- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
- چرا رسیدگی به پرونده شهید آرمان علیوردی طولانی شده است؟ / نقش هر یک از متهمان در وقوع قتل باید مشخص شود
- جنگ بیشتر؛ سفره کوچکتر | تاثیرات اقتصادی تنش افغانستان و پاکستان
- فراز و فرود بانک آینده؛ از ایرانمال تا بدهی ۵۰۰ هزار میلیاردی
- راز محبوبیت آیتالله اشرفی اصفهانی/ چرا مردم کرمانشاه هیچگاه شهید محراب را فراموش نکردند؟
- بدهیهای ارزی عراق؛ میراث سنگین و چالشهای پیشروی دولت السودانی
- ایران: به همین خیال باش!
- یادداشت ها / این پروژه کار صهیونیست هاست
- پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت سردار علیرضا افشار
- چرا فعالسازی مکانیسم ماشه، شوک جدیدی بر پیکره اقتصاد ایران نیست؟
- ۱۰ ویژگی حیرتانگیزحماس
سهشنبه ؛ 27 آبان 1404 یادداشت روزنامههای پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۳

شهادت هنیه و چشمانداز محو اسرائیل

پیام ها و پیامدهای ترور در تهران

رژیم تروریست و خونخوار صهیونیستی در اقدامی که برخلاف حقوق بینالملل و عرف دیپلماتیک بود، اسماعیل هنیه مهمان جمهوری اسلامی ایران را در تهران ترور کرد. این اقدام در شرایط کنونی معانی مهمی در بطن خود داشته و آثار راهبردی بزرگی در پی دارد.
رژیم صهیونیستی به عنوان پایگاه نظامی بزرگ غرب و ناتو به رهبری امریکا در منطقه است و تقلیل آن به یک رژیم تروریست خودبنیاد، فهم غلط از واقعیت است. این رژیم با هدف حفظ و بسط سلطه غرب در منطقه و مدیریت جهان اسلام برای جلوگیری از خیزش تمدنی و پایان دادن به سلطه غرب در این منطقه تشکیل شده است. بعد از انقلاب اسلامی، اهمیت این رژیم در مهار ایران انقلابی که مرحله جدیدی از خیزش تمدنی خود را آغاز کرده بود برای غرب دوچندان شد.
منطقه غرب آسیا دهههاست که تحولات گستردهای را در نسبت با رژیم اشغالگر و تروریست صهیونیستی به خود دیده است، به خصوص بعد از جنگهای نیابتی گروههای تکفیری علیه ملتها و دولتهای مقاوم منطقه و تلاش محور مقاومت برای مهار این بحران، رژیم صهیونیستی احساس میکرد که میتواند در دوره جدید با طرحهایی، چون پیمان ابراهیم و عادیسازی، هژمونی سیاسی و فرهنگی خود را بر منطقه غالب کرده و به صورت نرم با همراهسازی حداکثری دولتها و ملتهای منطقه ماجرای فلسطین و مناقشات سرزمینی فلسطین اشغالی را برای همیشه به پایان رسانده و سیادت خود را بر منطقه تحمیل کند. ولی عملیات طوفانالاقصی خط بطلانی بود که بر این توطئه کشیده شد و آغاز دورهای جدید به شمار میرفت که نه تنها پرونده عادیسازی را به محاق برد و مسئله فلسطین را در صدر مسائل منطقه غرب آسیا نشاند، بلکه موضوع فلسطین را به یک موضوع بینالمللی و مسئله اول افکار عمومی جهان تبدیل کرد. روند تحولات بعد از طوفانالاقصی تاکنون به طور خلاصه شکست رژیم صهیونیستی در تحقق اهداف اعلامی و فرو رفتن در باتلاق غزه و ناتوانی در خاموش کردن آتش حزبالله در شمال و افول روزافزون هیمنه این رژیم منحوس به خصوص بعد از عملیات وعده صادق بوده است.
تا پیش از این، رژیم صهیونیستی در تقابل با جمهوری اسلامی ایران، خطوط قرمزی را مدنظر داشت که وقتی برای اولین بار در حمله به کنسولگری ایران در دمشق مورد تعدی قرار گرفت که با عملیات سهمگین و پیشبینی نشده «وعده صادق» مواجه شد. عملیات «وعده صادق»، هم اسطوره شکستناپذیری و ظفرمندی ارتش رژیم صهیونیستی و هم هژمونی منطقهای و جهانی امریکا را با چالش جدی مواجه ساخته و هیمنه ابرقدرتی این کشور را در جهان فرو ریخت. به نظر میرسد این ضربه به قدری کاری بوده که باعث شده رژیم صهیونیستی و امریکا به این نتیجه برسند که برای تغییر آن باید کاری بکنند.
از طرفی بنیامین نتانیاهو برای تداوم وضعیت اضطراری در فلسطین اشغالی، کسب دستاورد میدانی و تقویت موقعیت سیاسی خود، عقب راندن حزب الله به بالادست رودخانه لیتانی براساس قطعنامه ۱۷۰۱ و تحریک ایران برای ورود به دوره جدیدی از مناقشه با غرب و امریکا، ترجیح داده از خطوط قرمز عبور کند و با کمک امریکا معادله جدیدی را برقرار نماید.
به طور خلاصه علاوه بر مدخلیت معادلات داخلی امریکا، این عملیاتهای تروریستی نشان دهنده این است که این رژیم با شکست در دستیابی به اهداف تعریف شده خود در غزه و ناتوانی از خاموش کردن آتش حزبالله در شمال و زوال هژمونیک خود در پساوعده صادق و تلقی غلط از شرایط داخلی ایران و اشتباه محاسباتی در ادراک محافظهکاری و محتاط بودن جمهوری اسلامی ایران در تکرار وعده صادق، به دنبال پوشاندن ضعفهای راهبردی و ترسیم ترتیبات جدید امنیتی و معادلات جدید راهبردی بر محور مقاومت و به خصوص بر جمهوری اسلامی ایران بوده است.
رژیم صهیونیستی ضربه حیثیتی شدیدی از تحولات ۱۰ ماه اخیر خورده و جایگاه هژمون خود را در منطقه از دست داده و امروز با تهدید موجودیتی و بقا رو به رو است. از این رو این رژیم با انجام سه ترور با فاصله زمانی اندک در لبنان، عراق و به خصوص ترور هنیه رهبر حماس در ایران، آن هم دقیقاً در این بازه زمانی و با این کیفیت به دنبال بازیابی وضعیت سابق خود و دستیابی به برخی از اهداف محقق نشده برای پایان دادن به شرایط کنونی و تغییر معادلات فعلی است تا با بازسازی چهره خود در منطقه و جهان به خصوص پس از روی کار آمدن دولت جدید در امریکا، مجدداً بحث عادیسازی با کشورهای عربی و اسلامی را زنده کرده و شرایط را به پیشاطوفانالاقصی بازگرداند. ولی این رژیم همان گونه که در حمله به کنسولگری ایران در دمشق دچار اشتباه محاسباتی شد و شرایط بدی برای خود رقم زد، در این مورد هم مجدداً دچار اشتباه شده و واکنش مجاهدانه و شجاعانه ایران و محور مقاومت و مجازات سخت این اقدامات جنایتکارانه نشان خواهد داد که شرایط کنونی برای این رژیم شرایط تلاش برای بقا و جلوگیری از نابودی محتوم است و نتیجه در نهایت به نفع جبهه مقاومت و ملتهای منطقه رقم خواهد خورد و خون شهدای مظلوم غزه و شهدای مقاومت به خصوص شهید اسماعیل هنیه طومار این رژیم جنایتکار را در هم خواهد پیچید.

در رثای ماندلای فلسطین
جعفر قنادباشی
اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی علیه رئیس دفتر سیاسی حماس باعث شد تا شهید اسماعیل هنیه به بزرگترین آرزویش یعنی شهادت دست پیدا کند.
با این وصف، دنیای بشریت شخصیتی برجسته را که رهبر یک حرکت آزادیبخش بود از دست داد. رهبران آزادیبخش در بین همه ملتهای دنیا مورد احترام هستند. به طوری که مردم یک کشور برای اینکه خود را در بین سایر ملل دنیا ممتاز جلوه دهند، همواره ویژگیهای شخصیتی رهبران آزادیخواه خود را به جهانیان معرفی میکنند و زمانی که یک مقام بلندپایه خارجی وارد کشوری میشود، بیشترین تاج گل را نثار مزار رهبران آزادیبخش میکنند.شاید از منظری بتوان شهید هنیه را با شخصیتی مثل نلسون ماندلا مقایسه کرد. مردم آفریقا به ماندلا افتخار میکنند؛ چراکه با تبعیض نژادی مخالف بود و برای پایان دادن به سلطه بر سیاهان، اسلحه بهدست گرفت، مبارزات مسلحانه را آغاز کرد، دستگیر شد، بعد از محکومیت به اعدام با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم و بعدها به یک شخصیت محبوب بینالمللی تبدیل شد.زندگی هنیه هم از جهتی به زندگی ماندلا شباهت دارد، چون او هم برای آزادی سرزمین فلسطین از اشغال صهیونیستها، رهایی ملتش از آپارتاید اسرائیلی، پایان دادن به اشغال کرانه باختری و همچنین مقابله با تبعیض نژادی بهپا خاست و موفقیتهای بسیار بزرگی هم بهدست آورد.در زمان او بود که مردم غزه در ۱۲جنگ طی ۱۸ سال از ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۳ چنان مقاومتی در برابر رژیم صهیونیستی از خود نشان دادند که اسرائیلیها پیشنهاد آتشبس را دادند و بعد از آن توانستند در عملیات طوفانالاقصی، افسانه شکستناپذیری اسرائیل را باطل کنند و چنان ضربهای به سازمان اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بزنند که بنا به اعتراف مقامات اسرائیلی همچنان غیرقابل ترمیم است.
به عبارت دیگر ماندلای فلسطین در مسیر مقابله با نظام آپارتاید و رویکردهای نژادپرستانه و خودبرتربینانه رژیم صهیونیستی گام برداشت و برای استقلال سرزمینش از زیر یوغ اشغال اسرائیل تلاش کرد؛ بنابراین طبیعی است که فطرتهای انسانی همواره نسبت به رهبران آزادیبخش در سراسر جهان مهر و محبت داشته باشد. فرهیختگان و اهل اندیشه و فکر همیشه نسبت به کسانی که علیه ظلم و ستم قیام میکنند، محترمانه سخن میگویند و از این رو شهید هنیه از امتیازات فراوانی در بین رهبران آزادیبخش دنیا برخوردار بود و در بین فلسطینیها هم ارج، قرب و عزت فراوان داشت.او و یارانش برخلاف برخی از چهرههای فلسطینی که دستشان را برای گرفتن دلارها به سمت کاخهای عربی دراز کردند، به کمک مردمش یک حرکت عمومی را بهراه انداخت. انتفاضه همان حرکتی بود که توانست مردم فلسطین را از انقلاب سنگ به برخورداری از پیچیدهترین ادوات نظامی برای مقابله با اشغالگران برساند.

هنیئاً لک یا اسماعیل
منصوره جاسبی
مگر برای مردان مجاهد، مرگی جز شهادت می توان تصور کرد. آن هم شهادت به دست حیوان هایی انسان نما که مُلک و مِلک را از آن خود می دانند. گوارایت باد این شهادت اسماعیل هنیه. هنیئاً لک اسماعیل هنیه.
«اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس به شهادت رسید.» فقط هفت هشت کلمه است اما آنقدر قدرت دارد که تو را در هاله ای از بهت و ناباوری فرو برد. ما روزنامه نگارها به این اخبار می گوییم خبر کوتاه. گاهی آنقدر کوتاه است که شاید از تیتر، فقط چند کلمه بیشتر داشته باشد اما نوک پیکانش تا عمق وجودت را می شکافد و پیش می رود. از روز یکشنبه یعنی از روز تنفیذ، یک دلشوره ای آمده بود و نشسته بود گوشه دلم و بیرون هم نمی رفت. جا خوش کرده بود. اصلا نمی دانم این دلشوره ها چرا دست از سر دلم بر نمی دارند. هر روز یک طوری خودشان را به زور هم که شده در حریم من وارد می کنند. هر بار که بهش بهایی می دادم بلافاصله می گفتم خدایا خودت همه چیز را به خیر بگذران. دیشب یعنی زمانی که دیگر مراسم تحلیف تمام شده بود، خدا را شکر کردم و خیالم راحت شد. دلشوره هم جُل و پلاسش را جمع کرد و رفت. کامم شیرین شده بود مثل عسل. بی هیچ خطری رئیس جمهور محبوبم قرار بود سکان اداره کشور را برای چهارسالی با شعار عدالت به دست بگیرد. حالا ما بودیم و ایرانی که آبادی، آزادی و سربلندی اش آرزوی همیشگی مان بوده و هست. اما تلخ شد، زهر هلاهل شد که هیچ تریاقی علاجش نیست. خبر شهادتت که پیچید انگار دوباره حاج قاسم را زده بودند.
تو برای ما اسماعیل هنیه بودی، یک ابرمرد فلسطینی که مقاومت را مشق می کردی و امید می کاشتی در دل مردمان سرزمین موعود و برای فلسطین همان حاج قاسم بودی. دیده بودمت درست همان روزی که دیواری انسانی برای ورود مسئولان به دانشگاه تهران تشکیل شده بود و من و خواهرم را هم به خاطر عباهایمان فلسطینی تصور کرده بودند و فرزندان تو. سرمان را پایین انداخته بودیم و دنبالت حرکت می کردیم. اما بد می شد اگر می فهمیدند که ما با تو هیچ نسبت خونی نداریم اصلا با هیچ مسئولی که از آن گذر انسانی عبور می کرد نسبتی نداشتیم. ما فقط دو خواهری بودیم که سوخته بودیم از داغی که سردسته تروریست ها بر جگرمان گذاشته بود و حاج قاسممان را گرفته بود و آمده بودیم که بگوییم حاج قاسم تو همیشه برایمان عزیز بودی و خواهی بود. چه خوب که آن روز دیدیمت. این رفته بود توی لیست افتخاراتم. با آب و تاب تعریف می کردم. اصلا دیدنت برای لحظه ای میان آن همه تلخی کامم را شیرین کرد.
طوفان الاقصی که به پا شد، فلسطین دوباره جان گرفت. شد سر تیتر خبرها. طوفان را تو و دیگر برادرانت به پا کرده بودید نه در سرزمین های اشغالی که در هر جایی که انسان آزاده ای زیست می کند. کودکان فلسطینی شدند عزیز دل مادران آزاده. اعتراض ها تا دانشگاه های امریکا هم امتداد پیدا کرد و این از درایت تو و امثال تو بود و خدایی که به عملتان برکت داد و عَلمتان را برافراشت.
طوفان الاقصی که شد اصلا مسجدالاقصی برایم رنگ و لعاب دیگری گرفت. همیشه دوستش داشتم چون قبله اولم بود. اما این بار این دوست داشتن از جنس دیگری بود. اقامه نماز در آنجا برایم شد یک آرزو درست مثل آرزو برای زیارت شش گوشه اربابمان. مثل طواف دور خانه خدا و نماز در روضه پیامبر(ص).
بارها برای کشتنت کمین کرده بودند اما تیرشان به سنگ خورده بود. آنان نمی دانند که برای مردان خدا شهادت هنر است. آنها نمی دانند که تو خوب می دانستی که خداست که می میراند و زنده می گرداند. خداست که می خنداند و گریه می اندازد. آنان نمی دانند که شهادت آرزوی مردان مجاهد است. آنان نمی دانند که با زدن اسماعیل هنیه، هنیه های دیگری متولد خواهند شد. خونت در باریکه غزه خواهد جوشید. درست همان طور که خون شهدای پیش از تو جوشیده بود. اما دریغ و افسوس برای ماست که چون تویی را از دست داده ایم. آن هم در تهرانی که برای مهمانی آمده بودی. در سرزمینی که پشتیبان مقاومت است و حضرت روح الله شصت سال پیش، نام فلسطین را بر زبان ها انداخت و فرمود: فلسطین مغصوب است؛ یهود را بیرون کنید از فلسطین. آن روزهایی که تو هنوز طفل خردسالی بودی.
چه گوری برای خودشان کنده اند این صهیون ها. ما به وعده الهی دل خوش داریم و می دانیم که وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ. ما به امید صبح ظهوریم که الیس الله بصبح قریب. صبحی که روز پیروزی فرزندان اسماعیل بر فرزندان اسرائیل است.

تعامل سازنده با جهان
گزینش این عنوان برای کتاب نامبرده هنگام جستوجو برای یافتن موانع تولید و صادرات و اشتغال و رسیدن به رتبه «اقتصاد اول منطقه» به ذهن متبادر میشود. در بررسیهای تاریخ یافتیم هرگاه ایران با جهان و منطقه روابط گسترده فرهنگی و بازرگانی داشته و بهویژه تجارت با همسایگان رونق داشته، ایران هم در توسعه اقتصادی و نیرومندی نظامی-سیاسی یکی از جایگاههای بزرگ جهانی را داشته است. از سوی دیگر در هر برهه تاریخی که ایران گرفتار کاهش دادوستد با جهان شده، کشور گرفتار انواع مضایق و ناتوانیها شده؛ چنانکه حاکمیت ملی و ماهیت سیاسی ایران هم به نقطه پایین خود رسیده است. در کتاب «تعامل سازنده با جهان» دریافتیم که نابسامانی روابط اقتصادی با جهان به کاهش اعتبار فرهنگی، سیاسی و نظامی کشور انجامیده و کاستی در یک زمینه به دیگر زمینهها تسری یافته و در کشور، ناامیدی و نااطمینانی به همهچیز به گسترش فقر عمومی کشیده شده و درنهایت شکافهای طبقاتی-اجتماعی ژرفتر شده است. در این میان آموزه شگرفی در قرآن یافتیم که در سوره نحل آیه مبارکه 12 نشانیهای جامعه خوشبخت را داده و میفرماید: جامعه مثالی جایی است که در آن امنیت، اطمینان و مبادله با هرجای دیگر برقرار است؛ بهطوریکه نیازهای آن از همهجا به وفور میرسد (یعنی با همهجای دنیا هم رفع نیاز میکند) و دادوستد آسان و فراوان با همه جهان دارد؛ وَ ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلا قَریَة کَانَت ءَامِنَة مُّطمَئِنَّة یَأتِیهَا رِزقُهَا رَغَدا مِّن کُلِّ مَکَان.
و در ادامه میفرماید این مردم به این نعمتها کفران کردند و در نتیجه آن کفران، گرفتار ترس و گرسنگی و فقر شدند؛ فَکَفَرَت بِأَنعُمِ ٱللَّهِ فَأَذقَهَا ٱللَّهُ لِبَاسَ ٱلجُوعِ وَٱلخَوفِ. و در پایان آیه این ترس و گرسنگی را دستساز کفرانکنندگان نعمتهای خدا میشمارد که در رأس آنها امنیت، اطمینان و روزی فراوان و مبادله با همه جهان دنیا معرفی شدهاند. خداوند در این آیه مبارک، مبادله با کل جهان را نشانه امنیت و راحتی مردم میداند. پس کوشندگان جنگ و دعوا، تحریم و تعمیم مبارزه، آورندگان ترس و گرسنگی برای جامعه هستند. این پیامآوران فقر و ترس که در کاهش روابط دادوستد با جهان میکوشند، همانهایی هستند که در سایه، دست به هر کاری میزنند تا برای مردم ترس و فقر بیافرینند و در این گرداب فقر و محدودیت است که دوستان خود را به تجارت محدودیت و ترس و تحریم میگمارند و شیره جان ملتی را میمکند. میبینیم که یاران همین پیامبران فقر با رانتخواران و قاچاقچیان همپیالهاند. از یک سو به صادرات قاچاق سوخت مشغولاند که در مقابل آن کالای مصرفی قاچاق وارد میکنند که موجب ورشکستگی تولیدکنندگان داخلی و در نتیجه بیکارشدن و گسترش سیل عظیم فقر در داخل کشور میشود، فقری که برخی از کارشناسان دامنه درافتادن مردمان به زیر خط فقر را تا 49 درصد خانوارهای ایرانی برآورد میکنند. پس مبارک پیامی است که تعامل سازنده با جهان داشته باشیم. باشد که عقبماندگیهای منطقهای و جهانی به تدریج جبران و ایران اقتصاد اول منطقه شود. آمین یا ربالعالمین.

پاسخ پشیمان کننده در راه است
محمدکاظم انبارلویی
ترور اسماعیل هنیه در تهران برای مخدوش کردن این تصویر از سوی استکبار جهانی است. ایران قطعا یک پاسخ پشیمان کننده به این اقدام خواهد داد. پاسخ محور مقاومت نیز در برابر این پدیده حساب ویژهای دارد.
این پاسخها رژیم صهیونیستی را به یک دره ناامن همیشگی پرتاب خواهد کرد.
صهیونیستها باید یک حساب ویژه باز کنند و در آن هزینه حمله به خاک ما و زدن یک مهمان را دقیق محاسبه و ثبت کنند.
نسلکشی صهیونیستها در غزه و توطئه ناتو در اروپا در جنگ اوکراین و دسیسههای آمریکا و سه کشور شرور اروپا در تحمیل تحریمهای اقتصادی و تهدیدهای نظامی، صلح جهانی را به خطر انداخته است.
نطق رئیسجمهور ما در مراسم تحلیف یک نطق پربار، بی حاشیه و همه نگر به مسائل داخلی و خارجی بود و از این باب در داخل کشور و در مجامع جهانی بازتاب گسترده داشت.
استقبال نمایندگان ملت و تشویقهای چندباره از فرازهای این نطق توسط نمایندگان ۸۰ کشور جهان پاسخی کوبنده به نطق شرارتآمیز سرکرده جنایتکار صهیونیستها در کنگره آمریکا بود.
آنجا که دکتر مسعود پزشکیان فریاد زد :
- نمیتوان در برابر اینهمه جنایات صهیونیستها سکوت کرد.
- خواهان جهانی هستیم که در آن فلسطینیها از جنگ، نسلکشی ، ظلم و اسارت رها شوند.
- نمیگذاریم رؤیاهای هیچ کودکی در فلسطین زیر آوارهای خانه پدری مدفون شود.
در حقیقت او مواضع نهتنها جمهوری اسلامی بلکه مواضع مسلمانان جهان و همه انسانهایی که در ۵ قاره جهان علیه مظالم اشغالگران قدس قیام کردهاند را بیان کرد.
پزشکیان صریح و روشن در برابر آمریکا و سه کشور شرور اروپایی فریاد زد :
«دولت من هرگز تسلیم زورگویی، فشار و استانداردهای دوگانه نخواهد شد.»
پشتوانه چنین مواضع قدرتمندانه و عزتمندانه در برابر دشمن اتحاد ملت و ایران قدرتمند ، امن ، منسجم و باثبات است.
برای همین پزشکیان برای تضمین این قدرت در پی تشکیل دولت وفاق و
وحدت ملی است.
دال مرکزی گفتمان دولت وحدت ملی به بیان رئیسجمهور :
- سند چشمانداز
- التزام به قانون اساسی
- اجرای سیاستهای کلی اعلامی از سوی رهبری
- و اجرای برنامه هفتم توسعه جمهوری اسلامی است.
تصویر ایران قوی و متحد و منسجم را بگذارید در برابر تصویری که از انتخابات آمریکا داریم. انتخاباتی که قرار است چهار ماه بعد برگزار شود.
ترامپ در تازهترین مواضع خود اعلام کرده است: انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آخرین انتخاباتی است که در این کشور برگزار میشود!
طرفداران او میگویند ؛ اگر ترامپ انتخاب نشود مقدمهای برای شروع جنگ داخلی در این کشور است.
رأیدهندگان نگونبخت آمریکایی در برابر دو گزینه جنگ داخلی و استبداد ترامپی قرار دارند. استبدادی که زمان ندارد و چون ترامپ صریح گفته این آخرین انتخابات در آمریکا است.
تصویر ایران قوی و متحد و قدرتمند و منسجم را بگذارید در برابر تصویری که هفته گذشته از آمریکا به هنگام نطق نخستوزیر جنایتکار رژیم اشغالگر قدس به جهان مخابره شد.
- تصویر کنگره آمریکا درحالیکه ۱۲۹ نماینده کنگره بهعنوان اعتراض به نسلکشی در این نشست شرکت نکردند!
- تصویر پایین کشیدن پرچم آمریکا در محوطه کنگره و به آتش کشیدن آن و از همه مهمتر بالا بردن پرچم فلسطین در مقابل کنگره آمریکا !
- تحصن جمع زیادی از یهودیان آمریکا در داخل کنگره و اجتماع عظیمی از مردم آمریکا بیرون از کنگره در اعتراض به نسلکشی صهیونیستها!
این هفته جهان شاهد دو تصویر در دونقطه جهان بود. تصویری که در یک سو امام «نور» نشسته که ملت او در جایگاه درست تاریخ حرکت میکند. در سوی دیگر امام «نار» نشسته که میخواهد جهان را به آتش بکشد.
این دو تصویر دیدنی در قاب رسانههای جهان تکهای از تاریخ پرماجرای بشر در عبور از یکی از گردنههای مخاطرهآمیز عصر ماست.
مراسم تحلیف ریاست جمهوری با نطق پزشکیان به مراسم پیام سوگند به مقاومت و پایداری در برابر استبداد جهانی تبدیل شد.

ارسال نظرات