کیهان /
حسن رشوند
رهبر حکیم انقلاب در آستانه هفته دولت و یکسالگی عمر دولت چهاردهم در بخشی از بیانات خود در مراسم عزاداری امام هشتم علیهالسلام، صیانت از اتحاد ملی را وظیفهای همگانی دانستند و فرمودند: «اتحاد مقدس، اجتماع عظیم و سپر پولادینِ دلها و ارادههای مردم نباید مخدوش شود و حفظ آن وظیفه اهل بیان و قلم و تحقیق، کسانی که توئیت میزنند و همه مردم و مسئولان کشور بخصوص مسئولان قوای سهگانه است که بحمدا... آنها نیز امروز در کمال اتحاد و همدلی با یکدیگر کار میکنند.»
ایشان همچنین حمایت از خدمتگزاران کشور را ضروری خواندند و افزودند: «مردم از خدمتگزاران از جمله رئیسجمهور که پرکار، پرتلاش و پیگیر است حمایت کنند؛ چرا که از چنین عناصری باید قدرشناسی کرد.»
آنچه در تاکید مهم رهبر فرزانه انقلاب از اهمیت زیادی برخوردار است اینکه در شرایطی که دولت بار اصلی اجرائی کشور را بر دوش دارد، بر همه فرض است به دولت کمک کنند تا بتواند وظیفه اداره کشور را به درستی انجام دهد. به روایت دیگر، به گونهای باید رفتار کرد که جامعه بتواند در فضای «حمایت واقعبینانه و انتقاد منصفانه و مؤمنانه» نفس بکشد و کشور با کمترین چالشها مواجه باشد. سؤال این است؛ آیا سخن رهبر انقلاب به مفهوم آن است که دفاع و حمایت از دولت باید به دور از هرگونه نقد و انتقاد باشد یا هر کدام از این دو واژه «حمایت و نقد» ضوابط و شرایطی دارد که رعایت آن ضوابط و شرایط است که موجب شکوفایی و پیشبرد امور میشود و دولت را در رسیدن به اهداف و برنامههای نظام موفق میدارد.
اصل داشتن تعامل بین ارکان حکومت از منظر حاکمیت و منافع ملی، آنقدر لازم و بدیهی است که نیازی به اثبات ندارد. تعامل ارکان حاکمیت و در راس آنها حمایت از دولت که بار اجرائی کشور بر دوش او است، زمینه همکاری، همافزایی و پیشبرد اهداف اصولی نظام و تقویت همه مجموعههای درونی نظام و تزریق آرامش و امنیت روانی در جامعه را فراهم میکند. ذکر این نکته ضروری و مهم به نظر میرسد که پیریزی سازوکارهای تعاملگرایانه بهویژه حمایت از دولت به معنای عدول از مبانی و دستاوردهای انقلاب و بیان دردها و آلام مردم نیست. بلکه برعکس، در بستر برخاسته از تعامل، گفتوگو و روحیه دلسوزانه و حمایتهای هوشمندانه است که میتوان مطالبات و انتظارات را با قاطعیت، مطرح و پیگیری کرد.
کوشش برای تحقق موضوع تعامل همافزا و انسجام ملی حتی اگر شرایط کشور کاملا عادی باشد و دشمنیهای دشمنان نیز مطرح نباشد، باز از اهمیت بنیادین برخوردار است؛ حال آنکه اینک در دوران فشار حداکثری دشمنان و توطئههای نظام سلطه به سر میبریم؛ تا جایی که یک جنگ 12 روزه بر ملت ایران تحمیل شد و این ایستادگی دولت، ملت و همراهی جریانات سیاسی بود که دشمن خبیث صهیونیستی و آمریکا را در مقابل این اراده پولادین وادار به عقبنشینی کرد. از این حیث، لزوم رفتن به سمت ساز و کارهای تعاملگرایانه بین ارکان مختلف نظام و حمایت از خدمتگزاران خود که رهبری معظم انقلاب مکرر بر آن تاکید دارند، امری ضروری و بلکه حیاتی است. درباره اهمیت موضوع «اتحاد مقدس» و «ضرورت حمایت از دولت» در شرایط کنونی چند نکته مهم وجود دارد:
1-یقینا بدون انسجام درونی و حمایت از کارگزاران حکومت امکان ایستادگی در مقابل هجمههای بیرونی وجود نخواهد داشت.آن هم در شرایطی که همه دشمنان انقلاب اسلامی در تخاصمی شبیه به جنگ احزاب و در یک جبهه، همه امکانات مادی و روانی خود را برای فشار به نظام اسلامی به کار گرفتهاند.
2- همواره تلاش دشمن بر این بوده که در درون حاکمیت یک دوقطبی کاذب ایجاد کند تا در بستر آن بتواند شکاف بین مردم و حاکمیت را ایجاد کند. رهبر معظم انقلاب در 19 بهمن 94، دوقطبی شدن را از طرحهای دشمن برای ایجاد دوگانه «مردم- نظام» معرفی کردند و ضمن «خطرناک» نامیدن آن فرمودند: «یکی از هدفهای دائمی جبهه دشمن -که در رأسش هم آمریکاست- از اول انقلاب تا امروز این بوده که یک دوقطبیِ خطرناک بین مردم و نظام به وجود بیاورد.»
3- اعتماد ملت بزرگترین سرمایه یک نظام است که میتواند در گذر از بحرانهای داخلی و خارجی نقش مؤثری را ایفا کند؛ در این رابطه رهبر انقلاب میفرمایند: «یکی از کارهایی که دشمن میکند، بیاعتماد کردن مردم نسبت به مسئولین است. ما باید مواظب باشیم خودمان جوری حرف نزنیم که مردم به مسئولین کشور، مسئولین دولتی، مسئولین قضائی، مسئولین قوه مقننه بیاعتماد بشوند که این بیاعتمادی ناحق است؛ دشمن این را میخواهد. ما نباید خودمان عمل کنیم.» (27/7/1389)
اما حالا که براساس تاکید رهبر فرزانه انقلاب و استدلالهای متقن شرایط امروز، حمایت از دولت چهاردهم با وجود یاوهگوییها و اقدامات آشکار دشمن یک ضرورت اجتنابناپذیر است، با چه رویکردی باید با دولت مواجه شد:
الف) یکی از این رویکردها که بعضا شاهد رفتار برخی افراد سیاسی در جامعه نسبت به دولت هستیم، رویکرد تقابلی است.اینکه در این شرایط برخی از هر دو تفکر سیاسی حتی جریانی که دولت منتسب به آنها است و بحث عدم کفایت رئیسجمهور را مطرح میکنند، با رویکرد تقابلی با دولت وارد میشوند و این در حالی است که چنین رفتاری غلط است و با نگاه رهبری و واقعیت جامعه سازگاری ندارد. قطعا رویکرد تقابلی با دولت با اشکالاتی از حیث مبانی فکری و رفتاری مواجه است که میتوان آن را در موارد زیر تحلیل کرد:
1- رویکرد تقابلی برخلاف منویات و منش سیاسی رهبر معظم انقلاب است که نمونه حمایتهای رهبری را میتوان در پنج دولت پس از امام(ره)در این 36 سال به کرّات جستوجو کرد.
2- بیشک تمامی این دولتها برآمده از اصل مردمسالاری و خواست و انتخاب مردم بوده است. بنابراین رویکرد تقابلی موجب القای تقابل با رأی و خواست مردم است و همه اصحاب فکر و قلم به جدّ باید از آن پرهیز کنند.
3- هر گونه تقابلی موجب افزایش حواشی کاذب و فاصله گرفتن از ماموریتهای اصلی دولت در امر خدمتگزاری به مردم و دستگاههای نظام اعم از اجرائی، تقنینی، قضائی و نظارتی میشود.
ب) اما دومین رویکرد در مواجهه با دولتها، رویکرد حمایتی مطلق است. وظیفه وحدت ملی و حمایت از دولت برآمده از مردمسالاری ممکن است این اصل را در ذهن مخاطب القاء کند که وظیفه همه اعم از نخبگان، رسانه و جریانات سیاسی حمایت صرف و مطلق از دولت میباشد. چنین تفکر و رویکردی با دو چالش و آسیب جدی روبهرو خواهد بود:
1- چنین نگاهی موجب خنثی شدن نقش نخبگان، رسانه و جریانات سیاسی در طرح مطالبات جامعه و مردم و پیگیری رویکردهای اعتلاء بخش نظام خواهد شد و زمینه هر گونه اصلاح روشها و برنامهها را در درون دولت سلب خواهد کرد.
2- کاهش جایگاه مجموعههای اثر بخشی همچون رسانه و نخبگان به عنوان ابزار دولتها در تحقق اهداف اقتصادی، سیاسی و... به یک حامی سیاسی حزبی و جناحی تبدیل میشود و دولت را از اصلاح روندهای خود باز میدارد.
ج) اما سومین رویکرد در مواجهه با دولتها که به نظر میرسد یک رویکرد منطقی و راهگشاست، رویکرد حمایت انتقادی است.به نظر میرسد که بهترین رویکرد در تعامل با دولت، رویکرد حمایت انتقادی است. این رویکرد، حمایت از دولت در پیشبرد اهداف عالیه نظام و همزمان انتقاد از دولت در مواردی که با اصول و خطوط قرمز نظام مشکل بهوجود آمده باشد را مدنظر قرار میدهد.
نباید فراموش کرد که دولتها علاوهبر حمایت، نیاز شدید به انتقاد و نقد دلسوزانه و منصفانه و با نگاه به فرهنگ اسلامی و آموزههای دینی ما «نقد مؤمنانه» دارند. اگر بخواهیم چرایی نقد مؤمنانه، منصفانه و عالمانه را نسبت به دولت مطرح کنیم، میتوان شرایط و دلایل زیر را برشمرد:
1- دولتها نگاهشان بعضا منفعت جریانی و کوتاه مدت است ولی جریان نخبگی جامعه و رسانه به علت ویژگیهایی که دارند، زبان گویای افکار عمومی هستند و وظیفه دارند بدون حب و بغض نقد منصفانه از عملکرد دولتها را داشته باشد.
2- برنامه دولتها با چالشها و آسیبهایی مواجه است و ممکن است در برخی موارد با اصول و ماموریتهای انقلاب فاصله و تضاد داشته باشد.
3- دولتها ممکن است به هر دلیلی دچار برخی اعوجاجات و یا خدای نکرده انحراف از مسیر انقلاب و نظام شوند، بنابراین نقد منصفانه و عالمانه میتواند مانع از انحراف دولتها شود.
4- به حاشیه رفتن مسئولیت اصلی دولت و تقدم یافتن مسائل فرعی، ممکن است دولت و انقلاب را با آسیب و چالش همراه کند. لذا دلسوزان کشور و کسانی که خواهان سربلندی کشور در همه عرصهها هستند، موظف به نقد عالمانه و منصفانه و مؤمنانه نسبت به دولت میباشند.
با این نگاه باید به سخنان حکیمانه رهبر معظم انقلاب در توصیه به حمایت از دولت پزشکیان و ضرورت اتحاد و همدلی در این زمینه نگاه کرد و از هرگونه تحلیلهای غیر واقعی و سطحی پرهیز نمود.
جوان /
سیدعبدالله متولیان
در نخستین سالگرد تشکیل دولت چهاردهم به ریاست دکتر مسعود پزشکیان، که مصادف با هفته دولت و سالگرد شهادت شهیدان رجایی و باهنر است، فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری همچون چراغی هدایتگر، بر ضرورت حفظ اتحاد ملی و حمایت از دولت تأکید دارد: «امروز بحمدالله اتحاد وجود دارد. این اتحاد را مردم حفظ کنند... مسئولان کشور بهخصوص مسئولان سه قوه که بحمدالله امروز آنها هم در کمال اتحاد و همدلی دارند با هم کار میکنند، این را حفظ کنند. خدمتگزاران کشور را مردم حمایت کنند... رئیسجمهور را حمایت کنند. رئیسجمهور پرکار و پرتلاش و پیگیر است.» این بیانات، دعوت به وحدت و مسئولیت جمعی برای پیشرفت کشور در چارچوب نظام مقدس جمهوری اسلامی است.
دولت چهاردهم در شرایطی پیچیده راه دولت شهید مظلوم آیتالله رئیسی را پی گرفت که میراث چالشهای اقتصادی دهه از دست رفته ۹۰ و دوران فرصت سوز دولت یازدهم و دوازدهم مانند تورم بالا، نوسانات ارزی، بیثباتی اقتصادی و سیاسی را با خود همراه داشت و در ادامه راه برجستهترین چالش، جنگ تحمیلی ۱۲ روزه از ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ بود که با حملات رژیم صهیونیستی آغاز شد و پیامدهای سنگینی مانند افزایش فشارهای اقتصادی، آسیب به زیرساختها و تشدید فشار امریکا را همراه داشت. در این بحران، دولت با مدیریت هماهنگ میان قوا و نیروهای مسلح، نقش محوری در آرامش بخشی به جامعه و مردم، حمایت همه جانبه از میدان و فرماندهان دفاع و بازسازی فوری کشور ایفا کرد؛ از جمله بسیج منابع برای حمایت از میدان و کنترل بحران داخلی. این عملکرد، در کنار دستاوردهایی مانند تلاس برای افزایش صادرات غیرنفتی و اصلاح مقررات مسکن، نشاندهنده پرکاری دکتر پزشکیان است که رهبری بدان اشاره فرمودند. دولت چهاردهم عمده تلاش خود را برای وفاق منطقهای و رفع تهدیدها و موانع همکاری با کشورهای همسایه به کار گرفت، هر چند این تلاشها تحتالشعاع چالشهایی مانند افزایش قیمت دلار از ۶۰ تا بیش از ۱۱۰ هزار تومان و گرانی و بیثباتی قیمت نان و سایر کالاها قرار گرفت.
با این حال، برخی رهنمودهای مقام معظم رهبری در ششم شهریور ۱۴۰۳، در نخستین دیدار هیئت دولت نظیر «شناخت و بکارگیری استعدادها و ظرفیتهای هریک از زیرمجموعههای دولت»، «استفاده از فرصتهای طلایی نسل جوان و دانشگاهیان»، «اتکا به ایمان مذهبی و سیاسی مردم در پیشبرد امور»، «استفاده از تجارب خوب و ارزشمند دولت شهید رئیسی»، «دقت در انتخابات همکاران مؤمن، انقلابی، متعهد و پرانگیزه؛»، «استفاده از حکمزانی خردمندانه و اندیشه ورز به جای حکمرانی محفلی، رفاقتی و توصیهای»، «تأکید بر حضور در بین مردم با استمرار سفرهای استانی»، «تهیه پیوست عدالت برای کلیه طرحها و اقدامات دولت»، «اولویت شناسی بر مبنای رفع دغدغه مردم در موضوع گرانی، تورم، بیکاری و...» یا هنوز مورد توجه جدی قرار نگرفته یا به صورت کامل محقق نشده است.
در آسیبشناسی، نقاط ضعفی مانند عدم اجرای برخی قوانین نظیر عدم بکارگیری افرادی که در خانواده درجه یک خود افراد دوتابعیتی دارند، استفاده از عناصر ضعیف یا دارای زاویه با نظام (مانند برخی مشاوران حاشیهساز و برخی افراد در بدنه مدیریتی کشور) اتحاد را خدشهدار میکند. ضعف در کنترل ارز و معیشت، عدم دستاورد محسوس در انرژی و مسکن، و تمرکز بر حواشی، از دیگر چالشهاست. این نقدها، محترمانه و برای تقویت، در سایه بحرانهای جهانی و جنگ، مطرح میشود تا از اشتباهات پیشین جلوگیری گردد.
تذکرات مشفقانه: تعیین مرز مشخص با اصحاب فتنه پرخسارت و نابخشودنی سال ۸۸، حفظ اتحاد ملی به عنوان توصیه قطعی رهبری، باید مورد توجه جدی دولت قرار گیرد. اجتناب از تنشها و تمرکز بر خدمت. غفلت نکردن از معیشت ضعفا، تقویت رویکرد انقلابی در سیاست خارجی با پرهیز از وابستگی به غرب و تقویت همسایگان. بهرهگیری از نخبگان جوان از دیگر انتظارات مردم و نظام از دولت به شمار میآید. پیشنهادهای عملیاتی: تقویت اتاق فکر با بهرهگیری از کارشناسان انقلابی برای اقتصاد دانشبنیان (که مورد توجه و تأکید رهبری در دیدار سال قبل بوده است). هماهنگی میان نهادها برای خدمت و اقدامات عزتمندانه برای مردم. جوانگرایی (جوانان مؤمن و متخصص از زن چو مرد) در مدیریتها. اصلاح نظام بانکی و مالیاتی برای مهار تورم. سرمایهگذاری دیجیتال و کاهش محدودیتها برای جذب سرمایه.
دولت چهاردهم، با پشتوانه و حمایتهای ارزشمند رهبری و مردم، میتواند از چالشهای پیش رو عبور کند. امیدواریم در سال جدید کارنامهای پربارتر، درخشانتر، کم اشتباهتر از دولت چهاردهم شاهد باشیم، تا ایران در مسیر پیشرفت گام برداشته و به سمت قلههای عزت و افتخار رهنمون شود.
رسالت /
فرهیختگان/
عبدالله گنجی
راهبردی در بخشی از اصلاحطلبان و کسانی که بیانیه آخر را صادر کردند، وجود دارد. در دوران جنگ و بعد از جنگ بیش از ۱۰ بیانیه و نامه صادر کردهاند، ولی آخرین بیانیه به این خاطر که به موضوع غنیسازی اشاره کرده، بیشتر مورد توجه قرار گرفت و بقیه این موارد، چندان مورد توجه قرار نگرفت. علت انتشار این بیانیه آن است که آنها یک باوری دارند، این باور را در سال ۸۷ ـ حدود هفت، هشت ماه قبل از فتنه ۸۸ ـ به یک سند تبدیل کردند. با این مضمون که ما مشکلاتی با حاکمیت داریم، فرضاً با یک قانون مخالف هستیم، ما را در قدرت راه نمیدهند، سیاست خارجی یا قانون حجاب را قبول نداریم. بنابراین وقتی حاکمیت در بحرانهای ملی گرفتار شد، ما باید به میدان بیاییم و مطالباتمان را مطرح کنیم؛ چون حاکمیت در شرایطی است که گرفتار شده و الان به خواستههای ما پاسخ میدهد.
متأسفانه اصلاً جمهوری اسلامی را نمیشناسند و هرآنچه از یک اندیشمند غربی خواندهاند را میخواهند همان را اینجا پیاده کنند. بنابراین حجم بیانیهها و نامههای بعد از جنگ، زیرساخت فکریاش همین موضوع است؛ از بیانیههای ۷۰۰ نفره و ۱۸۰ نفره و ۱۵ نفره گرفته، تا بیانیه آقای موسوی، نامه اصلاحات به پزشکیان، بیانیه حزب ملت ایران و در نهایت همین بیانیه آخر.
اساس کار این طیف از اصلاحات این است، منتها اصل موضوع خیلی عجیب است؛ چراکه وقتی در کشوری بحران ملی رخ میدهد، همه اختلافات را کنار میگذارند، از خواستههایشان میگذرند و دست به دست هم میدهند تا مشکل را حل کنند. اما در ایران ما برعکس است؛ میگویند، حاکمیت گرفتار شده ما باید بیاییم مطالباتمان را مطرح کنیم. این کثیفترین رویکردی است که به روش ماکیاولی در ایران دنبال میشود.
طبیعی است که چنین کاری همسو با مواضع افرادی مثل ترامپ باشد؛ ترامپ میگوید ایران حق ندارد غنیسازی کند، وزیر خارجه آمریکا میگوید ایران حق ندارد غنیسازی کند یا پهلویها میگویند مردم ایران اصلاً با حکومت نیستند. شما تمام رگههایی را که غرب یا اپوزیسیون خارج از کشور مدعی آن است، در این بیانیهها با یک ادبیات تلطیفشده میبینید. بنابراین منظور از همسویی با نتانیاهو و ترامپ، این نیست که خط ارتباطی مستقیم دارند؛ بلکه یعنی اهداف مشترک دارند و به یک تقاطع مشترک رسیدهاند. هدفگذاری مشترک است. اختلاف میان آنها و ترامپ و نتانیاهو فقط در روش است؛ آنها نهایتاً به بمب و سلاح و اف-۳۵ معتقدند، اما اینها میگویند باید به روش غیرمسلحانه از جمهوری اسلامی عبور کنیم.
خرسان /
حامد رحیم پور
وطن امروز /
محمدمهدی اسماعیلی
در آیین حکمرانی جمهوری اسلامی ایران، «هفته دولت» تنها یک مناسبت تقویمی نیست، بلکه فرصتی است برای واکاوی و بازخوانی میثاقی که بین دولت و ملت بسته میشود. در این میان، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدارهای سالانه اعضای دولتها، یک سخنرانی تشریفاتی نیست، بلکه بیانیهای استراتژیک است که چونان نقشه راه و آیینهای شفاف، اصول، آرمانها و شاخصهای یک «دولت تراز انقلاب اسلامی» را ترسیم میکند. بررسی تطبیقی این بیانات در ادوار مختلف، ثبات در اصول کلان و انعطاف در تاکتیکها را با توجه به مقتضیات زمان نشان میدهد و ما را با اولویتهای ثابت و متغیر رهبری در شرایط گوناگون کشور آشنا میکند. رهبر انقلاب همواره هفته دولت را فرصتی برای «تجدید عهد خدمت» دانستهاند و در همین راستا در این دیدارهای سالانه، با نگاهی دقیق و راهبردی، ضمن بیان نقاط قوت، توصیههایی برای اصلاح مسیر و ارتقای کیفیت حکمرانی ارائه میدهند. در دورههای مختلف، رهبر انقلاب توصیههایی چون «پرهیز از اشرافیگری»، «ارتباط مستقیم با مردم»، «کار بیوقفه»، «صداقت در گفتار و شفافیت در عملکرد» و «پرهیز از وعدههای بیپشتوانه» را مطرح کردهاند اما در دوره دولت شهید آیتالله سیدابراهیم رئیسی، بیانات معظمله رنگ و بویی متفاوت داشت؛ تحسینها و ستایشهایی عمیق، توصیفهایی الهامبخش و تأکید بر ویژگیهایی که دولت سیزدهم را از بسیاری جهات ممتاز میکرد. در حقیقت دولت شهید رئیسی، به عنوان دولتی که در یکی از حساسترین برهههای تاریخی کشور روی کار آمد، نمونهای ممتاز از تجلی عینی و کمنظیر همان اولویتها و اصول و آرمانهای بلندی است که سالها در کلام رهبری تکرار شده بود؛ تا آنجا که رهبری معظم در وصف آن فرمودند: «این دولت واقعاً یک دولت متمایز بود». (07/06/1402)
* شاخصهای کلیدی دولت تراز از منظر رهبری
رهبر معظم انقلاب در ادوار مختلف، برای دولتها خطوط قرمزی ترسیم و شاخصها و ویژگیهای آرمانی را برای یک دولت مطلوب تبیین کردهاند. این شاخصها و ویژگیها را که در طول سالها ثابت و پابرجا بودهاند، میتوان در چند محور کلی دستهبندی کرد:
۱- عدالتمحوری و مبارزه با فساد؛ به مثابه خط تمایز حکومت اسلامی
۲- روحیه جهادی برای پیشرفت و آبادانی؛ پادزهر تحریم و ناامیدی
۳- مردمداری و خدمتگزاری صادقانه؛ جوهره مشروعیت نظام
۴- استقلال و عزت در عرصه بینالملل
۵- وحدت و انسجام داخلی؛ ضرورتی انکارناپذیر
* دولت شهید رئیسی؛ تجسم عینی یک الگوی نظری
با این چارچوب، هنگامی که به عملکرد و سیره دولت شهید رئیسی مینگریم، درمییابیم چرا رهبری معظم از آن به عنوان «دولت مردمی»، «دولت قوی» و «دولت پرکار» یاد کردند و شکلگیری آن را «نقطه عطفی» در تاریخ انقلاب اسلامی خواندند. دولت سیزدهم نه در شعار، بلکه در عمل، این مبانی نظری را به نمایش گذاشت. چنانچه رهبری معظم در ۲ دیدار هفته دولت (۱۴۰۱ و ۱۴۰۲) به صورت بیسابقه و با جزئیات دقیق، به تمجید از این عملکرد پرداختند.
ویژگیهای این دولت را میتوان در ذیل شاخصهای فوق اینگونه برشمرد.
۱- عدالتمحوری و مبارزه با فساد به مثابه یک استراتژی کلان
شهید رئیسی عدالت را شعار نداد، بلکه آن را به پارادایم حاکم بر تمام تصمیمگیریهای دولت تبدیل کرد و آن را از حرف به فعل آورد. سفرهای استانی پی در پی و فراگیر با محوریت مناطق محروم، نه یک برنامه نمایشی، بلکه بخشی از یک راهبرد منسجم برای «توسعه متوازن» بود. رهبر معظم انقلاب در تاریخ 08/06/1401 به صراحت به این ویژگی اشاره کردند: «دولت با ایمان، بااخلاص، بااراده، پرکار، مردمی... به مناطق محروم و دورافتاده و مناطق مرزی توجه ویژه کرد؛ این از برجستگیهای کار دولت است... البته اینها ادامه دارد، لکن شروع شده و دارد انجام میگیرد. اینها چیزهایی است که ملت باید بداند».
ایشان در همان سخنرانی، با اشاره به سفرهای استانی شهید رئیسی فرمودند: «من از نزدیک نگاه کردم، دیدم واقعاً دارد کار میکند؛ فقط حرف نمیزند». این جمله، نشاندهنده عینی بودن و قابل رصد بودن عملکرد دولت از نگاه ناظر نظام است.
همچنین ایشان در دیدار هفته دولت دومین سال دولت شهید رئیسی (07/06/1402) به «توجه خاص به محرومان» به عنوان یکی از برکات دولت اشاره کردند: «توجه به محرومان و مناطق محروم... این یکی از برکات دولت بود». در واقع این عدالتطلبی فعال، وجه تمایز بارز این دولت بود که رهبری معظم همه آن تلاشها را اینگونه خلاصه کردند.
۲- خدمتگزاری با اخلاص و سادهزیستی؛ بازتعریف رابطه دولت و ملت
شاید بتوان بارزترین ویژگی دولت شهید رئیسی را که مورد تحسین خاص رهبری قرار گرفت، «مردمی بودن» آن دانست. سادهزیستی رئیسجمهور و هیات دولت، پرهیز قاطع از هرگونه تشریفات زائد، سفرهای بدون حاشیه و متمرکز بر حل مشکل مردم، درک مستقیم دردهای جامعه و تبدیل شدن به «دولت پشت میز میدان» تصویری بود که در ذهن عموم مردم ثبت شد. رهبر انقلاب در دیدار 07/06/1402 در وصف این «خلوص نیت» و «مردمی بودن» عباراتی به کار بردند که در ادوار کمتر سابقه داشت. در دیدار با هیات دولت در سال 1401 فرمودند: «دولت باایمان، بااخلاص، بااراده، پرکار، مردمی؛ اینها ویژگیهای دولت است. واقعاً اینجوری است؛ من از نزدیک نگاه میکنم، میبینم».
اما اوج این تقدیر در سخنرانی سال ۱۴۰۲ بود، آنجا که فرمودند: «ملت ایران، دولت را به عنوان یک دولت خدمتگزار، دلسوز، پرکار و امین خودش دید. این نگاه ملت به دولت، بزرگترین دستاورد این دولت است... این دولت، دولتی بود که با مردم صمیمی بود، با مردم زندگی میکرد، در بین مردم بود، از مردم فاصله نداشت. این خیلی چیز مهمی است». همچنین رهبری معظم در آخرین دیدار هیات دولت سیزدهم (1403) این ویژگی شهید رئیسی و دولتش را شایسته الگوپذیری معرفی کردند و فرمودند: «یکی از مهمترین خصوصیات آقای رئیسی مردمی بودن بود. این باید برای همه ماها، برای دولتها و رؤسای دولتها، برای اعضا دولتها الگو باشد. ایشان به مردم اعتنا میکرد، برای مردم احترام قائل بود، در بین مردم حضور پیدا میکرد، لمس میکرد حقایق را با حضور در میان مردم، حرفهای آنها را میشنید و نیازهای آنها را محور برنامهریزیهای خودش قرار میداد. محور برنامهریزیها و اقدامها و کارها و شاخصهایی که مورد نظر ایشان بود حل مشکلات مردم بود. این درست همان چیزی است که مورد نظر اسلام است. این واقعاً الگوست و باید همه یاد بگیریم این کارها را». این بیانات، نه یک قدردانی فرمال، بلکه یک تأیید استراتژیک بر اساس مشاهده میدانی و بازخوردهای مردمی بود.
در حقیقت این مردمی بودن، این خود را در ردیف مردم دیدن، این صمیمت با مردم، برخاسته از باور قلبی شهید رئیسی بود. مقام معظم رهبری، دل شهید رئیسی را «خاشع و ذاکر» توصیف کرده بودند؛ فردی که اهل دعا، توسل و انس با خدا بود و همین روحیه معنوی، پشتوانهای برای خدمت صادقانه به مردم شده بود و حاصل آن اعتماد عمومی به عنوان بزرگترین سرمایه این دولت و اجر آن شهادت در مسیر خدمت به مردم بود.
رهبر انقلاب در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی، ایشان را مصداق آیه شریفه «تِلکَ الدّارُ الآخِرَهٌ نَجعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدونَ عُلُوًّا فِی الاَرضِ وَ لا فَسادًا» دانستند. این تعبیر، اوج ستایش از یک سبک حکمرانی است؛ حکمرانیای که در آن، مسؤول خود را برتر از مردم نمیبیند، بلکه خود را خدمتگزار آنان میداند. ایشان با صراحت اعلام کردند «این دولت، مصداق حکمرانی الهی است».
۳- کار و جهاد بیوقفه در مسیر پیشرفت؛ توليد حماسه در شرایط سخت
در شرایطی که کشور با تحریمهای شدید، التهاب اقتصادی و چالشهای ناشی از همهگیری کرونا دست و پنجه نرم میکرد، دولت شهید رئیسی با ارادهای پولادین و بدون هیچ عذر و بهانهای، کار را پیش برد. آمارهای میدانی از رشد پروژههای عمرانی، صنعتی و زیربنایی در سراسر کشور حتی توسط نهادهای ناظر بینالمللی، گواه این مدعاست. رهبر معظم انقلاب بارها به روحیه کار شبانهروزی شهید رئیسی اشاره کردند؛ فردی که شب و روز نمیشناخت، از کار خسته نمیشد و تمام توان خود را وقف خدمت به مردم و کشور کرده بود. ایشان در دیدار هفته دولت ۱۴۰۱، با تقدیر از این روحیه جهادی فرمودند: «کار زیاد، فعالیت زیاد، حرکت زیاد، برنامهریزی دقیق؛ اینها ویژگیهای این دولت است و من دارم مشاهده میکنم. الحمدلله دستگاه اجرایی کشور به برکت حضور شما آقای رئیسی دارد با قدرت کار میکند». سال ۱۴۰۲ نیز این نتیجهگیری کلان را ارائه دادند: «دولت قوی؛ هم در عرصه داخلی، هم در عرصه بینالمللی. در عرصه داخلی با همان خدمتگزاری، با همان حضور در میان مردم، با کارهای بزرگی که انجام گرفت... این دولت واقعاً یک دولت متمایز بود». واژه «قوی» از سوی رهبری، حامل معنای عمیقی از «عزم»، «کارایی» و «اثربخشی» بود.
۴- دیپلماسی فعال و عزتمند؛ کسب موفقیتهای بیسابقه
دولت سیزدهم در عرصه بینالملل، منفعل نبود. با اتکا به دکترین «عزت، حکمت و مصلحت»، توانست فضای جدیدی در روابط خارجی کشور ایجاد کند و دستاوردهایی را برای کشور به ارمغان بیاورد. پیوستن به سازمانهای مهم منطقهای مانند شانگهای و بریکس که مورد تأیید و تشویق رهبری بود، نشاندهنده خروج از انفعال و طراحی نقشه راهی جدید برای تعامل با جهان بود. این موفقیتها تجلی عملی تأکیدات مکرر رهبری بر «تقویت روابط با همسایگان» و «فعالسازی دیپلماسی اقتصادی» بود.
مقام معظم رهبری در دیدار هیات دولت در سال ۱۴۰۲ به طور مشخص فرمودند: «در میدان بینالمللی، حضور قوی و مؤثر و هوشمندانه ایران که منجر شد به پیوستن ایران به سازمان مهمی مثل شانگهای، همچنین بریکس؛ اینها چیزهای بسیار مهمی است. اینها را دشمن نمیخواست، نمیتوانست بخواهد؛ انجام گرفت». این بیان نشان میدهد دیپلماسی دولت، در راستای دقیق منویات رهبری و در جهت شکستن محاصره بینالمللی و کسب موقعیتهای استراتژیک جدید حرکت میکرد.
نکته دیگری که رهبر انقلاب درباره شهید رئیسی تاکید داشتند، صداقت در گفتار و صراحت در مواضع بود که علاوه بر عرصه داخلی و در رابطه با مردم و با جریانات سیاسی موجود، حتی در مذاکرات دیپلماتیک، با صداقت و شفافیت موضعگیری میکرد و اجازه نمیداد دشمنان از مواضع ایران سوءاستفاده کنند.
رعایت همزمان تعامل و عزتمندی از جمله خصوصیات برجسته شهید رئیسی بود که رهبرانقلاب در آخرین دیدار هیات دولت (1403) به آن اشاره فرمودند: «رئیسی به اصل ارتباط عقیده داشت و اهل تعامل بود اما از موضع عزت، نه آنچنان تند و دورکننده بحث میکرد که ارتباط قطع شود و نه بیهوده خود را دست پایین میگرفت و امتیاز میداد».
۵- وحدتآفرینی و حفظ انسجام و پرهیز از اختلافات
دولت شهید رئیسی در یکی از حساسترین دورههای اجتماعی کشور حکمرانی کرد. رویکرد آن نه رویکردی امنیتی – سرکوبگرانه، بلکه رویکردی مبتنی بر «گفتوگو»، «انسجامبخشی» و «کاهش شکاف بین ملت و حکومت» بود.
شهید رئیسی کسی بود که حتی در برابر حملات جریانات سیاسی و رسانههای غیر منصف داخلی نیز به منظور حفظ آرامش عمومی جامعه و تمرکز بر اهداف اصلی برای حل مشکلات مردم سکوت پیشه کرده بود و نهتنها از هیچ تریبون و رسانهای برای پاسخ به آنها و کشاندن اختلافات به افکار عمومی استفاده نکرد، بلکه هرگز ارتباطش را با منتقدان و مخالفان دولت قطع نکرد، همچنین از نخستین روز شروع به کار دولت همه پروندههای شکایات انجام شده از سوی دستگاه اجرایی علیه خبرنگاران و رسانهها را مختومه کرد و تا آخرین روز با وجود همه هجمهها و تخریبها علیه دولت از هیچ خبرنگار و رسانهای شکایت نکرد.
مظلومیت شهید رئیسی پیش از آنکه شکل گرفته از مشکلات اقتصادی و معیشتی باشد، ناشی از هجمههای رسانهای و تحمیلهای ناروایی بود که در رسانهها بدون توجه به خدمات گسترده دولت سیزدهم به مردم و اذهان عمومی جامعه القا میکردند و او تلاش میکرد با تمرکز بر وظایف و مسؤولیتهای اصلی خود، به جای تقابل با آنها، انرژی خود را صرف خدمت به مردم و انجام وظایف کند.
در حقیقت صبوری و مدارا در مواقع بروز اختلافهای جدی، ویژگی بارز شهید رئیسی بود که رهبر انقلاب هم در آخرین دیدار هیات دولت در این باره فرمودند: «رئیسی از اختلافات، اوقاتش تلخ میشد اما با همه مدارا میکرد. در یک مورد هم که اختلافی جدی وجود داشت و ممکن بود دعوای بزرگی در کشور راه بیفتد، به ایشان گفتم مطلقا عکسالعمل نشان ندهد؛ برایش سخت بود اما عکسالعملی نشان نداد و مدارا کرد».
از سوی دیگر تأکید بر وحدت بین قوا و نهادهای مختلف که بارها از سوی رهبری به عنوان یک مطالبه کلان مطرح میشد، در این دوره بخوبی محقق شد. رهبری در سخنانشان به این «انسجام خوب بین قوا» اشاره و از آن تقدیر کردند.
* میراثی برای آینده؛ از الگوی موفقیت تا نقشه راه
دولت شهید رئیسی ثابت کرد آرمانهای انقلاب اسلامی نهتنها دستنیافتنی نیست، بلکه میتواند در قالب یک الگوی عملیاتی موفق به نام «دولت مردمی» محقق شود.
این دولت، با محوریت «اخلاص»، «خدمت»، «عدالت»، «جهاد» و «تمرکز بر آرمانهای اصیل انقلاب» توانست اعتماد از دست رفته بخش زیادی از جامعه را جلب کند و فصل جدیدی از امید را بگشاید و اثبات کرد حتی در سختترین شرایط میتوان هم به پیشرفت دست یافت و هم اعتماد عمومی را جلب کرد. بیانات رهبر معظم انقلاب در ۲ سال متوالی دیدار این دولت، سرشار از واژههای امیدبخش، تقدیرآمیز و کمیاب مانند «دولت قوی»، «دولت پرکار»، «نقطه عطف» و «خلوص نیت» بود که خود گواهی ناطق بر این تمایز است.
شهادت رئیسجمهور و همراهانش، این دولت را ناتمام گذاشت اما «الگوی حکمرانی شهید رئیسی» را به میراثی گرانقدر برای تمام مدیران و دولتهای آینده تبدیل کرد؛ میراثی که نشان میدهد موفقیت واقعی، نه در آمارهای پیچیده اقتصادی که در رضایت دلهای مردم و تحقق عینی عدالت نهفته است و تنها فرمول عملیاتی برای موفقیت و مقبولیت هر دولت در جمهوری اسلامی ایران همین است، چنانکه رهبر انقلاب نیز در بیانات خود تأکید کردند هدف از ستایش شهید رئیسی، صرفاً تجلیل نیست، بلکه «درس گرفتن» است. ایشان خواستند آیندگان، مسؤولان و جوانان بدانند چنین سبک زندگی و حکمرانیای، چه تأثیری بر روحیه مردم و آینده کشور دارد. رهبری معظم در آخرین دیدار هیات دولت سیزدهم پس از شهادت شهید رئیسی و یارانش (18/04/1403)، بر الگو بودن رئیسجمهور شهید و دولتش تاکید و اظهار کردند: «این ویژگیها برای تبیین یک الگو و ثبت در تاریخ بیان شد تا معلوم شود رئیس قوه مجریه میتواند مجموعهای از فضایل فکری، قلبی و عملی باشد».
تداوم این مسیر توسط دولت فعلی و دولتهای آتی، یک ضرورت و بهترین پاسداشت خون شهیدان دولت جهادی و مردمی و پاسخی عملی به منویات رهبر حکیم انقلاب خواهد بود.
ارسال نظرات