ای آن که هر گرهی به دستت گشوده شود و تندی سختیها به عنایتت میشکند. ای آن که راه برونرفت از مضیقه به گشایش، از او خواسته میشود. دشواریها به لطفت آسان و اسباب حیات به رحمتت فراهم گردد و قضا به قدرتت جاری و همهچیز به ارادهات روان شود.
بیآنکه فرمان دهی، همه چیز به خواست تو فرمان برد. بیآنکه نهی کنی هرچیزی به ارادهات از کار ایستد. در دشواریها تو را میخوانند و در گرفتاریها به تو پناه میبرند. غیر از بلایی که تو دفع کنی و گرهی که بازکنی، بلا و گرهی برطرف و باز نشود.
خدایا بلایی بر سرم آمده که سنگینیاش مرا در هم شکسته و مصائبی به من هجوم آورده که تحملش برایم دشوار است و آن را تو از راه قدرتت وارد کردهای و با اقتدارت متوجهم کردهای. خدای من، چیزی که تو آوردهای را کسی نبرد و آنچه تو فرستادهای را کسی برنگرداند و بسته تو را کسی نگشاید و آنچه بگشودهای را دیگری نبندد و آنچه دشوار کردهای را کسی آسان نکند و آنکه تو ذلیل کردهای را یاوری نباشد. بر محمد و آلش درود فرست و به رحمتت درِ آسایش به رویم باز کن.
این متن زیبا قسمتی از دعای هفتم صحیفه سجادیه است که زینالعابدین برایمان به یادگار گذاشته و در روزگار پرهیز و قرنطینه، به غیر از قرآن و نهجالبلاغه و مفاتیح، مونس خوب و آرامشبخشی برای امثال ماست که بهانه «وقت ندارم» داریم. اصلاً اگر با این تحفههای قیمتی مأنوس بودیم بسیاری از این مشکلات را نداشتیم.
مثلاً اگر کتاب خدا که کتاب زندگی است را خوب میخواندیم در این امتحانات نمیماندیم و نمیافتادیم. از غربت این نفایس و تنسخها، در میان ما مردم و مسئولین است که امروزه باید خاطرنشان کنیم احتکار، کمفروشی، گرانفروشی، بیمبالاتی در بهداشت، به زحمت انداختن دیگران، کارشکنی، بیمسئولیتی، تنبلی، فرار از وظیفه، وعده دروغ، حرف دروغ، دورویی، اعتماد به دشمن، بیدقتی در انتخاب و... مذموم و ممنوع است.
به دیگر سخن اگر ما به درُّ و گوهری که در دست داریم اعتقاد داشتیم، مشکلات تو در تو به ما رو نمیآورد؛ اگرچه به این معتقدیم که «الخیرُ فی ما وقع» و حتماً خیری در امور است که باید با ذکاوت و فطانت آن را یافت و از این رو خدا فرمود: چه بسا چیزی را خوش نمیدارید و آن برای شما خوب است و چیزی را دوست میدارید و آن برای شما بد است، و خدا میداند و شما نمیدانید. (سوره بقره، آیه216) و واقعاًً خدا میداند و ما نمیدانیم.
چندماه است که ویروس نحس کرونا زندگی عادی بشر را مختل کرده است. ویروسی که غربیها در ابتدا اصرار داشتند بگویند از چین سردرآورده و اکنون تقلا و تلاش میکنند ایران و مخصوصاًًً قم را منشأ آن بدانند. و حال آنکه سؤالات مهم و متنوع حاکی از آن است که واقعیت چیز دیگری است. مثلاً کرونا چگونه توانسته چینیهایی که سالهاست خفاشخورند را اینچنین مریض کند و نتوانسته همسایگانش مغولستان، تایلند، نپال، بوتان، لائوس، ویتنام، هند، میانمار، تاجیکستان، ترکمنستان، مغولستان، افغانستان، پاکستان و... که نظام بهداشتی تقریباً نابودی دارند را با خطر جدی مواجه کند و به ایران برسد؟
چگونه کرونا که به غیر از تلفات جانی و پمپاژ اضطراب در میان مردم جهان، اقتصاد را خراب، ارتباطات را ویران و اعتمادها را بر باد داده، توانسته است بستر جنایت مستکبران و نسلکشی مسلمانان از هند و میانمار تا سوریه و عراق را فراهم کند؟ و... شاید این ویروس مشکوک که روز به روز شکها را به یقین نزدیک میکند، طبق ادبیات قرآن، توسط موجوداتی که «سرسختترین دشمنان دین و حقند و با تمام نیرو در گسترش فساد در زمین میکوشند و به مال و جانها دست میاندازند» (برگرفته از سوره بقره آیات 204 و 205) تولید و تکثیر شده باشد.
و تاریخ جهان، شرورتر از تفکر فرصتطلب، منفعتطلب، جاهطلب و خشونتطلب صهیونی به خود ندیده است. صاحبان این تفکر، از زمان آدم ابوالبشر تا موسای کلیم و تا محمد امین علیهمالسلام و تا امروز که به ما رسیدهاند، انسانهای مطیع، منفعتطلب و طماع را به کار میگیرند تا سایر انسانها را به بردگی بگیرند و فرعون زمان خویشتن باشند. این تجربه بزرگ و صحیح سیاسی است که از اعماق تاریخ با ما سخن میگوید.
حدود 300 سال از مدنیت آمریکای جدید میگذرد و در این مدت به جز لینکلن و کندی مقتول، همه رؤسایجمهورش مؤمن و مرید و منقادِ محض صهیونیستها بوده و هستند و اصلاً در آنجا شرط رسیدن به قدرت، التزام عملی داشتن به صهیونیزم است. هرچند که در بسیاری از کشورهای اروپایی نیز کم و زیاد همینگونه است و صهیونیزم بینالمللی که امروزه فلسطین را اشغال کرده، مطامع مستکبری خود را با منافع متکبران به هم بافیده و کم نیستند کسانیکه حاضرند برای رسیدن به دنیای خود، خفت اطاعت از آنها را به جان بخرند و به فساد و افساد دنیا بپردازند که بیشتر وقت انبیاء هم صرف مبارزه با تفکر صهیونی و اصلاح شرارتهای آنها شد.
به غیر از نحوه تولید ویروس مهندسی شده کرونا، چگونگی بازتاب اخبار و اطلاعات آن توسط غول رسانههای صهیونی در جهان نیز بسیار مشکوک است. سه مرکز تمدنی، تاریخی و دینی جهان بهعنوان منشأ تولید و تکثیر ویروس و نه حتی کشف و شناسایی آن مشخص میشود و از میان آنها ایران و قم آماج امواج سهمگین رسانهها میشود. اصرار و ابرام عجیبی در رسانههای صهیونی و وابستههای آن برای پرت کردن حواسها از منشأ و منبع تولید و تکثیر ویروس و متمرکز کردن افکار عمومی بر ایران وجود دارد.
گویی مأموریت نافرجام ترامپ و 5+1 و نفوذیها در تحریم و تحدید قدرت ایران و تحمیل برجامهای زنجیرهای و FATF و پالرمو و... را قرار است کرونا به سرانجام برساند و ملت ایران را به زانو دربیاورد.
اگر رسانههای ایرانی به باور دیرباوران جانبدارند، فیلمهای مستند و تصاویر لورفته از فروشگاهها و مغازههای آمریکا و اروپا و ژاپن و کره جنوبی و... گویای غارت عظیمی است که گریبان کدخدا و بندگان کدخدا را گرفته و گویی برایشان سرکنگبین صفرا فزوده.
در مقابل این واقعیات، واقعیت مردم ایران حقیقتاً دیدنی و شنیدنی است. جدای از طماعان خدانشناسی که محصول تربیت تکنوکراتهای لیبرال هستند و نسبتی با فرهنگ ایرانی ندارند و پا به پای کرونا به مبارزه با مردم برخاسته و مثل ویروس که در گلو مینشیند، آنها گلوگاهها را میگیرند و احتکار و گران میکنند، قاطبه مردم ایران اهل فرهنگ و انصافند.
فروشگاههای ایران مملو از اجناسند، مردم ماسک و ژل را برای امواتشان خیرات میکنند. موکبداران و هیئتیها در نبود رئیس هلالاحمر و برخی مسئولین خانهنشین، به مردم گرفتار سیل و زلزله و کرونا رسیدگی میکنند.
سپاه و بسیج و ارتش و طلاب و آستان حضرات امام رضا و معصومه علیهماالسلام، مردانه شانه زیر بار مردم گرفتهاند و نظام بهداشت و درمان که باشکوه در خط مقدم نبرد کمر همت بسته و آستین اراده بالا زدهاند و میرزمند و نشان میدهند که جبهه حق هرکجا باشد، جای مردان و زنان باعرضه و شجاع است و زبونانِ بیعرضه و حراف در آنجا نمیمانند. ای مجاهدان خدایتان برکت دهد و آبرو بیفزاید و توفیق رفیقتان که حقاً غرورآفرینید.
مثل اینها و مثل طلبه جهادی قمی را که زن و فرزند از دست داد و شریک غم اوییم در کجای دنیا میتوان یافت. خدا دروغگویان مرجف و نفوذی را که مثل قورباغه، شکارچی آبهای گلآلودند روسیاه کند که ایران ما را سیاه مینمایانند.
و خدا غربزدگان و سلبریتیهای مقصر و روشنفکران وابسته و نفوذیهای مأمور را اگر هدایت نمیشوند نیامرزد که ملک بیادب کدخدا و ملکه و غرب را چنان وانمودند و ما را چنان تحقیر کردند که هنوز هم گروهی از ما الماس خود را خرمهره میبینند و آنچه دارند را زبیگانه و حتی برخی از مسئولین غافل، از دشمن تمنا میکنند.
اینها یا نمیدانند جبههای که دشمن گشوده جای جنگیدن و رزمیدن است یا داستان چیز دیگری است که به دشمن امید دارند و با خواهش و توقع، در به در برای جلب رضایت شیطان تلاش میکنند. و بدتر از اینها کسانی هستند که فضا و فرصت و پهنای باند در اختیار دشمن حربی گذاشتهاند تا با دروغ و اراجیف، دل مردم را خالی کنند و روحیهها را تضعیف.
تجربه چهل و یک ساله انقلاب اسلامی به ما میآموزد که هر اتفاقی چه تلخ و چه شیرین، مردم ما را برای مأموریتی مهم که سرآغاز رسیدن به آرزوهای بزرگ اوست آماده میکند. گویی در هر حادثهای باید گروهی آزمون دهند و خود را محک زنند و نخبهها و الگوهای خود را بشناسانند.
گاهی جبهه در رمل و ماسه و کوه و کمر و رودخانه و دریاست و گاهی زمین سیل گرفته و زلزلهزده و اتاق مدیر و میز اداره و امروز بیمارستان. و دشمن نیز گاهی با بمب و موشک میآید و گاهی با شایعه و گاهی با نفوذی و وابسته و گاهی با ویروس. جنگ جنگ است.
چه سخت باشد و چه نرم و چه بیوتروریسم. ولی آنچه مهم است چهره ایران است که به امید خدا از این ابتلاء هم سرافرازانه بیرون خواهد آمد و تا روز موعود پیروزی، قدمها بلندتر و محکمتر میکند که صبح نزدیک است.
ارسال نظرات