار کرده است و این نه به خاطر مرگ چند صهیونیست در ماجرای ۷ اکتبر، بلکه به خاطر آن است که امیدوارند در سایه این جنایتها، روند شکست سالهای اخیرشان در منطقه از نیروهای مقاومت و ناکامی در اجرای طرحهای «خاورمیانه بزرگ» و «دکترین اقدام پیشدستانه» در حمله به افغانستان و عراق و خلق گروههای تکفیری نظیر داعش و... که برای منطقه غرب آسیا «خاورمیانه» طراحی و اجرا درآورده بودند، جبران کنند و بتوانند بار دیگر مدیریت روند تحولات منطقه را از دست نیروهای مقاومت خارج کرده و اهداف شومشان را که در قالب طرحهایی مانند «معامله قرن»، «ابراهیم» یا عادیسازی روابط بین رژیم صهیونیستی و کشورهای منطقه دنبال میکردند، به انجام رسانیده و صهیونیستها را که نابودی خود را در پس عملیات طوفان الاقصی قطعی میدیدند، مجدداً احیا و بر منطقه مسلط نمایند.
راهبرد اصلی مقاومت در مدیریت تحولات منطقه را رهبر معظم انقلاب در خطبههای روز جمعه ۱۳ مهرماه تحت عنوان تلاش برای تحقق «کمربند دفاع از استقلالطلبی در کشورهای اسلامی» به درستی تشریح و با اشاره به سیاست دشمنان اسلام در ایجاد تفرقه در جهان اسلام خاطرنشان کردند که سیاست مستکبران و متجاوزان عالم؛ «تفرقه بینداز و حکومت کن» است؛ مبنای کار آنها تفرقهافکنی است. این سیاست تفرقهافکنی را در کشورهای اسلامی با انواع ترفندها تا امروز اجرا کردهاند، هنوز هم دستبردار نیستند و موجب میشوند که دلهای ملتهای اسلامی نسبت به هم مکدر بشود. ایشان با تأکید بر اینکه دشمن ملت ایران همان دشمن ملت فلسطین است، همان دشمن ملت لبنان است، همان دشمن ملت عراق است، همان دشمن ملت مصر است، دشمن ملت سوریه است، دشمن ملت یمن است؛ دشمن یکی است، شیوههای دشمن در کشورهای مختلف، مختلف است. یک جا با جنگ روانی، یک جا با فشار اقتصادی، یک جا با بمبهای دوتنی، یک جا با سلاح، یک جا با لبخند، دارند دشمنان ما این سیاست را پیش میبرند، اما اتاق فرمان یک جا است، از یک جا دستور میگیرند، از یک جا فرمان حمله به جمعیتهای مسلمان و ملتهای مسلمان را دریافت میکنند.
معظم له سپس با اشاره به غفلت مسلمانان در ادوار گذشته خاطرنشان میکنند که؛ امروز دیگر نباید غفلت کنیم؛ باید حواسمان جمع باشد. ما باید کمربند دفاع را، کمربند استقلالطلبی را، [کمربند]عزت را، از افغانستان تا یمن، از ایران تا غزه و لبنان، در همه کشورهای اسلامی و ملّتهای اسلامی محکم ببندیم.
اکنون مقاومت این پرچم استقلالطلبی جهان اسلام علیه سلطه قدرتهای استکباری را بر دوش گرفته و توانسته است با شکست هیمنه استکبار و مزدوران منطقهایاش تحقق این آرزوی بزرگ را امکانپذیر نماید براین اساس عملیات طوفان الاقصی یک حرکت درستِ منطقی قانونی بینالمللی و دفاع جانانه لبنانیها از مردم فلسطین هم مشمول همین حکم و آن هم قانونی، معقول، منطقی و مشروع است. براین اساس است که حمایت و پشتیبانی حزبالله، انصارالله، حشدالشعبی و... از مقاومت فلسطین به رغم تفاوتهای مذهبی معنی مییابد بهگونهای که سید مقاومت سید حسن نصرالله جانش را نثار میکند و مردم لبنان نیز به رغم تحمل بمبارانهای وحشیانه صهیونیستها همچنان پای کار مقاومت ایستادهاند؛ و اینها همه ترجمان همان عرصهای است که چندی پیش یحیی السنوار در پیام به شهید نصرالله از آن به عنوان کربلای جدید یاد میکند.
روز گذشته نشریه امریکایی والاستریت ژورنال در گزارشی به مناسبت شهادت این شهید اسطورهای مقاومت به این پیام سنوار به سید حسن نصرالله در توصیف حرکت مقاومت فلسطین اشاره و یادآور میشود که سنوار در پیامی به حزبالله با اشاره به شهادت امام حسین (ع) و واقعه کربلا تصریح داشته است: «ما باید به همان مسیری که شروع کردهایم ادامه دهیم. بگذارید کربلای جدیدی رخ دهد.»

دور ایران چه خبر است؟
علی دارابی
جو بایدن؛ رئیس جمهور آمریکا گفته است با گروه هفت بر سر تشدید تحریم های ایران به توافق رسیده ایم.
️ اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس در بیانیه مشترکی از مالکیت امارات متحده عربی بر سه جزیره ایرانی سخن گفته اند و برای نخستین بار از واژه «اشغال» استفاده کرده اند.
️اتحادیه اروپا خطوط هواپیمایی جمهوری اسلامی به سراسر اروپا را ممنوع کرده است.
رژیم غاصب، نژاد پرست و آدمکش اسرائیل با حمایت همه جانبه آمریکا و متحدان غربی و عربی آنها و سکوت مجامع بین المللی به ترور و آدمکشی ادامه می دهد!
کشتار بیش از ۵۰ هزار زن و کودک و افراد بی پناه غیر نظامی در غزه و شهادت و ترور رهبر جبهه مقاومت، سید حسن نصرالله، یحیی سنوار، شهید نیلفروشان و حمله به سفارت جمهوری اسلامی ایران در سرویه و ترور اسماعیل هنیه رهبر سیاسی گروه حماس و تهدید ترور برخی از شخصیت های سیاسی و رهبران دینی در آینده همه از نقشه های شوم ائتلاف استکبار جهانی، رژیم غاصب و برخی از دولت های مرتجع منطقه علیه ایران عزیز است.
در این شرایط حساس و خطیر تاریخ « هماهنگی میدان و دیپلماسی » و حمایت قاطع همه از وحدت و کارآمدی این دو «عرصه میدان و عرصه دیپلماسی» بیش از هر زمان دیگری واجب و ضروری است.
رسانه ها، مطبوعات، نخبگان، گروه های مرجع و همه کسانی که مخاطبانی دارند باید بر سهم خود در تنویر افکار عمومی و تبیین نقشه های شوم دشمنان به وظیفه خود عمل کنند.
نیروهای مسلح، نهادهای امنیتی، اطلاعاتی، انتظامی و نظامی با حفظ هوشیاری، رصد تحرکات دشمنان و آمادگی دفاعی و بازدارنده باید قاطع و مقتدرانه پاسخ هرگونه تجاوز و تعرضی را به صورتی که متجاوزان را پشیمان کند بدهند.
امروز «دولت در خط مقدم اقدام و عمل» است. همه باید به رئیس جمهور منتخب و دولت برای انجام مأموریت، کاهش منازعات، افزایش تعاملات جهانی دست یاری بدهند.
زمانه ای بس تاریخی و مهم است آن را همه باید درک کنیم.

فرانچسکو بریوسکی؛ مردی آزاد و روشنفکر، ناشر شجاع رمانهای فارسی در ایتالیا
اولینبار خانم تیتزیانا بوچیکو (Tiziana Buccico) من را به فرانچسکو بریوسکی، بزرگمرد فرهنگ، معرفی کرد. فرانچسکو، عصاره فرهنگ و هنر و سرزندگی و نشاط ایتالیا است. گفتوگوهای خوب و سازندهای داشتیم و تصمیمات بزرگی گرفتیم؛ ازجمله ترجمه و انتشار رمانهای فارسی معاصر به زبان ایتالیایی و تأسیس شهر کتاب ایتالیایی در ایران؛ حیف که تحریم اجازه نداد تا فروشگاه باز شود و دریغ آنکه عمر او در بهترین سالهای تلاش و ثمردهیاش به پایان رسید. جای او در ذهن و قلب و یاد من خالی است و تصویر او در ترجمه ایتالیایی سووشون، داییجان ناپلئون، سمفونی مردگان، بامداد خمار، من و اتاقهای زیر شیروانی، بازی آخر بانو، روز حلزون، چراغها را من خاموش میکنم و افسانه پادشاه و ریاضیدان منعکس است. هرچه از او بگویم، کم است. شاید معرفی او و درد سوگ او از زبان دوست عزیزم تیتزیانا بوچیکو شایستهتر باشد.
***
فرانچسکو بریوسکی، روشنفکری متفکر و آیندهنگر بود که همواره آماده پذیرش چالشها و کارهای غیرممکن میشد. او را در تهران ملاقات کردم؛ استاد دانشگاه، نویسنده و وارث سلسلهای که به میلان و آکادمیاش افتخار بخشیده بود. اولین ملاقاتمان در هتلی در پای کوههای پایتخت ایران بود. من همراه همسرم، کارلو جووانی چرتی، که آن زمان مشاور دیپلماتیک سفارت ایتالیا بود، به دیدنش رفتم و او همراه با مارگیت ویسمان، مدیر مسئولش بود. از همان ابتدا، رابطهای صمیمی و همفکری شکل گرفت و دوستی و همکاری ما آغاز شد. با پشتکار، شبکهای از دوستان در دنیای نشر ایران ساختیم و او برای من راهنمایی مشتاق در دنیایی جذاب بود. از آن شام اول تا دیروز، کارهای زیادی انجام دادیم و باور داشتیم که فرهنگ میتواند بر تعصبات پیروز شود و موانع را از طریق ادبیات و انسانیت از بین ببرد. هرگز فراموش نمیکنم دو نمایشگاه کتاب در تهران را که بریوسکی به من اعتماد کرد تا غرفهاش را به طور مستقل مدیریت کنم، به لطف روابطی است که در طول سالها برقرار کرده بودیم و دیدگاه او بود که فرهنگ همیشه منبعی برای گفتوگو است. باور او به دیپلماسی فرهنگی بیپایان بود و همه را به تلاش در این راه ترغیب میکرد. او ناشری جسور بود که آثار کلاسیک بزرگ ایرانی را که هرگز به ایتالیایی ترجمه نشده بودند، با همکاری مترجمی بزرگ مانند آنا ونتزان، ترجمه کرد و به ترجمه رمانهای مدرن و معاصر، عمدتا نوشته زنان، ادامه داد. چند سال پیش مجموعهای به نام «دیگران» ایجاد کرد که شامل ۱۱ عنوان ایرانی بود و به دنبال آن رمانهای روسی، ارمنی، فلسطینی، سوری، لبنانی، تونسی، مراکشی، ترکی، نیجریهای، سومالیایی و دیگر کشورها را منتشر کرد. فرانچسکو نیروی جوانی داشت، عاشق زندگی و جوانان بود، کنجکاو و چندوجهی بود و به آزادی باور داشت؛ آزادی برای سرمایهگذاری در فرهنگ به منظور تبدیل جهان به جایی برای تبادل و گفتوگو. او بهشدت معتقد بود که صلح با اشتراک و همزیستی اندیشههای متنوع به دست میآید. کارلو چرتی با یادآوری احساسی گفت: «فرانچسکو بریوسکی ناشری شجاع بود که به مأموریت صلح در چالشهای فرهنگی باور داشت. او همیشه گفتوگوی انتقادی را ترجیح میداد، در اعتقادات لیبرالش ثابتقدم بود اما همواره به گفتوگوهای سازنده معتقد بود. مردی با ارزش فوقالعاده که دلتنگش خواهیم شد. استاد دانشگاه، کارآفرین، روشنفکر، انسانگرایی بزرگ که مانند الیوتی و ماتئی الگویی بود». فرانچسکو، چقدر دلتنگت خواهیم شد، دلتنگ گفتوگوهای رؤیاییمان، پروژهمان برای بازکردن کتابفروشی در مرکز تهران، شامهای پس از ارائهها و نمایشگاهها، سؤالهای تو و پروژههایت که هنوز به انجام نرسیدهاند، هوشت، تواناییات در قضاوتنکردن و درک علتهای بسیاری از مسائل. تو حتی در اختصاص فضای زیاد به زنان هم ویژه بودی؛ انتشاراتت پر از جوانان، بهویژه زنانی با شخصیت قوی بود. انتشارات فرانچسکو بریوسکی و گروه انتشاراتی به همراه والنتینا ادیتزیونی، با رهبری دو زن فوقالعاده مانند والنتینا، دخترت و مارگیت، مسیر تو را ادامه خواهند داد. پروژههایت همچنان برای کسانی که به قدرت کتاب و دانش برای ساختن جهانی بدون مرز باور دارند، چراغ راه است.

تدبیر و تقدیر در غزه!
۱- در غزه یک دولت مقتدر مستقر است . فاصله دولت و ملت در غزه صفر است. این حقیقت در جریان طوفانالاقصی خود را نشان داد.
رهبری این دولت از زمان شیخ احمد یاسین ، رنتیسی ، و از آن به مشعل ، هنیه و یحیی سنوار درخششهای خود را داشته است.
شهید یحیی سنوار مهارت، توانایی و نبوغ خود را بهعنوان یکی از طراحان طوفانالاقصی و مدیریت بحران و مقابله با خونخوارترین ، سفاکترین و بیرحمترین جلادان تاریخ معاصر نشان داد. او در صف اول این مقابله حضور داشت. تدبیر چنین دولت و رهبری چنین مردمی صبور و مقاوم در خطه فلسطین واقعا یک شاهکار است که به لحاظ جامعهشناختی و روانشناختی و علم سیاست قابلمطالعه است.
یحیی سنوار و رهبران حماس رکوردی از تدبیر انسانی را بهجای گذاشتند.که در تاریخ جنگهای جهان بینظیر است.
آنها امیدوارانه به تقدیر الهی نگاه میکردند:
تدبیر کند بنده و تقدیر نداند
تدبیر به تقدیر خداوند نماند
استیزه مکن ، مملکت عشق طلب کن!
کاین مملکتت ، از ملکالموت رهاند
کادر رهبری حماس در تدبیر دولت غزه به مملکت عشق رسیدند. مملکت عشق یعنی پس از تدبیر، کارها را به تقدیر الهی بسپار ، در مملکت عشق، مرگ و نیستی راه ندارد.
رهبران شهید حماس و جهاد اسلامی، حیات مضاعف خود را در فضا و هوای دولت – ملت فلسطین ادامه میدهند.
مولانا در تبیین چنین دولتی در بیت آخر این روشنگری میفرماید :
حاشا ز سواری، که بود عاشق این راه
که بانگ سگکوی ، دلش را بتپاند
مصیبت و بلاهایی که عاشق در استقرار چنین دولتی میبیند، همانند بانگ سگانی است که رهرو را نمیتواند بترساند.
بگذار سگان صهیونیسم با بمباران وحشیانه و قتلعامهای فجیع پارس کنند. اگر ملت فلسطین ، مردم لبنان و یمن و رزمندگان جبهه مقاومت از این پارسکردنها هراسی داشتند مجاهدان جبهه مقاومت در غرب آسیا یک سالگی طوفانالاقصی را پشت سر نمیگذاشتند.
۲- حماس در طول ۴ دهه از حیات خود با منطق اسلام و قرآن میجنگد .
شهادت را مرگ نمیداند مرحلهای برای عبور به سطحی بالاتر و استوارتر از نبرد با ستمکاران و اشغالگران تلقی میکند. سرّ حیات، بالندگی، رشد و توسعه دولت حماس در همین است.سازه و سازمان رزم حماس ، حزبالله ،
انصارالله یمن و تمام رزمندگان جبهه مقاومت همین است.
خونهای پاکی که در مسیر مبارزه با امپریالیسم و صهیونیسم ریخته میشود، در حسابوکتاب تقدیر الهی محاسبات دقیقی دارد که در تدبیر و محاسبات ما نمیگنجد.
صهیونیستها این حقیقت را نمیفهمند با هر بمبی که بر سر مردم غزه فرود میآورند و هر رزمندهای که شهید میکنند صدها نفر را برای ترمیم سازمان رزم حماس اضافه میکنند. سربازگیری حماس در تکمیل سازمان رزم از چنین معادلهای بیرون میآید، به همین دلیل «جنگ» همچنان ادامه دارد. واژه جنگ به لحاظ مفهومی به سمت مفهوم «جهاد» میرود. این مفهومی مقدس است که سوخت اصلی ماشین مقاومت را تأمین میکند.
شهید یحیی سنوار شاگرد مکتب شیخ احمد یاسین بود. او ۲۳ سال از عمر شریف خود را در زندانهای صهیونیستها گذراند و درسهای خود را در زندان بارها مرور و تدریس کرده است. ما اکنون در زیر سقفهای فرود آمده در غزه صدها سنوار و در زندانها هزاران سنوار داریم. با اینهمه فرمانده و سردار، پرچم حماس هیچگاه به زمین نمیافتد. حجم آتشی که از غزه ،
لبنان، یمن و عراق و ... بهسوی سرزمینهای اشغالی همهروزه ریخته میشود سند این ادعاست. به قول شاعر؛
بازهم تکثیر خواهد شد در این مکتب هنوز
همچو اسماعیل و نصرالله تا سنوارها
خون یحیی غرق خواهد کرد اسرائیل را
کربلا تکرار میگردد در این تکرارها
چشمها باز کن ، طولانالاقصی را ببین!
هان تلآویو است ، فردا تلی از آوارها
تاریخ معاصر از یحیی سنوار بهعنوان ابرمردی یاد خواهد کرد که مرگ را به سخره گرفت.
این بیان امام خامنهای در سوگ یحیی سنوار که فرمود ؛ «حماس زنده است و زنده خواهد ماند» چهره درخشان او را در یاد آزادگان جهان جاودان میکند.

لطفاً دقیق سخن بگویید! نمونه؛ ترمیم حقوق بازنشستگان!
از معضلات پررنگ در کشور علاقه مندی مسئولان به دیده شدن در رسانههاست. این علاقه مندی اغلب موجب انجام مصاحبههای متعدد همراه با بیان جملات و کلیگوییهای تکراری میشود که در آن اثری از ارائه گزارش یا توضیح ضروری با جزئیات از یک برنامه در دست اقدام دیده یا شنیده نمی شود. وقتی مردم از جزئیات یک تصمیم و یا برنامه در دست اقدام آگاهی کافی نداشته باشند بر اساس برداشتهای شخصی یا شایعات که در چنین مواردی پرتکرار و طبیعتاً شنیدنی و اثرگذار هم خواهد بود واکنشهایی را از خود بروز میدهند که لزوماً مثبت و سازنده نیست. در چنین وضعیتی نباید جو عمومی جامعه را مقصر دانست. اجرای قانون ترمیم حقوق بازنشستگان یکی از مصادیق روشن اظهارنظرهای پرتکرار مقامات مختلف است و در مقابل بی اطلاعی مخاطبان از آنچه می خواهد رخ بدهد .
گفته شده است که پس از سالها چشم انتظاری قرار است ترمیم حقوق بازنشستگان به زودی انجام شود . ابتدا اول آبان زمان اجرای قانون اعلام شد اما بلافاصله سخنگوی دولت از فرایند طولانی صدور احکام جدید حقوقی و اینکه نمی توان زمان دقیقی برای آغاز ترمیم حقوق بازنشستگان اعلام کرد خبر داد! و به همه این ها باید اضافه کرد که تمام این نوسانات در گفتار مربوط به بازنشستگان لشکری و کشوری است و بازنشستگان تامین اجتماعی به دلیل ابهام در تامین منابع مالی با مشکلات بیشتری روبرو هستند. در هر حال شاید پیش بینی غلطی نباشد اگر بگوییم موج جدیدی از اعتراضات بازنشستگان پس از اولین دریافتی آغاز خواهد شد و این بار اعتراض به مبلغ کم افزوده شده به حقوق خواهد بود .
مروری بر اظهار نظرهای مقامات دولت و نمایندگان مجلس در طی یک سال گذشته نشان میدهد که متولیان امر بجای توضیح ساده قانون همراه با مثال ریالی به مخاطبان به دنبال انداختن توپ در زمین دیگری و رفع مسئولیت از خود به دلیل تاخیر در اجرای قانون بوده اند.
از میان تمام مصاحبهها تنها به دست میآید که حقوق بازنشستگان قرار است به میزان ۹۰ درصد افراد شاغل در همان پست ارتقا یابد و این افزایش طی ۳ سال و بهتدریج محقق خواهد شد .
اما میانگین این افزایش حقوق چه میزان است؟ این همان سوال اصلی است که پیش بینی می شود پس از اولین پرداخت به محل اختلاف میان بازنشستگان و دولت تبدیل شود.
۵ مهر ماه تاج گردون رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در گفتوگویی اعلام کرد «طبق محاسبات هر بازنشسته به طور متوسط باید یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان به حقوق خود اضافه کند این در حالی است که بسیاری از بازنشستگان این رقم را بین ۶ تا ۷ میلیون تومان میدانند.»
حال آن که دولت و مجلس از میزان افزایش حقوق بازنشستگان به خوبی آگاهی دارند زیرا معادل ۶۵ همت برای انجام آن در بودجه عدد گذاری شده و برای تامین منابع مالی آن هم یک درصد به مالیات بر ارزش افزوده اضافه شده است. رسیدن به عدد ۶۵ همت قطعا با اطلاع از تعداد بازنشستگان و افزایش حقوقی است که به آن ها تعلق می گیرد . در این وضعیت چرا دولت از آگاهی بخشی قبل از اقدام خودداری کرده است ؟
به استناد گفته رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس تصور بازنشستگان از افزایش حقوق با آنچه می خواهد رخ دهد چهار برابر است. این فاصله زیاد می تواند منشأ اعتراضات بعدی شود در حالی که به جای مصاحبه های تکراری می توان با عدد و رقم اجرای قانون را ساده توضیح داد. آیا انتظار نابجایی است اگر خواسته شود مسئولان شفاف با مردم سخن بگویند؟

ارسال نظرات