روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقالههای روزنامههای صبح کشور با گرایشهای مختلف سیاسی را میخوانید:
**********
۱- در دوران دانشجویی یکی از آشنایان که در حال بازسازی اساسی یک ساختمان در شمال شهر تهران بود، نامهای را نشانم داد که در میان انبوهی از زباله خشک و کاغذهای باطله جارو و تلمبار شده مالک قبلی ساختمان دیده بود. میگفت: در میان کاغذها، پاکت نامهای نظرم را جلب کرد.
تمبر خارجی داشت و داخل پاکتِ پاره، یک کاغذ چروک دیده میشد. صرفا از روی کنجکاوی و دیدن آن تمبر، پاکت را برداشتم. کاغذ داخل آن به زمین افتاد. نوشته فارسی آن نظرم را جلب کرد. نامه از آمریکا و احتمالا از سوی یکی از اعضای سابق این خانه بود. (اطلاع داشتیم که خانه فروخته شده). راجع به طوفان کاترینا و تغییراتی که این طوفان وحشتناک در رفتار مردم آمریکا و نویسنده ایجاد کرده بود، در آن نوشته شده بود.
از اینکه «یکشبه»، بسیاری از همسایهها و دوستان خارجیاش از افرادی منضبط، اخلاقمدار، خیِّر و «شهروند درجه یک» تبدیل شده بودند به افرادی بداخلاق، وحشتزده و بعضا حتی دزد! تعجب کرده و از اینکه برخی از این افراد به محض اعلام وضعیت بحران در یک ایالت دیگر! آدم دیگری شده بودند و به فروشگاهها هجوم برده و شروع به غارت آن میکردند، شاخ درآورده بود! (خوب به یاد دارم عین واژه «شاخ درآوردم» را نوشته بود).
با خود فکر کردم، آن فرهنگ، اخلاق و «تمدن غربی» چه شد؟! یاد فیلمها و سریالهای خارجی افتادم که در آن، غربیها در شرایط بحرانی (مثلا توفان، سیل و...)، برای نجات مثلا یک پیرزن یا حتی یک گربه یا توله سگ، چطور تلاش میکنند و قهرمان فیلم جان خود را برای آن چگونه به خطر میاندازد. یاد برخی غربزدههای داخلی خودمان هم افتادم. افرادی که با آنها سروکار داشتم (و هنوز دارم) که مثلا میگویند، «من به فقرا کمک میکنم اما، نه برای رضای خدا بلکه، چون کار خوبی است و به من آرامش میدهد!».
تا اینکه مدتها بعد در یک کتاب (نام آن را فراموش کردهام) خواندم، اخلاق بدون پشتوانه اعتقادی، قابل اتکا نیست و دوام نمیآورد! یعنی اگر فردی بدون اتکا به یک اعتقاد راستین الهی، اخلاقمدار باشد، احتمال اینکه در شرایط بحرانی، ضد همان اخلاق عمل کند، بسیار بالا میرود. منطقی بود. آدم اگر معتقد و مومن باشد و اخلاقیاتش وصل به یک اعتقاد راستین، چون خدا را همیشه «ناظر» میبیند تحت هر شرایطی، همان آدم خواهد بود.
چهبسا حتی آن شرایط را فرصت و آزمایشی برای «تقرّب» ببیند و بیش از شرایط عادی، «فداکاری» کند. مثل آن طلبه آذری زبانی که در بیمارستان قم، مشغول خدمترسانی به بیماران کرونایی بود، در حالی که در همان ایام، بحرانیترین شرایط را، زندگی شخصی خودش داشت.
همسر باردارش به کرونا مبتلا و در بیمارستان بستری بود. او بعد از اینکه همسر و فرزندان دوقلویش، همزمان به رحمت خدا رفتند، دلشکسته و گریان شد اما، دست از مجاهدت و کمکرسانی برنداشت! و چهبسا با تکیه بر همان اعتقاد و اخلاقی که دارد، جدیتر از گذشته در حال خدمترسانی باشد.
۲- «اخلاق» همواره مورد بحث متفکرین دنیا بوده و روی آن بحثهای متنوع و مبسوطی هم صورت گرفته.
«جرمی بنتام» و «جان استوارت میل» از جمله فیلسوفان و متفکران غربی هستند که در این حوزه نظر دادهاند اما در نظر آنها، بیش از «اخلاق بماهو اخلاق»، سود و حاصلِ این اخلاق اهمیت دارد! یعنی آنها به نوعی، شارح و مُبلِّغ همان اخلاقی بودند که امروز در بسیاری از کشورهای غربی رواج دارد. به بیان دیگر، متفکرین و دانشمندان این حوزه، اخلاق را به دو شکل بیان کردهاند. «اخلاق سودمحور» و «اخلاق سعادتمحور».
اخلاق سودمحور یعنی، «برای اینکه گاوت را ندزدند، گاو همسایهات را ندزد». تکیهگاه این نوع اخلاق، همانطور که در این مثال ساده دیده میشود، «عدم زیان» است. نگاهی سود و زیان محور بر این نوع اخلاقیات حاکم است.
این نوع نگاه نیز ناشی از نوع نگاه چنین متفکرانی به انسان است که در اینجا قصد توضیح بیشتر آن را نداریم. خب! وقتی سود و زیان، محور اصلی شد، طبیعی است که در شرایط بحرانی، رعایت اخلاق را مساوی با زیان و خسارت ببینیم. دقیقا همین روحیه است که باعث میشود، در آمریکای مدعی و ثروتمند، دولتها در شرایط کرونایی، ماسک نزدیکترین متحدان خود را بدزدند، و گروهی از مردم هم بر سر دستمال توالت، یکدیگر را به باد کتک بگیرند.
عدهای برای خرید اسلحه و دفاع از جان خود، به فروشگاههای سلاح هجوم ببرند، همه به فکر خود باشند (اخلاق محو شود) و این کشور بدترین وضعیت را در میان کشورهای دنیا به خود اختصاص دهد.
اخلاق سعادتمحور اما، چون بنیانِ محکمتری دارد، باعث آبادانی دنیا و آخرت «تحت هر شرایطی میشود». حتی اگر در آن شرایط، بر اثر شدیدترین تحریمهایی که دیده شده، یک ریال نتوانی از طریق سیستمهای بانکی برای خرید دارو به خارج از کشورت بفرستی!
۳- این دو نکته را گفتیم تا به نکته سوم برسیم و آن اینکه، چرا در این شرایط کرونایی، وضعیت در ایرانِ تحتِ تحریمِ (لااقل تا امروز) خیلی بهتر از کشورهای ثروتمند و پرادعایی مثل آمریکا، ایتالیا، فرانسه و... است.
قطعا یکی از مهمترین دلایل این وضع، باز میگردد به همین اخلاق و فرهنگ دینی مردم ایران. این فرهنگ، حقیقتا نعمت بزرگی است و در شرایط مشابه نیز بارها به دادمان رسیده است. کجای دنیا سراغ دارید، مراکز عبادی را برای کمک به مردم تبدیل به کارگاههای تولیدی کنند؟
کدام سرزمین را میشناسید که علمای دینیشان، در کنار مردم عادی بیل به دست بگیرند و تا گردن، زیر گِل بروند! فرشهای مردم و حتی سرویسهای بهداشتی بیمارستانها را تمیز کنند! کجای دنیا را سراغ دارید که در آن یک مادر پیر، در نیمههای شب با یک دستمال و یک مایع ضدعفونیکننده، راه بیفتد و دستگاههای خودپرداز بانکی را ضدعفونی کند، تا مبادا جوانی مبتلا و مادرش عزادار شود!
چنین شکوهی، قطعا از دل اخلاق سودمحور خارج نمیشود. اخلاق سودمحور یعنی، در فیلمها و سریالهای تلویزیونی قهرمان فیلم، برای نجات جان یک حیوان جانش را به خطر اندازد اما در دنیای واقعی، صدها انسان در آسایشگاههای پرمدعاترین کشورهای غربی، پس از مبتلا به کرونا، به حال خود رها شوند تا بمیرند! یعنی، «تری هولینگسورث»، عضو مجلس نمایندگان آمریکا بگوید، بین «اقتصاد» و «جان مردم»، باید اقتصاد را انتخاب کرد.
۴- پیش از این در همین ستون نوشتیم باز هم تکرار میکنیم. اگر کره جنوبی امروز، نان هوش مصنوعی و فرهنگ اطاعتپذیری مردمش را میخورد و از پس کرونا بر میآید، یا آلمان اگر نان صنعت و تکنولوژی پزشکیاش را میخورد و شرایط بحرانی کشورش را مهار مینماید، در مقابله موفق ایران عزیز با بیماری کرونا، فرهنگ اخلاق دینی نقش برجسته و برتر را داشته است و تلاش و زحمات مسئولان نیز در همین عرصه قابل تعریف است.
کرونا کشورهای مختلف دنیا را به بوته آزمون کشیده است. آزمون دشواری که کارنامه هر یک از کشورها در آن، روشنگر میزان دوراندیشی، تابآوری و آمادگی نظام حکمرانی آنهاست. آمارهای سازمان بهداشت جهانی مبنایی پذیرفته شده در سراسر دنیاست و به گواه این آمارها، کشور ما عملکرد قابل قبولی را در مقابله با پاندمی کرونا به ثبت رسانده است. این عملکرد، علاوه بر تلاشها و فداکاریهای کادر درمان و متولیان امر و همراهی بسیار خوب مردم عزیزمان، نتیجه جهتگیریها و رویکردهای دوراندیشانه کشور، در بلندمدت هم هست.
طرح تحول سلامت، یکی از اقدامات بسیار مهم زیربنایی دولت تدبیر و امید طی ۶ سال گذشته بوده و سرمایهگذاری بسیار بزرگی برای اجرای آن انجام شده است؛ در اثر اجرای این طرح، ۳۱ هزار و ۶۲۰ تخت فعال به ظرفیت بیمارستانی کشور اضافه شده، یعنی تختهای فعال حدود ۳۰ درصد رشد کرده است.
تختهای ICU هم افزایش ۳۰ درصدی داشته و علاوه بر این، صدها آمبولانس و تجهیزات سرمایهای سنگین نظیر دستگاه سیتیاسکن و امآرآی تأمین شده و در شهرهای مختلف کشور به بهرهبرداری رسیده.
ساخت و بهرهبرداری ۲۴۹ کلینیک ویژه برای ارتقای خدمات سرپایی در بخش دولتی و توزیع سالانه ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ نیروی متخصص درمانی به بیمارستانهای سراسر کشور، دیگر ثمرات طرح تحول سلامت بوده است.
به گواه مسئولان وزارت بهداشت و متخصصان امر، تابآوری نظام سلامت و عدم مواجهه با کمبود ظرفیت بیمارستانی حتی در روزهای اوج بحران کرونا، نتیجه این سرمایهگذاری راهبردی در سالهای گذشته بوده است.
کسانی که امروز با رویکردی غیرمنصفانه به بهانههای مختلف دولت را تخریب میکنند، بعضاً همان افرادی هستند که در سالهای گذشته از سرمایهگذاری دولت در طرح تحول سلامت انتقاد میکردند و این کار را اتلاف منابع میپنداشتند. دولت البته هم در آن زمان سلامت مردم را زیربنای توسعه کشور میدانست، هم الان حفاظت از جان مردم را وظیفه و اولویت نخست خود میداند.
توسعه زیرساختهای ارتباطی، دیگر راهبرد مبنایی دولت در طول سالهای گذشته بوده است. در اثر این راهبرد همه شاخصهای مرتبط با این حوزه از قبیل پهنای باند، ضریب نفوذ، تعداد کاربران و سرعت چنان ارتقا یافته و چندبرابر شدهاند که قابل مقایسه با سالهای پیش از دولت تدبیر و امید نیستند.
اگرچه در تمام این سالها، عدهای با تمام توان تلاش داشتند در مقابل توسعه زیرساختهای ارتباطی در کشور بایستند اما اهتمام و مداومت دوراندیشانه دولت و شخص رئیس جمهوری سبب شد در روزهای دشوار بحران کرونا، شبکه ارتباطی کشور، نقش بسیار حائز اهمیتی را در اجرای سیاستگذاریهای کلان برای مقابله با کرونا ایفا کند. این شبکه کمک کرد با وجود تعطیلی مدارس و دانشگاهها روند آموزش متوقف نشود یا بسیاری از نیازهای مردم چه در حوزه تجاری و چه در حوزه خدمات اداری در بستر اینترنت تأمین شود.
با کارآمدی زیرساختهای ارتباطی کشور بود که خدماتدهی بسیاری از کسبوکارها متوقف نشد و کارمندان ادارات در شرایط فاصلهگذاری اجتماعی توانستند در بستر فضای مجازی وظایف خود را از راه دور انجام دهند و به این ترتیب، خسارات ناشی از تعطیلی کسبوکارها تا حدی کمتر شد. از همه اینها گذشته، در شرایطی که هر روز به مردم توصیه میکردیم در خانه بمانند، این امکانات مناسب فضای مجازی بود که توانست زمینه ارتباطات مجازی مردم و خانوادهها را فراهم و امکان کاهش ارتباطات مستقیم و تعاملات چهرهبهچهره را در جامعه به وجود بیاورد. افزایش سطح دسترسی مردم به شبکههای اجتماعی در دولت تدبیر و امید، این حسن را هم داشت که شفافیت بیشتر و افزایش سواد دیجیتالی، دسترسی به اطلاعات برای همگان فراهم شود.
آنها که در گذشته با سیاستهای توسعهای دولت مخالفت میکردند، خوب است صادقانه به این سؤال فکر کنند که اگر وضع زیرساختهای ارتباطی و سلامت کشور همچون گذشته مانده یا با همان نرخ گذشته توسعه یافته بود، امروز در مبارزه با کرونا چه وضعی داشتیم؟ قطعاً مشکلاتمان برای مقابله با این ویروس بیشتر میشد.
زیستبوم فناوری و نوآوری کشور، دیگر عرصهای است که در دولت تدبیر و امید عمیقاً دچار تحول شده است. در روزهایی که هر روز اخبار متعددی از کمبود اقلام حیاتی مقابله کرونا همچون ونتیلاتورها، داروهای مربوطه و ماسک و مواد بهداشتی پیشگیری از بیماری در کشورهای مختلف جهان میشنویم و کمبودها حتی بعضی قدرتهای جهانی را به راهزنی و مصادره محموله دیگر کشورها کشانده است، این شرکتهای دانشبنیان بودند که توانستند با حضوری فعال در میدان، بار اصلی تأمین نیازمندیهای اساسی کشور را به دوش بکشند.
حتماً در روزهای گذشته شنیدهاید که شرکتهای دانشبنیان در تولید اقلامی همچون انواع کیتهای آزمایشگاهی تشخیص بیماری کرونا، دستگاههای اکسیژنساز یا همان ونتیلاتورها، دستگاه سیتیاسکن، انواع ماسکهای حفاظتی و اقلام بهداشتی پیشگیری از کرونا چه عملکرد درخشانی داشتهاند. این شرکتها خوشبختانه در بسیاری از این اقلام کشور را خودکفا کردهاند و با تداوم همین روند، حتی امکان صادرات این اقلام نیز در آینده بسیار نزدیک وجود خواهد داشت.
اما آیا توان و گستره اثرگذاری شرکتهای دانشبنیان در کشور از ابتدا بههمین اندازه بود؟ خیر! دولت تدبیر و امید از همان ابتدای کار، مبنای سیاست اقتصادی را بر توسعه اقتصاد دانشبنیان برایگذار از اقتصاد سنتی قرار داد و بر همین اساس حمایتهای ویژهای از شرکتهای دانشبنیان بهعمل آورد. نتیجه اینکه با سیاستگذاریهای حمایتی و عملکرد مؤثر بازیگران دولتی، خصوصاً وزارتخانههای علوم، ارتباطات، صمت و معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، تعداد شرکتهای دانشبنیان امروز به بیش از ۵ هزار رسیده است.
صندوق نوآوری و شکوفایی ریاستجمهوری فقط در یک سال گذشته نزدیک به ۲ هزار و ۷۵۰ میلیارد تومان تسهیلات به این شرکتها اختصاص داده و برای آنها بیش از ۱۳۰۰ میلیارد تومان ضمانتنامه صادر کرده است. در سالهای گذشته چندین برابر این رقم هم از کانالهای مالی دیگر در قالب تسهیلات و کمک برای توسعه شرکتهای دانشبنیان هزینه شده است.
بهطور خاص در بحث مبارزه با کرونا، صندوق نوآوری در اسفندماه ۵۰۰ میلیارد تومان برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان فعال در مقابله با کرونا اختصاص داده و از ۷۰ شرکت در این زمینه حمایت کرده است.
این سه حوزه زیربنایی، معیار خوبی برای سنجش میزان آمادگی دولت برای مقابله با بحران کروناست. راه آسانتر برای دولت البته این بود که به جای این اقدامات زیربنایی، توان خود را روی سیاستگذاریهای کوتاهمدت و بعضاً پوپولیستی که نتایجشان معمولاً برای افکار عمومی ملموستر است، متمرکز کند. عیار حکمرانی خوب ولی در اتخاذ تصمیمات سخت روشن میشود. تصمیمات سخت امروز، روزهای سخت فردا را تحملپذیر میکند. امروز روز مبادای خیلی از کشورهاست.
روز مبادای ما البته نه با ورود کرونا که از سال قبل با تحریمهای ظالمانه و تروریسم اقتصادی امریکا آغاز شده است. توفیق روز مبادا نتیجه دوراندیشی روزهای عافیت است. اینکه با وجود فشار سنگین خارجی، در دو سال گذشته توانستیم محدودیتهای تحمیلی در فروش نفت را جبران و اقتصاد را تقریباً بدون نفت اداره کنیم، نتیجه سرمایهگذاری ویژه در تولید و زیستبوم دانشبنیان در سال گذشته بوده است.
اینکه در نبرد همزمان با تحریم و کرونا، توانستهایم همزمان با مداوای بیماران، بهتر از خیلی کشورهای دیگر مایحتاج عمومی را تأمین کنیم و قفسههای فروشگاهها را پر نگاه داریم، نشانه تابآوری سیستم اداره کشور و دوراندیشی سیاستگذاران است. اینکه در شرایطی که حتی بعضی کشورهای توسعه یافته از کمبود ظرفیت بیمارستانی برای مداوای بیماران کرونایی رنج میبرند، تختهای بیمارستانی ما تکافوی بیماران کشور را میکند و حتی ظرفیت اضافه هم داریم، نتیجه سرمایهگذاری سالهای پیشین درطرح تحول سلامت است. اجرای نسبتاً دقیق مراحل مختلف فاصلهگذاری اجتماعی هم، جز با شبکه ارتباطی توسعهیافته و زیرساختهای تقویت شده الکترونیکی در کشور مقدور نبود.
دوستانی که با وجود این تمهیدات، دوراندیشیها و کارنامه قابل دفاع کشور در مقابله با کرونا، امروز دولت را متهم یا تخریب میکنند، بیشتر از دولت به کلیت کشور و نظام جفا میکنند. تحلیل برخی مشکلات اقتصادی کشور، بدون در نظر گرفتن تحریمهای دو سال اخیر کتمان واقعیتهای آشکار و از آن بدتر مغالطه نشاندن معلول به جای علت است. این مشکلات، نتیجه رویکرد دولت در سیاست خارجی نیست، نتیجه تحریمهایی است که ظالمانه بر ما اعمال شده است. نتایج رویکرد دولت در سیاست خارجی، همان شاخصهایی است که پیش از خروج امریکا از برجام در اقتصاد کشور ثبت شده است.
نادیده گرفتن آن شاخصها در چارچوب رقابتهای سیاسی قابل فهم است اما تبرئه کامل تحریمها و تحریمگران در مشکلات فعلی اقتصادی کشور و نسبت دادن همه مشکلات به دولت، کاری است که حتی دشمنان هم نمیکنند. کشورمان این روزها روزهای سرنوشتسازی را سپری میکند. روزهای سخت البته قطعاً رفتنیاند، بهشرطی که بیشتر از همیشه در کنار هم باشیم و به دیده انصاف و با حسنظن به یکدیگر نگاه کنیم. دست از تخریب و تخطئه برداریم و با انسجام و یکپارچگی، همه به فردای روشن این دیار فکر کنیم.
بی گمان امنیت اساسی ترین نیاز هر کشور و ملتی برای رسیدن به رشد و پیشرفت در عرصه های گوناگون است و ارتش عزیز و مقتدر ایران در میان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی یکی از نقش آفرینان ایران بزرگ محسوب می شود، ارتشی که از نیروهای مردمی، متخصص، متعهد و مکتبی برخوردار است و خیل مردان شجاع، سلحشور، مومن، ایثارگر و از خودگذشته، توانمند و آگاه، پرانگیزه و امیدوار در بدنه و سطوح بالای مدیریتی آن مشغول خدمت به دین و میهن هستند، ارتشی که مردمی بودن و بی ادعایی اش باعث محبوبیت روزافزون و نفوذ در قلوب آحاد ملت شده، ارتشی که در کارنامه افتخاراتش تقدیم بیش از ۴۸ هزار شهید دوران دفاع مقدس را دارد، مردان مردی که همچون دیگر نیروهای مسلح، لباس پرافتخار دفاع از قرآن و کیان ایران را بر تن کرده اند و جان عزیزشان را در راه دفاع از ناموس وطن و عزت و استقلال میهن در طبق اخلاص گذاشته اند تا در هنگام نیاز، جوانمردانه برای دفاع از حیثیت و شرف ملت در مقابل خصم، جانفشانی کنند.
ارتش توانمندی که نه تنها برای تامین نیازهای تجهیزاتی خود چشم به دست ومنت کش بیگانه نیست بلکه امروز با برخورداری از نیروهای متخصص توانسته است به طراحی، ساخت و تولید انبوه انواع تجهیزات پیشرفته دفاعی دست یابد و گام هایی بس بزرگ تا رسیدن به خودکفایی کامل بردارد که تولید انواع توپ، تانک، مسلسل، شناورهای عظیم و پیشرفته سطحی و زیرسطح، قایق های تندرو با قابلیت های منحصر به فرد، ساخت انواع ناوچه و زیردریایی، تولید مدل های گوناگون رادارها و پدافند بسیار پیشرفته و قابل رقابت با جدیدترین و پیشرفته ترین رادارها و سیستم پدافندی در جهان و ... نمونه هایی از توان متخصصان نیروهای مسلح و ارتش جمهوری اسلامی ایران است.
ارتش و ارتشیانی که حالا به برکت انقلاب اسلامی نه تنها تحت نفوذ و سیطره مستشاران نظامی نیستند بلکه بزرگ مردانی اند که بهره گیری از دانش، اطلاعات، تخصص و توانمندی های فراوان شان در عرصه های گوناگون مورد تقاضای کشورهایی در منطقه وجهان است.
ارتش و ارتشیان مورد احترامی که نه تنها در روزهای دفاع مقدس و دیگر عرصه های دفاعی و امنیتی افتخارها آفریدند بلکه در کنار و همگام با دیگر نیروهای خادم ملت در حوادث غیرمترقبه و روزهای سخت زلزله و سیل و ... این روزها در ماجرای «کرونا» و بیماری جهانگیر کووید-۱۹ با همه توان در کنار مردم هستند و مدال افتخار خدمت به ملت را بر سینه دارند.
اما با همه افتخاراتی که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی این حافظان شجاع و جان برکف کیان دین و میهن و مدافعان عزت و استقلال وطن دارند، این سازمان و سیستم برای رسیدن به اوج قله های پیشرفت و دستیابی به درجه نیروهای مسلح «تراز انقلاب اسلامی» و پشتوانه و تکیه گاه طی طریق به تمدن سازی نوین اسلامی، مثل همه دستگاه ها و سازمان ها نیازمند پویایی هر چه بیشتر است. در این باب به اختصار به نکاتی اشاره می شود.
۱ – بی گمان همفکری، همکاری و هم افزایی بیشتر درون سازمانی و برون سازمانی نیروهای مسلح، مسیر رسیدن به اوج و پویایی هرچه بیشتر را فراهم تر می کند.
۲ – ارتباط و تبادل نظر با ارتش ها و نیروهای مسلح کشورهای دیگر خصوصا دوستان جمهوری اسلامی.
۳ – تعامل هر چه بیشتر با دانشگاه ها، پژوهشکده ها و مراکز صنعتی کشور
۴ – ارتباط مستمر و موثر با نخبگان علمی، صنعتی و مراکز علمی
۵ – ترویج هر چه بیشتر روحیه «ما می توانیم» در بین آحاد نیروهای مسلح
۶ – ایجاد زمینه و بستر هر چه بیشتر و مهیاتر برای شکوفایی و بروز استعداد نیروهای مسلح اعم از کادر وظیفه در عرصه های گوناگون فکری ، علمی، پژوهشی، صنعتی، نظامی و ...
۷ – استفاده و بهره گیری هر چه بیشتر از دانش، تجربه و تخصص ارزشمند پیش کسوتان نیروهای مسلح
۸ – میدان دادن هر چه بیشتر در همه عرصه ها به جوانان در نیروهای مسلح
۹ – تقدیر شایسته و درخور از نخبگان نیروهای مسلح در زمینه های گوناگون
۱۰ – همت مضاعف در جهت تولید علم و فناوری در نیروهای مسلح
۱۱ – ارتقای جایگاه ارتش و دیگر نیروهای مسلح در دولت
۱۲ – حضور نمایندگانی از نیروهای مسلح در مجلس و برخی کمیسیون های تخصصی مجلس شورای اسلامی
۱۳ – مسئله مهم دیگر تبیین نقش و سهم و جایگاه نیروهای مسلح توسط مجموعه حاکمیت برای حرکت به سوی ایجاد تمدن نوین اسلامی
۱۴ – تدوین چشم انداز برای ارتش و دیگر نیروهای مسلح برای آینده
۱۵ – مسئله مهم دیگر که باید بیش از پیش مورد توجه تمام نیروهای مسلح قرار گیرد استفاده حداکثری و بهینه از ظرفیت جوانانی است که به پوشیدن لباس سربازی مفتخر می شوند، این مقوله البته نیازمند توضیح و بسط فراوانی است که در این مقال نمی گنجد.
۱۶ – نیروهای مسلح برای تبیین و اطلاع رسانی دقیق، صحیح و به هنگام و تاثیرگذار اقدامات موثری که در زمینه های گوناگون انجام می دهد قطعا نیازمند نیروهای زبده، کارآزموده و متبحر در امر اطلاع رسانی است. دلیل عمده طرح این بند این است که ما متاسفانه هنوز شاهدیم به رغم تلاش هایی که شده ، درباره بسیاری از فعالیت ها و اقدامات و عملیات موثر ارتش در زمان دفاع مقدس و دیگر اقدامات امنیتی، اطلاع رسانی کافی برای مردم و نسل کنونی که آن دوران را ندیده اند، انجام نشده است. حتی در زمینه معرفی شهیدان و جانبازان و آزادگان، پیش کسوتان عرصه رزم و شهادت هنوز احساس خلا می شود.
مردم همچنین اطلاع لازم را از توانمندی های نیروهای مسلح در زمینه های گوناگون ندارند در صورتی که اطلاع رسانی درباره این گونه مسائل (البته غیر از اطلاعات و اخبار غیرقابل انتشار و طبقه بندی شده) دلگرمی مردم به این پشتوانه مستحکم تامین و تداوم امنیت و عزت و استقلال کشور را بیشتر می کند و البته برگزاری جلسات مردمی فرماندهان ارشد و میان ارتش و دیگر نیروهای مسلح بر محبوبیت و ارتقای جایگاه این عزیزان می افزاید. درود خالصانه بر همه حافظان امنیت و استقلال کشور و دعای حضرت سجاد پشت و پناه تان.
اقدام دولت در اعطای وام به یارانهبگیران کار خوبی است اما بضاعت مالی دولت با دولتهای صنعتی پیشرفته فرق میکند. مثلا آلمان و آمریکا برای مقابله با بیماری کرونا بودجههای میلیارد دلاری درنظر گرفتهاند و ما نیز بودجه نسبتا مناسبی اختصاص میدهیم که یک میلیارد دلار آن را از صندوق توسعه ملی برداشته میشود.
لذا بین اختصاص بودجه برای این مقابله تفاوت بسیار است، اما کار اخیر دولت درحد بضاعت خوب بوده اما اکنون سخن از کسانی است که شغل خود را از دست دادهاند. اکنون نه بحث کمدرآمدها که بحث بیدرآمدها مطرح است.
عدهای اکنون در اثر این وضعیت شرایط بهمراتب سختی را تحمل کرده و میکنند. خیلی از کارگاههای ساختمانی تعطیل است، خیلی از آنهایی که روزمزد بودند فاقد درآمد شدهاند، آنهایی هم که کسبوکار شهری داشته و روزمزد کار میکردند فاقد درآمد شدهاند. لذا این اقدام دولت در جهت مرهم نهادن بر مشکلات آنهاست و البته بدان معنا نیست که این اقدام کافی است اما در اندازه بضاعتی که دولت دارد و با وجود این تحریمها اقدام پسندیدهای است.
از طرفی برخی مطرح میکنند که دولت باید منابعی برای مقابله با کرونا تخصیص دهد در حالی که منابع دولت محدود بوده و همانهایی است که از پیش تصویب کرده و غیر از آنها منابعی ندارد. با این حال به خاطر اینکه شرایط همینطور مسکوت نماند قرار شده که از شنبه برخی فعالیتها راه بیفتد تا برخی از این بیدرآمدیها و بیکاریها جبران و فشار کمتری به مردم وارد شود. نگران این مساله نیز هستیم که با راه افتادن این کسبوکارها از روز شنبه دوباره انتشار و شیوع ویروس بالا برود که باید تحت ارزیابی و کنترل باشد. چراکه این یک موضوع دوجانبه است.
از طرفی اینکه در خانه ماندنها را جلو ببریم که این پرسش پیش میآید که تکلیف مشاغل از دسترفته و افرادی که بیکار شدند چه میشود؟ از سوی دیگر اگر قرار باشد که قدری مشاغل آزاد شوند، مردم سر کار بروند و خانهنشینی کمتر شود ممکن است که انتشار ویروس افزایش یابد. لذا باید نوعی کنترل صورت گیرد که اگر مشاهده شد که انتشار زیاد میشود تدابیر سختگیرانهتری اتخاذ شود.
با این حال هستند کسانی که با وجود این همه کارهایی که از سوی دولت انجام میشود دولت را متهم به کمکاری و ناتوانی میکنند که اساسا نباید اعتنایی به آنها کرد و به نظر میآید که حرفها باید فنی و کارشناسانه باشد و اگر کسی حرفی دارد باید کارشناسانه سخن بگوید نه اینکه بدون دلیل و سند حرف بزند. بالاخره غیرکارشناسی حرف زدن و سیاسی رفتار کردن الان شایسته نیست. باید رفتارهای غرضآلود سیاسی کنار برود و همه به سلامت و معیشت مردم توجه کنند.
رسانههای امریکا گزارش دادند که ۲۲ میلیون نفر در یک ماه گذشته در این کشور بیکار شدند. ترامپ سال گذشته هفتهای یک بار مقابل دوربینها میگفت عربستان مانند گاو شیرده است، آنها را دوشیدم و کارخانههای اسلحهسازی را فعال کردم و بیکاری در امریکا را به پایینترین حد خود در تاریخ امریکا رساندم.
دنیا هم برای او کف میزد؛ هم دنیای نئولیبرال، هم چپها و سوسیالیستها، هم روشنفکران و جامعهشناسان و سیاستشناسان داخلی. همین الان دهها مقاله از روشنفکران داخلی و جامعهشناسان مبرز را ذخیره کردهام، در ستایش ترامپ و مدیریت اقتصادیاش و اینکه از دشمنی ما با سعودی به بهترین شکل استفاده کرد.
توئیتها و اخبار ترامپ را در یک سال گذشته مرور کنید، از رجزخوانی برای کل جهان به پشتوانه اقتصاد و ارتش امریکا و توئیتهایی که مینوشت «نفت را ارزان کردم، بروید حالش را ببرید»، شروع میشود و به وضعیت فعلی که بهرغم تماس ترامپ با سعودی برای گران کردن نفت، با کارشکنی عربستان، نفت ارزانتر شد، ادامه مییابد و با تماس مخفیانه ترامپ با رئیسجمهور یک کشور اروپایی برای خرید ماسک و دزدیدن ماسک دیگران در فرودگاهها و توصیه به استفاده از شالگردن به جای ماسک و برکناری فرمانده ناو جنگی به خاطر هشدار درباره شیوع کرونا و در آخر، تمرد فرمانداران ایالتها از او برای باز کردن اقتصاد امریکا و کنایه او به استقلالخواهی نیویورک ختم میشود.
این که امریکا سرانجام «قضیه کرونا» را حل میکند یا اتفاق دیگری میافتد، در این بحث جایی ندارد، بحث بر سر چگونگی مواجهه اندیشمندانه و عاقلانه ما با «قضیه امریکا» است؛ و من ابصر بها بصرته، و من ابصر الیها اعمته (نهجالبلاغه-خطبه ۸۲): کسی که با بصیرت «به دنیا» نگریست، او را آگاه میسازد و کسی که «در دنیا» نگریست (به دنیا چشم دوخت) او را کور میکند.
مثنوی معنوی-دفتر چهارم:
از جهان دو بانگ میآید به ضد
تا کدامین را تو باشی مستعد
آن یکی بانگش نشور اتقیا
وان یکی بانگش فریب اشقیا
من شکوفة خارمای خوش گرمدار
گل بریزد من بمانم شاخ خار
بانگ اشکوفهش که اینک گلفروش
بانگ خار او که سوی ما مکوش
این پذیرفتی بماندی زان دگر
که محب از ضد محبوبست کر
آن یکی بانگ این که اینک حاضرم
بانگ دیگر بنگر اندر آخرم
حاضریام هست، چون مکر و کمین
نقش آخر ز آینة اول ببین
در جهان هر چیز چیزی میکشد
کفر کافر را و مرشد را رشد
کهربا هم هست و مغناطیس هست
تا تو آهن یا کهی آیی بشست
برد مغناطیست ار تو آهنی
ور کهی بر کهربا بر میتنی
آن یکی، چون نیست با اخیار یار
لاجرم شد پهلوی فجار جار
معدة خر که کشد در اجتذاب
معدة آدم جذوب گندم آب
گر تو نشناسی کسی را از ظلام
بنگر او را کوشسازیدست امام
میگویند کل ویروسهای کرونای موجود در دنیا را اگر یکجا جمع آوریم، فقط پنج گرم میشوند! با احتساب نسبت مبتلایان در امریکا سهم این کشور از کرونا فقط یک گرم است. «دنیا» از این یک گرمها زیاد در آستین دارد!
این روزها همه نگاهها به کرونا معطوف شده است. چالش این ویروس و کنترل آن، بهنوعی تبدیل به مهمترین مسئله ایران و جهان شده است. در کشورمان، از همان ابتدای شروع این بحران، ستاد عالی مبارزه با کرونا تشکیل شد و اعضای آن، تمام قامت به میدان آمدهاند.
در راس این ستاد، رئیسجمهوری حضور دارد و با جدیت وارد کنترل بحران شده است. روحانی بدون تعارف، در مدیریت این بحران، نقش پررنگی دارد ایفا میکند. ما این روزها، خصوصاً از قاب تلویزیون، یک روحانی را میبینیم که شب و روزش را به هم دوخته تا این بیماری را کنترل کند. ما همیشه منتقد آهنگِ کُندِ دولت در این سالیان بودیم.
معتقد بودیم هرچند روحانی تفکر بلند و حازمِ استراتژیک دارد، اما قدمهایش را کوتاه و کند برمیدارد. اما امروز روحانی انگار روحانیِ دیگری شده است. در این بحران، روحانی بسیار پرتحرک و پُرانرژی ظاهر شده است.
با وجود محدودیتها و کمبودهای بسیار، اما جهد و جدیت زیاد در کارش دیده میشود. اگر لحظهای تلویزیون را روشن کنیم، رئیسجمهوری را از دریچه تلویزیون میبینیم که مانند یک جوان پرانگیزه به مدیریت بحران اهتمام دارد.
این روحانی با روحانیای که تا پیش از این میشناختیم، خیلی متفاوت است. راستش ظهور این تمایز، دو علت میتواند داشته باشد. یا روحانی به هر علت در این مقطع، انرژی بیشتری در امور اجرایی صرف میکند.
به عبارتی این جدیت و حضورِ مستمر، مختص و معلولِ دوره بحران کرونا است؛ که در این صورت باید غصه خورد که چرا تا پیش از این، اینگونه جدی به میدان نیامده بود؟ اگر نصف این جدیت را در هفت سال گذشته میداشت، شرایط کشور خیلی متفاوتتر از امروز بود. ما مهمترین نقدی که بر دولت داشتیم، کندی و پیریِ آن بود. معتقد بودیم در وضعِ بلاخیز و بحرانخیزِ کنونی، باید خیلی چالاکتر و جدیتر کشور را اداره کرد.
معتقد بودیم با این محافظهکاری و ملاحظهکاری، در میان انبوه مشکلات و بحرانهای انباشته شده، نمیتوان تغییری در کشور ایجاد کرد. این دولت، وارث کشوری به گِل نشسته بود و لاجرم محتاجِ دولتی پرانرژی برای خروج از این وضع بود.
اما سناریوی دوم این است که این حضور پررنگِ روحانی، محصولِ چرخشِ حواسِ صداوسیما و مهربان شدنِ دوربینِ تلویزیون با دولت است؛ یعنی روحانی قبل و بعد کرونا تغییری نکردهاست. در اینصورت باید گفت که چه ظلمی در این مدت به روحانی شده است!
یعنی رسماً خدمات و تلاشهایش بهطور مهندسی شده سانسور میشده است. تلویزیون انگار به هر علتی در این مقطع تصمیم گرفته کمی با دولت مهربانتر باشد. اگر روحانی تا پیش از این هم همین بوده، واقعاً به او ظلم بزرگی شده است!
ارسال نظرات