رهبر معظم انقلاب در دیدار صدها نفر از دانشجویان و اعضای تشکلهای دانشجویی فرمودند: «امروز جهان در آستانه یک نظم جدید است؛ یک نظم بینالمللی جدید در پیش است برای دنیا، در مقابل نظم دوقطبیای که بیست و چند سال پیش بود - آمریکا و شوروی؛ غرب و شرق - و در مقابل نظم تکقطبیای که بوش پدر بیست و چند سال پیش اعلام کرد.» البته رهبر معظم انقلاب پیش از این نسبت به تولد این نظم خبر داده بودند اما تحولات اخیر بهویژه جنگ اوکراین نشان داد که جهان در آستانه تولد یک نظم جدید است.
سیر تغییر و تحول نظم جهانی جدید
نظام دو قطبی از پایان جنگ جهانی دوم تا پایان جنگ سرد در دهه ۹۰ میلادی بر دنیا حاکم بود. در نظم دو قطبی شوروی و آمریکا بهعنوان دو قطبِ قدرت، مناطق جهان را به حوزه نفوذ تقسیم کرده بودند و بر حوزههای مختلف حاکم بودند. پس از فروپاشی شوروی نظم حاکم بر جهان نیز تغییر کرد و آمریکا بهعنوان تنها قطبِ موجود بر مناطق مختلف حاکم شد.
از این دوره، در منطقه غرب آسیا نیز نظم مورد نظر آمریکا حاکم شد که مهمترین هدف راهبردی آن «تأمین امنیت اشغالگر قدس» بود، چرا که آمریکا با رژیم صهیونیستی دارای منافع مشترک راهبردی است. نظم آمریکایی حاکم بر غرب آسیا ضمن در نظر داشتن جایگاه بازیگران، سیاستهای آمریکایی را در این منطقه پیاده میکند.
این نظم ضمن جلوگیری از حضور مؤثر دیگر بازیگران فرامنطقهای، بهتنهایی نظام امنیتی حاکم در غرب آسیا را تعیین کرده و با توجه به منافع خود به ایفای نقش میپردازد. بازیگران مؤثر منطقهای در این نظم و نوع نظام امنیتی تأثیر بسیار کمی دارند و اکثریت آنها بهعنوان مجریان سیاستهای آمریکا عمل میکنند.
تحولات جهان عرب که از سال ۲۰۱۱ (۱۳۸۹) شروع شد یک ضربه اساسی بر نظم آمریکایی حاکم بر منطقه وارد کرد. در این دوران بازیگران منطقهای بعد از مدتها بهدنبال تغییر نظم حاکم و پیگیری نظم مورد نظر خود بودند. بیداری اسلامی در منطقه آغاز شد و ایران بر «بیداری اسلامی» در منطقه تاکید کرد، ترکیه خواهان تشکیل محور اخوانی شد و عربستان نیز طالب حفظ وضع موجود و تداوم پادشاهیها در منطقه عربی گردید، یک جنگ جهانی نیابتی شکل گرفت تا جلوی شکست نظم نوین آمریکایی را بگیرد. آمریکا و رژیم صهیونیستی و حامیان غربی و عربی آنان تلاش کردند تا که برخی از مؤلفههای نظم موجود که برخلاف منافع این کشور بود -مانند حاکمیت دولتهای عراق و سوریه و سیطره حزب الله در لبنان و غلبه مقاومت اسلامی در فلسطین- را به نفع خود تغییر دهد و در افغانستان نیز اهداف خود را پیش ببرد، اما سیر حوادث در غرب آسیا بهگونهای پیش نرفت که اهداف ترکیه و عربستان و در سطح کلان، اهداف آمریکا محقق شود. در نتیجه دومینوی شکستهای راهبردی آمریکا یک دهه هست که آغاز شده است.
اکنون جهان در حال تغییرات سیستمی و به تعبیر دقیقتر در حال گذار سیستمی است؛ آمریکا نیز در این میان سیاست مهار را در پیش گرفته است. اما تحولات اوکراین باعث شده، که تغییر نظم جهانی تثبیت شود و تسریع گردد. آمریکا در این بحران قدرت تعیینکنندگی خود را از دست داده و همه جهان این گزاره را درک کردهاند که دوران آمریکایی تمام شده است.
نظم جدید جهانی که در حال تولد است پس از غروب نظم آمریکایی بهوجود خواهد آمد. آمریکا در دهههای پس از جنگ جهانی دوم خود را بهعنوان یک قدرت برتر و حتی پس از فروپاشی شوروی خود را ابرقدرت جهان نامیده است. اما دوران افول آمریکا شروع شده و این کشور را در مسیر نوعی سقوط از قدرت برتر به قدرت میانی قرار داده است.
نگاهی به برخی از شاخصهای قدرت آمریکا بهخوبی مؤید این مسئله است:
1-آمارهای موجود نشاندهنده افول قدرت اقتصادی آمریکا است. در دهه اخیر، چین بهعنوان جدیترین رقیب آمریکا ظهور کرده است.
2- در حال حاضر آمریکا بدهکارترین کشور دنیاست. بدهی بیش از ۲۰ هزار میلیارد دلاری آمریکا از میزان تولید ناخالص داخلی آن نیز اندکی بیشتر است و امیدی برای کاهش آن وجود ندارد.
3-قطعاً یکی از ریشههای مشکلات اخیر آمریکا، خوی تجاوزگری این کشور است. آمریکا سالانه مبالغ هنگفتی را به بخش نظامی اختصاص میدهد تا بتواند به اهداف مداخلهجویانه خود در دیگر کشورهای جهان دست یابد.
4- ارتش آمریکا در حال از دست دادن تدریجی برتری خود در آموزش و تکنولوژی بر سایر کشورهاست. تجهیزات نیروی هوایی، بسیار قدیمی است. نیروی دریایی برای تامین مسئولیتهای خود در خارج از کشور، دست کم ۸۰کشتی جنگی کم دارد.
5-پایگاه نشریه «ایندیپندنت» اخیراً گزارش داد که خودکشی در آمریکا به بالاترین سطح طی ۵۰ سال اخیر رسیده و این امر امید به زندگی را در میان مردم این کشور کاهش داده است.
6-اندیشکده آمریکایی مرکز یو.اس.سی برای دیپلماسی عموم موسوم به سی.پی.دی، در گزارش ماه اکتبر ۲۰۱۸ درباره کشورهای برخودار از قدرتهای نرم، آمریکا را در مقام چهارم قرار داده است.
7-نوام چامسکی، اندیشمند آمریکایی: آمریکا امپراطور در حال سقوط است. آمریکا هم در داخل و هم در خارج در حال سقوط است.
جمعبندی:
آمریکا حدود سه دهه، نظم مورد نظر خود را بهعنوان نظم برتر در عرصه جهانی معرفی کرد. اما بهدلایل اقتصادی و شکستهای نظامی و سیاسی، این نظم در حال جابجایی با نظمی دیگر است.
در نظم جدید دیگر آمریکا قدرت تعیینکننده نخواهد بود و صرفاً کشوری در میان کشورهای قدرتمند خواهد بود و نخواهد توانست اهداف خود را بهصورت یکجانبه محقق کند. در ماجرای اوکراین این ضعف آمریکا بهخوبی نهادینه شد و این کشور با وجود تهدیدهای زیاد نتوانست مانع از شروع جنگ شود.
در نظم جدید در حال تولد نقش کشورهای منطقهای بهشدت افزایش خواهد یافت و کشورهایی مانند ایران، چین، روسیه و هند در ردیف کشورهای تأثیرگذار در مقیاس جهانی مطرح خواهند شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالهای گذشته همواره به این نکته تأکید داشتهاند که قدرت ایالاتمتحده در حال افول است و نباید به آن دل بست و اکنون با توجه به تبعات جنگ اوکراین مجدداً تأکید کردهاند این جنگ نیز نشان از کاهش قدرت آمریکا و افول آن دارد و میتواند بهعنوان پایانی برای نظم جاری بینالمللی قلمداد شود و ایران باید برای بازیگری در نظم جدید جهانی آماده شود.
ارسال نظرات