10 مهر 1402 - 15:48

به مناسبت سالروز میلاد پیامبر خاتم (ص) و امام صادق (ع)

۱۷ ربیع الاول سالروز میلاد باسعادت و فرخنده آخرین فرستاده خداوند و پیامبر رحمت و مهربانی، حضرت محمد مصطفی (ص) و فرزند برومندش، بنیانگذار مذهب جعفری حضرت امام جعفر صادق (ع) است
کد خبر : 15202

پایگاه رهنما:

۱۷ ربیع‌‌الاول سالروز میلاد باسعادت و فرخنده آخرین فرستاده خداوند و پیامبر رحمت و مهربانی، حضرت محمد مصطفی (ص) و فرزند برومندش، بنیانگذار مذهب جعفری حضرت امام جعفر صادق (ع) است. عید پربرکت میلاد پیامبر اسلام (ص)، بهانه و فرصتی است تا همه دلدادگان و شیفتگان آن نور الهی، یکبار دیگر سیره عملی او را در ارتباط با خانواده و جامعه مرور کنند.

اخلاق و مهرورزی، گم‌شده امروز جامعه بشری است؛ همان گوهر ناب و گران‌بهایی که نبی خاتم حضرت محمد (ص)، برای تکمیل و تعالی آن مبعوث شده است.

نبی مکرّم اسلام (ص) به عنوان کامل ترین اسوه راستین بشریّت، نسبت به تمام مردم بسیار صمیمی و مهربان بود. آن بزرگوار با داشتن این خصلت ستودنی توانست در طول 23 سال دل های بسیاری را شیفته مکتب خویش کند و از منجلاب ضلالت به صراط مستقیم هدایت نماید. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.»

و پیامبر اعظم (ص) فرمود: «اگر مهربانی و ملاطفت به صورتی مجسّم شود، آن چنان زیباست که خداوند مخلوقی زیباتر از آن را نیافریده است».

* مهربانی فراگیر

ابراز محبت و مهرورزی رسول خدا (ص) نه تنها شامل خانواده، دوستان و اهل ایمان می شد، بلکه مخالفین، از اخلاق نرم و شفقت‌آمیز آن بزرگوار بهره‌مند می شدند. به همین جهت خداوند متعال رسول گرامی اش را در قرآن تحسین نموده و می فرماید: «انّک لعلی خلقٍ عظیم؛ یقیناً تو دارای اخلاق عظیم و نیکو هستی.»

محبت و ملاطفت آن حضرت بود که دشمنان کینه توز را به دوستان صمیمی تبدیل کرد. در حدیثی از حضرت امام حسین (ع) به نقل از پدر بزرگوارش حضرت علی (ع) چنین آمده است که: «پیامبر(ص) در برخورد با دیگران همیشه مهربان، خوشرو و خندان بود و هرگز بی رحم، پرخاش گر و اهل تملّق نبود. هیچ کس از او مأیوس نمی‌شد و هرکس به در خانه او می آمد، نومید باز نمی‌گشت. هرگاه فرد و غریب و ناآگاهی با خشونت سخن می گفت و درخواستی داشت، تحمل می‌کرد و به یارانش می‌فرمود، هرگاه کسی را دیدید که حاجتی دارد، به او عطا کنید و هرگز کلام کسی را قطع نمی‌کرد تا سخنش پایان گیرد».

* بذل عاطفه به خانواده

پیامبر (ص) در خانواده نسبت به همسران خود، هیچ گونه خشونتی بروز نمی داد و این بر خلاف خلق و خوی مردم مکه بود. بد زبانی برخی از همسران خویش را تحمل می کرد تا آنجا که دیگران از این همه تحمل رنج می‌بردند.

ایشان به حسن معاشرت با زنان توصیه و تأکید می کرد و می‌فرمود: «همه مردم دارای خصلت های نیک و بد هستند، مرد نباید تنها جنبه های ناپسند همسر خویش را در نظر بگیرد و او را ترک کند.»

رسول خدا(ص) با فرزندان خود نیز فوق‌العاده عطوف و مهربان بود و به آن ها محبت می کرد. سیره تربیتی آن حضرت نشان می دهد که در طول زندگی، ارتباط عاطفی و کلامی با فرزندانش داشت. یکی از همسران پیامبر می گوید: «فاطمه (س) در رفتار و گفتار و سیمای ظاهری شبیه‌ترین فرد به رسول خدا(ص) بود، ارتباط این پدر و فرزند آنچنان مستحکم بود که او هرگاه به دیدن پیامبر(ص) می آمد، پیامبر (ص) از جای خود برمی خاست و سرو دست دخترش را می بوسید و او را در جای خود می نشاند و هرگاه پیامبر(ص) به منزل فاطمه (س) می آمد، فاطمه از جایش برخاسته و پدر گرامی اش را می‌بوسید و آن بزرگوار را در جای خویش می‌نشانید».

* ملایمت در عین صلابت

پیامبر اسلام (ص)، در مسائل فردی و شخصی آنچه مربوط به شخص خودش بود، نرمخو و ملایم بود. گذشت های بزرگ و تاریخی اش یکی از علل موفقیت در رسالت الهی او بود، اما در مسائل اصولی و عمومی آنجا که حریم قانون و مصالح عمومی مطرح بود، سختی و صلابت نشان می داد.

در فتح مکه کسانی که بدترین ستم ها و جسارت ها و دشمنی ها را در حق آن حضرت و یارانش کرده بودند، در هاله ای از رعب و وحشت گرفتار شدند و منتظر انتقام و عکس العمل متقابل پیامبر(ص) بودند، امّا آن حضرت فرمود: «من آنچه را یوسف(ع) در مورد برادران ستمگر خود انجام داد، همان می کنم و همانند او می‌گویم: امروز ملامت و سرزنشی برشما نیست...»

* تفقد و احوال‌پرسی

تمام اقشار جامعه به نوعی از لطف و مهرورزی پیامبراعظم (ص) برخوردار بودند و در این میان، تکریم ایشان نسبت به اصحاب از همه چشم‌گیرتر بود. سیره کریمانه ایشان با اصحاب باعث ایجاد ارتباط عاشقانه و وحدت فکری و اجتماعی می شد که همه خود را وابسته به این کانون عشق و ایثار و کرامت می دیدند و هیچ گاه پیامبر(ص) را از خود جدا نمی‌دانستند.

انس بن مالک نقل می کند: «هرگاه پیامبر یکی از اصحاب را سه روز نمی دید، درباره او سؤال می کرد، اگر آن فرد در شهر نبود، برایش دعا می کرد، اگر حضور داشت به دیدن او می رفت و اگر مریض بود از او عیادت می‌کرد.» 

ارسال نظرات