پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
19 ارديبهشت 1400 - 12:19

فرار از فتح الفتوح!

جریان تحریف، مرکز ثقل و نقطه کانونی بیانات هفته گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی را به دایره مسئولیت وزارت خارجه و رهبری در مسئله سیاست خارجی منتقل کرده و می‌گویند همانطور که رهبری هم تایید کردند وزارت خارجه فقط مجری تصمیمات است
نویسنده :
صدرا دامغانی
کد خبر : 9026

پایگاه رهنما:

جریان تحریف، مرکز ثقل و نقطه کانونی بیانات هفته گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی را به دایره مسئولیت وزارت خارجه و رهبری در مسئله سیاست خارجی منتقل کرده و می‌گویند همانطور که رهبری هم تایید کردند وزارت خارجه فقط مجری تصمیمات است؛ لذا نقد‌ها به برجام –به عنوان تصمیم و محصول نظام- به نظام بازمی گردد نه دولت و اگر کمی و کاستی و ناکارآمدی در برجام وجود دارد ما را سرزنش نکنید.

درباره این ادعا و مسائل پیرامونی آن، نکات زیر قابل توجه است؛
۱- فراموش نکرده ایم که تا چندی پیش درباره برجام چه عبارات و توصیفاتی از جماعت غربگرا صادر می‌شد؛ برجام را خدا آورد، فتح الفتوح، بزرگ‌ترین دستاورد قرن، بزرگ‌ترین دستاورد تاریخ ایران و ... این هم از نکات جالب و قابل تامل ماجراست که از آن توصیفات و عبارات عجیب و غریب، به جای رسیده ایم که بر سر نخواستن برجام دعواست و حامیانش مسئولیت آن را با نظام می‌دانند!

۲- رهبری در برجام، چارچوب کلان و خطوط قرمز را تعیین کردند. اما آیا کار در این چارچوب پیش رفت و خطوط قرمز رعایت شد؟ حتی دست اندرکاران برجام نیز خود در مواردی اعتراف کرده اند که نتوانستند تمام خطوط قرمز را رعایت کنند. برخی سعی دارند عامدانه و البته ناشیانه حوزه اجرا را بی اهمیت و فاقد نقش تعیین کننده جلوه دهند. حال آنکه نقش مجری به هیچ عنوان کمتر از سیاست گذار نیست. فرض کنید یک مهندس، نقشه و طرحی عالی برای ساخت یک بنا کشیده، اما بنا و کارگران چیز دیگری ساخته و تحویل می‌دهند که شباهتی با طرح و نقشه اولیه ندارد و دوست و رفقای بنا و کارگران مذکور بگویند مسئولیت با مهندس است نه رفقای ما!

۳- در اینجا اگر نقدی هم باشد آن است که چرا اجرای چنین طرحی به چنین تیم ناشی و نابلدی سپرده شد و چرا وقتی مشخص شد محصول نهایی دچار مشکلات فراوان است پروسه متوقف نشد؟ فرض کنید رهبر انقلاب در هر کجای ماجرا جلوی مذاکرات را گرفته و یا مانع اجرای برجام می‌شدند. همین جماعتی که امروز می‌گویند مسئولیت برجام با رهبری است، چه می‌کردند؟ یا بهتر است بپرسیم چه‌ها که نمی‌کردند؟! اگر جلوی سیاست خسارت بارشان گرفته می‌شد، داد و فریادشان به آسمان بلند می‌شد که می‌خواستیم کشور را نجات دهیم و مشکلات را حل کنیم، اما رهبری مانع شد، حال که مشخص شده حق با رهبری بوده و مشکلات کشور با امتیاز دادن به آمریکا حل نمی‌شود و بلکه بیشتر هم می‌شود، می‌گویند تصمیم برجام با رهبری بود! (ماجرا شباهت‌های جالب توجهی به تحمیل حکمیت در صفین و سپس بازخواست حضرت علی (ع) برای پذیرش آن دارد.)

۴- شبهه نسبت برجام و رهبری البته شبهه جدیدی نیست و این شبهه بطور مستقیم و حضوری از ایشان پرسیده شده و جواب داده شده است؛ «یکی از دوستان گفتند تصویب برجام را به رهبری نسبت داده‌اند؛ خب بله، امّا شما که چشم دارید، ماشاءالله هوش دارید، همه چیز را می‌فهمید! آن نامه‌ای را که من نوشتم نگاه کنید، ببینید تصویب چه جوری است؛ شرایطی ذکر شده که در این صورت این [توافق]تصویب می‌شود. البتّه اگر چنانچه این شرایط و این خصوصیّات اجرا نشد، اِعمال نشد، وظیفه‌ی رهبری این نیست که بیاید وسط و بگوید برجام نباید اجرا بشود. [البتّه]خود این، یک مقوله‌ای است که وظیفه‌ی رهبری در این جور مواقع اجرائی چیست. عقیده‌ی ما این است که در زمینه‌های اجرائی، رهبری نباید وارد میدان بشود و یک کاری را اجرا کند یا جلوی اجرای یک کاری را بگیرد، مگر آنجایی که به حرکت کلّی انقلاب ارتباط پیدا می‌کند؛ آنجا چرا، وارد می‌شویم، امّا در موارد دیگر نه؛ بنابراین نه، برجام را به آن صورتی که عمل شد و محقّق شد، بنده خیلی اعتقادی نداشتم و بار‌ها هم به خود مسئولینِ این کار -به آقای رئیس‌جمهور، به وزیر محترم خارجه، به دیگران- همین را گفته‌ایم و موارد زیادی را به آن‌ها تذکّر داده‌ایم.»
(۱ خرداد ۱۳۹۸، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان)

۵- نامه ۲۹ مهرماه سال ۹۴ از سوی رهبرمعظم انقلاب به روحانی حاوی نکات کلیدی و بسیار مهمی است. ایشان در مقدمه این نامه به مجاری قانونی تصمیم گیری و بررسی برجام مانند مجلس شورای اسلامی، کمیسیون ویژه برجام و شورای امنیت ملی اشاره می‌کنند. این موضوع نشان دهنده آن است که بر خلاف ادعای برخی‌ها که سعی دارند تصویری تحریف آمیز از روند تصمیمات و امور در کشور بسازند، وضعیت کاملاً متفاوت بوده و رهبری تنها حلقه‌ای از این زنجیره است.

۶- در همین نامه رهبرمعظم انقلاب تاکید می‌کنند برجام «دچار نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه به لحظه می‌تواند به خسارت‌های بزرگی برای حال و آینده کشور منتهی شود»، آیا آن مراقبتی که باید صورت گرفت؟!

۷- رهبر انقلاب در نامه مذکور ۹ شرط واضح و روشن برای اجرای برجام تعیین کردند و در کنار آن بر اجرای شروط ۹ گانه مجلس و ۱۰ گانه شورای عالی امنیت ملی نیز تاکید کردند. شروطی مانند؛ لازم است تضمین‌های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرف‌های مقابل، تدارک شود، در سراسر دوره‌ی هشت‌ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشور‌های طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبه‌ی مجلس، اقدام‌های لازم را انجام دهد و فعّالیّت‌های برجام را متوقّف کند، اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس، پایان پرونده‌ی موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام نماید و... به راستی به کدام یک از این شروط ۲۹ گانه عمل شد؟!
 
۸- مسئولیت نظارت و پیگیری این شروط مهم و اساسی با هیات عالی نظارت بر برجام بوده و هست. آیا وقت آن نرسیده این هیات هشت نفره گزارشی از عملکرد و تصمیمات خود بدهد؟ اینکه چقدر در عمل به شروط ۲۹ گانه نظارت کرده اند و چه شد که پس از خروج آمریکا از برجام تصمیم گرفتند همچنان به تعهدات ایران ادامه داده شود.

ارسال نظرات