اگر می خواهیم از اوضاع جاری ترکیه و شرایطی که اردوغان در این کشور دارد ارزیابی درستی داشته باشیم، شایسته است ابتدا نیم نگاهی به نقطه اوج گیری اقتصاد این کشور در اوایل قرن بیست و یکم یعنی طی سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۵ میلادی که این کشور به لطف «پیشبرد برنامه های موفق گردشگری» و نیز «تبدیل شدن این کشور به قطب سریال سازی برای شبکه های تلویزیونی منطقه» ، داشته توجه کنیم.
ترکیه طی این سال ها رشد اقتصادی ۶ درصدی را تجربه کرد و داشت به الگویی موفق در توسعه اقتصادی حداقل برای منطقه تبدیل می شد و طلایی ترین دوران اقتصادی خود را آغاز کند. این کشور در این دوره، به مبداء صادرات برای بسیاری از کشورهای منطقه از روسیه گرفته تا عربستان و ایران تبدیل شده بود؛ از پوشاک تا مواد غذایی و حتی سرمایه گذاری بزرگ در سطح منطقه را نیز ترکیه انجام می داد.
سوالی که در اینجا بیشتر مورد توجه است، اینکه چه عواملی باعث شده است ، این روند متوقف شود و بعضا حتی عقب نشینی کند؟
در ارتباط با علل کُند شدن روند رشد اقتصادی ترکیه و حتی کاهش آن از ۶ درصد به ۵ درصد در سال ۲۰۲۰ و اکنون به کمتر از 4 درصد ، علل و عوامل مختلف و متنوعی را می توان فهرست کرد که از آن جمله عبارتند از؛
دولت ترکیه برای جلوگیری از روند نزولی پول کشورش، حتی برنامه فروش ملک و زمین به اتباع خارجی را در دستور کار قرار داد که با امتیازهای ویژه مانند اعطای تابعیت همراه بود؛ برنامه وسوسه انگیز برای بسیاری از شهروندان کشورهای همسایه ترکیه از جمله ایران که از آن استقبال قابل توجهی شد، اما بسیاری کارشناسان معتقدند چون رقم واقعی و نهایی این معاملات را دولت ترکیه اعلام نکرده است، نمی تواند چیزی باشد که حفره های اقتصادی این کشور را پر کند.
ورود ترکیه به بحران داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ میلادی ، در شرایطی رخ داد که سوریه یکی از مهمترین شرکای تجاری ترکیه محسوب می شد و بازار دمشق تقریبا زیر سلطه تجار ترکیه قرار داشت. روابط سیاسی هم در بالاترین سطح بود و سوری ها به طنز می گفتند اسد و اردوغان صبح در آنکارا صبحانه می خورند و شام در دمشق!
سیاست برونگرای اردوغان اما به سوریه ختم نشد و گستره وسیعی از منطقه از لیبی تا افغانستان و نیز شرق مدیترانه را در برگرفت. از ۲۰۱۸ هزینه های جنگ در لیبی هم برهزینه های سوریه اضافه شد، چرا که نقل و انتقال سربازان اجاره ای از سوریه به لیبی برای جنگ علیه خلیفه حفتر خرج داشت و البته این امر در سال ۲۰۲۰ و سال جاری در جنگ میان جمهوری آذربایجان با ارمنستان تکرار شد.
همچنین تنش های دیگر ژئوپلتیکی از جمله با یونان و فرانسه در آب های مدیترانه را هم باید به سبد هزینه های دولت ترکیه اضافه کرد، این درحالی است که این کشور تا ۲۰۱۹ از بزرگترین صادرکنندگان محصولات نساجی، خودرو (مونتاژ)، غله، صیفی جات و قطعات یدکی خودرو به کشورهای عضو اتحادیه اروپا بود که از محل آن دست کم ۷۰ تا ۸۰ میلیارد دلار باید درآمد کسب می کرد.
در کنار ورود و حضور ترکیه به معادلات منطقه، باید هزینه های این کشور در بازی قدرت ها را هم اضافه کرد؛ به طوری که گردش اردوغان به سمت روسیه، حال متحد سابق خود یعنی آمریکا و اکثر کشورهای اروپایی را خراب کرد. تهدید آمریکایی ها به خرید تسلیحات مدرن از روسیه مانند سامانه اس ۴۰۰ و جنگنده های سوخو از سوی دولت اردوغان، بدبینی ها را در غرب نسبت به اردوغان افزایش داد.
حالا ترکیه به منابع گاز در مدیترانه و خطوط لوله گازی دلخوش است که قرار است از روسیه تحویل بگیرد و به اروپا صادر کند و به قولی به “هاب انرژی” منطقه تبدیل شود؛ اما بخشی از این آرزوها فعلا روی کاغذ است.
بنابراین، مجموعه ای از این عوامل باعث شده تا اقتصاد ترکیه امروزه با سقوط ارزش لیر روزهای خوبی را سپری نکند که به نظر می رسد مهمترین عامل، گسترش زمین بازی در عرصه روابط بین الملل و بازی های بی محابا در منطقه و در روابط خارجی است؛ جایی که ترکیه می تواند از آن آسیب های جدی تری در آینده ببیند.
ارسال نظرات