از انتخابات پارلمانی عراق در اکتبر سال گذشته میلادی ( 18 مهر 1400) حدود 9 ماه است که میگذرد و مثل ادوار گذشته، انتخاب افرادی برای پستهای ریاست جمهوری و نخستوزیری این کشور به طول انجامیده است. با این حال، چارچوب هماهنگی شیعیان با داشتن اکثریت کرسیهای پارلمان در چند روز گذشته، محمدشیاع السودانی را به عنوان گزینه مورد نظر برای پست نخستوزیری معرفی کرد و بعد از آن مذاکرات برای تشکیل کابینه شروع شد. این اتفاق میتوانست به بحران سیاسی طولانیمدت برای تشکیل دولت جدید عراق خاتمه بدهد، اما به نظر میرسد که یورش هواداران مقتدی صدر به منطقه سبز بغداد و اشغال پارلمان و اکنون کشاندن اعتراضات به سطح خیابان های بغداد و برخی شهرهای دیگر نه تنها تشکیل دولت جدید عراق را با چالش جدی روبهرو کرده، بلکه از پیام رهبر این جریان به نظر میرسد که چالش موجود بسیار عمیقتر از چیزی است که به نظر میآید و همین نیز باعث شده بحثهایی در مورد به راه افتادن فتنهای جدید مثل فتنه ای که در سال ۲۰۱۹ توسط همین جریان صدر کلید خورد ، مطرح شود.
اکنون که تحولات این روزهای عراق و اقدامات گام به گام مقتدی صدر را رصد می کنیم ، معلوم می شود که پیشبینی برخی افراد صاحب نام عراقی درست بوده و صدر با خارج کردن نمایندگانش از پارلمان به دنبال فداکاری و برون رفت عراق از بنبست تعیین نخستوزیر نبوده، بلکه میخواست معادله را به طور کلی تغییر دهد. به عبارت دیگر، صدر در ابتدا حاضر شد تن به معادله انتخابات و رفتاری دموکراتیک بدهد تا اینکه بتواند حرف خود را در پارلمان به کرسی بنشاند و قدرت را در عراق قبضه کند، اما خلق و خوی اقتدارگرایانه او تاب تحمل تکثرگرایی پارلمانی را نداشت و با کنار گذاشتن روش دموکراتیک پارلمانی، رو به روش خشن قلدری و اردوکشی خیابانی آورده است. به نظر میرسد مقتدی صدر میخواهد همان نتیجه فتنه به این امید که هواداران صدر در آن پارلمان اکثر کرسیها را به دست بیاورند. صدر در پیام خود به یورش به پارلمان از عبارت «قیام محرم الحرام، قیام اصلاح» استفاده کرده که نشان میدهد این تازه شروع فتنه است و قصد دارد تا رسیدن به این دو هدف، آشوبها را ادامه دهد. شکی نیست که این روش صدر برای تحمیل خواستههای سیاسیاش خطر بزرگی نه تنها در مقطع فعلی بلکه برای اصل حیات سیاسی عراق است. در واقع، اگر دولت و نمایندگان پارلمان در مقابل این روش صدر کوتاه بیایند و او بتواند به خواستههایش برسد، این آینده سیاسی عراق است که به خطر میافتد و هرکس به خود اجازه خواهد داد تا با اردوکشی خیابانی و شورش و فتنهگری در این کشور به خواست خود برسد؛ اکنون هم که الکاظمی که رفتنش را با برگزاری انتخابات سال گذشته قطعی می دانست از این آب گل آلود دارد ماهی مقصود خود را صید می کند و با عدم برخورد با قانون شکنان طرفداران صدر ، به دنبال بهره سیاسی خود است تا چند صباح دیگر بر قدرت باقی بماند و شاید هم در این رهگذر آشوب مجدداً برای این پست او را معرفی کنند. این همان چیزی است که مطلوب الکاظمی و آمریکایی ها برای چپاول ثروت عراق است.
باتوجه به اینکه اقدام معترضان تنها ۴۸ ساعت پس از معرفی السودانی انجام شده است، برخی شائبهها در بین عراقیها به وجود آمده که دولت در این ماجرا نقش داشته است. اینکه نیروهای امنیتی هیچ مقاومتی در برابر هواداران صدر انجام نداده و آنها را به راحتی به صحن پارلمان راه دادهاند، نشان میدهد که مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق هم در این سناریو بدون نقش نیست. یکی از اعضای عصائب اهلالحق در سخنانی تأکید کرد که این تظاهرات با حمایت برخی احزاب که مایل به ادامه این وضع هستند، به راه افتاده است. این مقام عراقی گفته است: «الکاظمی به دنبال ماندن در قدرت تا زمانی که ممکن است تلاش میکند و با کمکهای خارجی چنین کاری را انجام میدهد تا نسبت به تداوم دوره نخستوزیری اطمینان حاصل کند». یک تحلیلگر عراقی هم انگشت اتهام را به سمت الکاظمی گرفته و گفته که او همه امکانات را برای تظاهرکنندگان برای رسیدن به منطقه سبز و ورود به ساختمان مجلس فراهم کرد، در حالی که اولین کار این بود که اموال عمومی دولت را باید حفظ میکرد. به گفته وی، آنچه رخ داد حاکی از یک برنامه خوب مطالعه شده با هدف ابقای الکاظمی برای دوره جدید است و این موضوع از سوی اکثریت نیروهای سیاسی و حتی مردم عراق مردود است، زیرا این دولت در همه موارد شکست خورده است. دلیل دیگری که فرضیه چراغسبز الکاظمی در این حوادث را تأیید میکند، این است که در روزهای اخیر برخی نمایندگان سعی میکردند برای استیضاح الکاظمی امضا جمعآوری کنند.
همزمان با اقدامات جریان صدر در اشغال پارلمان و اعتراضات کف خیابان، حزب کمونیست عراق و جنبش امتداد نیز با صدور بیانیهای جداگانه خواستار انحلال پارلمان، برگزاری مجدد انتخابات و اصلاح قانون اساسی عراق در راستای حل و فصل بحران سیاسی این کشور شدند. در بیانیه حزب کمونیست آمده است: «ما نسبت به تحولات سیاسی و میدانی اخیر و پیامدهای خطرناک آن که ممکن است کشور را به بیراهه بکشاند، بسیار نگران هستیم.» این حزب تأکید کرد: «امروز کاملاً مشخص شده است که پارلمان با ترکیب فعلی قادر به مدیریت بحران نیست و نخستین گام برای خروج از بحران برگزاری انتخابات زودهنگام، آزاد و پاک است.» در بخش دیگری از بیانیه حزب کمونیست عراق آمده است: «یک دولت واقعاً مستقل، متشکل از شخصیتهای ملی کارآمد، منصف و دارای مقبولیت سیاسی و مردمی، که قبل از انحلال مجلس نمایندگان یا تعیین یک دولت موقت با اعمال اصلاحات در آن تشکیل شود، میتواند زمینه را برای ایجاد شرایط مناسب فراهم و راه برای برگزاری انتخابات زودهنگام هموار کند.» این حزب در ادامه خواستار وضع قانون عادلانه برای انتخابات پیش از انحلال پارلمان و تشکیل کمیسیون انتخابات عادل شد. ادبیات مشترک و خواسته های صدری ها با احزاب غیردینی و لائیک و بعثی ها حکایت از آن دارد که امروز مقتدی صدر در جایگاه یک برانداز حکومت عراق ایستاده است و این همان چیزی است که آمریکایی ها از سال 2003 که صدام ساقط شد و دولت عراق در دست جریان شیعی افتاد، انتظار آن را می کشیدند.
خطر جدی آنجاست که مقتدی صدر و طرفداران وی که این روزها بجای حرکت در بستر قانون کف خیابان را برای خواسته های غیرقانونی خود طلب می کنند پا را فراترگذاشته وحمله به منازل رهبران شیعه یا دفاتر حزبی رقیب را مجاز و مباح دانسته اند . نکته جالبتر اینکه امروز مقتدی صدر با حضور بعثیها در میان طرفداران وی، از حمایت دختر صدام و رژیم صهیونیستی برخوردار است و دولت کاظمی نیز هیچگونه اقدامی در قبال این رفتار مشکوک و غیرقانونی از خود نشان نمیدهد و آمریکا نیز خواستار آزادی تظاهرات بهعنوان یک حق قانونی شده تا غیرمستقیم به مقتدی صدر پیام دهد. این رخدادها که با واکنشهای گوناگون مواجه و تظاهرات متقابل درحمایت از مؤسسات نظام در عراق را موجب شده است را می توان گفت که «اسب تروای» فتنه آمریکایی است تا از خسارتهای بیشتر خود در منطقه جلوگیری و زمینه درگیری و نزاع و جنگ در عراق و سپس تجزیه آن را که مسعود بارزانی برای آن آماده میشود، مهیا کند. نکته قابل تأمل در واکنشهای جاری این است که دختر صدام از اردن پیام می دهد که همانگونه که پدر مقتدی دوست پدرش صدام بوده، رویکرد مقتدی و اقدامات اخیر او نیز باید در مقابل ایران و گروههای وابسته به ایران، باعث ادامه این دوستی شود. این در حالی است که مقتدی در مقابل اتهام دوستی جنایتکار کثیفی همچون صدام با پدر او هیچ واکنشی نشان نمی دهد تا شاید بتواند از حمایت کثیف ترین جریان عراق یعنی بعثی ها هم برخوردار باشد. درحالی که او باید بداند در پایان این ماجرا آنکه کلاه گشاد بر سرش خواهد رفت او و جریان صدری ها خواهد بود.مقتدی صدر باید بداند که دوستی با صدام و بعثیها در کنار اقدامات اخیر و حمله مجرمانه به احزاب و منازل رهبران سیاسی یا سفارتخانهها، پرونده او را سنگینتر میکند و آینده سیاسی او را به مخاطره جدی خواهد انداخت.
ارسال نظرات