پایگاه رهنما:
رهبر معظم انقلاب در اولین دیدار با هیئت دولت از یک سو با مهم خواندن تجارت خارجی، بر ارتباط با پانزده کشور همسایه و حتی سایر کشورها –جز یکی دو کشور- تاکید کردند و از سوی دیگر فرمودند: «حل مشکلات اقتصادی را موکول به رفع تحریمها نکنید؛ رفع تحریمها در اختیار ما و شما نیست، در اختیار دیگران است. برنامهریزی برای رفع مشکلات را با فرض وجود تحریم انجام بدهید و برنامهریزی کنید که انشاءالله بتوان این کار را پیش برد». برخی معتقدند این دو حرف، با هم در تناقض هستند و بدون تلاش برای رفع تحریمها، عملاً نمیتوان با سایر کشورها نیز «تجارت خارجی» چشمگیری داشت؛ بنابراین اتفاقاً اولویت را مذاکره برای رفع تحریمها میدانند. آیا واقعاً ما با یک تناقض در بیانات رهبر معظم انقلاب مواجه هستیم یا ایشان به واقعیتی اشاره میکنند که اگر به آن توجه نکنیم، باید ۸ سال دیگر نیز مانند ۸ سال گذشته، وقتمان را تلف کنیم و به امید سراب رفع تحریم، از تلاش برای بهبود اوضاع اقتصادی دست برداریم؟!
• اثر محدودیتها
آمارهای درآمد سرانه بر اساس برابری قدرت خرید، دقیقاً نشان میدهند که از ابتدای دههی ۱۳۹۰ که آمریکاییها تحریمهای ثانویه علیه ما وضع کردند، تجارت خارجی کشورمان بسیار محدود شده است. کشورهای دیگر دنیا، میترسند با ایران معامله کنند و آمریکا آنها را نیز تنبیه و تحریم کند؛ بنابراین اولاً در معامله با بسیاری از کشورها با مشکل مواجهیم و در ثانی هزینههای دور زدن تحریمها یا تجارت خارجی با برخی کشورهای دیگر نیز بالا رفته است. بدیهی است که جهان بدون استکبار، جهان بهتر و زیباتری خواهد بود. اما سوال اینجاست که آیا اکنون میتوان از طریق مذاکرهی سیاسی یا دادن امتیازات هستهای و منطقهای و موشکی و امثال اینها، تحریمها را برداشت؟! پاسخ خیر است. شاید در کوتاهمدت برای فریب، اندکی تحریمها سبک شوند (مانند آنچه در سال ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ شاهد بودیم)، اما اینکه گمان کنیم میتوان با مذاکرات سیاسی و دادن امتیازاتی در سیاست خارجی، هستهای یا امنیتی تحریمها را برداشت، با خطا در فهم واقعیتهای اقتصادی روی زمین مواجهیم!
• ریشهی اصلی تحریم
ریشهی اصلی تحریمها را باید در بینیازی آمریکا به نفت کشورهای غرب آسیا به دلیل دستیابی به تکنولوژیهایی برای بهصرفهکردن استخراج نفت شیل دید. آمریکاییها پس از انقلاب نفت شیل، نه تنها به نفت عربستان و کشورهای منطقه نیازمند نیستند بلکه خود در بازار جهانی نفت، رقیب کشورهای عضو اوپک و اوپک پلاس شدهاند. به همین خاطر، عملاً از سال ۲۰۱۵ به اینسو، واردات نفت آمریکا از عربستان کاهش چشمگیر داشته و اخیراً نیز به صفر نزدیک شده است. همین مساله باعث شده دیگر آمریکا نیازی به تامین امنیت واردات نفت خود از غرب آسیا نیز نداشته باشد. پیش از سال ۱۳۹۰، آمریکاییها میدانستند که تحریم جدی ایران ممکن است به قیمت بر هم خوردن امنیت نفت و انرژی کشورشان تمام شود، ولی پس از آن، چون نیازشان به نفت غرب آسیا از میان رفت، عملاً هزینهی تحریم کردن ایران نیز برایشان بسیار پایین آمد و به همین دلیل بود که ما را تحریم کردند. با این توضیح، روشن است که نمیتوان به مذاکره هستهای و منطقهای و ... برای رفع تحریم دل بست.
• راه تجارت خارجی
بنابراین فرض رهبر معظم انقلاب مبنی بر «برنامهریزی برای پیشبرد اقتصاد به فرض وجود تحریم»، فارغ از آنکه تجارت خارجی در شرایط تحریم دشوار خواهد بود، یک فرض واقعی است. پس اکنون این سوال مطرح است که برای تجارت خارجی، چه باید کرد؟! برخی اقتصاددانها، راههایی را جلوی پای اقتصاد ایران قرار میدهند. مثلاً صادرات بنزین عملاً قابل ردیابی نیست و صادرات آن در شرایط تحریم، بسیار آسانتر از نفت است. همچنین صادرات غیرنفتی به کشورهایی که مرزهای زمینی گسترده با ما دارند، راه خوبی برای دور زدن تحریمهاست. در عین حال، تهاتر و پیمانهای پولی دوجانبه نیز از راههایی هستند که در همین شرایط تحریمی نیز میتوان از آنها استفاده کرد. از دیگر راهها آن است که کشوری مانند چین، ببیند که ایران از او به عنوان زاپاس غرب و آمریکا در تجارت خارجی استفاده نمیکند و آماده است که با یک برنامهی راهبردی و بلندمدت در پروژههای مشترک –مانند پروژهی راه ابریشم- مشارکت کند. همین موضعگیری هوشمندانهی ایران باعث میشود که چینیها برای بیاثر کردن تحریمهای آمریکا انگیزه پیدا کنند. خوب است بدانیم که اگر چینیها بخواهند با چهار ابربانک خود، با ایران مبادله داشته باشند، چون این ابربانکها عملاً قابل تحریم نیستند، کار برای ایران بسیار آسان خواهد شد.
• تنها راهی که داریم
اگر ایران در کنار بازی سیاسی هوشمندانه با برجام، در دام آمریکاییها اسیر نشود و موضع خردمندانه در تجارت بینالملل و البته در سیاستگذاری اقتصادی در داخل کشور اتخاذ کند، بعید نیست که آمریکاییها سیاست تحریمهای خود را کاملاً شکستخورده ببینند و این اهرم را کنار بگذارند. در غیر این صورت، اگر ایران بخواهد منفعلانه چشم به رفع تحریمها بدوزد، راه به جایی نخواهد برد؛ بنابراین اساساً پرداختن به این پرسش که «آیا میتوان با فرض تحریم، به تجارت خارجی فکر کرد؟!» یک پرسش انحرافی است. تحریمها با مذاکرهی منفعلانه، بدون برنامهریزی برای «تقویت تجارت خارجی در شرایط تحریم» و همچنین بدون برنامهریزی برای «تقویت اقتصاد داخلی از طریق اصلاح سیاستگذاری در شرایط تحریم»، از بین نمیروند. چون تحریم کردن برای آمریکاییها هزینهی زیادی ندارد. تنها راه حذف تحریمها، تلاش برای بیاثر کردن فعالانه آنهاست. همچنین دانش اقتصاد و واقعیتهای موجود به ما میگویند که تجارت بینالملل و ایجاد تحرک در تولید و رشد اقتصادی در شرایط تحریم، سخت است، اما نه تنها غیر ممکن نیست، بلکه تنها راه ما برای مقابله با تحریمها و تلاش برای حذف آنهاست.
ارسال نظرات