این مسئله وقتی اهمیت مییابد که یادمان باشد، دنیای امروز دنیای تبلیغات و جریانسازی خبری و فکری است و جنگ اصلی، جنگ روایتهاست؛ بنابراین، کمترین وظیفه عالمان دین و کارشناسان مسائل دینی، توجه به ظرافتها و الزامات تبلیغ و تبیین «دین» برای مردم، به ویژه نوجوانان و جوانان است.
لازمه کار یک مُبلغ دینی، به طور کلی بهرهمندی از دو ابزار مهم و اساسی است؛ «دانش عمیق» و «ذوق و هنر کافی» برای بیان مسائل و کمک به تعالی جامعه. به همین مناسبت، مروری بر سرفصلهای بیانات و توصیههای رهبر معظم انقلاب خطاب به مبلغان دینی، میتواند هم برای آنها و هم برای همه فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی که دستی به قلم دارند، مفید و راهگشا باشد.
- اگر میخواهید [شما طلاب] تبلیغِ خوب بکنید، از قبل مخاطب خودتان را انتخاب کنید. میخواهید با جوان ها حرف بزنید؛ خیلی خوب، اگر مخاطب خودتان را انتخاب کردید - که جوانها هستند - باید بدانید سؤال او چیست.
- یک طلبهای بود، مشهد درس ما می آمد؛ بعد مدتی بود، نبود؛ او را توی درس نمیدیدم. بعد از مدتی او را دیدم، گفتم کجا بودی؟ گفت فلان جا - یکی از شهرهای دور استان خراسان - مشغول تبلیغ بودم. گفتم خب، بالاخره چی؟ گفت به نتیجهای که رسیدم، این است که من هیچی برای این مردم یاد نگرفتم. گفت من هرچه بلدم، به درد اینها نمیخورد! خب، این مخاطبنشناسی است. مخاطب را باید شناخت؛ روستائی، شهری، تحصیلکرده.
- هنر مبّلغ دین این است که مخاطب را با آنچه که نیاز اوست، آشنا کند. بنابراین، نیاز زمانه را باید شناخت.
- در تبلیغ، باید دو چیز را با حداكثر اهتمام، مورد توجه قرار داد: یكی گزینش مخاطب و یكی گزینش محتواست.
- امروز وسایل تبلیغ نوشتاری و گفتاری به قدری متنوع و زیاد است که اگر روحانیت دین از این قافله عقب بماند، قطعاً یک خسارت بزرگ تاریخی برای او پیش خواهد آمد.
- همهی ما باید «لاریب فیه» باشیم؛ عقاید ما باید «لاریب فیه» و قرص و محکم و استوار باشد و آن را با زبان مناسب بیان کنیم.
- گاهی اوقات یک مُبلغ، کاری میکند که صد فقیه نمیتوانند آن کار را بکنند. مرحوم حاج آقا رضا همدانی واعظ - غیر از حاج آقا رضا همدانی صاحب مصباح الفقیه است - که مردی ملا و بیشتر اهل وعظ و تبلیغ بود، آن زمان که یکی از مسالک باطله، رواج پیدا کرده بود و در رأس آن مسلک باطل - که من نمیخواهم اسم بیاورم - ملایی تحصیلکرده و درس خواندهی نجف قرار داشت - کرمی که از داخل خود درخت بهوجود آمده و رشد کرده بود – حرف هایی داشتند، که آن حرفها کمکم داخل حوزه هم نفوذ میکرد. مرحوم میرزای شیرازی به همین حاج آقا رضا همدانی متوسل شد. حاج آقا رضا همدانی یک منبر رفت و آن منبر شد کتابی به نام «هدیة النملة الی رئیس الملة» که الان هم این کتاب وجود دارد. پس، یک مبلغ، گاهی اوقات میتواند چنین کار عظیمی را انجام دهد که خود میرزای شیرازی یا بقیهای که بودند و خواستند چنین کاری را انجام دهند، بر آن تسلط نداشتند. این آقا، فنش تبلیغ بود. کارش تبلیغ بود. در همین انقلاب ما - قبل از پیروزی و اوایل انقلاب - وعاظ و شخصیت های تبلیغیای بودند که بحمدالله بعضی از آنها الان حی و موجودند و از برکات وجودشان، جامعه باز هم بهرهبرداری و استفاده میکند. اینها گاهی که در تهران یا قم به منبر میرفتند، دنیایی را روشن میکردند؛ روشنگری میکردند. اینکه روایت دارد: «بعالم الناطق مستعمل علمه» - که روایات(۱) متعدد دارد - به خاطر همین است: قوت نطق و قوت تبلیغ.
- در کلیه سطوح آموزشی، قرآن به عنوان برترین مشعل هدایت مورد استفاده قرار گیرد.
- آگاهی از زمان و حقایق علمی و سیاسی جهان و مسلح شدن به بینش جهانی و بهرهوری از علوم روز در حدّ لزوم در برنامهها مورد عنایت باشد.
- استنان به سنّت نبی اکرم(ص) و اقتداء به امامان معصوم (ع) در رفتار و گفتار و احیای دل با معارف آنها و تهذیب نفس و پرهیز از تجمّل و تخلّق به اخلاق اسلامی و ساختن شخصیّت اسلامی خود و انس با قرآن و ادعیه جزو برنامههای فردی و جمعی حوزه باشد.
ارسال نظرات