اخیراً محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه سابق ایران در اتاق گفتگویی در کلاب هاوس گفته است من در مجلس گفتم در برجام کلمه (تعلیق) وجود ندارد؛ اشتباه از من بود، چهار بار کلمه تعلیق در برجام وجود دارد ولی مذاکره کننده ما که متن را تنظیم می کرد (در دور آخر عدد گفتگو با اروپاییها چهار بار کلمه تعلیق را در متن پذیرفت) به من اطلاع نداده بود.
محمدجواد ظریف مانند همیشه یک چهره مناقشهبرانگیز است. چه زمانی که فرمانده مذاکرات هستهای ایران شد، چه آن زمان که با جان کری قدم زد و چه پس از امضای برجام. او در هشتسال گذشته شاید از مهمترین چهرههای سیاسی و رسانهای کشور بوده است. داستان سیاسی ظریف اگر نقطه آغازی در ژنو و پس از توافق اولیه با ایالاتمتحده داشت اما پس از افشای مصاحبه او با سعید لیلاز به طرز شگفتآوری به بخشهای آخر خود نزدیک شد.
محمدجواد ظریف پس از مصاحبه با لیلاز، نه دیگر وارد کارزار انتخابات ریاستجمهوری شد و نهچندان سخن سیاسی گفت؛ به دانشگاه بازگشت و فیلم اتاق کوچک خود را بهطعنه منتشر کرد. بااینحال اما طرفداران برجام در سطح سیاسی و رسانهای همچنان ظریف را سرمایهای جدی در دوران افول حسن روحانی میدانند؛ حالآنکه در فقرههایی مانند اذعان او به یک اشتباه در بهکارنبردن واژه «لغو» میزان مخالفتها با او را بهوضوح روشن میکند. آنطور که به نظر میرسد فعلا عصر ظریف به پایان رسیده اما آثار عملکرد و میراث او همچنان مناقشهبرانگیز و جنجالی است.
اظهارات ظریف مبنی بر استفاده از واژه تعلیق[تحریمها] در متن توافق برجام در حالی است که او پیش تر و پس از توافق برجام میان ایران و گروه 1+5 تصریح کرده بود که در هیچ جای برجام، کلمه «تعلیق» نیامده است. ظریف تیرماه 1394 در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوال یکی از نمایندگان مجلس درباره استفاده از واژه «تعلیق تحریمها» در متن برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) گفته بود: «اصلا تعلیق در هیچ جایی نیامده، در هیچ جای برجام تعلیق نیامده است و هرکسی تعلیق ترجمه کرده است اشتباه ترجمه کرده است؛ تعلیقی در قطعنامه و برجام وجود ندارد». حسین جابریانصاری، سخنگوی وقت وزارت امورخارجه، دفاعی عجیب از اظهارات ظریف به عمل آورد و گفتههای وزیر وقت امورخارجه درباره نبود واژه تعلیق [در متن توافق برجام] را صرفا به تحریمهای سازمان ملل مربوط دانست. جابریانصاری دراینباره گفته بود: «توضیح دکتر ظریف درمورد تحریمهای شورای امنیت بوده و در برجام درمورد تحریمهای شورای امنیت، عبارت تعلیق ذکر نشده است». این اظهارات نشان میداد که در مورد سایر تحریمهای احتمالی پولی، بانکی، بیمهای و... آمریکا و اروپا هیچگونه تضمین دائمی به ایران برای عدم بازگشت یا «لغو» نداده بودند.
ناگفته نماند که اظهارات ظریف و پس از آن جابریانصاری مبنی بر بهکارنرفتن واژه تعلیق برای تحریمهای سازمان ملل، در حالی بود که آمریکاییها [با همراهی اروپا] در سالهای پس از توافق برجام بهویژه در دوران ترامپ، بهکرات ایران را نسبتبه عدم تمدید «تعلیق» تحریمهای سازمان ملل و بازگشت این تحریمها از طریق مکانیسم ماشه(اسنپ بک) تهدید کردند؛ درواقع مکانیسم ماشه بهسان «شمشیر داموکلس» آمریکا و اروپا بر سر ایران برای گرفتن امتیازات بیشتر از کشورمان بود.
آنچه آقای ظریف وزیر امور خارجه سابق و رئیس تیم مذاکره کننده هستهای با ۱+۵ میگوید، یک اعتراف دیرهنگام نسبت به فاجعه بزرگی است که بارها و بارها منتقدان برجام از سر دلسوزی نسبت به آن تذکرات لازم را داده و نقدهای فنی و حقوقی بر آن متن وارد کرده بودند. آنچه امروز ظریف بر آن معترف میشود و از یک بیتوجهی بزرگ می گوید که از قضا آمریکاییها از محل آن با خدعه در جای جای برجام برای مهار ایران در آینده تله گذاری کرده بودند.
واژه لغو تحریمها دقیقاً همان واژه حقوقی است که آمریکاییها به واسطه آن معماری و شالوده تحریمها را همچنان حفظ کردند؛ چراکه لغو تحریم ها در ادبیات حقوقی، همواره با برچیده شدن ساختار تحریم ها تعریف میشود و آمریکایی ها در طول مذاکرات منتهی به توافق برجام تلاش خود را به کار گرفتند تا اجازه ندهند تحریمها آنگونه که باید و قرار بوده، لغو شود؛ در این خصوص تیم مذاکره کننده هستهای سابق بدون توجه به این مسئله مهم و اساسی چانه زنی و پافشاری لازم را انجام نداده است.
بی شک نتیجه وضع موجود و خسارات به وجود آمده، دقیقاً در همین واژه نهفته است، تعلیق تحریم ها به جای لغو تحریمها. به عبارتی گنجاندن واژه تعلیق (suspension) ساسپنشن در برجام در مواجهه با تحریمها دقیقاً توجیه کننده وضع کنونی است.
به عبارتی این واژه تعلیق دست آمریکاییها را باز میگذاشت تا در هر زمان ممکن تحریمهای تعلیق شده در برجام را مجدداً عملیاتی و اجرایی کنند و این در حالی است که اگر لغو تحریمها در متن برجام گنجانده شده بود، البته به شکلی که ساختار تحریم ها از بین می رفت، آمریکاییها دیگر قادر به بازگرداندن تحریم ها و فشار بر ایران به این سادگی و به شکل کنونی نبودند.
این اعتراف دیرهنگام آقای ظریف، راز تحریمهای کنونی بوده و نشان میدهد که دلواپسان در آن مقطع زمانی اشتباه نمیکردند.
مسئولیت تک تک کلماتی که در برجام آمده با رئیس تیم مذاکره کننده است و متاسفانه پس از انعقاد معاهده هسته ای، رئیس جمهور وقت و وزیر امور خارجه اش به صراحت از لغو و نه حتی تعلیق تحریم ها سخن گفتند.
حال چه کسی پاسخگوی این خسارت بزرگ به ملت ایران است ؟ ایران تعهدات هسته ای خودمان را بلافاصله انجام داد اما صرفا در برابر تعلیق تحریم هایی که آنهم با یک امضای ترامپ از بین رفت.
در بهترین حالت آقای ظریف که در خط اول جبهه دیپلماسی قرار داشته قصور بسیار بزرگی را مرتکب شده که عواقب آن بر ۸۵ میلیون نفر تاثیر مستقیم گذاشته است.
مهم تر از ضعف در نگارش برجام و عدم مدیریت ظریف برای نظارت دقیق بر آن ، دروغ هایی بود که بعد از برجام در خصوص لغو تحریم ها گفته شد و با وجودی که مبرهن بود حصر اقتصادی کاملا برداشته نشده، بازهم بر فتح الفتوح برجام تاکید می گردید و انتظارات ملت را از توافق کذایی بالا می رفت و اقتصاد کشور بیشتر شرطی می گشت.
همانگونه که در دنیا نظامیان پس از شکست در جبهات جنگ (ولو سهوی) مورد تنبیه قرار می گیرند، در کشور ما نیز باید با این سهل انگاری و ضعف مدیریتی برخورد شدید شود و محاکمه مقصران احتمالی پس از بررسی های دقیق باید در دستور کار قرار گیرد .
حال که مذاکرات احیای برجامی (که خود آقای ظریف می گوید تحریم ها در آن صرفا تعلیق می شود ) قرار است انجام گیرد، اشتباه راهبردی آن است که گمان رود در بستر برجام تحریم ها را می توان لغو کرد، در صورتی که به صراحت باید گفت این ریل گذاری از ابتدا غلط بوده و تیم مذاکره کننده جدید اگر در خصوص برجام قصد مذاکره دارند باید به این نکته واقف شوند.
ارسال نظرات