با وجود پایان انتخابات ریاست جمهوری سوریه در میان استقبال گسترده شهروندان سوری و برگزیدن بشار اسد برای یک دوره 7 ساله دیگر در راس قدرت این کشور مهم منطقه غرب آسیا، اگرچه اقدامات مختلف و تلاشهای تبلیغاتی جبهه غربی- عربی برای کاهش سطح مشارکت عمومی در این انتخابات و به زیر سوال بردن مشروعیت نتایج آن با شکست مواجه شد، اما پرونده دشمنیها و دخالت در امور سوریه برای به چالش کشیدن روند حل بحران 10 ساله این کشور همچنان باز است. سیاستمداران غربی همسو با رسانههایشان همچنان بر طبل نامشروع بودن انتخابات و آزاد نبودن آن میکوبند.
در این راستا گروهی از قانونگذاران کنگره آمریکا خواستار اعمال تحریمهای جدید علیه سوریه شدهاند. اقدامات ضدسوری تنها به کنگره محدود نبوده و چند ماه پیش نیز یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به روزنامه سعودی «الشرق الاوسط» گفته بود که دولت «جو بایدن» نیز به اعمال تحریمهای موسوم به «سزار» علیه سوریه پایبند خواهد بود. از طرف دیگر در آستانه انتخابات اتحادیه اروپا تحریمها علیه دولت این کشور را تا یک سال دیگر تمدید کرد تا بازسازی سریع سوریه و حل بحران 10 ساله این کشور با چالشهای بیشتری مواجه باشد.
گلاویز با انتخابات سوریه و نوازش استبدادهای عربی
در تمامی دورانهای موضعگیری های مداخلهجویانه غربیها در مورد دموکراسی در اقصی نقاط جهان، بویژه در مورد انتخابات در کشورهای مخالف و رقیب، این انتقاد همواره به سیاست ریاکارانه و دوگانه غرب وارد بوده است که چرا غربیها به هر طریق ممکن و با هر بهانهای انتخاباتهایی که منتج به نتایج دلخواه آنها نباشد را نامشروع و غیرآزادانه و غیردموکراتیک مینامند اما اصولاً هیچ انتقادی نه تنها به دیکتاتوریهای متحد خود بویژه در جهان عرب و خلیج فارس نمیکنند؛ بلکه حتی به سرکوب گسترده مخالفان و جنبشها و فعالان مدنی و سیاسی در این کشورها چراغ سبز نشان میدهند. نمونه های آشکار این موضوع را میتوان در مورد تحولات بحرین مشاهده کرد. در بحرین دیکتاتوری آل خلیفه با پشت گرمی به اتخاد با غرب و میزبانی از پایگاههای نظامی آمریکا و انگلیس سالهاست به طور آشکار و صریح به قلع و قمع مخالفان طرفدار دموکراسی و برگزاری انتخابات آزاد میپردازد و منتقدین را همانند شیخ علی سلمان رهبر سیاسی جنبش اعتراضی به زندان میاندازد و یا با لغو تابعیت همانند شیخ عیسی قاسم رهبر معنوی شیعیان بحرین مجبور به ترک میهن میکند. در این میان تاکنون چه تحریمی و چه سیاست تنبیهی موثری از سوی غربیهای به اصطلاح طرفدار حقوق بشر علیه حکومت آل خلیفه صادر شده است جز اینکه پادشاه بحرین هر از چندگاهی از سوی رهبران اروپایی و آمریکا دعوت شده و از او بخاطر انجام این جنایات تقدیر میشود.
عربستان سعودی نمونه آشکار دیگری است که استانداردهای دوگانه و دروغین غرب در مورد انتخابات و حق تعیین سرنوشت توسط مردم را برملا میکند. سر و دست شکستن رسانههای غربی برای اصلاحات نمایشی بن سلمان در حالی است که آزادی های اجتماعی و سیاسی در سوریه و عربستان به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. سعودیها نه تنها سابقه برگزاری هیچگونه انتخاباتی را در تاریخ خود ندارند بلکه حتی منتقدان حکومت را یا مانند خاشقچی تکه تکه میکنند یا مانند شیخ سلمان العوده با احکام سنگین اعدام و حبس های طولانی مدت مجبور به خاموشی مینمایند. وضعیت در دیگر امیرنشینان حاشیه خلیج فارس هم تفاوت چندانی ندارد و این در حالی است که به فروش گسترده سلاح به این کشورها که یکی از عوامل تشدید بحران سوریه بودهاند میپردازد.
واقعیت آن است که غربیهایی که روزگاری به طور مستقیم از طریق سلطه نظامی و سیاسی به استعمار کشورهایی مانند سوریه میپرداختند اکنون نیز در لوای شعارهای جذاب دفاع از حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت به دنبال پیشبرد منافع سلطه جویانه خود هستند و البته در این میان نباید از تأثیرات فاکتور حمایت نظام و مردم سوریه از آرمان فلسطین، اتحاد با محور مقاومت و ضدیت با رژیم صهیونیستی به عنوان دیگر متغیر مهم ضدیت غربیها با انتخاب مردم سوریه چشمپوشی کرد.
ارسال نظرات