15 آبان 1400 - 15:11

درس‌های اجتماعی یک حمله سایبری

مهمترین درس و پیام اجتماعی حمله سایبری اخیر، صداقت مسئولان در مواجهه با مردم و حضور مسئولانه در کنار مردم برای حل مسئله بود.
نویسنده :
حامد حسین عسکری
کد خبر : 10162

پایگاه رهنما:

ماجرای حمله سایبری اخیر به سامانه‌های هوشمند توزیع سوخت و از کار افتادن  پمپ بنزین‌‌ها، صرف نظر از اینکه با چه ساز و کار فنی صورت گرفته باشد و چه مراکزی در آمریکا و سرزمین‌های اشغالی در طراحی آن دست داشته‌اند و اینکه چه تدابیر فنی برای جلوگیری از تکرار آنها اتخاذ می‌شود، اما یک درس اجتماعی هم داشت؛ اینکه می‌توان در بحران‌ها و شرایط خاص، طوری عمل کرد که آرامش روانی جامعه به هم نریزد و کف جامعه، ملتهب و بحرانی نشود.

از لحظه اولیه محرز شدن حمله سایبری و از کار افتادن سامانه‌های هوشمند سوخت، تیم جدید مدیریتی وزارت نفت پای کار آمدند و به صورت شفاف اطلاع‌رسانی کردند. صدا و سیما هم برخلاف رویه‌های گذشته که از تحولات جا می‌ماند و بخش‌هایی از مردم را از پیگیری ماجرا از دریچه تلویزیون منصرف می‌کرد، تقریبا زودتر از همه رسانه‌ها پای کار آمد و گزارش مبسوط و زنده‌ای از ماجرا پخش کرد و بدون تعارف و پرده‌پوشی، مردم را در جریان قرار داد و دعوت به آرامش کرد. همزمان، وزیر نفت فورا نشست خبری گذاشت و ضمن عذرخواهی از مردم، اطمینان داد که مشکل به تدریج حل می‌شود و در نقطه اوج مدیریت بحران، رئیس جمهور به عنوان شخص اول اجرایی کشور شخصا به چند پمپ بنزین سر زد و با مردم صحبت کرد و سرزده به وزارت نفت رفت تا روند مدیریت بحران و حل آن را از نزدیک کنترل کند؛ برعکس رئیس دولت دوازدهم که در ماجرای فتنه بنزینی آبان 98، با خندیدن و گفتن این جمله  که «خودم هم صبح جمع از ماجرا با خبر شدم»، آستانه تحمل جامعه را در اوج بحران به بازی گرفت!

به این ترتیب و در ماجرای بنزینی 1400، با اطلاع‌رسانی دقیق و بدون پرده‌پوشی‌های غیرضروری و البته با مدیریت میدانی مسئولان اجرایی، از «یک کلاغ، چهل کلاغ شدن» مسئله و داغ شدن بازار شایعه و نگرانی درباره گرانی دوباره قیمت بنزین، جلوگیری شد؛ درست خلاف آن چیزی که دشمن دنبال می‌کرد و می‌خواست با بحران‌سازی دوباره، ضربه کاری به سرمایه اجتماعی نظام و آرامش روانی جامعه بزند.

مهمترین درس و پیام اجتماعی حمله سایبری اخیر، صداقت مسئولان در مواجهه با مردم و حضور مسئولانه در کنار مردم برای حل مسئله بود؛ نکته‌ای که رهبر معظم انقلاب بارها و بارها و با تعابیر مختلف آن را به مسئولان بخش‌های مختلف کشور گوشزد کرده‌اند و البته می‌توان آن را در همه بحران‌ها و مشکلات ریز و درشت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیز تجربه کرد و ثمره شیرین این مدل مدیریت بحران را هم چشید.

وقتی مردم در مواجهه با یک مسئله کلان و بحرانی - اعم از کرونا، حمله سایبری، حوادث تروریستی، آلودگی هوا، مشکل آب خوزستان و سیستان و ... – بینند که نه رسانه ملی دقیق و به موقع اطلاع‌رسانی می‌کند و نه مسئولان جدیتی برای حل مسئله به خرج می‌دهند و کار متفاوت و اثرگذاری می‌کنند، طبیعی است که نه می‌تون از آنها توقع اعتماد به مسئولان را داشت و نه می‌توان از میدان‌داری و جولان دادن رسانه‌های دشمن و بازی با آرامش جامعه جلوگیری کرد، چراکه خودبخود بخش‌هایی از جامعه به سمت رسانه‌های آن ور آبی هُل داده می‌شوند تا روایتی متفاوت از ماجرا بشنوند، اما وقتی مثل ماجرای اخیر، ورق برمی‌گردد و بدنه جامعه، «رسانه» و «مسئولان» را سریع در کنار خود می‌بینند، دیگر فرصتی برای شعله‌ور شدن آتش التهابات اجتماعی و بازی با روح و روان جامعه باقی نمی‌ماند و امید مردم به حل عاقلانه و بدون هزینه بحران هم بیشتر می‌شود.

در این میان، تجربه عملیات رسانه‌ای اخیر صدا و سیما در ماجرای بنزین، می‌تواند به عنوان یک الگوی مدیریت فرهنگی و رسانه به تمام تولیدات رسانه ملی  - از قبیل مستند، فیلم، سریال و ... – تسری یابد. به تعبیر دقیق‌تر، همه تولیدات صدا  و سیما می‌تواند متناسب با نیازهای مردم و آنچه دغدغه دین و دنیای آنهاست، جهت‌گیری شود و از تولیداتی که نسبتی با واقعیت‌های زندگی مردم یا سبک زندگی ایرانی اسلامی ندارد، جلوگیری شود. در این نگاه، حتی پیام‌های بازرگانی و میان‌برنامه‌ها هم با نگاه افزایش سرمایه اجتماعی و امیدآفرینی و نشاط – در عین پرداختن صریح به مشکلات مردم – تولید و پخش می‌شود.

در دنیایی که «رسانه» و «مدیریت اجرایی»، دو بازوی پیشرفت و امید در جوامع بشری هستند، بهره‌گیری از تجربیات شیرینی مثل ماجرای اخیر، می‌تواند هوای تازه‌ای در ریه‌های جامعه جاری کرده و روحشان را تازه کند.

ارسال نظرات