سفری بدون نتیجه. این آخرین گزاره تحلیلی برای سفر بایدن به غرب آسیا بود. سفری پرهیاهو بدون فرجام راهبردی. طی روزهای اخیر، تحلیلگران حوزه روابط بینالملل هر یک تلاش میکنند تا از زوایای گوناگون سفر بایدن، رئیسجمهور آمریکا به منطقه را مورد تجزیهوتحلیل قرار دهند. برخی معتقدند که بایدن در این سفر صرفا روی مؤلفه «انرژی» در راستای تغییر اجباری قواعد بازی روسیه در جنگ اوکراین تمرکز داشته و برخی دیگر میگویند که واشنگتن پس از آگاهی از تقویت روابط ریاض-واشنگتن، تلاش میکند تا به «نقطه اصلی پیوند» میان رژیم سعودی و صهیونیستی تبدیل شود. به عبارت بهتر، آمریکا تلاش میکند تا مانع از ترسیم یک پارهخط راهبردی مستقیم میان سعودیها و تلآویو شود و از همین رو، قصد دارد شکل هندسی منطقهای مثلث «واشنگتن-تلآویو-ریاض» را بار دیگر در رایزنی با متحدان سعودی و صهیونیستی خود مورد بازخوانی قرار دهد. موضوع دیگر، به استراتژی «مهار همهجانبه ایران قدرتمند» بازمیگردد. به عبارت بهتر، بایدن درصدد تعریف یا در مواردی بازتعریف اجزای جنگ ترکیبی واشنگتن، تلآویو و ریاض علیه ایران است. در مقابل، جمهوری اسلامی ایران بهخوبی بازی آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و عربستانسعودی را مورد رصد و تحلیل قرار داده است. این سفر در حوزه دستاوردها به شکل کمسابقهای کماهمیت جلوه کرده است. سخنرانی صرف در فلسطین اشغالی و همچنین استقبال سرد از او در جده عربستان سعودی چندان با آنچه رسانهها پیرامون این سفر تبلیغ میکردند همخوانی نداشت. اعلام ناتوی منطقهای از سوی بسیاری همان مفهوم کاهش تعهدات آمریکا در منطقه را داراست؛ چراکه تا پیش از این با وجود روبهرو شدن منطقه با تهدیدات بسیار گسترده چنین ائتلافی تشکیل نشده و این آمریکا بود که ابتکار عمل میدانی را در دست داشت. هدف آمریکا از ایجاد ناتوی منطقهای تامین منافعش بدون مصرف شدن توان این کشور است. متحدان آمریکا در این شرایط تمام هزینههای تامین امنیتشان را بر دوش میکشد و همزمان نیز منافع آمریکا را تامین میکنند. این موضوع مطلوب متحدان آمریکا در منطقه نیست و از این رو آنها روی خوشی به رئیسجمهور آمریکا نشان ندادهاند. به زعم متحدان این کشور یکی از نتایج عدم همراهی با بایدن برای تشکیل ناتوی منطقهای میتواند استمرار درگیر ماندن آمریکا در منطقه باشد.
برخی از گمانهزنیها حاکی از طراحی یک سلسله عملیات با محور آشوب و ترور بود. این عملیاتها ماحصل سفر بایدن به منطقه متصور بود؛ با این توضیح که منابع مالی برای ایجاد آشوب در کشور از سمت ریاض تامین شود و نیروهای تروریست از سوی تلآویو تا از این طریق زمینه برای فشار حداکثری به تهران مهیا شود. فشاری فراتر از تحریمها. این پروژه از سوی تیم فکری تندرو دموکراتها تحت فشار رقابت با جمهوری خواهان مهیا شده بود.
یکی از اصلیترین بازیگران طراح برای غرب آسیا عربستان سعودی است. بایدن در این سفر خواهان ایفای نقش جدید برای ریاض بود؛ کاخ سفید درصدد فعالسازی خط تهاجم ریاض علیه محور مقاومت بود اما در گام اول ناموفق بود. «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان سعودی تصریح کرد که راهحلهای دیپلماتیک بهترین و تنهاترین راه برای تعامل با ایران است.
کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در گفتگو با الجزیره با اشاره به دیدار اخیر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا و یائیر لاپید نخست وزیر رژیم صهیونیستی، تاکید کرد: «اعلامیه قدس، تنها یک بیانیه تکراری محسوب میشود که هیچ نتیجهای نخواهد داشت.» وی افزود: «ما از مواضع عربستان سعودی در زمینه بهبود روابط استقبال میکنیم و برای گفتگو و ازسرگیری روابط دوجانبه آمادگی داریم.» رئیس شورای راهبردی روابط خارجی تاکید کرد: «ایران و عربستان سعودی دو قدرت مهم منطقهای هستند و حل اختلافات میان آنها به تحولی در سطح منطقه منجر خواهد شد.» وی در ارتباط با خیالپردازیهای واشنگتن در زمینه افزایش فشارها بر جمهوری اسلامی ایران، نیز گفت: «صحبت کردن از ناتوی خاورمیانهای، ناشی از تفکرات سطحی است و مقامات عربستان سعودی تاکید کردند که این مساله مطرح نشده است.»
خبرگزاری رویترز نوشت جو بایدن در تحقق 2 هدف اصلی خود در سفر به منطقه، با شکست مواجه شد. بایدن در حالی عربستان سعودی را ترک کرد که هیچ دستاوردی در خصوص تأمین سوخت و ایجاد ائتلاف منطقهای با خود به همراه نداشت. رویترز افزود: «بایدن به سران عرب گفته است که آمریکا همچنان یک شریک فعال در خاورمیانه برای آنها باقی خواهد ماند اما او موفق به دریافت تعهدات لازم از کشورها برای ایجاد یک محور امنیتی منطقهای که اسرائیل را نیز شامل شود و همچنین افزایش فوری تولید نفت نشد.» بایدن که برای اولین بار از زمان ریاستجمهوریاش به منطقه غرب آسیا سفر کرده بود، ابتدا وارد سرزمین اشغالی شد و پس از دو روز با سفر به عربستان سعودی، در خلال سخنان خود در نشست «توسعه و امنیت جده» دیدگاه و استراتژی خود را در خصوص نقش آمریکا در منطقه ارائه داد. رویترز در ادامه نوشت: «بیانیه پایانی نشست جده مبهم بود و عربستان سعودی به عنوان مهمترین همپیمان عربی ایالات متحده، آمال و آرزوهای واشنگتن در خصوص اینکه این نشست میتواند به تشکیل ائتلاف امنیتی با حضور اسرائیل برای مقابله با تهدیدات ایران، کمک کند را نقش بر آب کرد.»
در جریان سفر بایدن به منطقه غرب آسیا، آمریکا در بازتعریف زمین نبرد با جمهوری اسلامی ایران ناموفق بود؛ آنها حتی در قدرتیابی شبکهسازی ابتدایی میان خود و متحدان سنتیاش ناکام بودند. کاخ سفید در فعالسازی ظرفیتهای ریاض در حوزه انرژی و یکسانسازی رویکردی با تلآویو در احیای توافق هستهای با ایران ناکام بوده است. به نظر می رسد اصلیترین دلیل ناکامی بایدن در سفر اخیر، قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. محور مقاومت در سالیان اخیر نشان داده است در برابر تهاجمهای کشورهای استکباری و نیروهای نیابتی آنان قدرت بازدارندگی بسیار بالایی دارد. مهمترین نمود آن در تغییر یکی از حلقههای محور مقاومت – سوریه- بود؛ که با شکست نیروهای افراطی داعش و همپیمان سعودی- صهیونیست همراه شد. از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران نشان داده است هرگونه تغییر در بنیادهای امنیتی منطقه را به دلیل فاصله با منافع ملی پذیرا نیست و مانع از پیشروی دولتهای استکباری خواهد شد. از سوی دیگر ایجاد پیمانهای راهبردی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران با کشورهای روسیه، چین و ترکیه مانع جدی برای پیشبرد اهداف رقیب بود؛ زیرا هرگونه ائتلافسازی به اقدام متناظر آن ختم خواهد شد و هیچگاه ریاض خواهان کاهش تعاملات با پکن و مسکو نخواهد بود و همچنین در مقطع کنونی به صورت مقطعی روابط خودش با آنکارا را بهبود داده است.
ارسال نظرات