مروری بر نظر بزرگترین اقتصاددانان ایرانی معاصر
اقتصاد ایران از ابتدای انقلاب با تحریمهایی مواجه شد اما ایرانیان به تجربه در برجام دریافتهاند که هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از تسلیم شدن ایران در مقابل آمریکا و دادن امتیازات فراوان، باز هم تحریمها لغو شوند؛
پایگاه رهنما:
اقتصاد ایران از ابتدای انقلاب با تحریمهایی مواجه شد. این تحریمها از سال ۱۳۹۰ تشدید شدند و یک دهه است که ایران تحت تحریمهای ظالمانهی آمریکاست. آیا ایران تنها کشوری است که آمریکا آن را تحریم کرده است؟! خیر؛ این کشور سابقهی جنگ اقتصادی با چین، تحریم اقتصادی ترکیه و روسیه و ... را نیز دارد. هر کشوری که منافع آمریکا را تامین نکند، ممکن است با تحریم مواجه شود. آیا تحریمها به انرژی هستهای مربوطند؟! باز هم پاسخ، خیر است. منافع آمریکاییها در تحریم ایران معنا پیدا میکند و اگر انرژی هستهای نبود، این کشور بهانهی دیگری برای تشدید تحریمها جور میکرد. آیا میتوان به توافق هستهای دل بست؟! باز هم خیر! البته باید به دنبال کاهش تحریمها از طریق مذاکره بود، اما ایرانیان به تجربه (در برجام) دریافتهاند که هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از تسلیم شدن ایران در مقابل آمریکا و دادن امتیازات فراوان، باز هم تحریمها لغو شوند؛ بنابراین پاسخ دادن به این پرسش خیلی مهم است که «آیا میتوان در شرایط تحریمهای آمریکا نیز به رشد اقتصادی دست یافت؟!»
• توهم لغو دائم و کامل تحریمها
پیش از آنکه به این پرسش، پاسخ دهیم، خوب است نظر بزرگترین اقتصاددانان ایرانی معاصر را در مورد احتمال رفع کامل و دائم تحریمها از سوی آمریکا بشنویم. چندی پیش، هاشم پسران، میهمان برنامهی «به عبارت دیگر» بیبیسی فارسی بود. هاشم پسران، استادتمام بازنشسته اقتصاد دانشگاه کمبریج و صاحب کرسی عالی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است. وی در این مصاحبه گفت: «من مدتی در آمریکا زندگی کردهام. کنگره هیچ وقت نمیآید قراردادی که دولت آمریکا با ایران میبندد را تصویب بکند. سنا تصویب نمیکند؛ بنابراین اینکه ما فکر کنیم نظام ایران میتواند با دولت آمریکا یک روابط حسنه داشته باشد، به نظر من بعید است.»
همچنین دکتر هادی صالحی اصفهانی –استادتمام اقتصاد دانشگاه ایلینویز آمریکا- نیز پیشتر در گفت گو با ماهنامه تخصصی علوم انسانی اندیشهنامه، در همین خصوص گفته بود: «دولت اوباما برجام را به تصویب کنگره نرساند و با یک اقلیتی، جلوی اکثریت هیئت حاکمهی آمریکا را که مخالف برجام بودند، گرفت و در حقیقت خواست اکثریت کنگره را برای ادامهی تحریمها وتو کرد؛ بنابراین کافی بود که تعادل سیاسی در آمریکا یک تلنگر کوچک بخورد و ورق برگردد. اگر اوباما برای تایید برجام در کنگره حمایت ۶۰ درصدی داشت، میشد اینطور تحلیل کرد که کار جریان مخالف برجام در آمریکا مشکل است و برای رسیدن به هدفش باید برود نیروی زیادی جمع کند؛ پس میشد به برجام امیدوار بود. اما در شرایط حاکم بر سیاستگذاری در آمریکا، مخالفان برجام در آمریکا اصلاً نیازی ندارند که نیرو جمع کنند؛ آدم دارند. فقط اوباما به عنوان رئیسجمهور در مقابلشان ایستاده بود که او هم وقتی کنار رفت، قال قضیه کنده شد. آن ائتلافی که در آمریکا هست و میخواهد هر جوری که هست روی ایران تحریم بگذارد و برای ما مشکلاتی ایجاد کند، خیلی بیش از نصف سیاستمداران آمریکا را شامل میشود. چندان دموکرات و جمهوریخواه هم ندارد.»
• اهمیت اقتصاد مقاومتی
بر اساس همین پیشفرض و پیشبینی بود که رهبر معظم انقلاب از سال ۱۳۸۹، یعنی یک سال پیش از آغاز تشدید تحریمها اعلام کردند که ما به نوعی اقتصاد مقاومتی نیاز داریم؛ اقتصادی که در برابر تکانههای خارجی مقاوم باشد و آسیب نبیند. با این حال، تا تدوین کامل سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، سه سال طول کشید و در نهایت در ۲۹ بهمنماه سال ۱۳۹۲، این سیاستها از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شدند. به همین خاطر، هر ساله، ۲۹ م. بهمن، به عنوان روز اقتصاد مقاومتی نامگذاری شده است. ابلاغ این سیاستها با روی کار آمدن دولتی مصادف شد که عملاً نسبت به غرب بسیار خوش بین بود و این خوش بینی مفرط باعث میشد که تمام تخممرغهایش را در سبد توافق با آمریکا (که بعداً به برجام موسوم شد) بگذارد و هیچ برنامهی دومی (plan B) برای حالتی که تحریمها برداشته نشوند، نداشته باشد؛ بنابراین اتکای به خوشبینی زیاد و همچنین اعتقاد به این ایده که اصلاً بدون چراغ سبز آمریکا، نمیتوان به توسعه رسید و هیچ راهی برای تحقق «رشد اقتصادی در شرایط تحریم» وجود ندارد، باعث شد که وقتی ترامپ در سال ۱۳۹۷ از برجام خارج شد، اقتصاد بهشدت آسیب ببیند.
• ضرورت پلن «ب».
اما آیا واقعا امکان رشد اقتصادی در شرایط تحریمی وجود دارد و «با وجود نداشتن رابطهی خوب با آمریکا هم میشود اقتصاد ایران را مدیریت کرد؟» پروفسور هاشم پسران در مصاحبه با بیبیسی فارسی با تاکید در پاسخ به این پرسش میگوید: «صد در صد!» وی اینطور ادامه میدهد که: «ایران ۸۴ میلیون جمعیت دارد. چون جمعیت ایران در این سطح است و از لحاظ سوقالجیشی (هم موقعیت مناسبی دارد)، ما به خلیج فارس راه داریم. (و این مهم است، چون) ما ارتباط پیدا میکنیم با کشورهای شرق ایران؛ پاکستان، هندوستان، چین و ماوراء اون و همچنین کشورهایی که در خلیج فارس هستند. دلیلی ندارد که ایران روابط خودش را با کشورهای حاشیهی خلیج فارس و کشورهای دیگر دنیا حسنه نکند.»
همچنین دکتر جواد صالحی اصفهانی –دانشآموختهی اقتصاد دانشگاه هاروارد و استادتمام اقتصاد دانشگاه صنعتی ویرجینیا- نیز در یک سخنرانی با عنوان «اقتصاد ایران، زیر بار پاندمی و کووید» میگوید: ما باید تبدیل شویم به کشوری که بتوانیم با منطقه کنار بیاییم. برای اینکه به نظر من میاد این نظام اقتصادیای که آمریکا دارد تحمیل میکند که یا با من هستید یا نمیتوانید در اقتصاد بینالمللی باشید، نتیجهی منطقیاش این است که ما باید برویم در اقتصاد جغرافیایی منطقهی خودمان و خیلی با دقت عمل کنیم. [ببینیم]چطور میتوانیم با این محدودیت عمل کنیم. اینکه ما بگوییم نه، اول باید آن محدودیت را از بین ببریم، بعد دیگر همه چیز حل میشود، آن ممکن است اتفاق نیفتد. شاید ما نتوانیم آن محدودیت سیاسی را برداریم. شاید نتوانیم با آمریکا هیچ وقت کنار بیاییم؛ بنابراین لازم است که یک plan B. هم داشته باشیم.
• اقتصاد مقاومتی: پلن ب. اقتصاد مقاومتی، همان پلن ب. ماست؛ چندی پیش در برنامهی تلویزیونی زاویه (شبکهی ۴ سیما)، دکتر جواد صالحی اصفهانی بر ضرورت تلاش برای ایجاد رشد اقتصادی در بخشهای با اشتغال بالا تاکید کردند و گفتند میتوان در شرایط تحریم نیز رشد اقتصادی ۵ درصد ایجاد کرد و با چنین رشدی، بعد از ۲۰ سال قدرت خرید ایرانیان ۲ برابر میشود و این قابل قبول است. ایشان همچنین از سیاستهای اقتصاد مقاومتی به عنوان راهکار رشد اقتصادی در شرایط تحریم نام بردند. با تلاش دولت در این راستا، همچنین با همراهی مردم و البته با امید داشتن نسبت به آینده، میتوان بدون اتکا به خوش بینیهای غیر واقعی نسبت به دشمن، رشد اقتصادی داشت. راهکار نیز، اقتصاد مقاومتی است و اگر از همان سال ۱۳۹۲، این سیاستها به طور جدی دنبال میشد، حتماً مشکلاتی که در یک دههی اخیر با آنها مواجه بودیم، کمتر میشد.
ارسال نظرات