انقلاب اسلامی به عنوان بزرگترین رویداد سیاسی فرهنگی قرن اخیر، نهادهای بسیاری برای اداره امور کشور ایجاد کرد که برخی از آنها به طور خاص «مولود انقلاب» توصیف شدهاند؛ از جهاد سازندگی که تلاش میکرد تا گرد محرومیت را از گوشه و کنار کشور پاک کند، گرفته تا سپاه که منادی امنیت برای مردم بوده و نهضت سوادآموزی که برای ریشهکنی بلای بیسوادی شکل گرفت و بالاخره «بسیج» که شاید بتوان آن را «نور چشم انقلاب» و «امید مردم» توصیف کرد. نهاد انقلابی بسیج که مانند نهادهای ذکر شده، با فرمان و تدبیر امام امت (ره) ایجاد شد، راه و رسم جدیدی را در میان مردم ایران ترویج کرد که شاید در ظاهر، چندان با استانداردهای رایج دنیا و اصول متعارف کشورداری تناسب نداشته است، اما در عمل، بسیاری از کلیشههای رایج و معادلات نابرابر را در میدان دفاع مقابل دشمن متجاوز و نیز در میدانهای داخلی شکست و روحیه جدیدی را در مردم و به ویژه جوانان برای رسیدن به قلههای پیشرفت ایجاد کرد. بسیج، به دلیل ذات و تفکر موجود در آن محدود به عرصه نبرد نشد و برای دیگر عرصهها نیز احساس مسئولیت کرد و همین نکته باعث ایجاد «بسیج اقشار» شد. در این میان، «بسیج اساتید» از سال 1377 شکل گرفت و به عنوان یکی از میوههای درخت تناور بسیج مستضعفین، فرصت جدیدی را برای جامعه علمی و دانشگاهی کشور ایجاد کرد تا خارج از چارچوبهای وارداتی حاکم شده بر محیطهای دانشگاهی، به پیگیری اهداف علمی انقلاب اسلامی و رفع نیازهای کشور بپردازد و از آن مهمتر، بدنه جامعه دانشگاهی را در خدمت آرمانهایی قرار دهد که برای تحقق آنها بیش از 250 هزار شهید از اقشار و سنین مختلف تقدیم اسلام شده است. مناسبت 31 خردادماه و سالگرد شهادت سردار عارف و دانشمند، شهید دکتر مصطفی چمران نیز به عنوان «روز بسیج اساتید» نامگذاری شده است تا تداعیکننده همه آن ویژگیهایی باشد که یک «استاد طراز انقلاب اسلامی» باید از آن برخوردار باشد. همه آنهایی که کم یا زیاد در محیطهای دانشگاهی زندگی و رشد کردهاند، این واقعیت هشداردهنده را خوب درک کردهاند که با وجود دلسوزی بخش عمده اساتید و اعضای هیات علمی دانشگاهها و دلبستگی آنها به کشور و مردمشان، به دلیل رواج تدریجی روحیه «ما نمیتوانیم» که ثمره نامبارک رژیم ستمشاهی بوده است، نوعی وادادگی و احساس خودکمبینی در مقابل اصول و چارچوبهای وارداتی غربی – چه در علوم انسانی و چه در بقیه علوم – در دانشگاهها دیده میشود و همین روحیه و تفکر، به مانعی بزرگ برای رفع ریشهای و اصلی مشکلات کشور و مردم تبدیل میشود. در چنین فضای ناامید کنندهای، نهادی مانند «بسیج اساتید» با برخورداری از بدنهای علمی و متخصص، دلسوز و متعهد تلاش میکند تا روحیه خودباختگی را به خودباوری و حصارشکنی و در نتیجه، امیدآفرینی تبدیل کند. در چنین مرام و تفکری، «ما میتوانیم» نه تنها به یک اصل اعتقادی و محکم تبدیل میشود، بلکه پیگیری آن و رفع نیازهای مردم هم به یک واجب شرعی بدل میشود که کوتاهی در برابر آن، باعث مسئولیت در پیشگاه خداوند و مردم خواهد بود. همین تفکر باعث شده است تا رهبر معظم انقلاب وجود بسیج اساتید را «یک نعمت برای نظام اسلامی» توصیف و البته تاکید کنند که «این بمعنای آن نیست که اساتید مومن و انقلابی منحصر به این مجموعه هستند، بلکه اکنون جمع گستردهای از اساتید بسیجی در دانشگاههای کشور حضور دارند که نقش آنها بسیار برجسته و تأثیرگذار است». به اعتقاد رهبر معظم انقلاب «وظیفه استاد بسیجی حضور به موقع، مخلصانه، مجاهدانه و تأثیرگذار در دانشگاه و پرورش انسانهای دانشمند و با ایمانی در طراز شهید چمران است».
تجربه شکلگیری و فعالیت بسیج اساتید در جامعه علمی و دانشگاهی کشور، چیزی نیست که در ادعا خلاصه شود؛ امثال زندهیاد دکتر سعید کاظمی آشتیانی به عنوان موسس پژوهشگاه رویان و مجموعه محقق در سلولهای بنیادی، استادان شهید صنعت هستهای دکتر مسعود علیمحمدی و دکتر مجید شهریاری به عنوان قهرمانان ماندگار بومیسازی دانش هستهای و تولید سوخت 20 درصد برای درمان بیماران و دهها و صدها دانشمند محققی که در سالهای گذشته پرچم علوم هوافضا و ماهواره و نیز نانوفناوری را بلند کردهاند، تنها نمونههایی از رویشهای انقلاب اسلامی در مجموعهای مانند «بسیج اساتید» هستند که نام نیک خود را برای همیشه در تاریخ این کشور ثبت کردهاند. در شرایطی که هنوز برخیها «وابستگی» را تئوریزه میکنند و چه تحریم باشیم و چه نباشیم، خود را محتاج غرب میدانند، «بسیج اساتید» مولود مبارکی برای مردم است که از شاگردی کردن در مقابل دانش غربیها ابایی ندارد، اما وابستگی و خود کم بینی را خط قرمز می داند.
ارسال نظرات