05 مرداد 1401 - 13:13

مهارت‌آموزی؛ گم‌شده زندگی نوجوانان

وقتی گذشته‌های نه چندان دور را با خودمان مرور می‌کنیم، می‌بینیم سنت‌ها و عاداتی در جامعه ما رایج بوده که هرکدامشان، اثرات اجتماعی و تربیتی ماندگاری داشته
نویسنده :
حامد کرمانی‌زاده
کد خبر : 12302

پایگاه رهنما:

مهارت‌آموزی؛ گم‌شده زندگی نوجوانان

 وقتی گذشته‌های نه چندان دور را با خودمان مرور می‌کنیم، می‌بینیم سنت‌ها و عاداتی در جامعه ما رایج بوده که هرکدامشان، اثرات اجتماعی و تربیتی ماندگاری داشته، اما امروز تقریبا اثری از آن سنت‌ها و رسوم در جامعه کنونی ما نیست و یا بسیار کمرنگ و بی‌رونق شده‌اند. یکی از این رسم‌های سازنده، شاگردی کردن نوجوانان در کنار یک استادکار ماهر و امین در یک زمینه شغلی و مهارتی بوده است.

تا همین دو دهه پیش، مرسوم بود که وقتی درس و مدرسه تعطیل می‌شد و تابستان از راه می‌رسید، بزرگترها فرزندان پسر خود را تشویق و راهنمایی می‌کردند که بر اساس علاقه و ذوقشان، در کنار یک نجار، تعمیرکار خودرو، آهنگر، برق‌کار یا هر استادکار دیگری که علاوه بر مهارت و تجربه، از سلامت نفس و شخصیت خودساخته‌ای برخوردار است، بایستند و شاگردی کنند؛ با این کار، هم مهارت جدیدی یاد می‌گرفتند و هم با مزدی که – هرچند اندک – می‌گرفتند، قوه استقلال و روی پای خود ایستادن و مدیریت زندگی را تمرین می‌کردند؛ از این‌ها مهمتر، با این رابطه «استاد شاگردی» و مهارت‌آموزی – که گاهی در ایام مدرسه و در اوقات فراغت آن هم ادامه می‌یافت – سبک زندگی اجتماعی و تعامل با مردم را یاد می‌گرفتند و به نوعی شخصیت اجتماعی آنها تکامل می‌یافت.

اما حالا خبری از آن رسم و عادت سازنده نیست و به قول معروف، زندگی فانتزی و پاستوریزه دامن‌گیر نسل نوجوان و جوان شده و البته این سبک زندگی هم نتیجه رواج خیره‌کننده زندگی در فضای مجازی و وب‌گردی و بازی‌های رایانه‌ای و ... است که دیگر نه فرصت و رمقی برای آموختن مهارت‌های کاربردی باقی می‌گذارد و نه اساسا جذابیتی برای رفتن به سمت آنها در ذهن و دل نوجوانان وجود دارد.

هرچند قرار نیست لزوما امروز هم مثل گذشته و عینا مانند آن دوران، نوجوانان در مغازه‌ها شاگردی کنند، اما بدون تعارف، وضعیت فعلی و این میزان بیگانه بودن نوجوانان با زندگی اجتماعی و مسئله مهارت‌آموزی، تاثیر خوبی در آینده جامعه نخواهد داشت و باید فکری برای آن کرد.

  • ارزش کارآفرینی و مهارت‌آموزی در اسلام

جالب است که در روایات وارده از معصومین (علیهم‌السلام) نیز بر اهمیت کار و تلاش و مهارت‌آموزی تاکید شده و این سبک زندگی، به نوعی توصیه شده است.

مولای متقیان و امیرالمومنین امام علی (ع) در روایتی می‌فرمایند: «خداوند انسان مومنی را دوست می‌دارد که مهارت‌ورز و امین باشد». نمونه‌های این حدیث شریف کم نیست.

مقام معظم رهبری(مدظله العالی) هم بارها و بارها بر اهمیت جدی گرفتن مسئله مهارت‌آموزی، خلاقیت و کارآفرینی در بین نوجوانان و جوانان تاکید داشته‌اند، از جمله در سال 1389 که تاکید کردند: «ایران بزرگ، امروز بیش از هر زمان دیگر به کار و کارآفرینی نیاز دارد تا همچون عقابی تیزپرواز، در فضاي پیشرفته و آبادانی و افتخار اوج گیرد... ایران به موازات نیاز به علم، به پنجه‌هاي کارآمد هم نیاز دارد».

چند سالی است که در تقویم ملی ما، روز 6 مردادماه با عنوان «روز آموزش‌های مهارتی و فنی و حرفه‌ای» نامگذاری شده تا فرصت و نمادی باشد برای پرداختن به اهمیت این قبیل آموزش‌ها در زندگی نوجوانان و جوانان. با همه این آموزه‌ها و اشاره‌ها، لازم است مسئولان نظام آموزشی کشور – به ویژه آموزش و پرورش و دیگر دستگاه‌های فرهنگ‌ساز – این موضوع را با جدیت و اهتمام بیشتری دنبال کنند.

  • یک قانون بر زمین مانده

حامد محمدی کارشناس مسائل اجتماعی، در این باره معتقد است: «مهارت‌آموزی و آشنا شدن با مسائل کف جامعه در مغازه و بازار و کوچه و خیابان، یکی از مهمترین و اصلی‌ترین راه‌های تکامل شخصیت اجتماعی نوجوانان و جوانان و اصلاح سبک زندگی فردی و اجتماعی آنهاست. این مسئله، در دوره و زمانه امروز که مسائل اجتماعی پیچیده‌تر از گذشته شده و آسیب‌های اجتماعی نیز در کمین نوجوانان و جوانان است، بیش از قبل اهمیت یافته و لازم است هم پدرها و مادرها و هم برنامه‌ریزان و متولیان نظام آموزشی به آن توجه جدی کنند». وی البته این نکته را هم یادآوری می‌کند که «با توجه به حساسیت دوره و زمانه و تهدیدات فرهنگی و اجتماعی جدید، این فرایند مهارت‌آموزی و تمرین زندگی اجتماعی، باید با نظارت دقیق‌تر والدین و با در نظر گرفتن نیازهای معنوی نوجوانان باشد، تا به هدف اصلی برسیم».

یک دهه پیش و در قانون برنامه پنجم توسعه، مقرر شده بود که همه دانش‌آموزان متوسطه نظری تا زمان اخذ دیپلم، حداقل یک مهارت کاربردی را یاد بگیرند؛ قانونی مترقی که هیچ‌گاه اجرا نشد و حالا نه قانون برنامه پنجم، که قانون برنامه ششم توسعه هم رو به پایان است و لازم است تکالیف بر زمین مانده‌ای از قبیل آن، احیا و عملیاتی شوند تا زمینه یک تحول مثبت در فضای عمومی جامعه فراهم شود.

ارسال نظرات