شنبهی هفتهی گذشته، بیانیهی مشترک جمهوری خلق چین و شورای همکاری کشورهای عربی خلیج فارس که نتیجهی اجلاسیهی این کشورها بود، منتشر شد. خبری که در رسانههای داخلی و خارجی فارسیزبان بسیار سر و صدا کرد. غربگرایان در داخل ادعا کردند که این بیانیه نشان میدهد بدون بهبود روابط با غرب (خصوصاً آمریکا) ایران از تعامل با چین هم نمیتواند استفاده کند. رسانههای فارسیزبان خارج از کشور نیز تاکیدشان بر ضد ایرانی بودن این بیانیه بود. آنها مدعی شده بودند که چینیها ایران را دور زدهاند و بر خلاف آنکه حکومت در ایران، چین را متحد استراتژیک خود میدانند، برای چینیها فقط منافع اقتصادی مهم است و ایران نیز جایگاهی در اقتصاد چین ندارد. اما واقعیت ماجرا چیست!؟ بالاخره ارتباط با چین خوب است یا بد!؟
رسانهای مانند ایران اینترنشنال که پیشتر وقتی بحث از توافق 25 سالهی ایران و چین مطرح شد، ادعا میکرد که جمهوری اسلامی خاک ایران را به چینیها فروخته است، چین ایران را استعمار کرده و ... . در برخی رسانهها نیز همیشه چین یک کشور استعماری نامیده میشد که هدفش از تعامل با کشورهای کوچکتر، بهدام انداختن آن کشورها در تلهی بدهی و چپاول ایشان است. این در حالی است که اتفاقاً وقتی چین به عربستان رفت و در اجلاس این کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس شرکت کرد، همان رسانه از هوشمندی عربستان در تعامل با چین گفت و داستان ها سرود. اما چرا ایران اینترنشنال، مواضعی کاملاً متناقض اتخاذ کرده است!؟ پاسخ را میتوان در گزارشی یافت که 4 سال پیش، گاردین فاش کرد. روزنامهی بریتانیایی گاردین توضیح داده بود که ایراناینترنشنال سالانه 50 میلیون دلار بودجه از عربستان سعودی دریافت میکند. بنابراین بدیهی است که اگر چین بخواهد با ایران –یعنی رقیب عربستان در منطقه- قراردادهای اقتصادی امضا کند، چون به نفع عربستان نیست، این رسانه باید به مخاطب ایرانی بگوید «چه نشستهای که چین خاکت را تصرف کرد!؟»
در مقابل اگر چین با عربستان توافقی داشته باشد، این را به پای درایت حکمرانان سعودی مینویسند. چرا!؟ چون ارتباط قویتر عربستان با بزرگترین اقتصاد دنیا –یعنی چین- به نفع ریاض است. بنابراین نباید به حرف این رسانههای فارسیزبان خارج از کشور دل خوش کرد. آنها بر اساس منافع صاحباشان موضع میگیرند و تنها وجه اشتراکشان با ایران، زبان فارسی است. اما در مورد اخیر چه اتفاقی افتاده است!؟ آیا واقعاً چین، ایران را دور زده و عربستان و سایر کشورهای عربی را به ما ترجیح داده است یا غربگرایان باز هم به داستانسرایی روی آوردهاند!؟ اگر چه متن بیانیه به مسائلی پرداخته که ایران نمیپسندد، اما متن بیانیه ضد ایرانی نیست؛ کسی که یک دور متن بیانیه را بخواند میبیند اگر چه در مورد مسائل ایران (از جمله جزایر سهگانه، قدرت موشکی، پهپادی و منطقهای) حرفهایی بهمیان آمده اما در همهی موارد بر گفتوگو میان کشورهای منطقه (یعنی با حضور ایران) تاکید شده است؛ کاملاً مسالمتآمیز. واقعیت این است که چین بر خلاف آمریکا از طریق ایجاد تنش در خاورمیانه منافعش را تامین نمیکند؛ بلکه روح حاکم بر سیاست خارجی این کشور که در متن بیانیه هم بازتاب داشته، تاکید بر صلح و آرامش است.
اما چرا صلح و آرامش برای چین مهم است!؟ چین اولویت سیاست خارجیاش تلاش برای بهبود وضعیت اقتصادی است. بنابراین از هیچ تنش و جنگ و نا امنی در افغانستان، ایران، عراق و ... استقبال نمیکنند. هر قدر منطقهی غرب آسیا امنتر باشد و اقتصادش قویتر شود، به نفع چین در تکمیل پروژهی راه ابریشم است. در مقابل امنیت این منطقه، برای آمریکا خوب نیست. آمریکاییها به دنبال ایجاد تنش در این منطقه هستند تا از این طریق بتوانند رشد اقتصادی چین را مهار کنند و افول اقتصادی خودشان را به تاخیر بیندازند. چینیها در همهی تعاملات به دنبال منافع اقتصادی خودشان هستند. چهاینکه شیجینپینگ –ریسجمهور چین- در دیدار با رهبرمعظم انقلاب در سال 1394 تاکید کرده بود که «همکاریهای دوجانبهی ایران و چین بر پایهی «منافع متقابل» باید به صورت روزافزون افزایش یابد». اما سوال اینجاست که آیا ایران و چین منافع مشترکی ندارند و چین به راحتی ایران را دور زده است و با کشورهای عربی ارتباط برقرار کرده!؟
پاسخ منفی است. چین کشوری بزرگ و برچمعیت است و در دو دههی آینده همچنان قرار است بهلحاظ اقتصادی بزرگ و بزرگتر شود؛ نه عربستان میتواند جای ایران را بگیرد و نه ایران جای عربستان را. شیجینپینگ در همان دیدار با رهبرمعظم انقلاب گفته بود: «برخی ابرقدرتها بهدنبال حاکم کردن انحصار و سیاست جنگلیِ «یا با ما یا دشمنِ ما» هستند اما پیشرفت اقتصادهای نوظهور، انحصار قدرت را از دست آنها خارج و فضای مناسبی برای ایدهها و سیاستهای دولتهای مستقل فراهم کرده است.» بنابراین ما نیز باید سیاست یا با ما، یا بر ما را کنار بگذاریم. اگر چین با کشورهای عربی کار میکند، دلیلی ندارد که بخواهد ایران را کنار بگذارد. ما یک قدرت مستقل منطقهای هستیم و بدیهی است که چین به ایران نیز نیاز دارد. ما انرژی داریم و مهمتر از آن، موقعیت ژئوپلیتیکی ما در پروژهی راه ابریشم ویژه است. بنابراین باید بازی خودمان را انجام دهیم.
ارسال نظرات