جمعه ؛ 30 شهريور 1403
11 مهر 1400 - 15:54

آنچه از کرونا و آموزش مجازی فهمیدیم

سال تحصیلی جدید مدارس و دانشگاه‌ها در حالی آغاز شده که یک سال و نیم از شیوع بیماری مزاحم و خطرناک «کرونا» در کشورمان – همزمان با کشورهای دیگر دنیا – می‌گذرد، اما سرعت گرفتن واکسیناسیون سراسری علیه این بیماری در یک ماه و نیم اخیر، این امیدواری را هم ایجاد کرده است که هم آمار ابتلا و مرگ ناشی از بیماری، به شدت کاهش یابد و هم فعالیت مدارس و دانشگاه‌ها به حالت عادی برگردد.
نویسنده :
حامد حسین عسکری
کد خبر : 9916

پایگاه رهنما:

این خبر را بطور خاص، مسئولان وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده و گفته‌اند که احتمالا از ماه‌های آبان یا آذر و با واکسینه شدن بیش از 70 درصد جمعیت کشور، شرایط حضور دانش‌آموزان در کلاس‌های درس و از سر گرفته شدن آموزش حضوری فراهم می‌شود.

هرچند در دنیای امروز، فرایند آموزش و تربیت محدود به چهاردیواری کلاس درس و مدرسه نیست و آموزش حضوری و مجازی هم مکمل و تقویت‌کننده همدیگر هستند، اما واقعیت این است که حضور فیزیکی در محیط کلاس و مدرسه و آموزش چهره به چهره و نیز تعامل با هم‌سالان، تاثیر مثبت و بالایی در اثربخشی بهتر و بیشتر تعلیم و تربیت و تکامل شخصیتی دانش‌آموزان دارد؛ مسئله‌ای که خلأ جدی آن را در یک سال و نیم اخیر و از زمان تعطیل شدن ناخواسته آموزش‌های حضوری، همه بطور جدی لمس کرده‌ایم و کارشناسان تعلیم و تربیت هم نسبت به اثرات آن هشدار داده‌اند.

حالا و با شروع آموزش‌های حضوری و بازگشت تدریجی فرزندان ما به پشت میز و نیمکت‌های مدرسه، این نکته جای تأمل دارد که خانواده‌ها در دوران شیوع کرونا و تعطیلی مدرسه، چه درسی از موضوع «تعلیم و تربیت» گرفته‌اند و حالا که مدارس، افتان و خیزان به سمت آموزش‌های حضوری و ارتباط مستقیم‌تر دانش‌آموزان با معلمان و مربیان می‌روند، چه نکاتی باید پیش چشم والدین باشد؟

کرونا و آموزش مجازی، هر نوع سختی و آفتی که داشته، حداقل این خوبی را هم داشته است که یکبار برای همیشه، این نکته را به خانواده‌‌ها تذکر داد که تعلیم و تربیت آنقدرها هم که فکرش را می‌کردند، کار ساده و آسانی نیست! تا پیش از روزگار کرونا و آموزش‌های مجازی، تصور عموم خانواده‌ها – البته با کمال تأسف – درباره معلمی و تعلیم و تربیت این بود که معلمان کار سختی نمی‌کنند! چند ساعت در روز مطالبی را به بچه‌ها آموزش می‌دهند و با یکسری مشق شب راهی خانه‌هایشان می‌کنند، سه ماه تابستان تعطیل هستند و هر زمانی و به هر دلیلی که مدرسه تعطیل شود، آنها هم تعطیل می‌شوند و استراحت می‌کنند!

اما وقتی کرونا دامن‌گیر «آموزش» و «پرورش» بچه‌ها شد و پدران و مادران مجبور شدند پا به پای فرزندانشان پای شبکه «شاد» و واتساپ و ... بنشینند و برای آموزش کمکشان کنند و به قول معروف با بچه‌ها سر و کله بزنند، تازه فهمیدند که معلمی و فرایند تعلیم و تربیت چقدر سخت، حساس و ظریف است؛ البته خدا کند که همه متوجه این حقیقت شده باشند!

حالا و در شرایطی که احتمال می‌رود مدرسه‌ها دوباره با حضور فیزیکی دانش‌آموزان رونق بگیرند، جا دارد همه ما یک بار دیگر همه سختی‌ها و مشقات آموزش به بچه‌هایمان را که در این یک سال و اندی تجربه کردیم، با خودمان مرور کنیم و حواسمان باشد که قرار نیست معلم حداکثر 6 ساعت از 24 ساعت شبانه‌روز با فرزندانمان سر و کار داشته باشد و در این 6 ساعت، جور 18 ساعت دیگر را که بچه‌ها با خانواده، دوستان، فامیل و فضای مجازی و ... سرگرم‌ هستند، بکشد. به بیان ساده‌تر، باید باور کنیم و بفهمیم که تعلیم و تربیت، جز با همراهی، همدلی و همکاری خانواده و مدرسه و احساس مسئولیت یکایک اعضای خانواده امکان‌پذیر نیست و نه تنها نباید با حرف‌ها و قضاوت‌های سطحی، ارزش و حساسیت کار معلم را کاهش دهیم، بلکه نباید او را در میدان تعلیم و تربیت تنها بگذاریم، وگرنه دود این بی‌مسئولیتی به چشم خودمان و فرزندانمان و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، خواهد رفت.

مخصوصا در دنیای امروز که با گسترش بازی‌های رایانه‌ای و سرگرمی‌های مجازی و غیرمجازی، فرصت‌ها و تهدیدهای متنوع‌تری پیش روی فرزندان‌مان قرار گرفته، این احساس مسئولیت والدین و همراهی و هماهنگی خانه و مدرسه، بیشتر از هر زمان دیگری حیاتی است و اندک غفلت و بی‌خیالی، آثار جبران‌ناپذیری برای آینده کودکان و نوجوانان ما به همراه خواهد داشت.

ارسال نظرات