با روشنشدن ضرورت مقابله با یأس و نومیدی پرسشگری در خصوص چگونگی امیدوارسازی و راهکارهای عملی آن امری اجتنابناپذیر است. ضمن آنکه شناخت نومیدی در سطح فردی و رابطه آن با سطوح اجتماعی نیز لازم به نظر میرسد. چراکه نومیدی مقولهای روانشناختی و فردی است که در تعریف آن به حالتی گفته میشود که «فرد انگیزه خود را برای پیشرفت، حل مسئله، روابط اجتماعی، موفقیت، تحول، یادگیری، دستیابی به اهداف زندگی و به طور کلی جنبههای مثبت از دست میدهد.» از این رو، روانشناسان معتقدند وقتی یک نفر احساس کند که نمیتواند به وضعیت مطلوبش در آینده دست پیدا کند به نومیدی رسیده است، لذا نومیدی بیش از آنکه به واقعیات عینی مرتبط باشد امری ذهنی و انتزاعی است که درمان و معالجه آن ضروری است. اما آنچه این ضرورت را دوچندان میسازد، توجه به چند مسئله مهم است:
الف) توجه به رابطه و تأثیر نومیدی فردی بر اشکال اجتماعی آن است. چراکه به گفته افلاطون جامعه همان فرد است که با قلم درشت نوشته شده است، لذا در تعاریفی که از نومیدی اجتماعی ارائه شده است وجوه تشابه زیادی با تعاریف نومیدی فردی دارد. چنانکه گفته میشود: ناامیدی اجتماعی زمانی شکل میگیرد که جامعه احساس بیهویتی کند و امیدی برای رسیدن به وضع مطلوبش را ندارد. بدیهی است چنین جامعهای انگیزه کافی و لازم برای توسعه، تعامل جهانی، میدانداری، سبقتگرفتن، تحول و تغییر را ندارد.
ب) توجه به رابطه ایمان و اعتقادات مذهبی افراد با امیدشان به زندگی و آینده است. چنانکه از دیدگاه مذهبی و دینی زمانی در یک شخص نومیدی رخ میدهد که نسبت به ارزشمندی خود احساس تردید پیدا کند. همان گونه که باورهای قلبی و توکل به خدا بر افزایش امید تأثیر میگذارد، تحقق امیدها نیز بر ایمان فردی میافزاید.
ج) توجه به نقش دشمن در نومیدسازی فردی و جمعی جامعه اسلامی که سبب میشود تا نومیدی از سیر فرایند طبیعی آن که ممکن است طولانی هم باشد به پروژهای پرشدت و کوتاه مدت تبدیل شود. از این رو، در حال حاضر روند نومیدسازی مردم و جوانان کشورمان به برنامهای از سوی دشمن تبدیل شده است که برای تحقق آن تلاش میکند تا با بزرگنمایی مشکلات مانع دیده شدن پدیدههای امیدآفرین گردد. در حالی که پدیدههای امیدآفرین بسیار بیشتر از مشکلات هستند. نمونههایی از پدیدههای امیدآفرین که مورد اشاره مقام معظم رهبری قرار گرفت عبارتاند از: ۱. پیشرفتهای کشور در عرصه علم، در عرصه فناوری؛ ۲. موفقیت کشور در توسعه زیرساختهای صنعتی و کشاورزی و ایجاد ساختارهای بسیار مهم حمل و نقل؛ ۳. پیشرفتهای کشور در تربیت نیروی انسانی؛ ۴. موفقیت دولت در کشاندن فعالیتهای عمرانی به نقاط دوردست و محروم کشور؛ ۵. توفیقات دولت در سیاست بینالمللی؛ ۶. موفقیت نظام در اعتلا و عزت ملی؛ ۷. توفیق نظام در اقتدار نظامی و دفاعی کشور؛ ۸. هزاران هسته مقاومت که در مساجد و هیئتها داریم؛ ۹. دانشجوی انقلابی که در فلان دانشگاه فحش ناموسی میشنود، از میدان خارج نمیشود؛ ۱۰. طلبه بسیجی که زیر شکنجه به شهادت میرسد، حاضر نیست حرفی را که دشمن میخواهد بر زبان جاری کند؛ ۱۱. مجاهدان فداکار، مدافعان حرم، فعالان سختکوش جهاد تبیین؛ ۱۲. گروههای کمک مؤمنانه؛ ۱۳. اردوهای جهادی و ۱۴. امثال مصطفیهای صدرزاده که در تمام کشور هزاران نمونه از اینها را داریم.
معظمله با اشاره به نمونههایی از پدیدههای امیدزا تأکید فرمودند: «اینها همه امیدبخش است. ما همه وظیفه داریم؛ نخبگان وظیفه دارند؛ هستههای انقلابی وظیفه دارند؛ فعالان دانشگاهی، فعالان حوزوی، صاحبان جایگاههای اجتماعی بهویژه کسانی که حرف آنها به گوش مردم میرسد، مردم حرف آنها را میشنوند، اینها وظیفه دارند؛ وظیفه این است که ایمانها را تقویت کنند، امیدها را تقویت کنند، شبههها را برطرف کنند، شیوههای دشمن در شبههآفرینی و یأسآفرینی را خنثی کنند.»
محسن رضایی _اقتصاددانی که با معدل ۱۹ دکترای اقتصاد گرفته است_ پس از دو سال از تیم اقتصادی دولت رفت و عطای صندلی معاونت اقتصادی رئیس جمهور را به لقایش بخشید. رضایی،یکی از سه نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود که پس از پیروزی رئیسی به کابینه راه یافت تا در قامت معاون اقتصادی، رئیس جمهور را برای اصلاحات اقتصادی و بالابردن ارزش پول ملی _که مدعی است تخصص اوست _یاری کند . اظهارات آقا محسن در مناظرههای انتخاباتی بارها در شبکههای اجتماعی برجسته شد. او یک هزار تومانی را به مردم نشان داد وگفت : من ریال را به سومین پول منطقه تبدیل خواهم کرد .او که میگوید رساله دکترای خود را در زمینه پول و اعتبار نوشته ویک اقتصاددان است، هنگامی که خبرنگار از ضمانت اجرایی ادعایش پرسید، او را به تمسخر گرفت و گفت: این پرسش مانند آن است که از یک جراح متخصص در باره ضمانت جراحیاش بپرسید. آقامحسن در حالی تیم اقتصادی دولت را ترک میکند که ارزش پول ملی دردوره مسئولیت او به عنوان بالاترین مقام اقتصادی دولت سقوط آزاد داشته و دلار طی دو سال گذشته از ۲۶ هزارتومان تا ۶۰ هزار تومان رفت و برگشت داشته است . روندکاهشی ارزش ارز طی روزهای اخیر نیز نه به دلیل اقدامات اقتصادی ، بلکه در پی انتشار اخباری از مذاکرات ، توافق و آزادسازی بخشی از داراییهای بلوکه شده کشورمان رخ داده است. البته دولت اقتصاد و معیشت مردم را به برجام و مذاکرات گره نزده است اما معلوم نیست چرا هر بار که صحبت از گشایش یا انسداد در مذاکرات به میان می آید، ارزش پول ملی به طور محسوسی افزایش یا کاهش می یابد! در دو سال باقی مانده دولت سیزدهم آقا محسن قرار است به عنوان دبیر شورای هماهنگی سران قوا همه توان ، تخصص و وقت خود را در این شورا متمرکز کند. محسن رضایی چند روز پیش در اظهاراتی به استقبال این مسئولیت رفت و گفت :«مقام معظم رهبری اختیاراتی را به سران قوا دادهاند تا تحولات اقتصادی را سرعت بخشند و همچنین اصلاحات عمیق اقتصادی را انجام دهند. امیدواریم این دستور مقام معظم رهبری هر چه سریع تر در کشور اجرایی شود. اگر مجلس، دولت و قوه قضاییه دست به دست هم دهند و تفویض اختیاری را که ایشان به سران قوا دادهاند،مد نظر داشته باشند ۲۰ سال اقتصاد کشور جلو کشیده می شود و تحولات بزرگی در ایران به وجود می آید.» به نظر می رسد هم عنوان دبیر و هم عدد ۲۰ در سپهر سیاسی ایران با نام آقا محسن گره خورده است! ۱۷ سال پیش، او در جایگاه دبیر مجمع تشخیص مصلحت گفته بود:«چشم انداز ۲۰ ساله، ایران را به قدرت اول منطقه تبدیل می کند.» او که در قامت دبیر مجمع مسئولیت نظارت بر اجرای سند چشم انداز 20 ساله را برعهده داشت، در تیر ماه ۸۵ویک سال پس از ابلاغ سند اعلام کرد:«کار نظارتی مجمع تشخیص مصلحت نظام برای بررسی میزان تحقق سند چشم انداز ۲۰ ساله از اواخر امسال شروع می شود و مجمع گزارش خود را در این زمینه هر دو سال یک بار تنظیم خواهد کرد.» اکنون و در دو سال پایانی دوره 20 ساله سند چشمانداز ،تقریباً برای همه صاحب نظران و مردم روشن است که سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور متاسفانه تحقق نیافته است. باید دید این اقتصاددان که درنظارت بر تحقق سند ۲۰ ساله کشور ناکام ماند، اکنون در کسوت دبیر شورای هماهنگی سران سه قوه برای جلو انداختن ۲۰ سال اقتصاد کشور چه خواهد کرد ؟ دوباره دبیر! دوباره 20!
جعفر بلوری
چرا قیمت دلار ریخت؟ چرا قیمتها در حوزههای مهمی مثل مسکن و خودرو و سکه و طلا کاهشی شدند؟ آیا این روند موقتی است یا تا تخلیه کامل «حباب قیمتها»، ادامه خواهد یافت؟ شاید این 3 سؤال، جزو مهمترین سؤالاتی باشد که این روزها در اذهان همه ما شکل گرفته است. اینجا قصد تحلیل صرفا «اقتصادی» این تحولات را نداریم. به عبارتی میخواهیم آن دلایل غیراقتصادی را هم که در بروز این تحولات مثبت اقتصادی نقش داشتهاند، بررسی کنیم.
برای شروع میخواهیم از نظریات ریچارد تیلور، استاد علوم رفتاری و اقتصاد و برنده جایزه نوبل اقتصادی 2017 کمک بگیریم. او در کتاب تلنگر (سقلمه) میگوید، برخی معضلات (چه اقتصادی و چه غیر اقتصادی) هر چقدر هم که بزرگ و پیچیده باشند، راهحلهای سادهای دارند. فقط یک «تلنگر» حساب شده لازم است. حساب شده به این معنی که کافی است «زاویه» و «اندازه» آن تلنگر را پیدا کرد و در «زمان مناسب» نواخت. تیلر فردی را که این زاویه، اندازه و زمان مناسب را پیدا میکند و تلنگر را میزند، «معمار انتخاب»
(Choice Architect) مینامد. این تلنگر یکجا میتواند به شکل یک «تماس تلفنی به موقع و بجا» زده شود و تا به سرازیر شدن واکسن کرونا به کشور و ریشهکن شدن این ویروس منحوس در ایران کمک کند [در حالی که عدهای معتقد بودند که «واکسن کرونا سوهان قم نیست که فراوان باشد» یا «اگر میخواهید واکسن به ایران وارد شود باید مسئله FATF حل شود»] و یک جا هم این تلنگر میتواند به شکل «ناامیدی از غرب و چرخش به سمت سایر کشورهای دنیا» زده شود و نتیجهاش بشود، عضویت در اجلاس شانگهای و خیز برای پیوستن به گروه بریکس و آشتی با طیفی از کشورهای همسایه که در دولت قبل، تبدیل به دشمن خونی کشورمان شده بودند! باور این که در دنیا 195 کشور وجود دارد و آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان فقط 4 کشور هستند، همان تلنگر حساب شده و دقیقی بود که دولت آقای رئیسی در همان چند ماه اول دوران ریاست جمهوریاش به خوبی زد و نتیجهاش را هم گرفت.
حالا برگردیم به سؤالات ابتدایی این یادداشت. طی این دو سالی که گذشت، علاوهبر آن تلنگرها، اقدامات اساسی، جدی و مبنایی خوبی نیز از سوی دولت صورت گرفته که قطعا در بروز این تحولات مثبت اقتصادی، تاثیر داشتهاند. برخی «راهحلها»، همان طور که در بالا به آن اشاره شد، سریع و ساده و ظریف هستند و با یک تلنگر حساب شده فورا به نتیجه میرسند. اما برخی معضلات برای حل شدن نیاز به زمان و کار مبنایی و عمیق دارند و ممکن است، نتایج آن خیلی زود خود را نشان ندهد. نکاتی که راجع به چگونگی پیشرفت فوتبال ژاپن و سرمایهگذاری طولانیمدت چشم بادامیها در فوتبال کودکان این کشور گفته میشود، نمونه دمدست و همهفهمی است. یا درباره چین و توسعه این کشور که گفته میشود، چیزی بالغ بر دو دهه مطالعه، برنامهریزی و هزینه باعث رسیدن چین به این نقطه از توسعه شده است. بنابر اعلام کارشناسان، چین تا همین 20 سال پیش وضعیت اجتماعی و اقتصادی زیاد خوبی نداشت. خیابانهای آلوده و شلوغ، ترافیکهای سنگین، اقتصاد متوسط به پایین و فقر گسترده و...امروز اما دوستانی که به این کشور سفر کردهاند میگویند، اوضاع این کشور زمین تا آسمان فرق کرده و دیگر اثر چندانی از آلودگی و ترافیک چنان که مثلا 20 سال پیش
در خیابانهای پکن دیده میشد، نیست. میخواهیم بگوییم حل برخی معضلات زمانبر است و کار یک تلنگر نیست. آنچه چند روزی است به شکل نزولی شدن تورم در برخی محصولات و کالاهای مهم کشورمان شاهد آن هستیم، -لااقل بخشی از آن- نتیجه اقدامات کلیدی و حساب شدهای است که طی دو سال گذشته انجام گرفتهاند. با اطلاع میگویم، اقدامات اصولی و مهمی طی این مدت از سوی دولت و با کمک متخصصان و کارشناسان صورت گرفته که در صورت موفقیت کامل در اجرا و پیش رفتن امور میتواند تا پایان امسال، تورم را به شدت کاهش دهد. تاکید میکنیم، این نتیجه مشروط به وجود چند عامل است که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهم کرد.
اما کسانی که صرفا، خبرهای خوشی مثل آزادسازی میلیاردها دلار از پولهای بلوکه شده ایران، یا شایعات مربوط به از سرگیری مذاکرات بین ایران و آمریکا، یا بحث تبادل زندانیان را «عوامل کاهشی شدن قیمتها» عنوان میکنند، اگر مغرض نباشند، در خوش بینانهترین حالت، افراد کماطلاعیاند. این اخبار و شایعات حتما میتوانند بهاندازه خود در این تحولات موثر باشند اما نمیتوان احیاء کارخانههای تعطیل و نیمه تعطیل شده و به تبع آن افزایش تولید، تکرقمی شدن نرخ بیکاری در برخی استانها، تکمیل پروژههای نیمه تمام، توافقات اقتصادی با کشورهای مهمی مثل اندونزی، آشتی با عربستان و متحدان منطقهای آن، افزایش قیمت نفت، سیاست مهم دلارزدایی و حتی جنگ اوکراین را نادیده گرفت. اگر مغرض باشند، از جنس همان طیفیاند که حل مشکل آب خوردن را هم به مذاکره با آمریکا گره میزدند! این طیف در رسانههایشان به صورت انبوه و هماهنگ اقدام به پوشش چنین تحلیلهای ناقصی میکنند تا مبادا چسبندگی اقتصاد ایران به مذاکره با غرب و برجام از بین برود. در یک کلام میخواهند تمام تلاشهایی را که در این مدت برای خارج کردن اقتصاد ایران از شرطیشدگی و برجام صورت گرفته، بر باد دهند. مخاطب این جملات، مردم عزیز و همکاران رسانهای و حتی همین طیف مغرض هستند. بسیاری از گرفتاریهای اقتصادی ما طی یک دهه گذشته، زیر سر جریانی بوده که نانش به مذاکره با غرب است و از قضا تنها کاری را هم که بلد نیستند، همان مذاکره است. بنا به دلایلی از جمله نقش دلار، «اقتصاد شرطیشده» و چسبندگی معیشت مردم به برجام و مذاکره با آمریکا عامل بخش مهمی از گرفتاریهای اقتصادی ما بوده است. این چسبندگی و شرطیشدگی باید رفع شود و رسانهها در این بین میتوانند کمک بزرگی باشند برای دولتمردان. این نکات را گفتیم تا به پاسخ یکی دیگر از سؤالهای این یادداشت برسیم: «آیا کاهش قیمتها موقتی است؟» پاسخ این سؤال در مواردی ارتباط مستقیم با رویکرد رسانهها دارد. با اطلاع میگوییم، دولت کارهای اساسی و زیربنایی مهمی انجام داده و اثرات آن رفته رفته در حال نشان دادن خود است. اگر فتنه جدیدی به راه نیفتد، اگر رسانههای مخالف به این درک ساده برسند که، بهبود شرایط اقتصادی به نفع آنها هم هست! اگر چوب لای چرخ دولتی که نشان داده اهل کار شبانهروزی است گذاشته نشود، تورم میتواند تا پایان همین سال به 30درصد هم کاهش بیابد.(رجوع شود به اظهارات دیروز رئیسکل بانک مرکزی و تورم انتظاری) اما پیشبینی ما این است که بخشی از این طیف (نه همه آنها) چون مامورند، «نمیتوانند» آدرس غلط ندهند و به رویکردی که تاکنون داشتهاند، ادامه خواهند داد. ماهیت وجودی آنها چون با «غرب» تعریف شده، راهحلی جز آنچه به فاجعه برجام ختم شد، نمیشناسند. آنها میگویند، باید صنعت موشکیمان را نابود یا تضعیف کنیم، سطح توانایی هستهایمان را به دوران برجام برسانیم، کمک به متحدانمان را متوقف و آنها را بفروشیم، عضو FATF شویم تا غربیها برخی از تحریمهایمان را بردارند و در این صورت اوضاع سروسامان مییابد. آنها نه به تلویح که به تصریح میگویند، آمریکا همه دنیاست! اما دیدیم که، تمام این اتفاقات خوب اقتصادی و غیراقتصادی رخ دادهاند در حالی که هم موشکهایمان را هوا کردهایم، هم هایپرسونیکمان را ساخته و آزمایش کردهایم، هم به متحدانمان کمک کردهایم، هم اسرائیل را به «مرگ» نزدیک کردهایم، هم تواناییهای هستهایمان را محکم چسبیدهایم.
اما کلام آخر این وجیزه...
علمای اخلاق میگویند، وقتی فردی تصمیم میگیرد راه صواب را برگزیند، باید آماده هجوم شیاطین باشد چرا که ماموریت شیاطین در چنین لحظاتی سنگاندازی در مسیر این فرد است. هرچه این فرد در این مسیر بیشتر باقی بماند و به مقصد و هدف نزدیکتر شود، هجوم و سنگاندازیها شدیدتر و شیطانیتر خواهد شد! اما در هر حال فرجام خوشی در انتظار این فرد است! ما هم برای موفقیت آقای رئیسی دعا میکنیم.
تجارت تعطیلبردار نیست
محسن پیرهادی
یک. ماههاست که به همراه جمعی از نمایندگان محترم مجلس و فعالان اقتصادی و کارشناسان دانشگاهی، بر طرح ساماندهی تعطیلات پایان هفته متمرکزشدهایم. این طرح، روز گذشته از محافل کارشناسی به مجلس راه یافت و با طرح در کمیسیون اجتماعی، رأی تایید اعضای این کمیسیون را به دست آورد تا راهی صحن علنی شده و در مسیر تبدیلشدن به قانون قرار گیرد.
دو. خلاصه طرح چیست؟ قرار است تعطیلات پایان هفته در کشور از پنج شنبه و جمعه به جمعه و شنبه انتقال یابد، یعنی با حفظ تعطیلی روز جمعه، شنبه بهجای پنج شنبه تعطیل شود و روزهای کاری از یک شنبه تا پنج شنبه باشد. این طرح چندین مزیت مهم دارد که در ادامه خواهد آمد.
سه. در شرایط فعلی، تمام مراکز دولتی و خصوصی بهجز مراکز با مأموریتهای خاص( درمانی، انتظامی و …) در روزهای جمعه تعطیلاند. در مورد پنج شنبهها اما تعطیلی، قاعده مشخصی ندارد. در روزهای پنج شنبه، برخی ادارات و مجموعهها تعطیل، برخی فعال و برخی نیمه تعطیل هستند، یعنی مثلا از صبح تا ساعت ۱۱ یا ۱۲ مشغول به کارند. البته باید گفت که از اغلب نیروهای کار در بخش خصوصی خواسته میشود پنج شنبهها در محیط کار فعال و حاضر باشند ولی اغلب نیروهای بخش دولتی تعطیلاند. در خود بخشهای دولتی هم تفاوت وجود دارد، مثلا در روزهای پنج شنبه بانکها فعالاند اما بخشهای اقتصادی متناظر مانند بازار سرمایه تعطیل هستند. این چند پارگی در نظام اداری، علاوه بر بینظمی، موجب مخدوش شدن عدالت برای نیروهای کار خصوصی و دولتی از یکسو و برهم خوردن نظامات اداری و اجرایی در حوزههای مأموریت دستگاههاست. بر اساس راهبردهای کلان نظام و سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری، حرکت به سمت کوچکسازی و چابک سازی دولت از اهم مسائل اداری است. در این راستا، ما حق نداریم کاری کنیم که کار کردن در یک وزارتخانه یا سازمان دولتی، از کار در بخش خصوصی راحتتر یا جذابتر باشد. حال تصور کنید که اغلب دولتیها ۵ روز و اغلب کارکنان بخش خصوصی ۶ روز کار میکنند.
این فضا، احتیاج به ساماندهی و یکپارچهسازی دارد، به این معنا که همه، اعم از دولتی و غیردولتی، از صبح یک شنبه تا پایان زمان اداری پنج شنبه مشغول به کار باشند.
چهار. نکته دیگر که از مسئله اول مهمتر است را با ذکر یک مثال بیان میکنم. بخشهای ستادی منطقه آزاد تجاری کشور ما روزهای پنج شنبه و جمعه تعطیل است. روزهای شنبه و یک شنبه هم اغلب کشورهای دنیا تعطیل هستند. این یعنی مجموعههای متولی تجارت در کشور ما، تنها در سه روز دوشنبه و سهشنبه و چهارشنبه میتوانند با هر مجموعه خارجی، مذاکره یا تعامل داشته باشند. این یعنی ما بیش از نیمی از هفته را از دست میدهیم و این برای یک کشور در شرایط تحریم و جنگ اقتصادی فاجعه و دردناک است. تطبیق و تنظیم تعطیلات بر تعطیلات مرسوم و متداول کشورها، باعث جلوگیری از فرصت سوزی بیشتر و استفاده بالاتر از ظرفیتهای تجاری و اقتصادی منطقه و جهان است. اولویت اول کشور در شرایط فعلی، اقتصاد است و سالهاست که عنوان و اولویت هرسال از سوی مقام معظم رهبری، در حوزه اقتصاد است. این یعنی ما باید آمادگی داشته باشیم که برای مسائل بزرگ و اولویت اول، تصمیمات بزرگ و درجه اول بگیریم. از سویی روز جمعه، روزی آیینی و دینی است و در فرهنگ ما، روز دین و خانواده است. جمعه باید تعطیل بماند اما تعطیلی پنج شنبه موضوعیتی ندارد و اگر به شنبه منتقل شود، این ظرفیت را خواهد داشت که ما همچون اغلب کشورها، روزهای پنج شنبه کار کنیم و شنبه تعطیل باشیم.
پنج. ممکن است برخی افراد در بعضی مشاغل، حس کنند که تغییر تعطیلی، چندان مهم نیست و مسئلهای فرعی است، این ازآنجهت است که طبیعتا شغلشان مرتبط با حوزههای اولویتدار اقتصادی نیست. فعالان اقتصادی از این منظر، تا همینجا هم بسیار آسیبدیدهاند و ادامه این روند خطاست. دقیقا به خاطر همین درجه از اهمیت است که سالها پیش، اغلب کشورهای منطقه ما در اقدامی هماهنگ، تعطیلات خود را به جمعه و شنبه تغییر دادند تا با نظم تجاری دنیا تنظیمشده و جلوی فرصتسوزی را بگیرند.
شش. تعطیلات به شکل فعلی، آسیبهای دیگری هم دارد که بهشدت تخصصی و اقتصادی است و از ظرفیت این نوشته بیرون است. نمونهای ازایندست، معطل ماندن بسیاری از قیمتگذاریهاست. روزهای یک شنبه که بازارهای جهانی تعطیلاند، فعالان برخی حوزههای اقتصادی داخلی، منتظر دوشنبه میمانند تا قیمت لحظهای کالا را بر اساس قیمت جهانی، محاسبه و عرضه کنند. مجموعه شرایط اقتصادی و اداری اقتضا میکند که با شجاعت، فضای فعلی را اصلاح کنیم.
کانون نگرانی جدید امنیتی تلآویو
مهدی گرگاني
به رغم گذشت یک هفته از رونمایی موشک هایپرسونیک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که قابلیتهای منحصر به فردی دارد، این دستاورد تاریخی همچنان در کانون توجه رسانههای غربی و دنیا قرار دارد. در کنار ویژگیهای این موشک، انتشار بیلبوردهای «400 ثانیه تا تلآویو با فتاح» باعث شد تحلیلگران و رسانههای اسرائیلی بیش از دیگران به تحلیل جزئیات این موشک بپردازند. در گزارش رسانههای صهیونیستی درباره فتاح، ترس و نگرانی از مقابله با این موشک موج میزند، چرا که صهیونیستها میدانند هدف این موشک خارقالعاده بیش از هر چیز سرزمینهای اشغالی است.
روزنامه تایمز اسرائیل در گزارش خود به توان این موشک برای گمراه کردن سامانههای پدافندی پرداخته و نوشته: آزمایش هایپرسونیک چیزی را نشان داد که به نظر میرسید یک نازل متحرک برای موشک باشد که به فتاح اجازه میدهد بتواند مسیر خود را تغییر دهد. هر قدر مسیر پرواز موشک نامنظمتر باشد رهگیری آن توسط سامانههای دفاع هوایی مانند پاتریوت سختتر میشود. تایمز اسرائیل با بیان اینکه سامانه گنبد آهنین برای موشکهای کوتاهبرد و میانبرد کوچک و رهگیری پهپادها استفاده میشود و در مواردی که موشک بزرگتر و سرعت آن زیاد باشد قابلیت استفاده ندارد، به صورت غیرمستقیم به این مساله اشاره میکند که سامانههای دفاعی این رژیم توان مقابله با فتاح را ندارند. پایگاه خبری جویشنیوز، موشک فتاح را تهدیدی برای رژیم صهیونیستی خواند و به نقل از «تل انبار» تحلیلگر نظامی صهیونیست نوشت: مواردی که ایران درباره ویژگیها، برد و دقت موشک هایپرسونیک خود میگوید درست به نظر میرسد.
این تحلیلگر اسرائیلی تاکید میکند فتاح میتواند درهای عملیاتی جدیدی را برای جمهوری اسلامی ایران باز کند. این پایگاه صهیونیستی همچنین میگوید رونمایی از فتاح به معنی کاهش وابستگی ایران به کشورهایی مثل کرهشمالی در توسعه موشکهای خود در آینده است و چالش جدیدی برای اسرائیل در زمینه شناسایی تهدیدهای امنیتی ایجاد میکند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شرایطی از موشک هایپرسونیک خود رونمایی کرد که طی ماههای گذشته صهیونیستها لفاظیهای زیادی را در زمینه حمله به تاسیسات هستهای ایران داشتهاند. به نظر میرسد رو کردن این برگ برنده، پیام کاملا واضحی به گندهگوییهای مقامات رژیم صهیونیستی در زمینه هرگونه اقدام نظامی علیه ایران است؛ موشکی که به گفته تحلیلگران، برتری نظامی قابل توجهی به ایران در منطقه میدهد.
«اوحد حمو» مفسر امور عربی شبکه ۱۲ اسرائیل در این زمینه گفته: «موشک فتاح ساخت ایران گام دیگری در جهت بازداشتن تلآویو از انجام هر نوع حمله نظامی علیه تهران است». روزنامه عبری «معاریو» نیز تحلیلی را به فتاح اختصاص داده و میگوید رونمایی ایران از موشک هایپرسونیک فتاح پیامی برای اسرائیل است.تحلیلگران و رسانههای صهیونیست درباره موشک هایپر سونیک فتاح بیش از هر چیز بر 2 موضوع تاکید کردهاند؛ اول، ناتوانی این رژیم در مقابله با فتاح و تاکید بر توسعه هر چه سریعتر سامانههای دفاعی جدید مانند سامانه
Arrow-4 که توان مقابله با موشکهای دوربرد هم در بالای اتمسفر و هم در جو زمین را داشته باشد و دوم افزایش توان بازدارندگی ایران در برابر هرگونه حمله احتمالی رژیم صهیونیستی علیه ایران.
ارسال نظرات