13 دی ماه امسال فقط یادآور شهادت «حاج قاسم» و غم از دست دادن او نبود؛ تقدیر اینطور رقم خورده بود که در نخستین سالگرد شهادت سیدالشهدای مقاومت، یکی از فقها و فلاسفه مبارز، اندیشمند و انقلابی هم که سالیان متمادی دغدغه نشر معارف انسانساز اسلام را داشت، از میان ما برود و شاگردان و ارادتمندانش را سوگوار کند. علامه محمدتقی مصباح یزدی (ره) یار دیرین امام راحل (رضوان الله علیه) و رهبر حکیم انقلاب بعد از عمری تلاش علمی و مبارزاتی برای نشر دانایی و معرفت دینی، بر اثر بیماری و کهولت سن درگذشت و به دیدار معبود بیهمتا شتافت.
بزرگترها و نسل اول انقلاب اسلامی که انقلاب را رقم زدند، هنوز خاطره مناظرات علمی و متقن استاد با نمایندگان گروه های غربزده و شرقزده فکری را به یاد دارند که در سالهای نخست بعد از پیروزی انقلاب از سیمای جمهوری اسلامی پخش میشد و در آن، روحانی میانسالی که آن روزها به اسم «حجتالاسلام مصباح یزدی» معروف بود، با بیان شیوا و شیرینش و با استدلالها پرمغز و کوبنده، حقانیت معارف الهی و اسلامی را اثبات میکرد و تفکرات نو و کهنه انحرافی را به چالش میکشید. زمان گذشت و حدود دو دهه بعد که نسل دوم و سوم انقلاب – از جمله نگارنده این سطور – به سن جستجوگری و طرح سوال رسیده بودند، باز هم آیتالله مصباح یزدی بود که در کوران جوّ سنگین ناشی از سلطه تفکرات به اصطلاح «اصلاحطلبانه»، در رسانه ملی حاضر شد و در مناظره با برخی چهرههای سرشناس طیف موسوم به اصلاحات، هم مبانی نظام سیاسی و اجتماعی اسلام را تشریح میکرد و هم پایههای سست فکری آنها را نمایان میکرد. تلاش استاد به همین مناظرات ختم نمیشد و نشد؛ تأسیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در شهر قم به عنوان یک مرکز عالی دانشگاهی برای فضلای حوزوی، ابتکار خردمندانه و دغدغهمندانه دیگری بود که این چهره فرهنگی و فرهیخته از خود به یادگار گذاشت تا با بهرهگیری از پایهها و مبانی ناب تفکر دینی، فضلای حوزوی علاقمند و خوشفکر را در رشتههای مورد نیاز جامعه از قبیل فلسفه، حقوق، علوم سیاسی، روانشناسی و ... تربیت کند.
میراث ماندگار استاد مصباح یزدی، علاوه بر مناظرههای ماندگارش و افزون بر مراکز فکری و تحقیقاتی به یادگار ماندهاش، ده ها جلد کتاب فلسفی، فقهی و اخلاقی است که در خلال سالیان متمادی جهاد علمی و فرهنگیاش خلق شد و حالا به عنوان یک گنجینه فرهنگی و فکری کمنظیر، پیش روی نسل جوان دانشگاهی و اهالی فکر و تحقیق است تا با بهرهگیری از این ذخایر ارزشمند، ذهن و دل جویای خود را در چشمهسار معارف انسانساز و جامعهساز اسلام شستشو دهند و سیراب شوند. بخاطر همین تلاشهای دامنهدار علمی بود که رهبر حکیم انقلاب، وجود ایشان را جبرانکننده خلأ وجودی چهرههایی از قبیل مرحوم علامه طباطبایی (ره) و شهید استاد مطهری (ره) برای جوانان این دوره و زمانه توصیف کردند.
اخلاق در قرآن (۳ جلد)، آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، آزادی؛ ناگفتهها و نکتهها، اصلاحات، ریشهها و تیشهها، آفتاب ولایت، آموزش عقاید (۳ جلد)، آموزش فلسفه (۲ جلد)، آیین پرواز، اخلاق اسلامی، انسانشناسی در قرآن، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، انقلاب اسلامی؛ جهشی در تحولات سیاسی تاریخ، ایدئولوژی تطبیقی، بزرگترین فریضه و بهترینها و بدترینها از دیدگاه نهجالبلاغه، بخشی از آثار قلمی استاد مصباح است که مبانی ریشهای تفکر دینی و سیاسی را برای نسل نوجوان و جوان تشریح و تبیین میکند.
علاوه بر اینها، عبرتهای خرداد، فلسفه اخلاق، قرآن در آینه نهجالبلاغه، قرآنشناسی (۲ جلد)، قلمرو دین، کاوشها و چالشها (۲ جلد)، مباحثی پیرامون حوزه، معرفتشناسی انتقادی، نظریه حقوقی اسلام (۲ جلد)، نظریه سیاسی اسلام (۲ جلد)، گفتمان روشنگر، نقدی فشرده بر اصول مارکسیسم و نیز نقش تقلید در زندگی انسان، بخش دیگری از میراث بجا مانده از آن چهره تابناک آسمان فقاهت و فکر است که وزن فاخر و سنگین او را در سپهر علم و فرهنگ کشور نشان میدهد.
همه این تلاشهای ماندگار علمی و فکری در حالی بروز و ظهور یافته که جریانهای مقابل که از هماوردی علمی با استاد و حتی شاگردان او همواره عاجز و فراری بودهاند، دائما تلاش کردهاند تا با توهین و تخریب و انعکاس دیدگاه های ایشان به شیوهای دیگر و غیرواقعی، دستان خالی خود را در میدان علم و فرهنگ پنهان کنند و افکار التقاطی و باطل را به شیوهای بزک کرده و زرورقشده به خورد مخاطب دهند؛ غافل از آنکه «العلماء باقون ما بقی الدهر».
ارسال نظرات