روزنامهها در لابهلای گزارشها و سرمقالهها، قسمتی از صفحات خود را به اخبار روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که مشرق در ادامه به آنها اشاره میکند.
**********
خدمت برخی از مسئولان دولتی و شهری به یک تشکیلات انحرافی
روز گذشته در اقدامی قابل تأمل ۱۷ نفر از اعضای شورای شهر تهران طی نامهای به حمایت از جمعیت موسوم به امام علی(ع) پرداختند. اعضای شورای شهر تهران با این نامه که در روز شهادت امام موسیکاظم(ع) منتشر شد به حمایت از تشکیلات فردی پرداختند که شنیعترین جسارتها و هتکحرمتها را به آن امام معصوم روا داشته بود تا نشان دهند بعد از ۱۴۰۰ سال همچنان امامان شیعه در غربت به سر میبرند. این افراد بار دیگر نشان دادند هیچ تسلطی بر مسائل فرهنگی و اجتماعی ندارند و جریان خاصی با سوءاستفاده از بیخبری این اعضا به تأمین منافع خود میپردازد. آنها پیش از این نیز دانش اندک خود در مسائل تاریخی را به معرض نمایش شهروندان تهرانی گذاشته بودند تا جایی که با حضور بر مقبره یکی از عناصر فرقه ضاله بابیه و قرائت فاتحه برای او، از این چهره مخرب در جریان نهضت مشروطه تقدیر کردند.
لازم به ذکر است گردانندگان جمعیت موسوم به امام علی(ع) که دارای التقاط فکری و عقیدتی هستند تحت نام مظلوم امام علی(ع) به کسب مال پرداختهاند تا آنجا که به عنوان نمونه در زلزله کرمانشاه از حدود ۳ میلیارد تومان کمک نقدی جمعآوری شده توسط این تشکیلات، کمتر از یک سوم آن به دست زلزلهزدگان کرمانشاهی رسید و بقیه تبدیل به اموال غیرمنقول جمعیت شارمین شد و البته همچنان از سرنوشت بخش قابل توجهی از این کمکهای نقدی خبری نیست. این روند طی سالهای گذشته نیز همواره ادامه داشته و گردانندگان جمعیت کمکهای مردمی را در مسیری غیر از فراخوانهای اعلام شده هزینه کردهاند؛ به نحوی که تاکنون قطعات متعددی زمین برای تشکیلات شارمین در تهران و شهرستانها خریداری شده است. پس از برخورد نهادهای نظارتی با گردانندگان جمعیت شارمین و مشخص شدن اقدامات خلاف قانون آنها، وزارت کشور ضمن تذکر موارد غیرقانونی از این تشکیلات خواست حلقه بسته گردانندگان جمعیت را گشوده و سایر اعضای جمعیت را در مدیریت این تشکیلات سهیم کنند اما این افراد همچنان به حفظ ساختار انحصاری خود اصرار ورزیدند که در نتیجه منجر به شکایت وزارت کشور به قوه قضائیه و صدور حکم انحلال جمعیت شارمین شد. متأسفانه پس از این حکم برخی مسئولین حتی در سطوح عالی دولتی بدون اطلاع از ماهیت این تشکیلات به حمایت از آنها پرداختند. به اعتقاد برخی کارشناسان این تشکیلات مدتهاست از قالب یک جمعیت خیریه خارج شده و ساختاری شبهفرقه پیدا کرده است تا جایی که ملاک ترقی و پیشرفت اعضا در سلسله مراتب جمعیت شارمین، تعریف و تمجید از شخص شارمین میمندینژاد بوده و با کوچکترین انتقاد از او و نحوه ساماندهی فعالیتها؛ فرد منتقد از جمعیت طرد شده و چنانچه انتقادات خود را علنی و رسانهای کند تحت فشار قرار میگیرد. بر همین اساس کمکهای مردمی که تاکنون در اختیار آنها قرار گرفته عمدتا صرف بسط سیطره و نفوذ شارمین میمندینژاد و مریدپروری برای او شده است. به عنوان نمونه از برخی مجرمانی که با کمک جمعیت شارمین اجرای حکم قصاص آنها لغو شده، چند برابر مبلغ دیه سفته گرفته میشود و با این ترفند او را مجبور به حضور در جلسات شارمین میمندینژاد میکنند. شواهد متعددی نشان میدهد تشکیلات شارمین که به اسم رفع معضلات اجتماعی راهاندازی شده، اکنون خود تبدیل به یک آسیب و معضل اجتماعی شده و انحلال آن در جهت حفاظت از جامعه و تأمین منافع عامه خواهد بود.
دستگاه امنیتی اسرائیل حامی احیای برجام است
یک ژنرال سابق صهیونیست در روزنامه واشنگتن پست نوشت: خروج آمریکا از توافق برجام، وضعیت امنیتی را برای اسرائیل خطرناکتر کرده است.
«یاییر گولان» که هماکنون عضو پارلمان اسرائیل «کنست» است، در این یادداشت مینویسد: وقتی در سال ۲۰۱۵ توافق هستهای ایران امضا شد، من در آن موقع، سرلشکر ارتش و معاون ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل بودم. به جرأت میتوانم بگویم که همه اُمرای ارتش اسرائیل از این توافق راضی بودند. توافق هستهای مزیتهای فراوانی داشت. توافقی بود که ایران را ترغیب میکرد ۹۸ درصد از انبار اورانیوم غنی شدهاش را تحویل بدهد و رآکتور آب سنگینش را با سیمان پر کند. بطور جدی انبار سانتریفیوژهای فعالش را کم کند. جلوی راه فرعی ساخت سلاح هستهای از طریق تولید پلوتونیوم را هم میگرفت.
بطورکلی؛ توافق هستهای توافقی بود که برنامه هستهای ایران را بطرز چشمگیری به عقب میراند. این عقب رانده شدن قابل راستی آزمایی هم بود. همه اینها همان چیزی بود که ما میخواستیم. و اما امروز هم من هنوز هم معتقدم این به نفع امنیت فوری اسرائیل است که آمریکا به توافق هستهای برگردد و آن را مبنایی برای دنبال کردن مذاکرات قرار بدهد.
اما «ترامپ» آمد و از توافق هستهای خارج شد و فشار حداکثری را بر ایران اعمال کرد و این کشور را تهدید به حمله نظامی کرد و بزرگترین فرمانده نظامی و مغز متفکر عملیاتهای نظامی برون مرزی رژیم را ترور کرد. ترامپ معتقد بود که رژیم جمهوری اسلامی اگر به انزوا کشانده شود، آن موقع مجبور میشود بیاید پشت میز مذاکره و ناگزیر خواهد بود امتیاز بدهد. اما دیدیم که بعد از فشار حداکثری، هیچکدام از اهداف این سیاست محقَق نشد. ایران دوباره رفت به سراغ پیشرفت توانمندیهای هستهایاش. ظرفیتهای هستهایاش را بالا برد و انبار اورانیوم ذخیره شدهاش را غنیتر کرد و تاسیسات هستهای تعطیل شدهاش را دوباره به کار انداخت.
در سطح منطقه هم؛ شدت و گستره تهاجماتش را بیشتر کرد و اهداف آمریکا و اسرائیل در منطقه را هدف حملات قرار داد. همه اینها در حالی بود که توافق امضا شده در دوران «اوباما» هرچند برای یک دوره زمانی مشخص، اما بالاخره پیشرفت برنامه هستهای ایران را مهار کرده بود. دستگاه امنیتی اسرائیل هم کم و بیش بر اهمیت توافق هستهای پی برده بود، منتها این «نتانیاهو» بود که چنین نظری نداشت. شاید از منظری بتوان سختگیری نتانیاهو نسبت به توافق هستهای ایران را، سیاستهای داخلی و مهمتر از همه انتخابات اسرائیل دانست. نتانیاهو برای آنکه نظر مساعد رای دهندگان را بدست بیاورد، دوست دارد خودش را یک تندروی آشتیناپذیر حافظ امنیت جلوه بدهد.
تا اینکه در واشنگتن، ترامپ روی کار آمد و نتانیاهو متحد نزدیک او شد و تشویقش کرد از توافق خارج بشود، همان توافقی که آمریکا بسترساز و پیش برنده آن بود. ترامپ از توافق خارج شد و نتانیاهو این رویداد را جشن گرفت. به جرأت میتوان اعتراف کرد که این عمل ترامپ، به هیچوجه اسرائیل را امنتر نکرد. ترامپ از توافق خارج شد و آبشاری از عواقب شوم پشت سرش یکی پس از دیگری پدید آمد. نه جمهوری اسلامی حاضر به آمدن پای میز مذاکره شد. نه موقعیت استراتژیک آمریکا در منطقه محکمتر شد. نه واشنگتن توانست جلوی اعمال و رفتارهای بیثباتکننده ایران را بگیرد.
جمهوری اسلامی الآن میگوید؛ وقتی آمریکا به تعهداتش در برجام متعهد نیست، پس چرا او باشد. تهران الآن بار دیگر دارد ماده هستهای انبار میکند. تاسیسات هستهای جدیدی میسازد. تهدید میکند که جلوی بازرسی بازرسان بینالمللی را میگیرد. میبینیم که امروز، امنیت اسرائیل بیشتر از هر زمان دیگر در خطر است. جان آمریکا هم در امان نیست. حالا دولت «بایدن» میگوید که از جمله اولویتهای درجه اولش، بازگشت به توافق هستهای است. افراد بسیاری در دستگاه امنیتی اسرائیل هستند که در خفا آرزو میکنند این اتفاق هرچه زودتر رخ بدهد. امروز یک پشتیبانی قوی در دستگاه امنیتی اسرائیل برای زنده شدن برجام وجود دارد. نخستوزیر اسرائیل؛ الآن به جای آنکه همه تلاشهای بایدن برای بازگشت به برجام را تباه کند میبایست یک طرفدار پروپا قرص توافق هستهای باشد. بلکه مهمتر؛ نتانیاهو میبایست پشتیبان سرسخت و جدی توافقهای بعدی باشد و در این راه کار کند. پنجرهای که به روی اقدام باز شده ، هم باریک است و هم فانی و زودگذر. انتخابات ایران در راه است و صبر دیپلماتیک هم محدودیت دارد و رو به اتمام است.
دولت آینده ایران که به ظن قوی یک دولت تندرو خواهد بود. اگر دولت بایدن موفق نشود آمریکا و ایران را بطور کامل به توافق هستهای بازگرداند، بازنده اصلی «اسرائیل» خواهد بود. جمهوری اسلامی؛ اگر از راه دیپلماسی نتواند منافع اقتصادی و امنیتیاش را زنده کند آن موقع؛ دشمنیاش با همه را بیشتر و بیشتر خواهد کرد. جمهوری اسلامی؛ آن موقع همه نیروهای نیابتیاش را به کار خواهد انداخت. دستان حمایت از یارانش در منطقه اعم از «حزبالله»، «حماس»، «حوثیها» و گروههای میلیشیای شیعه مذهب در عراق را قویتر خواهد کرد. آن موقع؛ ژریم ایدئولوژیک به کمک توانمندی هستهایاش، یک نیروی بازدارنده استراتژیک درست خواهد کرد. تنها اهرمی که این هدف را مهار میکند؛ «دیپلماسی» است.
مقامات اسرائیل گزافه میگویند آنها با چند موشک در تاریکی فرو میروند
یک روزنامه عربزبان چاپ لندن، تهدیدهای وزیر جنگ رژیم صهیونیستی را به تمسخر گرفت.
عبدالباری عطوان سردبیر روزنامه رای الیوم در یادداشتی با عنوان «آیا وزیر دفاع اسرائیل تهدیدهایش علیه ایران را عملی خواهد کرد» نوشت: ارتش اشغالگر اسرائیل پارچهنوشته بزرگی را در مرزهای لبنان نصب کرد که بر روی آن نوشته شده است، «هر کس که خانهاش شیشهای است، به سوی مردم سنگ پرتاب نمیکند». این موضوع به معنی واقعی کلمه یک اقدام کاملا کودکانه است. چنین هشداری صد سال پیش جایز بود، اما در قرن بیست و یکم صاحب چنین ایدهای نیازمند آن است که در اسرع وقت به منظور روانکاوی مغز خود به یک روانپزشک مراجعه کند.
اگر هدف این پارچهنوشته، لبنانیها و به طور مشخص «حزبالله» است، پس در واقع هدف را اشتباه گرفته است و از نظر روانشناسی نمایانگر نظریه فرافکنی است، یعنی به عبارت دیگر این اسرائیلیها هستند که خانهشان شیشهای است و دچار دلهره و سردرگمی فزاینده شدهاند که دیگر سنگ به سویشان پرتاب نمیشود، بلکه موشکهای بسیار دقیق به سمت آنها شلیک میشود؛ موشکهایی که میتوانند ظرف چند ساعت، تاسیسات زیربنایی نظامی و غیرنظامی این رژیم را ویران کنند، البته اگر اسرائیل جرات حمله علیه لبنان را بیابد. این ما نیستیم که این چنین میگوییم بلکه «اسحاق بریک» ژنرال بازنشسته اسرائیلی گفت سه موشک حزبالله کافی است تا اسرائیل را به مدت چند ماه در تاریکی فرو ببرد به ویژه اگر ایستگاههای برق را هدف قرار دهد تا چه رسد به آنکه منابع آب آشامیدنی و ایستگاههای آبشیرینکن و فرودگاهها را هدف قرار دهد.
به نظر میرسد ویروس واگیردار تهدیدهای توخالی به ژنرالهای صهیونیست انتقال یافته است. هماکنون اسرائیلیها در دام گزافهگویی گرفتار شدهاند، در حالی که در درون خود به خوبی میدانند طرف مقابل که کمهیاهوتر و کم تهدیدتر است، دیگر صید آسانی برای آنها نیست و بسیاری از عوامل قدرت را در اختیار دارد، به گونهای که میتواند پاسخ در هم کوبندهای بدهد.
ژنرال گانتس وزیر دفاع اسرائیل چند روز پس از تهدیدهای قلدرمآبانه «أفیف کوخافی» رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، تاکید کرد که رژیم او به طور مستمر در حال روزآمد کردن طرحهای حمله به پایگاههای هستهای ایران است اما طرحها هنوز کامل نشدهاند تا به اجرا درآیند. متوسل شدن به کامل نبودن طرحها، بهانه طرف ناتوان و یا بزدل است.
ژنرال «کوخافی» فرمانده ارتش اسرائیل نیز گفته که دستیابی حزبالله به بیش از ۵۰۰ موشک دقیق خط قرمز اسرائیل به شمار میرود و این رژیم اجازه چنین کاری را نخواهد داد و اگر حزبالله از این تعداد فراتر رود، اعلام جنگ خواهد داد. ما از او میپرسیم، چگونه میخواهی بفهمی که حزبالله این خط قرمز را پشت سر گذاشته و یا آنکه چرا اساسا مانع از تولید و یا دستیابی حزبالله به چنین موشکهایی نمیشوی و چرا تا کنون کارخانههای ساخت و تهیه چنین موشکهایی را هدف قرار ندادهای؟
در صورت وقوع هر جنگی، اسرائیل با دهها هزار موشک از جبهههای مختلف مواجه خواهد شد. «شیخ نعیم قاسم» معاون دبیرکل حزبالله که در آخرین سفرم به بیروت با او دیدار داشتم و چند ساعت با وی به گفتوگو نشستم، مرد راستگویی است و به هیچ وجه تمایلی به مبالغه ندارد و نیازی نمیبیند تا پارچههاینوشتههای بزرگ در مرزهای جنوبی لبنان نصب شود. او در واکنش به تهدیدهای اخیر اسرائیل قاطعانه گفت، «اگر اسرائیلیها بخواهند به لبنان تعرض کنند، چنان سیلی از ما دریافت خواهند کرد که راه خانهشان را گم کنند. ما کاری با اسرائیل میکنیم که در روز روشن، ستارهها را ببیند». (روزشان را سیاه خواهیم کرد). من اسرائیل را از این هشدار شیخ نعیم قاسم برحذر میدارم، زیرا او چیزهای خیلی زیادی میداند و اطلاعات بسیاری دارد.
عیسی کلانتری به اتهام توهین به امام(ره) محکوم شد
خبر اول اینکه، عیسی کلانتری به اتهام توهین به امام خمینی(ره) محکوم شد. به گزارش تسنیم، با اتمام رسیدگی به پرونده اتهامات عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی، نامبرده به اتهام توهین به بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) به صورت بدوی به ۴ ماه حبس تعزیری و منع عضویت در احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی به مدت ۲ سال محکوم شد. وی همچنین به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی به پرداخت چهل میلیون ریال جزای نقدی در شعبه ۱۰۵۸ دادگاه کیفری محکوم شد. کلانتری پیش از این در بخش کوتاهی از یک گفتوگوی مفصل عبارتی را برای امام خمینی به کار برده بود که از نظر دادگاه حاوی توهین به امام(ره) بوده است، اگر چه او خود چنین نظری نداشت و بعدتر گفت که اگر چنین برداشتهایی از مصاحبه وی وجود داشته عذرخواهی میکند.
دیدار سید محمد خاتمی با حسن روحانی
خبر دیگر اینکه، مدیر عامل بنیاد باران از دیدار رئیسجمهوری و رهبر جریان اصلاحات خبر داد. جواد امام در گفتوگو با ایلنا از دیدار سید محمد خاتمی رهبر جریان اصلاحات با حسن روحانی رئیس جمهوری در روز یکشنبه خبر داد و اظهار داشت: از جزئیات بیشتر این دیدار خبر ندارد اما این دیدارها در گذشته پیرامون مسائل روز انجام میشده است. وی در پاسخ به اینکه آیا پیرامون انتخابات ریاست جمهوری نیز گفتوگویی صورت گرفته است، با تأکید بر بیخبر بودن از جزئیات جلسه گفت: آقای خاتمی قصد کاندیداتوری در انتخابات را ندارند.
نامه برخی اعضای شورای شهر تهران به رئیسی درباره جمعیت امام علی
شنیدیم که، برخی اعضای شورای اسلامی شهر تهران در نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه خواستار رعایت حداکثر دقت و انصاف در رسیدگی به پرونده جمعیت امام علی(ع) شدند. به گزارش ایسنا در بخشی از این نامه آمده است: «جمعیت مذکور در طول دو دهه فعالیت خود در سطح ملی منشأ خدمات و خیرات فراوان بوده و توانسته است مشارکت جمع کثیری از نخبگان و تحصیلکردگان دانشگاهی را در این امور خیر جلب نماید. لذا با عنایت به حسن نیت مدیران و اعضای این تشکل مهم اجتماعی و سابقه خدمات گسترده آن از جنابعالی درخواست میکنیم با توجه ویژهای که همواره به رعایت حقوق عامه و حقوق قضایی داشتهاید دستور فرمایید در روند رسیدگی به پرونده جمعیت امام علی(ع) حداکثر دقت و رعایت انصاف مد نظر قرار گرفته و تلاش شود تا زمینه تداوم خدمات ارزنده آن در سطح میهن اسلامی، فراهم شود.» زهرا نژادبهرام، زهرا نوری، ناهید خداکرمی، شهربانو امانی، حسن خلیل آبادی، حجت نظری، آرش میلانی از جمله امضا کنندگان این نامه هستند.
امکان برگرداندن «افایتیاف» به مجلس وجود ندارد
دست آخر اینکه، مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در واکنش به طرح برخی بحثها مبنی بر بازگشت لوایح پالرمو و سی اف تی از مجمع به مجلس شورای اسلامی گفت که امکان چنین کاری وجود ندارد.انصاری پیش از این در گفتوگو با «ایران» گفته بود که مجتبی ذوالنور، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در جلسه کمیته مشترک مجمع تشخیص مصلحت نظام برای بررسی لوایح یاد شده، پیشنهاد برگشت آنها به مجلس و بررسی دوباره را داده بود که با مخالفت اعضای مجمع روبه رو شد. با این حال برخی دیگر از نمایندگان و از جمله حسین علی حاجی دلیگانی، عضو هیأت رئیسه مجلس هم خواستار بازگشت لوایح به مجلس یازدهم شده است، اما مجید انصاری در گفتوگو با «مدارا» گفت: از لحاظ حقوقی به هیچ وجه امکان برگرداندن این لوایح به مجلس وجود ندارد. فرایند مجلس به طور کلی طی شده و تمام شده است، مثلاً در مورد طرحها و لوایحی که در اواخر دوره یک مجلس تصویب میشود و برای اظهارنظر به شورای نگهبان میرود، مجلس نمیتواند بگوید که اگر شورای نگهبان اظهار نظر نکرد، اینها را برگردانید ما میخواهیم اصلاح کنیم!وی افزود: بههر حال مجلس نهادی حقوقی است و قائم به اشخاص نیست. مجلس دهم نهاد حقوقی مستقل بوده، چیزی را تصویب کرده و به مجمع ارجاع داده شده است، دیگر اساساً هیچ ارتباطی به مجلس فعلی که نهاد حقوقی دیگری است و با انتخابات جدیدی شکل گرفته، ندارد.
ارسال نظرات